حمیده خیرآبادی، «نادره» تلویزیون و سینما

حمیده خیرآبادی (راست) همراه دخترش ثریا قاسمی (چپ)

حميده خيرآبادی يکی از مادران هميشگی سينمای ايران که با نام هنری نادره در ميان ايرانيان شناخته می شد در اولين ساعات بامداد سه شنبه درتهران درگذشت.

سال ها پيش در گفت و گويی که با خانم خيرآبادی داشتم، او عنوان کرد که نام نادره را مجيد وفادار آهنگساز مشهور آن روزگار برای او که قصد داشت وارد دنيای خوانندگی شود انتخاب کرد و او بعدها اين اسم را در دنيای سينما تجربه کرد، اسمی که بر گوش ها نشست. خانم نادره سينما را با ميهن پرست ساخته غلام حسين نقشينه در اوايل دهه سی خورشيدی تجربه کرد و تا سال ۱۳۸۳ خورشيدی در مقابل دوربين بيش از ۱۵۰ فيلم به ايفای نقش پرداخت.

از مشهورترين کارهای او می توان به ماه عسل از فريدون گله، قصه شب يلدا از ساموئل خاچيکيان، زرد قناری رخشان بنی اعتماد، بانو از داريوش مهرجويی و روز واقعه از شهرام اسدی اشاره کرد. راديو فردا در اين باره با محمد متوسلانی بازيگر و کارگردان سينما و از همکاران نزديک حميده خير آبادی (نادره )گفت و گو کرده است:


محمد متوسلانی: اولين کار مشترکی که من با خانم نادره داشتم، (قبل از اينکه وارد سينما بشوم، که ايشان را می شناختم که در کار تآتر بودند و سينما هم کار می کردند) ولی اولين کار مشترک ما در فيلم شيرفروش بود که مرحوم دکتر کوشان درست می کرد که در آنجا ايشان نقش مادر مرا بازی می کرد و بلافاصله بعد از آن هم کار بعدی که من فيلمنامه اش را نوشته بودم به نام «بچه های محل» و در تهيه اش شرکت داشتم، مرحوم نادره نقش مادر آقای گرشا و خانم ويدا قهرمانی را بازی می کرد. اين مال آن سال های دور است.



چطور شد که خانم نادره خودشان هم در گفت و گويی با مجله اطلاعات هفتگی در سال های پيش از انقلاب گفته بودند که برای اغلب بازيگران سينمای ايران ايشان نقش مادر را بازی کردند؟ چرا خانم نادره در اين نقش کليشه شدند؟ آيا توانايی اجرای نقش های ديگر را نداشتند؟

نه. ايشان توانايی اجرای نقش های ديگر را داشتند. متاسفانه سينمای ما برای خانم هايی در سن بالاتر مثل اينکه هيچ نقش ديگری غير از نقش مادر و در همان محدوده ندارد و آنها را محدود می کند به همان نوع کار. يعنی شما مرور که می کنيد در کاری که خانم نادره بعد از پشت سر گذاشتن ايام جوانی شان، انجام داده و شروع کرده نقش مادر را بازی کردن، در همان نقش محدود شده است.

هنوز هم شما می بينيد در طول اين مدت تنها جايی که ديدم يک کمی نقش ايشان متفاوت بود، در فيلم «اجاره نشين ها»ی آقای مهرجويی بود. آن هم از آن محدوده زياد خارج نشده بود. يا فرض کن در فيلم «مادر» آقای علی حاتمی، آن هم تفاوتش آن چنان نبود.

در فيلم مادر، نقش همسر را بازی می کند، در اصل...

بله، در آنجا نقش همسر آقای کشاورز را بازی می کند. در صورتی که توانايی بالايی داشت برای ايفای نقش. چيز مهمی که بود به نظر من در شخصيت ايشان بود. شخصيت ايشان يک منبع انرژی مثبت بود...

می شود بيشتر توضيح بدهيد که ايشان پشت صحنه، مثلاً هنگام بازی با شما، هنگامی که شما اصلاً پشت دوربين بوديد و بايد از ايشان بازی می گرفتيد، به چه شکلی بود؟

ايشان اولاً يکی از منظم ترين هنرپيشه ها بود. حرفه ای عمل می کرد. دوم اينکه اين طرف دوربين هيچوقت خنده از لب ايشان محو نمی شد. يک فضای خوب در اطرافش به وجود می آورد. به همين دليل هم بود که خيلی محبوب بود برای کار. من خودم برای همين کار آخرم فيلم «هرچی تو بخواهی» دوست داشتم ازش استفاده کنم. گفتند که ايشان ديگر الان نمی تواند راه برود. که به هر حال نشد.

خانم نادره همانطور که صحبت کرديم نقش های مادر را بازی می کرد. ولی به نظر شما در همين نقش هايی که بازی کرده و شخصيت مادر را داشته، متفاوت ترين تيپ هايی که بازی کرده، چه بوده است؟

غالباً ايشان قبل از انقلاب همه مادرهايی را که مال طبقه مرفه بود، بازی می کرد...

نظير ممل آمريکايی شاپور قريب...

بله. هروقت که می خواستند يک خانم متشخص ثروتمندی را در آن سن و سال در فيلم داشته باشيم، می آمدند سراغ خانم نادره. بعضی خانم ها بودند که نقش مادران افراد فقير را بازی می کردند...

اگر که بخواهيد نگاهی به کارنامه خانم نادره داشته باشيد، فکر می کنيد که محبوبيت خانم نادره در بين قشری که سينمای ايران را دنبال می کردند، به خاطر چه بود؟

ايشان حتی در کهنسالی هم روی پرده، يک چهره خوشايندی داشت برای مخاطب و زود ارتباط با او برقرار می کرد و زود با او صميمی می شد، از خودش می دانست و مخاطب با اين شخصيت روی پرده فاصله ای حس نمی کرد.