ادامه روایت آنچه از ۱۲ تا ۱۴ مرداد برابر ۲ تا ۴ اوت در نهمین کنفرانس انجمن مطالعات ایرانشناسی در استانبول گذشت.
یک لطف کنفرانسهای ایران شناسی این است که علاقمندان به ایران را گرد هم میآورد. فضایی را در نظر بگیرید که در آن ایران شناسان ژاپنی، چینی، ازبک، بلغار، روس، آمریکایی، فرانسوی، کانادایی، انگلیسی ووو در فاصله جلسههای کنفرانس با هم فارسی صحبت میکنند. یا درباره دادوستدهای زبانی. مثل فارسی و ترکی و کردی میگویند. ایران شناسانی مثل افتاندل ارکینف ازبک یا لودمیلا یانووای بلغار.
لودمیلا یانوا از دانشگاه صوفیه بلغارستان در جلسه یا پانلی مربوط به ادبیات ایران در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ مقالهای ارائه داده بود درباره زنان. اما حملات روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس به کنفرانس و وابسته به بیگانه دانستن برگزارکنندگانش را سبب این میدانست که سه زن نویسنده مقیم ایران به رغم برنامه ریزی قبلی از آمدن به استانبول پرهیز کردند. و کارگاه داستان نویسی و زنان در ایران که او یکی از دو برگزارکنندهاش بود تشکیل نشد.
خانم لودمیلا یانوا، با آخرین تحقیقی که در زمینههای ایرانشناسی کردید شروع کنیم.
لودمیلا یانوا: آخرین تحقیق من که تز مینویسم حالا درباره صدای زنان در ادبیات و سینما در ایران. این است. آثار کارگردانان ایرانی مثل خانم تهمینه میلانی، پوران درخشنده و بنیاعتماد و درباره آثارشان و درباره نویسندگان است که من ترجمه میکنم...
وجه تشابه کارهای این افرادی که گفتید تهمینه میلانی، رخشان بنیاعتماد، پوران درخشنده... اینها چیست و وجه تمایزشان چیست؟
فکر میکنم متفاوت اند. مثلا خانم پوران درخشنده بیشتر درباره بچههایی که ناتوان هستند به خصوص در فیلم «بچههای ابدی» و آخرین فیلمشان فکر میکنم «خواب های دنباله دار» بود درباره یک دختر عقبافتاده که میخواهد درس بخواند. خیلی قشنگ است. خانم تهمینه میلانی که خیلی دوست دارم آثارشان را بیشتر درباره زنان و حقشان هم در خانواده و هم در اجتماع است. فکر میکنم خانم میلانی بیشتر درباره دیالوگ گفته. دیالوگ نباید بین تمدن باشد و بین مردم در خانواده. دیالوگ در خانواده گفت و گو در خانواده و با همسایه و گفتوگو داشته باشیم دیالوگ داشته باشیم مثلا که همه چیز حل میشود. مشکلات. خانم بنیاعتماد هم خیلی فکر میکنم هر سه تایی که حرف میزنم میتوانم بگویم شیرزن ایران هستند.
ویژگی کار خانم بنیاعتماد؟
بنیاعتماد به خصوص این فیلم «بانوی اردیبهشت» و «روزگار من» خیلی خوب است. و این آخرین فیلم که درباره قبل از انتخابات به نام «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» و وضعی که در ایران هست از همه مردم نظرشان را میگیرد.
در زمینه نویسندهها الان کار کدام زنان نویسنده را بررسی میکنید و ویژگیهای هر کدام شان را چگونه یافتید؟
اولین کار من ترجمه هدایت است. بوف کور و حاجی آقا و سیزده داستان دیگر مثل داش آکل، لاله و غیره. این بیست و شش سال پیش بود. چاپ نشد. ترجمه کردم. ۱۵ سال بعد چاپ شد چون به مشکلات اقتصادی برخوردم. بعد ده سال پیش شروع کردم به ترجمه ادبیات زنان.
آثار کدام نویسنده زن ایرانی را الان دارید رویش کار میکنید؟
اول آثار خانم گلی ترقی را خواندم. خوب است. خانم امیرشاهی را خواندم. شروع کردم به ترجمه و بعد دیگران را پیدا کردم. که در کتاب من هست. اسم این کتاب «حق مساوی» است. که به بلغاری ترجمه شده و ۱۸ تا داستان از ۱۸ نویسنده زن اینجا هست.
