آيت الله ناصر مکارم شيرازی در ديدار با فرمانده سپاه پاسداران می گويد: «سپاه بايد با مراجع ارتباط داشته باشد و نبايد ارتباط آنان با مرجعيت تضعيف شود.» او همچنين گفته است «اگر از مرجعيت جدا شويد مردم مرجعيت را انتخاب می کنند.»
راديو فردا در همين زمينه گفت و گويی داشته با محمد جواد اکبرين روزنامه نگار ساکن پاريس، و از او پرسيده نگرانی روحانيت و به ويژه مراجع نسبت به سپاه پاسداران چيست؟ آيا اين نگرانی تنها به آيت الله مکارم شيرازی بر می گردد يا اين نگرانی ها بين مراجع قم عموميت دارد؟
اکبرين: من برای پاسخ به اين سوال شما را به جمله ای از جملات آقای مکارم در همين ديدارشان ارجاع می دهم که گفته اند که نسل فعلی سپاه کسانی هستند که دوران پيروزی انقلاب و جنگ را درک نکردند و اين نگرانی را مطرح کرده اند که مبادا برخی از نيروهای سپاه در دام عرفان های کاذب بيافتند.
واقعيت اين است که توجه به افت روحانيت در نسل جديد جامعه ايرانی طبيعتا بدنه جديد سپاه را هم پوشش داده و بدنه جديد سپاه از اين نسل جدا نيست. چه بسا علاقه و انگيزه ای برای ايجاد ارتباط با روحانيت و مرجعيت ندارد.
Your browser doesn’t support HTML5
اما از آن جايی که در عين حال می خواهد معنوی باشد، به سمت برخی مکاتب عرفانی می رود. اين مکاتب عرفانی حتی در ميان سپاهيان و مداحان جايگاه بسيار مناسب تر و رابطه بهتری دارند و گاهی اوقات مرشد قرار می گيرند و برخی از سپاهيان مريد آنها می شوند، در برخی از هيات های مذهبی اين ماجرا کاملا مشهود است.
فکر می کنم اين مسئله هم دغدغه ايشان و هم دغدغه سازمان روحانيت و مرجعيت باشد، برای اينکه اين افت جايگاه در نسل جديد در درون سپاه هم کاملا مشهود است.
آقای اکبرين، آيت الله مکارم شيرازی می گويند سپاه همان گونه که با آيت الله خامنه ای ارتباط دارد، بايد با مرجعيت هم ارتباط تنگاتنگی داشته باشد.
آيا منظور ايشان اين است که سپاه با مرجعيت تا به امروز ارتباط خيلی خوبی نداشته؟ يا اينکه معنا و مفهوم ديگری را می شود از سخنان ايشان تعبير کرد.
تا زمانی که آيت الله خمينی زنده بود يک حرمتی را برای مرجعيت تعريف کرده بود که همه موظف بودند آن حرمت را رعايت کنند.حتی وقتی بزرگان حوزه و سپاه پيش آيت الله خمينی می آمدند و نظر ايشان را راجع به مسئله ای می خواستند، توصيه ايشان اين بود که نظر مراجع هم پرسيده بشود تا اون پشتوانه و حمايت لازم را هم داشته باشند.
اين روند تا زمان مرگ ايشان ادامه پيدا کرد. بعد از مرگ ايشان و تا قبل از اعلام مرجعيت آيت الله خامنه ای هم تا حدودی همين طور بود.منتها بعد از اعلام مرجعيت آيت الله خامنه ای و قدرت گرفتن هر چه بيشتر سپاه در مديريت کشور و مشخصا در دوره اول رياست جمهوری محمود احمدی نژاد، اين ارتباط آنقدر افت کرد که ما در خبرها می شنيديم که در دوره اول رياست جمهوری احمدی نژاد که اعتراضاتی رخ می داد هم در داخل سپاه و هم در ميان هيات دولت شنيده می شد که ما فقط به فتوای رهبری عمل می کنيم و اين عدم توجه به نظر مراجع، آنها را نگران و گاهی حتی خشمگين کرده است.
آيت الله مکارم شيرازی در همين ديداری که با فرمانده سپاه داشته است، گفته اند که اگر سپاه از مرجعيت جدا شود، ضرر می کند. حتی گفته اند که تجربه نشان داده است که مردم مرجعيت را رها نمی کنند. همچنين ادامه داده اند که اگر چنين اتفاقی بيافتد، با آن اتفاق مقابله می شود. معنا و مفهوم ايشان از اين جملات چه می تواند باشد؟
من در اينجا فکر می کنم بايد از اطلاعات خودم استفاده کنم . از داخل دفتر آيت الله مکارم شيرازی به عنوان يک نمونه مطلعيم که ايشان در انتخابات گذشته به آقای احمدی نژاد رای نداده اند.
انتقاد ايشان که قبلا هم در همه نشريات منتشر شده است، از ارتباط کم دولت بوده و همچنان به جاست.
حتی در آخری سفر آقای احمدی نژاد به قم ايشان را به حضور نپذيرفتند.
در نتيجه شايد کنايه آقای مکارم شيرازی- تاکيد می کنم که شايد- اين باشد که وقتی به مرجعيت بی اعتنايی می کنيد، مردم هم در مقابل شما می ايستند و به کانديدای مورد نظر شما رای نمی دهند.
به هر حال در سال ۸۸ آقای احمدی نژاد کانديدای مورد نظر آقای خامنه ای و سپاه بود، تا قبل از اينکه اختلافات اخير روی دهد.
چه بسا اين کنايه را ايشان به مخاطبانشان گفته اند که وضع موجود حاصل بی توجهی آنان به مرجعيت و نظر مرجعيت است، صرفنظر از اينکه اين مسئله درست باشد يا نه ؟