نماينده علی خامنه ای در سرمقاله روزنامه کيهان با تيتر «ماشاءالله،حزبالله»،انتخابات سال ۹۲ را با جنگ «جمل» در دوره خلافت علی بن ابیطالب در صدر اسلام مقايسه کرده و به صراحت اکبر هاشمی رفسنجانی و هوادارانش را تهديد کرده که «اگر خيال فتنه و آشوب در سر داشته باشند» نيروهای «حزبالله به اندازه چند ساعت نيز به آنها امان نمیدهند.»
روزنامه بهار در يادداشتی با تيتر «نماد تنفس سياست و چهره تبسم اميد» ضمن تاکيد بر حمايت اصلاح طلبان از اکبر هاشمی رفسنجانی،نوشته که اين حمايت «نه در نقش و انتظار منجی» بلکه به عنوان «مديری مدبر« است چرا که هاشمی می تواند «آبهای بهخطارفته در سياست و اقتصاد و فرهنگ را به جوی اعتدال و مصلحت بازگرداند.»
روزنامه جهان صنعت گزارشی از کارنامه «سياست های اشتغال زايی» دولت محمود احمدی نژاد منتشر کرده و نوشته «ادعای ريشهکنی بيکاری شکست خورد» تا «سه ميليون بيکار» ميراث دولت احمدی نژاد برای دولت آينده خواهد بود.
روزنامه جام جم «پرونده روز» شماره دوشنبه را به «ربا خواری» و «نزول خواری» در ايران اختصاص داده و در دو صفحه به بررسی گسترش «نزول خواری زير پوست شهر» پرداخته است.
آماده باش کيهان به حزب الله و فدائيان خامنه ای برای سرکوب حاميان هاشمی
نماينده علی خامنه ای در سرمقاله روزنامه کيهان با تيتر «ماشاءالله،حزبالله»،انتخابات سال ۹۲ را با جنگ «جمل» در دوره خلافت علی بن ابیطالب در صدر اسلام مقايسه کرده و به صراحت اکبر هاشمی رفسنجانی و هوادارانش را تهديد کرده که «اگر خيال فتنه و آشوب در سر داشته باشند» نيروهای «حزبالله به اندازه چند ساعت نيز به آنها امان نمیدهند.»
حسين شريعتمداری در سرمقاله کيهان نوشته «بعد از ثبتنام هاشمی رفسنجانی به عنوان نامزد انتخابات رياستجمهوری يازدهم» در آنچه وی «قاب مشترک اصحاب فتنه و حلقه انحرافی» خوانده،«رسانهها و مقامات خارجی و دنبالههای داخلی آنها در اقدامی هماهنگ و مانند دهها مورد مشابه ديگر،صدا به هلهله بلند کردند و صفحات اول روزنامهها و خروجی سايتها را از اين توهم انباشتند که چه نشستهايد کار نظام و انقلاب تمام شد و حزبالله میرود که خانهنشينی پيشه کند!»
نماينده رهبر جمهوری اسلامی با تاکيد براينکه «اين همه هياهو در حالی است که وقتی به صحنه نگاه میکنی به وضوح میبينی که هيچ اتفاق تازهای نيفتاده است» و «اين همه سر و صدای مشترک بيرونی و داخلی نيز برای هيچ است»،تنها يک روز پس از ثبت نام اکبر هاشمی رفسنجانی هوادرانش را «حاميان فتنه» خوانده و نوشته «کسانی که از آقای هاشمی طرفداری میکنند همانها هستند که پيش از اين و طی چند سال گذشته در ميان طرفداران و حاميان فتنه و انحراف حضور داشتهاند.»
کيهان همچنين به پيشبينی نادرست خود درباره عدم ثبت نام اکبر هاشمی رفسنجانی اشاره کرده اما نوشته «پيش از اين با محاسبه شرايطی که میدانستيم از نگاه آقای رفسنجانی پنهان نيست پيشبينی کرده بوديم ايشان نامزد نمیشود،ولی فاکتورهای ديگری که به برخی از آنها اشاره شد در ميدان محاسبات وی قرار گرفت» و پيشاپيش تاکيد کرده که اکنون «هاشمی رفسنجانی در معرض يک شکست قطعی و غيرقابل اجتناب ديگر قرار داد.»