کتابهای دیگری از کشورهای دیگر هست که شما رویش کار کردید؟
قبلا کتابهای دیگر جمعآوری میکردم در مرکز زبانهای شرقی و تمدن. چندتا کتاب جمعآوری کردم از نویسندگانی که از شرق هستند. از ترکیه، هندوستان، چین و ژاپن. یکی از آنها اسمش «زن شرق» بود. از نویسندگان زن است از این قسمت از دنیا. کتاب دیگری جمعآوری کردم هم از کشورهای مختلف هم مردان و هم زنان. «چهره جدید شرق». این آخرین کتابم که فقط درباره داستانهای زنان ایرانی است. حاوی یکی از کتابهای خانم شهرنوش پارسی پور به نام زنان بدون مردان. منتظریم که چاپ شود.
نظرتان در مورد کنفرانس امسال انجمن بینالمللی ایرانشناسی چه بود؟
خیلی خوب است. با اینکه مثلا مشکلات داشتم ولی نتوانستند مرا بشکنند! (میخندد) فکر می کنم خیلی خوب برای من خیلی مفید بود که چون آشنا شدم با همکاران دیگر از کشورهای دیگر و توانستم درباره کارهایم صحبت کنیم. خیلی مفید است. و متاسفم که از ایران هیچکس نیامد.
آمدند از ایران.
منظورم درباره ورکشاپ من است که کنسل شد.
*
روی دیگر سکه ناخرسندی لودمیلا یانوا کیفیت کنفرانس استانبول بود، به رغم مشکلاتی که سیاست و حکومت بر سر راه برخی از فرهنگ دوستان و دانشگاهیان مقیم ایران گذاشت. نزدیک سه دهه شاهد این گونه کنفرانسها بودهام و این یکی از چند لحاظ استثنایی بود. از جمله به علت کیفیت تحقیقات، گستردگی و تنوع و تکثر موضوعات، حضور همزمان بیشترین تعداد چهرههای پیشکسوت و کمیت و کیفیت جلسهها و مقالات. نزدیک به ۱۲۰ جلسه و ۴۸۰ مقاله.
*
کنفرانس استانبول تاشکند و تهران و سوفیه را به هم متصل کرد. افتاندل ارکینف، از موسسه دولتی تحقیقات شرقشناسی تاشکند برگزار کننده جلسه یا پانلی بود با عنوان دادوستدها و ابتکارهای ادبی قرن نهم و دهم هجری که در آن دو پژوهشگر از دانشگاه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن معروف به سوآز به نسخه عثمانی ویس و رامین نظامی گنجوی پرداخته بودند. با این نگاه که این منظومه ترجمه و تلخیصی از روایتهای عشقی پیش از اسلام است. پژوهشگر دیگری از کانادا که دیوان صائب تبریزی را حاصل تلاش شاعر در گلچین کردن سرودههای مختلف و گردآوری آن تعبیر کرده بود.
آقای افتاندل ارکینف، شما از ازبکستان آمدید به کنفرانس انجمن بینالمللی ایرانشناسی در استانبول. این پانلی که شما میگرداندیدش چه چیز را مورد بحث قرار داد؟
افتاندل ارکینف: این پانل درباره شعر فارسی، جای شعر فارسی در ایرانشناسی بوده. در آنجا چندین سخنرانی وجود دارد درباره بیاضها یعنی مجموعه اشعار و جای مثنوی و داستانهای شفاهی و نویسی در فرهنگ ایران ادبیات ایران.
معمولا میآیید به کنفرانسهای انجمن بینالمللی ایرانشناسی یا این اولین بار است؟
نه. رشته من ادبیات فارسی زبان و ترکی زبان آسیای مرکزی است. یعنی من درباره شعر فارسی و شعر ترکی آسیای مرکزی کار میکنم و این اولین بار نیست و من چندین بار در کنفرانسهای گوناگون مشترک کرده بودم. این برای فرهنگ، برای مقایسه کردن، برای پیشرفت پژوهشی خیلی مفید است.
