ايران ضد«امپرياليست» و وابستگی شديد به روسيه و چين

مبارزه حکومت و بخشش قابل توجهی از منتقدان آن با پديده«امپرياليسم» در دنيای امروز ايران را به شدت وابسته چين و روسيه کرده است.

جالب اينجاست که ضد امپرياليستها يا ضد غربيها اصولا در اين مورد سکوت کرده اند چون شکست و بی حاصلی نظريه های آنان را به عينه به نمايش می گذارد. آنها در اکثر اوقات رفتار روسيه و چين با جهان خارج را ناديده می گيرند.
کافی است نگاهی به موضوعات مورد توجه ضد غربيها و ضد امپرياليستها در دهههای پنجاه و شصت بيندازيد تا متوجه شويد چه حساسيتهايی داشتهاند که امروز ندارند. يکی از حساسيت ها نوع و ميزان واردات به ايران و قراردادهای نفتی با کشورهای غربی بوده است.

ملاک سنجش استعمار و امپرياليسم و نظام سلطه اين بود که چه کشوری بيشترين داد و ستد را با ايران دارد. اما اکنون که چين در بالای فهرست صادر کنندگان (با ۱۸.۸۹ درصد) و وارد کنندگان نفت از ايران قرار گرفته اين معيار فراموش شده است. اگر نفوذ زياد يک کشور قدرتمند بر کشور ديگر بد است اکنون ضد غربيها بايد به ضديت با چين يا روسيه گذر کرده باشند. اما ظاهرا اين دو کشور کارت سفيد دارند و در هر صورت بايد غربيها را محکوم کرد، چه نفت ايران را بخرند و چه نخرند، چه کالا به ايران بفروشند يا نفروشند.
استفاده چينی ها از تحريم
شرکتهای چينی با استفاده از شرايط تحريمها حداکثر استفاده را از وضعيت سياسی ايران بردهاند. آنها در اين موقعيت دشوار شرايط خودرا بر مقامات ايرانی تحميل کرده اند: "سفارش ساخت دکل های حفاری به سازندگان چينی منجر به افزايش هزينه های ساخت و تحويل دکل های حفاری خشکی و دريايی می شود... نگاهی به بازار خريد و فروش دکل حفاری نشان ميدهد نقش پررنگ واسطه ها موجب شده دکلی که درحال عادی ۱۲۰ ميليون دلار ارزش دارد، در شرايط مطلوب به خريداران ايرانی با قيمت های حدود ۱۴۰ ميليون دلار فروخته ميشود و اين درحالی است که به تازگی به مدد فعالتر شدن دلالان اين رقم تا حدود ۱۷۰ ميليون دلار افزايش يافته است." (اکبر ترکان، مهر ۲۸ خرداد ۱۳۹۲)
معاهده «ترکمانچای» با چين
رفتاری که چينيها در شرايط تحريم با ايران کرده اند با بدترين قراردادهای بين المللی ايران قابل مقايسه است.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام اين رفتار برده وار را چنين توصيف کرده است: "پولی نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نيست. پولهای خارجی را خوشبينانه به چين داديم و آنها با دريافت هزينهای آن را به يوآن تبديل کردند و بعد هم گفتند به جای پول کالا می دهيم و بعد از آن هم گفتند نه هر کالايی، بلکه آنچه خودمان تعيين می کنيم می دهيم. هند هم آمده نفت ما را با قيمتی خيلی ارزان می خرد اما حاضر نيست حتی روپيه بپردازد. اين گزارش وزير بازرگانی و رييس کل بانک مرکزی است که در يکی از جلسات تلخ مجمع آمدند و گفتند." (هاشمی رفسنجانی، پارسينه ۲ خرداد ۱۳۹۲)
فاز ۱۱ پارس جنوبی