اين روزنامه همچنين «حضورغيرقانونی آقای احمدینژاد در جريان ثبت نام اسفنديار رحيم مشايی و اعلام حمايت از وی» را «پيام احمدی نژاد به اصحاب فتنه» توصيف کرده و نوشته «آقای احمدینژاد با اين اقدام انتحاری خود به اصحابفتنه پيام میدهد که برای تنشآفرينی و فتنهانگيزی آماده است و میتوانند روی قانونگريزی و ساختارشکنی حلقه انحرافی حساب باز کنند.»
نماينده علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در کيهان به صراحت تهديد کرده و نوشته «اصحاب فتنه و انحراف میدانند و آزمودهاند که اگر بار ديگر خيال فتنه و آشوب در سر داشته باشند، حزبالله حتی به اندازه چند ساعت نيز به آنها امان نمیدهند.»
اين روزنامه که تحت نظر نماينده رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود، نوشته «فدائيان رهبر ايران،حضرت آقا،از چند هزار کيلومتر فاصله بحران سوريه را مديريت میکنند و در لبنان و فلسطين حضور دارند» و تاکيد کرده که «نبايد مقابله اين نيروی عظيم با آشوبهای داخلی را ناديده گرفت» و به طور ضمنی به گروه های فشار که وی آن ها را «حزب الله» ناميده برای حضور احتمالی در سرکوب هواداران کانديداها آماده باش داده و نوشته «ياد حاج بخشی بهخير، گوش کنيد هنوز فريادش طنينانداز است که؛ماشاءالله، حزبالله.»
حمايت اصلاح طلبان از هاشمی به عنوان «مدير مدبر»
روزنامه بهار در يادداشتی با تيتر «نماد تنفس سياست و چهره تبسم اميد» نوشته اکبر هاشمی رفسنجانی «نه در نقش و انتظار منجی» بلکه به عنوان «مديری مدبر« می تواند «آبهای بهخطارفته در سياست و اقتصاد و فرهنگ را به جوی اعتدال و مصلحت بازگرداند.»
خسرو طالب زاده يادداشت نويس اين روزنامه با اشاره به اينکه «هاشمی اهل تعصب و تحجر نيست و کلامش را بر تاريخ و حرکت زمانه و تغيير فضا تفوق نمیبخشد و چيره نمیسازد تا کلام مرد يکی باشد در تمامی زمانهها و زمينهها» نوشته «از منظر و موقعيت يگانه هاشمی،امروز هاشمی کاری میتواند بکند که از عهده هيچکس برنمیآيد.»
روزنامه بهار از جمله به «بحران گرانی و تحريم و تحديد زندگی متعارف مردم» و «زمانه تهديد و تحريم خارجی» اشاره کرده و نوشته «هاشمی میتواند به اتکای تجربههای گسترده و آزمودههای خود در اين سالهای غلبه سياست افراط،راهی را برای منافع و مصالح بازگشايد که هيچ جوان و ميانسالی نخواهد توانست.»
يادداشت نويس روزنامه بهار يادآوری کرده که «در رخداد دوم خرداد هم هاشمی بود که در خطبه نماز جمعه معروف راه را برای انتخاب اصلحترين مرد سياست و شکلگيری اصلاحات برگشود» و تاکيد کرده که «نقش و کارکرد» هاشمی رفسنجانی «از رخداد ۷۶ کمبهاتر و کمفايدهتر نيست» و « مصلحت تداوم و بقای اصلاحات در پس هاشمی بودن و ميانجیگری وی است.»
سه ميليون بيکار ميراث دولت احمدی نژاد برای دولت آينده
روزنامه جهان صنعت گزارشی از کارنامه «سياست های اشتغال زايی» دولت محمود احمدی نژاد منتشر کرده و نوشته «ادعای ريشهکنی بيکاری شکست خورد» تا «سه ميليون بيکار» ميراث دولت احمدی نژاد برای دولت آينده خواهد بود.