خودتان توی چه حوزهای کار کردید؟ کدام دورههای شعر را مقایسهای کار کردید که الان به آن اشاره کردید؟
من درباره شعر فارسی و ترکی عهد تیموریان کار کرده بودم. الان از دوره تیموریان تا قرن بیستم خیلی زیاد شعر و دماغهای شاعران فارسی زبان داریم در آسیای مرکزی. من درباره آنها کار میکنم. پژوهش میکنم.
مثلا بعضی از شعرای دوره تیموریان که روی دیوانها و غزلها و قصیدههایشان کار کردید کدام اند؟
مثلا عبدالرحمان جامی، شاعر شهیر است. غیر از این اهل شعر که در زبان ترکی جغتایی اشعار نوشته بود یک دیوان نیز در زبان فارسی دارد به نام دیوان فانی. جای شعر فارسی در عهد تیموریان خیلی بزرگ بود و یواش یواش این جایش را به ادبیات ترکی زبان داد.
این ارتباط مقایسهای را چطور برقرار میکنید؟ این مقایسه را که انجام میدهید چه نتیجهای میگیرید؟ درباره شعر فارسی و شعر به زبان ترکی.
این مینماید که جای شعر فارسی و ترکی همه دوره جای بزرگ داشته و الان این علیحده کردن ادبیات ترکی و ادبیات فارسی یک دوره یا یک عهد مناسبت خوبی نیست. ابژکتیو نیست. چون مردم ایرانی نژاد و ترکی نژاد همه وقت با هم زندگی کرده بودند و در فرهنگ آنها جای زبان فارسی و جای زبان ترکی همه وقت وجود داشت.
یعنی اگر یک مطالعهای شود که این پیوندها را پیدا کند شما میگویید که معنی بهتری از ادبیات هم حوزه فارسی زبان و هم حوزه ترکی زبان میشود حاصل شود؟
بله. بله. طبیعی است. چون این دو مردم یعنی ترکی زبانان، ترکان و فارسی زبانان، ایرانیان با هم زندگی کردند و جای زبان فارسی یا جای ادبیات فارسی هزار سال جای بزرگی بوده. بزرگی داشته بوده. نه تنها در آسیای مرکزی در تمام دنیا. مثلا از حوزه عثمانیان تا مالزی جای زبان فارسی و شعر فارسی بزرگ بوده. این برای فرهنگ مردم دیگر خیلی تاثیر گذاشت. تاثیر کرده بود.
یک لطف کنفرانسهای ایران شناسی این است که علاقمندان به ایران را گرد هم میآورد. فضایی را در نظر بگیرید که در آن ایران شناسان ژاپنی، چینی، ازبک، بلغار، روس، آمریکایی، فرانسوی، کانادایی، انگلیسی ووو در فاصله جلسههای کنفرانس با هم فارسی صحبت میکنند. یا درباره دادوستدهای زبانی. مثل فارسی و ترکی و کردی میگویند. ایران شناسانی مثل افتاندل ارکینف ازبک یا لودمیلا یانووای بلغار.
لودمیلا یانوا از دانشگاه صوفیه بلغارستان در جلسه یا پانلی مربوط به ادبیات ایران در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ مقالهای ارائه داده بود درباره زنان. اما حملات روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس به کنفرانس و وابسته به بیگانه دانستن برگزارکنندگانش را سبب این میدانست که سه زن نویسنده مقیم ایران به رغم برنامه ریزی قبلی از آمدن به استانبول پرهیز کردند. و کارگاه داستان نویسی و زنان در ایران که او یکی از دو برگزارکنندهاش بود تشکیل نشد.
Your browser doesn’t support HTML5
خانم لودمیلا یانوا، با آخرین تحقیقی که در زمینههای ایرانشناسی کردید شروع کنیم.
لودمیلا یانوا: آخرین تحقیق من که تز مینویسم حالا درباره صدای زنان در ادبیات و سینما در ایران. این است. آثار کارگردانان ایرانی مثل خانم تهمینه میلانی، پوران درخشنده و بنیاعتماد و درباره آثارشان و درباره نویسندگان است که من ترجمه میکنم...
