دور تازه‌ برخورد با «بدحجابی» و لباس‌های «غيرمجاز»

  • فهیمه خضر حیدری

تابستان برای شهروندانی که در گرما عرق می‌ريزند فصل تمايل به لباس‌های روشن‌تر،‌ راحت‌تر و کمی آزادتر است. فصل پاهايی است که از جوراب فراری اند و در صندل‌های تابستانی کف خيابان‌ها را پر می‌کنند از رنگ.

رنگ‌ها و لباس‌ها و مدل‌هايی که اگرچه روشن نيست دقيقا چرا و چگونه و بر اساس چه معيارهايی اما دردسر سازند و به تازگی حتی غير مجاز. غيرمجاز البته کلمه‌ای است که شهروندان در ايران خوب با آن آشنا هستند. نوشيدنی‌های غيرمجاز،‌ فيلم‌ها و کتاب‌های غيرمجاز،‌ وسايل ارتباطی غيرمجاز و خيلی چيزها و کارهای غيرمجاز ديگر. با اين‌حال اما لباس‌های غيرمجاز تعبير تازه‌ای به حساب می‌‌‌آيد، آنقدر تازه که ممکن است به نظر برسد خبر از برخوردهای شديدتر با موضوع حجاب و پوشش در ايران می‌دهد.

Your browser doesn’t support HTML5

دور تازه‌ برخورد با «بدحجابی» و لباس‌های «غیرمجاز»



در تازه ‌ترين اظهارات فرمانده نيروی انتظامی صحبت از برخورد با فروشندگان و توليدکنندگان و مصرف‌کنندگان آنچه لباس‌های غير مجاز خوانده،‌ شده است. اينکه لباس‌های غير مجاز اساسا چه هستند روشن نيست. اينطوری است که شايد شما هم دقيقا ندانيد،‌ اگر بنا باشد همين حالا از خانه خارج شويد، چه بپوشيد که مجاز باشد و چه نپوشيد که غيرمجاز نباشد. مخصوصا که امسال علاوه بر گشت‌های ارشاد و ون‌های آشنای آن قرار است گشت‌های موتور سوار هم در سطح شهرها به عنوان ضابطان نيروی انتظامی گشت‌زنی کنند و با مصاديق پوشش نامناسب برخورد کنند. اين اولين باری است که نيروی انتظامی از گشت ارشاد موتوری برای پيشبرد اهداف خود کمک می‌‌گيرد.

در کنار اينها نيروهای موسوم به حزب‌اللهی يا بسيجيان هم هستند. نيروهايی مثل اين گروه که در حرکتی نمادين در اصفهان تابوتی با نام تابوت بدحجابی را حمل کردند.

در تهران اما فرمانده انتظامی تهران بزرگ به همه هشدار داده است. از زنان ومردانی که ممکن است لباس غيرمجاز برای پوشيدن انتخاب کنند تا مراکز توليد و توزيع لباس در پايتخت که ممکن است بخواهند لباس غيرمجاز به مردم بفروشند. آقای ساجدی نيا يادآوری کرده که بديهی است در صورت عدم توجه به اين توصيه‌ها همه مراکز پلمب خواهند شد.


پيش از اين نيروی انتظامی با ارائه مهلتی محدود تمام فروشگاه‌های لباس زنانه در تهران را ملزم به استخدام فروشنده زن کرده بود. تعدادی از مغازه‌ها و فروشگاه‌ها هم در همين راستا پلمب شدند. اما ظاهرا حتی همين فروشندگان زن هم کم کم مساله‌ساز شدند. تا جايی که امام جمعه تهران، احمد خاتمی حضور زنان فروشنده در فروشگاه‌ها را به هنجارشکنی تعبير کرد.

تصوير تابستانی تهران به اين ترتيب ميدان‌هايی است که گشت‌های ثابت امنيت اخلاقی در ميدان‌هايش مستقرند، گشت‌های گشت‌زن در مجتمع‌های تجاری و خيابان‌ها و پارک‌هايش پوشش شهروندان را کنترل می‌کنند و گشت‌های موتورسوار انتظامی هم در بزر گراه‌هايش بالا و پايين می‌روند. رئيس پليس راهبر تهران از اين هم فراتر رفته و پيش از اين يادآوری کرده بود اتومبيل‌های شهروندان هم حريم خصوصی محسوب نمی‌شوند. بنابراين کسانی که به گفته او بدحجاب اند در داخل خودروهای شخصی‌شان هم ممکن است دستگير شوند و ماشين‌شان به پارکينگ منتقل شود.