به گزارش اين روزنامه «ريشهکن کردن بيکاری يکی از بزرگترين و در عين حال مهمترين وعدههايی» بود که از ابتدای دولت محمود احمدی نژاد داده شد و «اين موضوع در سفرهای استانی هيات دولت نيز به دفعات مطرح شده است» اما «سياستهای اشتغالزايی دولتهای نهم و دهم چنگی به دل نزد و با صرف ميلياردها تومان هزينه و پرداخت تسهيلات بانکی برای ايجاد اشتغال، پرونده حل نشده سه ميليون بيکار به دولت يازدهم سپرده میشود.»
روزنامه جهان صعت از جمله به «طرح بنگاه های زودبازده» به عنوان «اولين گام و بزرگترين طرح دولت نهم برای مقابله با پديده بيکاری» نامبرده و نوشته «از اين طريق حدود ۲۸ هزار ميلياردتومان منابع بانکی به صدها هزار طرح اشتغالزايی کوچک در کشور تسهيلات پرداخت شد»اما «گزارش منتشر شده از سوی دولت در سال گذشته نشان داد که بيش از ۶۰ درصد هدف زودبازدهها در کشور محقق نشده و بخش قابل توجهی از منابع بانکی با وجود ادعای کنترل شديد دولت به انحراف رفته است.»
اين روزنامه با اشاره به «آمار سازی» و دستکاری آمارهای اشتغال زايی و بيکاری از سوی دستگاه های دولتی نوشته که حتی آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ايران به عنوان مرکزی تحت نظر دولت نيز «گواه نوعی شکست در برنامههای اشتغالزايی دولت در هشت سال گذشته» است چرا که «تعداد بيکاران کشور در سال ۸۴ و در آغاز فعاليت دولت نهم، ۲ ميليون و ۶۷۴ هزار و ۸۶۶ نفر بود» که «اين تعداد در پايان سال ۹۱» به « ۲ ميليون و ۹۴۴ هزار و ۱۵۸ نفر افزايش يافته است.»
روزنامه جهان صنعت همچنين نوشته «تعداد شاغلان» کشور هم «در اولين سال فعاليت دولت نهم ۲۰ ميليون و ۶۱۸ هزار و ۵۷۹ نفر بوده که در پايان سال ۹۱ به ۲۱ ميليون و ۱۶۰ هزار و ۸۸۷ نفر رسيده است» و نشان می دهد که «در اين فاصله هشت ساله، آمار شاغلان تنها ۵۴۲ هزار و ۳۰۸ نفر افزايش نشان میدهد.»
به گزارش اين روزنامه اکنون و درحالی که تا سه ماه ديگر عمر دولت منحمود احمدی نژاد به پايان می رسد مسوولان وزارت تعاون، کار و رفاه می گويند «به دليل بزرگ بودن حجم بيکاری و بالا بودن تعداد بيکاران کشور ايجاد فرصتهای جديد شغلی به وضوح قابل لمس نيست.»
گسترش «ربا خواری و نزول خواری زير پوست شهر»
روزنامه جام جم «پرونده روز» شماره دوشنبه را به «ربا خواری» و «نزول خواری» در ايران اختصاص داده و در دو صفحه به بررسی گسترش «نزول خواری زير پوست شهر» پرداخته است.
اين روزنامه نوشته «کم نيستند افرادی که همه روزه به دليل واپس زده شدن از سوی بانک ها و ساير منابع مشروع تأمين مالی به دليل قيود و شرايط دشوار يا غيرقابل اجرا به بازارهای ربوی روی می آورند و خود را در دام رباخواران می اندازند» و «در نهايت هم در گرداب ربا به مشکلات متعددی برخورده اند.»