فکر میکنم متفاوت اند. مثلا خانم پوران درخشنده بیشتر درباره بچههایی که ناتوان هستند به خصوص در فیلم «بچههای ابدی» و آخرین فیلمشان فکر میکنم «خواب های دنباله دار» بود درباره یک دختر عقبافتاده که میخواهد درس بخواند. خیلی قشنگ است. خانم تهمینه میلانی که خیلی دوست دارم آثارشان را بیشتر درباره زنان و حقشان هم در خانواده و هم در اجتماع است. فکر میکنم خانم میلانی بیشتر درباره دیالوگ گفته. دیالوگ نباید بین تمدن باشد و بین مردم در خانواده. دیالوگ در خانواده گفت و گو در خانواده و با همسایه و گفتوگو داشته باشیم دیالوگ داشته باشیم مثلا که همه چیز حل میشود. مشکلات. خانم بنیاعتماد هم خیلی فکر میکنم هر سه تایی که حرف میزنم میتوانم بگویم شیرزن ایران هستند.
ویژگی کار خانم بنیاعتماد؟
بنیاعتماد به خصوص این فیلم «بانوی اردیبهشت» و «روزگار من» خیلی خوب است. و این آخرین فیلم که درباره قبل از انتخابات به نام «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» و وضعی که در ایران هست از همه مردم نظرشان را میگیرد.
در زمینه نویسندهها الان کار کدام زنان نویسنده را بررسی میکنید و ویژگیهای هر کدام شان را چگونه یافتید؟
اولین کار من ترجمه هدایت است. بوف کور و حاجی آقا و سیزده داستان دیگر مثل داش آکل، لاله و غیره. این بیست و شش سال پیش بود. چاپ نشد. ترجمه کردم. ۱۵ سال بعد چاپ شد چون به مشکلات اقتصادی برخوردم. بعد ده سال پیش شروع کردم به ترجمه ادبیات زنان.
آثار کدام نویسنده زن ایرانی را الان دارید رویش کار میکنید؟
اول آثار خانم گلی ترقی را خواندم. خوب است. خانم امیرشاهی را خواندم. شروع کردم به ترجمه و بعد دیگران را پیدا کردم. که در کتاب من هست. اسم این کتاب «حق مساوی» است. که به بلغاری ترجمه شده و ۱۸ تا داستان از ۱۸ نویسنده زن اینجا هست.
کتابهای دیگری از کشورهای دیگر هست که شما رویش کار کردید؟
قبلا کتابهای دیگر جمعآوری میکردم در مرکز زبانهای شرقی و تمدن. چندتا کتاب جمعآوری کردم از نویسندگانی که از شرق هستند. از ترکیه، هندوستان، چین و ژاپن. یکی از آنها اسمش «زن شرق» بود. از نویسندگان زن است از این قسمت از دنیا. کتاب دیگری جمعآوری کردم هم از کشورهای مختلف هم مردان و هم زنان. «چهره جدید شرق». این آخرین کتابم که فقط درباره داستانهای زنان ایرانی است. حاوی یکی از کتابهای خانم شهرنوش پارسی پور به نام زنان بدون مردان. منتظریم که چاپ شود.
نظرتان در مورد کنفرانس امسال انجمن بینالمللی ایرانشناسی چه بود؟
خیلی خوب است. با اینکه مثلا مشکلات داشتم ولی نتوانستند مرا بشکنند! (میخندد) فکر می کنم خیلی خوب برای من خیلی مفید بود که چون آشنا شدم با همکاران دیگر از کشورهای دیگر و توانستم درباره کارهایم صحبت کنیم. خیلی مفید است. و متاسفم که از ایران هیچکس نیامد.
آمدند از ایران.
منظورم درباره ورکشاپ من است که کنسل شد.
*
روی دیگر سکه ناخرسندی لودمیلا یانوا کیفیت کنفرانس استانبول بود، به رغم مشکلاتی که سیاست و حکومت بر سر راه برخی از فرهنگ دوستان و دانشگاهیان مقیم ایران گذاشت. نزدیک سه دهه شاهد این گونه کنفرانسها بودهام و این یکی از چند لحاظ استثنایی بود. از جمله به علت کیفیت تحقیقات، گستردگی و تنوع و تکثر موضوعات، حضور همزمان بیشترین تعداد چهرههای پیشکسوت و کمیت و کیفیت جلسهها و مقالات. نزدیک به ۱۲۰ جلسه و ۴۸۰ مقاله.