پليسی شدن چهره شهر و توليد ناامنی از جمله پيامدهای اجرای طرح‌هايی است از اين دست از نگاه فريبا داودی مهاجر، از فعالان اجتماعی و زنی که در ايران حجاب داشت و خارج از ايران حجاب اجباری را کنار گذاشت.

فريبا داوودی مهاجر: «تجربه نشان داد که نه تنها آمار فساد و فحشا پايين نيامد در ايران که به صورت وحشتناکی فساد و فحشا بالا رفته طوری که آخرين آماری که هفته پيش اعلام شد روسپی‌گری به ۱۳ سالگی رسيده. حجاب يک مساله دينی و يک مساله اسلامی نيست که برای آنها مهم است. بلکه کاملا برای آنها جنبه سياسی دارد. به اسم کنترل حجاب جامعه را کنترل می‌کنند. يعنی به کل جامعه ترس و وحشت را القاء می‌کنند. وقتی پليس در خيابان است و دختر شما را می‌گيرد،‌ خواهر شما را می‌گيرد،‌ مادر شما را می‌گيرد کل جامعه احساس ترس می‌کند.»

مهرداد درويش پور،‌ جامعه شناس حاضر در اين بحث هم بر سياسی بودن مساله حجاب و بدحجابی در ايران تاکيد دارد:

«وقتی در جامعه ما شاهد رواج ميليونی بدحجابی يا تمايل گسترده به بی‌حجابی می‌شويم اين به اين معنی است که نماد اقتدار حکومت در هم شکسته شده و برای اينکه اين نماد اقتدار حفظ و يا احيا شود حکومت حاضر است به هر قيمتی متوسل شود.»

بيش از سی سال است که جمهوری اسلامی ايران توان تبليغاتی و رسانه‌ای و انتظامی‌اش را به کار گرفته تا با موضوعی که از آن به عنوان بدحجابی ياد می‌کند مبارزه کند.

مبارزه با فساد و جلوگيری از آسيب رسيدن به نواميس جامعه از جمله دلايلی است که نيروی انتظامی برای برخورد شديد چند سال گذشته‌اش با موضوع بدحجابی آورده است.

اما فريبا داودی مهاجر فعال اجتماعی وضعيت امنيت زنان در کشورهای ديگر جهان را که حجاب يا بی‌ حجابی در آنها اجباری نيست با ايران مقايسه می‌کند:« در خارج از ايران آن چيزی که من ديدم و تجربه عملی خودم بود اين است که حذف و اضافه کردن يک زن به دليل مدل پوشش و حجابش اساسا جرم است.

به جای اينکه روی روسری تاکيد کنند و تاکيدشان را روی زنها بگذارند و دايم بگويند شما موجب فساديد و شما موجب فساديد می‌آيند روی آزار جنسی خانمها برخورد می‌کنند. يعنی درست برعکس. به شدت مراقب امنيت و احساس امنيتی هستند که زنها در جامعه می‌کنند و قوانين‌شان هم سخت‌گيرانه است نسبت به مردها. به همين دليل شما هيچوقت مزاحمت خيابانی نمی‌بينيد. آزار کلامی نمی‌بينيد. بوق زدن برای خانمها را نمی‌بينيد. در مقابل در ايران شما می‌بينيد که با اين همه متاسفانه ادعاهايی که می‌کنند هيچ زنی با هيچ مدلی از پوشش در امنيت نيست و آسيب‌های اجتماعی به مراتب گسترش پيدا کرده است.»

تابستان ديگری در راه‌ است. سال گذشته بعضی اداره‌ها و سازمان‌های دولتی رنگ‌های زرد و سفيد و قرمز را برای زنان حتی زنان ارباب رجوع ممنوع اعلام کردند. امسال هم سخن از لباس‌های غيرمجاز و موتورسوارهای ارشاد است. بايد منتظر ماند و ديد موضوع پوشش و حجاب و بدحجابی در تابستان ۹۱ به کجا خواهد رسيد.