جام جم با اشاره به منع و نکوهش رباخواری در اسلام نوشته «تاسف برانگيز است که در کشور اسلامی ايران ربا و ربا خواری به عناوين و رنگ و لعاب های مختلف وجود دارد و کسی را انگيزه مقابله با آن نيست» و «رباخواران در سايه بی تدبيری بانک مرکزی و مشکلات پيچيده سيستم بانکی برای وام دادن به مردم گرفتار رشد کرده اند و هر روز عده ای تازه را به کام خود می کشند.»
اين روزنامه درعين حال نوشته «بسياری بر اين باورند که ربا و نزول دقيقا به يک معنا بوده و هر دو واژه به مفهوم دريافت پول اضافه در قرض است: که «البته اين باور در بعد عاميانه درست است،ولی از نگاه تخصصی،نزول به اشکال ديگری از معاملات اقتصادی هم گفته می شود که برخی انواع آن حرام نيست.»
اين روزنامه همچنين در يادداشتی با تيتر «ماکنيزم مالی نزول» جدول هايی درباره «نرخ نزول خواری» در ايران منتشر کرده و نوشته ««هيچ فرد عاقلی برای راه انداختن کسب و کار يا تجارت اقدام به دريافت پول نزولی نمی کند،بلکه هميشه افرادی به دنبال پول نزول هستند که گرفتاری های خاصی دارند. بيماری،بدهی، تصادف و هرگونه مشکل حاد از اصلی ترين دلايل تقاضای پول ربوی است» و «هميشه اضطرار و شرايط غيرعادی باعث درخواست های اينچنينی خواهد بود؛آن هم زمانی که نظام رسمی پولی و بانک ها متقاضی را حمايت نمی کند يا اين که مال و دارايی او قدرت نقدشوندگی خوبی ندارد.»
جام جم نوشته «ربا چه در بازار تهران و شهرستان ها و چه در آگهی های درج شده در جرايد،ردپايی روشن و آشکار دارد»اما «بدتر اين است که انگيزه کاملی برای برخورد با آن وجود ندارد» و حتی « دادگاه های کشور نيز به خاطر پيچيده بودن و افزايش يافتن دعاوی مالی تلاش می کنند وارد پرونده های ربا خواری نشوند» و به همين دليل «بايد هشدار داد ربا زيرپوست کشور و شهر ما در حال رشد و نمو است.»
اين روزنامه همچنين در ياداشتی با تيتر «نزولخواران در همين نزديکی اند» نوشته «نيازی به پرس وجو هم نيست کافی است به صفحات آگهی برخی روزنامه ها نگاهی بيندازيد يا سری به بازار تهران بزنيد.قدم زنان فقط به کاغذ هايی که روی شيشه ويترين برخی مغازه ها نصب شده دقت کنيد: وام فوری.»
جام جم نوشته «نزولخواران نه در پستوها يا زيرزمين های دود گرفته بلکه در روز روشن و با پوششی به ظاهر قانونی در کوچه و بازار و صفحات روزنامه ها خودنمايی می کنند،آن هم زير بليت حکومت اسلامی که شديدترين دستورات صريح دينی را برای برخورد با نزولخواران در آستين دارد.»
به نوشته اين روزنامه «کافی است ضميمه آگهی روزنامه را باز کرده و بخش کار و سرمايه را ببينيد.در اين بخش با انبوهی از آگهی های دريافت وام فوری مواجه می شويد که عناوين مختلف برای آن يافت می شود؛پرداخت فوری سرمايه، وام فوری يکروزه، پرداخت وام بدون ضامن، پذيرش سند ملکی برای ترهين، پرداخت سرمايه به کارمندان دولت،رفع مشکل مالی با ارائه سند مسکونی و... . يک تماس کوچک با اين آگهی ها و دقت در مکانيسم مالی آنها نشان می دهد عملکرد آنها هيچ تفاوتی با نزول ندارد.»
روزنامه بهار در يادداشتی با تيتر «نماد تنفس سياست و چهره تبسم اميد» ضمن تاکيد بر حمايت اصلاح طلبان از اکبر هاشمی رفسنجانی،نوشته که اين حمايت «نه در نقش و انتظار منجی» بلکه به عنوان «مديری مدبر« است چرا که هاشمی می تواند «آبهای بهخطارفته در سياست و اقتصاد و فرهنگ را به جوی اعتدال و مصلحت بازگرداند.»