*
کنفرانس استانبول تاشکند و تهران و سوفیه را به هم متصل کرد. افتاندل ارکینف، از موسسه دولتی تحقیقات شرقشناسی تاشکند برگزار کننده جلسه یا پانلی بود با عنوان دادوستدها و ابتکارهای ادبی قرن نهم و دهم هجری که در آن دو پژوهشگر از دانشگاه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن معروف به سوآز به نسخه عثمانی ویس و رامین نظامی گنجوی پرداخته بودند. با این نگاه که این منظومه ترجمه و تلخیصی از روایتهای عشقی پیش از اسلام است. پژوهشگر دیگری از کانادا که دیوان صائب تبریزی را حاصل تلاش شاعر در گلچین کردن سرودههای مختلف و گردآوری آن تعبیر کرده بود.
افتاندل ارکینف: این پانل درباره شعر فارسی، جای شعر فارسی در ایرانشناسی بوده. در آنجا چندین سخنرانی وجود دارد درباره بیاضها یعنی مجموعه اشعار و جای مثنوی و داستانهای شفاهی و نویسی در فرهنگ ایران ادبیات ایران.
معمولا میآیید به کنفرانسهای انجمن بینالمللی ایرانشناسی یا این اولین بار است؟
نه. رشته من ادبیات فارسی زبان و ترکی زبان آسیای مرکزی است. یعنی من درباره شعر فارسی و شعر ترکی آسیای مرکزی کار میکنم و این اولین بار نیست و من چندین بار در کنفرانسهای گوناگون مشترک کرده بودم. این برای فرهنگ، برای مقایسه کردن، برای پیشرفت پژوهشی خیلی مفید است.
خودتان توی چه حوزهای کار کردید؟ کدام دورههای شعر را مقایسهای کار کردید که الان به آن اشاره کردید؟
من درباره شعر فارسی و ترکی عهد تیموریان کار کرده بودم. الان از دوره تیموریان تا قرن بیستم خیلی زیاد شعر و دماغهای شاعران فارسی زبان داریم در آسیای مرکزی. من درباره آنها کار میکنم. پژوهش میکنم.
مثلا بعضی از شعرای دوره تیموریان که روی دیوانها و غزلها و قصیدههایشان کار کردید کدام اند؟
مثلا عبدالرحمان جامی، شاعر شهیر است. غیر از این اهل شعر که در زبان ترکی جغتایی اشعار نوشته بود یک دیوان نیز در زبان فارسی دارد به نام دیوان فانی. جای شعر فارسی در عهد تیموریان خیلی بزرگ بود و یواش یواش این جایش را به ادبیات ترکی زبان داد.
این ارتباط مقایسهای را چطور برقرار میکنید؟ این مقایسه را که انجام میدهید چه نتیجهای میگیرید؟ درباره شعر فارسی و شعر به زبان ترکی.
این مینماید که جای شعر فارسی و ترکی همه دوره جای بزرگ داشته و الان این علیحده کردن ادبیات ترکی و ادبیات فارسی یک دوره یا یک عهد مناسبت خوبی نیست. ابژکتیو نیست. چون مردم ایرانی نژاد و ترکی نژاد همه وقت با هم زندگی کرده بودند و در فرهنگ آنها جای زبان فارسی و جای زبان ترکی همه وقت وجود داشت.
یعنی اگر یک مطالعهای شود که این پیوندها را پیدا کند شما میگویید که معنی بهتری از ادبیات هم حوزه فارسی زبان و هم حوزه ترکی زبان میشود حاصل شود؟
بله. بله. طبیعی است. چون این دو مردم یعنی ترکی زبانان، ترکان و فارسی زبانان، ایرانیان با هم زندگی کردند و جای زبان فارسی یا جای ادبیات فارسی هزار سال جای بزرگی بوده. بزرگی داشته بوده. نه تنها در آسیای مرکزی در تمام دنیا. مثلا از حوزه عثمانیان تا مالزی جای زبان فارسی و شعر فارسی بزرگ بوده. این برای فرهنگ مردم دیگر خیلی تاثیر گذاشت. تاثیر کرده بود.