توسعه بهره برداری از منابع گازی پارس جنوبی از طرحهای بزرگ انرژی در جمهوری اسلامی است. "برای راه اندازی نهايیِ ده فازِ جديد در حوزه پارس جنوبی،می بايست حدود ۲۳ ميليارد دلار و برای کل فازهای اين حوزه می بايست ۴۰ ميليارد دلار هزينه می شد اما با وجود اينکه در سه سال گذشته ۴۶ ميليارد دلار در اين حوزه سرمايه گذاری شده هيچ فاز جديدی به توليد نرسيده است." (اکبر ترکان، خبرگزاری مهر ۳ تير ۱۳۹۲) شرکتهای پيمانکار چينی قرار بود فاز ۱۱ اين طرح را انجام دهند. آنها در اجرای طرح فاز ۱۱ پارس جنوبی تعلل داشتند و وزارت نفت با اين کشور در اجرای طرح پارس جنوبی قطع همکاری کرد. (نادر فريدونی، عضو کميسيون انرژی مجلس، تابناک، ۲۰ بهمن ۱۳۹۱) مشخص نيست که آيا چينيها پيش پرداختی نيز دريافت کردهاند يا خير و اگر دريافت کردهاند آن را مسترد کردهاند يا خير.
دو دهه برای اتمام يک نيروگاه نيمه تمام
روسها قرار بود نيروگاه اتمی بوشهر را در سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ به پايان برسانند اما کار را تا ۲۰۱۳ طول دادهاند. روسيه در پايان بردن پروژه نيروگاه اتمی بوشهر عملاً اهمال و کم کاری کرد و اين پروژه را دست کم در مدت زمانی سه برابر قرارداد اوليه و هزينهای چند برابر تکميل کرد که هنوز هم به صورت صد در صد تحويل ايران نداده است. گفته شده که اين نيروگاه در مهر ۱۳۹۲ به طور کامل راه اندازی می شود. (تابناک، ۲ تير ۱۳۹۲) ميزان قرارداد اوليه و پولی که مجموعا به روسها داده شد هرگز اعلام نشده است.
حميدرضا کاتوزيان رييس کميسيون انرژی مجلس می گويد: "روسها در پروژه بوشهر يک و نيم برابر بيشتر پول گرفتهاند و بدقولی آنان همچنان ادامه دارد... روسها در مورد اين نيروگاه مانع تراشی ميکنند و با طرح مطالبی مانند هزينه های اضافی، گران شدن تجهيزات و مسايلی از اين قبيل، هم پول بيشتری مطالبه ميکنند و هم راه اندازی را به تاخير مياندازند". (خبر آنلاين ۶ اسفند ۱۳۸۹)
اما جلاليان عضو مجمع نمايندگان استان بوشهر می گويد: "تا امروز حدود سه برابر يک نيروگاه اتمی برای نيروگاه بوشهر هزينه کردهايم و روند اين هزينهکردنها و پول دادنبه روسها همچنان ادامه دارد... اگر از روز اول به جای ادامه دادن کار ساخت نيروگاه اتمی بوشهر، کار ساخت يک نيروگاه مستقل را از گام نخست آن آغاز ميکرديم، هم هزينه کمتری صرف ساخت نيروگاه اتمی شده بود و هم اين که آن نيروگاه تا امروز به بهرهبرداری رسيده بود... يکی از دلايل تداوم پرداخت هزينه به روسها اين است که قراردادهای ما با روسها سقف مالی، زمانبندی مشخص و تاريخ پايان قرارداد ندارد (عصر ايران، ۱۶ مرداد ۱۳۹۰) اعلام بهرهبرداری از نيروگاه بوشهر در اواخر تيرماه ۹۰، بيست و ششمين وعده راهاندازی اين نيروگاه از سوی روسها بود.
دغدغه دود شده استقلال
بلايی که به واسطه رابطه با چين و روسيه بر سر کشور آمده هميشه با ضرورت استقلال از دول اروپايی و ايالات متحده توجيه شده است. آنچه در حقيقت در اين فريند استقلال خواهی وارونه اتفاق افتاده اين است که مقامات از ترس وابستگی، به وابستگی بيشتر و ذلت و تاراج منابع پناه آورده اند. البته مقامات در معامله با چين و روسيه امن ترند چون در اين دو کشور رسانه های آزاد مثل اروپا و ايالات متحده وجود ندارند تا فساد مقامات خود را در معامله با دول استبدادی عيان سازند.

-----------------------------------------------------------------------------------------
* نظرات طرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه‌های رادیو فردا نیست.