روزنامه جهان صنعت گزارشی از کارنامه «سياست های اشتغال زايی» دولت محمود احمدی نژاد منتشر کرده و نوشته «ادعای ريشهکنی بيکاری شکست خورد» تا «سه ميليون بيکار» ميراث دولت احمدی نژاد برای دولت آينده خواهد بود.
روزنامه جام جم «پرونده روز» شماره دوشنبه را به «ربا خواری» و «نزول خواری» در ايران اختصاص داده و در دو صفحه به بررسی گسترش «نزول خواری زير پوست شهر» پرداخته است.
آماده باش کيهان به حزب الله و فدائيان خامنه ای برای سرکوب حاميان هاشمی
نماينده علی خامنه ای در سرمقاله روزنامه کيهان با تيتر «ماشاءالله،حزبالله»،انتخابات سال ۹۲ را با جنگ «جمل» در دوره خلافت علی بن ابیطالب در صدر اسلام مقايسه کرده و به صراحت اکبر هاشمی رفسنجانی و هوادارانش را تهديد کرده که «اگر خيال فتنه و آشوب در سر داشته باشند» نيروهای «حزبالله به اندازه چند ساعت نيز به آنها امان نمیدهند.»
حسين شريعتمداری در سرمقاله کيهان نوشته «بعد از ثبتنام هاشمی رفسنجانی به عنوان نامزد انتخابات رياستجمهوری يازدهم» در آنچه وی «قاب مشترک اصحاب فتنه و حلقه انحرافی» خوانده،«رسانهها و مقامات خارجی و دنبالههای داخلی آنها در اقدامی هماهنگ و مانند دهها مورد مشابه ديگر،صدا به هلهله بلند کردند و صفحات اول روزنامهها و خروجی سايتها را از اين توهم انباشتند که چه نشستهايد کار نظام و انقلاب تمام شد و حزبالله میرود که خانهنشينی پيشه کند!»
نماينده رهبر جمهوری اسلامی با تاکيد براينکه «اين همه هياهو در حالی است که وقتی به صحنه نگاه میکنی به وضوح میبينی که هيچ اتفاق تازهای نيفتاده است» و «اين همه سر و صدای مشترک بيرونی و داخلی نيز برای هيچ است»،تنها يک روز پس از ثبت نام اکبر هاشمی رفسنجانی هوادرانش را «حاميان فتنه» خوانده و نوشته «کسانی که از آقای هاشمی طرفداری میکنند همانها هستند که پيش از اين و طی چند سال گذشته در ميان طرفداران و حاميان فتنه و انحراف حضور داشتهاند.»
کيهان همچنين به پيشبينی نادرست خود درباره عدم ثبت نام اکبر هاشمی رفسنجانی اشاره کرده اما نوشته «پيش از اين با محاسبه شرايطی که میدانستيم از نگاه آقای رفسنجانی پنهان نيست پيشبينی کرده بوديم ايشان نامزد نمیشود،ولی فاکتورهای ديگری که به برخی از آنها اشاره شد در ميدان محاسبات وی قرار گرفت» و پيشاپيش تاکيد کرده که اکنون «هاشمی رفسنجانی در معرض يک شکست قطعی و غيرقابل اجتناب ديگر قرار داد.»
اين روزنامه همچنين «حضورغيرقانونی آقای احمدینژاد در جريان ثبت نام اسفنديار رحيم مشايی و اعلام حمايت از وی» را «پيام احمدی نژاد به اصحاب فتنه» توصيف کرده و نوشته «آقای احمدینژاد با اين اقدام انتحاری خود به اصحابفتنه پيام میدهد که برای تنشآفرينی و فتنهانگيزی آماده است و میتوانند روی قانونگريزی و ساختارشکنی حلقه انحرافی حساب باز کنند.»
