درس هايی از جنگ داخلی قبلی سوريه برای مبارزان امروزی

حافظ اسد

«ديويد کند» يکی از سردبيران نشريه « فارن پاليسی» در مطلبی طولانی ضمن مرور مهمترين حوادث جنگ های داخلی سوريه در فاصله سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۲ می نويسد که نگاهی به اين تجربه خونبار شش ساله می تواند سرمشقی برای مخالفان امروزی رژيم بشار اسد باشد.

تا قبل از وقوع ناآرامی های يک سال اخير جنگ داخلی که در سال ۱۹۸۰ به اوج خود رسيد بزرگترين و جدی ترين تهديد برای موجوديت حکومت حافظ اسد و سلطه حزب بعث بر اين کشور بود. اين جنگ داخلی با يورش گسترده نيروهای ارتش به شهر هما و قتل عام وسيع در اين شهر در سال ۱۹۸۲ به پايان رسيد. ولی زمينه های بروز اين جنگ از سالها پيش از آن و ابتدا در شکل اعتراضات خيابانی و بعدها جنگ نامنظم و چريکی مخالفان رژيم با ارتش آغاز شده بود.

در طول حوادثی که به جنگ داخلی دهه ۱۹۸۰ سوريه منجر شد دهها هزار نفر جان خود را از دست داده و حداقل ده هزار نفر به زندان افتادند. حوادثی که به آخرين صحنه های اين جنگ داخلی منجر شد می تواند سرمشق و راهنمايی باشد برای مخالفان امروزی حکومت سوريه و به آنها نشان می دهد که از چه نوع روشها و سياست هايی بايد پرهيز کنند.

« ديويد کند» با ذکر جزييات حوادث مهم در سالهای جنگ داخلی سوريه تاکيد می کند که حملات مسلحانه و سازمان يافته مخالفان حکومت حافظ اسد گذشته از وارد کردن ضربات جدی به نيروهای نظامی وفادار به حکومت ، اين نکته مهم را برملا کرد که برخی از سنی های سوريه که دل خوشی از علويان حاکم بر کشور نداشتند توانسته بودند تا مقام های ارشد در ارتش و حتی ساختار حزب بعث نفوذ کنند.

با تداوم و تشديد جنگ داخلی، مخالفان که عمدتا زير رهبری نظاميان متمرد و سياستمداران سنی بودند تشکيلاتی را به نام جبهه اسلامی سوريه تشکيل دادند. آنها در بيانيه ای که در نوامبر ۱۹۸۰ منتشر شد مشخصا به احاطه کامل اقليت علوی ها بر حکومت و ارتش سوريه اعتراض کرده و از اين اقليت قومی به رهبری حافظ اسد خواستند از قدرت کناره گيری کند.

در فاصله سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ گروه زيادی از مقامات و فرماندهان نظامی سوريه به دست مخالفان ترور شدند. مورخانی که اين حوادث را بررسی کرده اند می گويند که در اين دوره حتی در ميان برخی از فرماندهان نظامی و مقامات ارشد حکومتی شک و ترديدهايی در مورد ادامه وفاداری به رژيم حافظ اسد پديدار شده بود.

فضای هراسناک ناشی از جنگ حتی بر شهرهای ديگری که مرکز درگيريها نبودند سايه افکنده بود. شهرهای «حما» و «آلپو» که در کنترل مخالفان بود به شدت توسط نيروهای دولتی مورد حمله قرار می گرفتند و رقم تلفات غيرنظاميان هر روز و هر ماه افزايش می يافت.

همزمان مخالفان رژيم نيز تعداد زيادی از افرادی را که با حکومت مرکزی و يا حزب بعث همکاری می کردند به قتل رساندند. در نهايت تشديد خشونت ها زمينه را فراهم کرد که حکومت حافظ اسد در آغاز سال ۱۹۸۰ روش خشن تری را برای مقابله با مخالفان در پيش بگيرد.

«ديويد کند» در ادامه تحليل مفصل خود در نشريه « فارن پاليسی» می نويسد که برادر کوچک حافظ اسد به نام «رفعت» داوطلب فرماندهی سرکوب مخالفان شد و در نطق خود در کنگره حزب بعث گفت :« برای پايان دادن به اين شورش اگر لازم باشد صدها جنگ را به پيش خواهيم برد، ميليونها سنگر را نابود کرده و ميليون ها شهيد را فدا خواهيم کرد.»

حملات گسترده ارتش سوريه به نقاط و شهرهای تحت کنترل مخالفان آغاز شد. گستردگی و خشونت اين حملات به حدی بود که شبه نظاميان سنی مخالف حکومت نمی توانستند در برابر آن مقاومت کنند. شهر « آلپو » تصرف شد و نيروهای امنيتی سوريه بين هزار تا دو هزار نفر را قتل عام کرده و حدود هشت هزار نفر را به زندان انداختند.

حکومت حافظ اسد علاوه بر ماشين جنگی خود از سرکوب تمامی نهادهای صنفی و بازداشت رهبران آنها نيز استفاده می کرد. باوجوديکه مخالفان غير از مبارزه مسلحانه سعی می کردند از طريق ديگر مثل اعتصاب های صنفی با رژيم مبارزه کنند اما حکومت مرکزی تمام راههای ابراز مخالفت به غير از جنگ مسلحانه را بسته بود.

« ديويد کند» يادآوری می کند که حکومت سوريه چه در گذشته و چه اکنون به خاطر فشار و مخالفت های شديدی که با آن روبرو است و به خاطر تعلق آن به اقليت قومی – مذهبی علوی ها تا آخرين لحظه و با تمام توانايی از موجوديت خود دفاع خواهد کرد.

خوشبختانه مخالفان امروزی رژيم سوريه با جبهه مخالفان در جنگ داخلی سابق تفاوت های فراوانی دارند. تاکنون به نظر می رسد اعتراضات صلح آميز روش اصلی ابراز مخالفت بوده است. درعين حال ميزان تمرد سربازان و ترک ارتش سوريه به نسبت جنگ داخلی قبلی بيشتراست و تشکيلات سياسی مخالفان يعنی «شورای ملی سوريه » از جنبه های مختلف به نسبت « جبهه اسلامی» زير زمينی که در دهه ۱۹۸۰ رهبری مخالفان را برعهده داشت توانايی بيشتری دارد.

اما در عين حال نسل امروزی انقلابيون سوريه نتوانسته اند راه کاملا متفاوتی از نسل گذشته مخالفان را در پيش بگيرند. اکنون پس ازماهها اعتراضات مسالمت آميز جنگ مسلحانه بين نيروهای امنيتی وفادار به رژيم اسد و گروههای شبه نظامی مخالفان به مجرای اصلی تحولات سوريه بدل شده است.

طبق آمار منتشر شده توسط مخالفان طی دو ماه اخير حداقل ۲۵ درصد از تعداد تلفات خشونت های جاری در سوريه را سربازان ارتش و نيروهای امنيتی وفادار به دولت تشکيل می دهند. در هفته های اخير شاهد بمب گذاری و ترور يک ژنرال رتش سوريه توسط مخالفان بوده ايم. اين ها روشهای هستند که تاکتيک های مرسوم در جنگ داخلی قبلی سوريه را به ياد می آورند.

« ديويد کند » در پايان تحليل خود می نويسد که نسل جديد مخالفان ، رژيم سوريه را بيش از هر مقطع ديگری به لبه پرتگاه نزديک کرده است. ولی اگر آنها می خواهند به عمر اين رژيم پايان دهند بايد از اشتباهات و درسهای احتياط آميز نسل قبلی مخالفان رژيم اسد بياموزند.