نماينده علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در کيهان به صراحت تهديد کرده و نوشته «اصحاب فتنه و انحراف میدانند و آزمودهاند که اگر بار ديگر خيال فتنه و آشوب در سر داشته باشند، حزبالله حتی به اندازه چند ساعت نيز به آنها امان نمیدهند.»
اين روزنامه که تحت نظر نماينده رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود، نوشته «فدائيان رهبر ايران،حضرت آقا،از چند هزار کيلومتر فاصله بحران سوريه را مديريت میکنند و در لبنان و فلسطين حضور دارند» و تاکيد کرده که «نبايد مقابله اين نيروی عظيم با آشوبهای داخلی را ناديده گرفت» و به طور ضمنی به گروه های فشار که وی آن ها را «حزب الله» ناميده برای حضور احتمالی در سرکوب هواداران کانديداها آماده باش داده و نوشته «ياد حاج بخشی بهخير، گوش کنيد هنوز فريادش طنينانداز است که؛ماشاءالله، حزبالله.»
حمايت اصلاح طلبان از هاشمی به عنوان «مدير مدبر»
روزنامه بهار در يادداشتی با تيتر «نماد تنفس سياست و چهره تبسم اميد» نوشته اکبر هاشمی رفسنجانی «نه در نقش و انتظار منجی» بلکه به عنوان «مديری مدبر« می تواند «آبهای بهخطارفته در سياست و اقتصاد و فرهنگ را به جوی اعتدال و مصلحت بازگرداند.»
خسرو طالب زاده يادداشت نويس اين روزنامه با اشاره به اينکه «هاشمی اهل تعصب و تحجر نيست و کلامش را بر تاريخ و حرکت زمانه و تغيير فضا تفوق نمیبخشد و چيره نمیسازد تا کلام مرد يکی باشد در تمامی زمانهها و زمينهها» نوشته «از منظر و موقعيت يگانه هاشمی،امروز هاشمی کاری میتواند بکند که از عهده هيچکس برنمیآيد.»
روزنامه بهار از جمله به «بحران گرانی و تحريم و تحديد زندگی متعارف مردم» و «زمانه تهديد و تحريم خارجی» اشاره کرده و نوشته «هاشمی میتواند به اتکای تجربههای گسترده و آزمودههای خود در اين سالهای غلبه سياست افراط،راهی را برای منافع و مصالح بازگشايد که هيچ جوان و ميانسالی نخواهد توانست.»
يادداشت نويس روزنامه بهار يادآوری کرده که «در رخداد دوم خرداد هم هاشمی بود که در خطبه نماز جمعه معروف راه را برای انتخاب اصلحترين مرد سياست و شکلگيری اصلاحات برگشود» و تاکيد کرده که «نقش و کارکرد» هاشمی رفسنجانی «از رخداد ۷۶ کمبهاتر و کمفايدهتر نيست» و « مصلحت تداوم و بقای اصلاحات در پس هاشمی بودن و ميانجیگری وی است.»
سه ميليون بيکار ميراث دولت احمدی نژاد برای دولت آينده
روزنامه جهان صنعت گزارشی از کارنامه «سياست های اشتغال زايی» دولت محمود احمدی نژاد منتشر کرده و نوشته «ادعای ريشهکنی بيکاری شکست خورد» تا «سه ميليون بيکار» ميراث دولت احمدی نژاد برای دولت آينده خواهد بود.
به گزارش اين روزنامه «ريشهکن کردن بيکاری يکی از بزرگترين و در عين حال مهمترين وعدههايی» بود که از ابتدای دولت محمود احمدی نژاد داده شد و «اين موضوع در سفرهای استانی هيات دولت نيز به دفعات مطرح شده است» اما «سياستهای اشتغالزايی دولتهای نهم و دهم چنگی به دل نزد و با صرف ميلياردها تومان هزينه و پرداخت تسهيلات بانکی برای ايجاد اشتغال، پرونده حل نشده سه ميليون بيکار به دولت يازدهم سپرده میشود.»
روزنامه جهان صعت از جمله به «طرح بنگاه های زودبازده» به عنوان «اولين گام و بزرگترين طرح دولت نهم برای مقابله با پديده بيکاری» نامبرده و نوشته «از اين طريق حدود ۲۸ هزار ميلياردتومان منابع بانکی به صدها هزار طرح اشتغالزايی کوچک در کشور تسهيلات پرداخت شد»اما «گزارش منتشر شده از سوی دولت در سال گذشته نشان داد که بيش از ۶۰ درصد هدف زودبازدهها در کشور محقق نشده و بخش قابل توجهی از منابع بانکی با وجود ادعای کنترل شديد دولت به انحراف رفته است.»
اين روزنامه با اشاره به «آمار سازی» و دستکاری آمارهای اشتغال زايی و بيکاری از سوی دستگاه های دولتی نوشته که حتی آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ايران به عنوان مرکزی تحت نظر دولت نيز «گواه نوعی شکست در برنامههای اشتغالزايی دولت در هشت سال گذشته» است چرا که «تعداد بيکاران کشور در سال ۸۴ و در آغاز فعاليت دولت نهم، ۲ ميليون و ۶۷۴ هزار و ۸۶۶ نفر بود» که «اين تعداد در پايان سال ۹۱» به « ۲ ميليون و ۹۴۴ هزار و ۱۵۸ نفر افزايش يافته است.»
روزنامه جهان صنعت همچنين نوشته «تعداد شاغلان» کشور هم «در اولين سال فعاليت دولت نهم ۲۰ ميليون و ۶۱۸ هزار و ۵۷۹ نفر بوده که در پايان سال ۹۱ به ۲۱ ميليون و ۱۶۰ هزار و ۸۸۷ نفر رسيده است» و نشان می دهد که «در اين فاصله هشت ساله، آمار شاغلان تنها ۵۴۲ هزار و ۳۰۸ نفر افزايش نشان میدهد.»
به گزارش اين روزنامه اکنون و درحالی که تا سه ماه ديگر عمر دولت منحمود احمدی نژاد به پايان می رسد مسوولان وزارت تعاون، کار و رفاه می گويند «به دليل بزرگ بودن حجم بيکاری و بالا بودن تعداد بيکاران کشور ايجاد فرصتهای جديد شغلی به وضوح قابل لمس نيست.»
گسترش «ربا خواری و نزول خواری زير پوست شهر»
روزنامه جام جم «پرونده روز» شماره دوشنبه را به «ربا خواری» و «نزول خواری» در ايران اختصاص داده و در دو صفحه به بررسی گسترش «نزول خواری زير پوست شهر» پرداخته است.
اين روزنامه نوشته «کم نيستند افرادی که همه روزه به دليل واپس زده شدن از سوی بانک ها و ساير منابع مشروع تأمين مالی به دليل قيود و شرايط دشوار يا غيرقابل اجرا به بازارهای ربوی روی می آورند و خود را در دام رباخواران می اندازند» و «در نهايت هم در گرداب ربا به مشکلات متعددی برخورده اند.»
جام جم با اشاره به منع و نکوهش رباخواری در اسلام نوشته «تاسف برانگيز است که در کشور اسلامی ايران ربا و ربا خواری به عناوين و رنگ و لعاب های مختلف وجود دارد و کسی را انگيزه مقابله با آن نيست» و «رباخواران در سايه بی تدبيری بانک مرکزی و مشکلات پيچيده سيستم بانکی برای وام دادن به مردم گرفتار رشد کرده اند و هر روز عده ای تازه را به کام خود می کشند.»
اين روزنامه درعين حال نوشته «بسياری بر اين باورند که ربا و نزول دقيقا به يک معنا بوده و هر دو واژه به مفهوم دريافت پول اضافه در قرض است: که «البته اين باور در بعد عاميانه درست است،ولی از نگاه تخصصی،نزول به اشکال ديگری از معاملات اقتصادی هم گفته می شود که برخی انواع آن حرام نيست.»
اين روزنامه همچنين در يادداشتی با تيتر «ماکنيزم مالی نزول» جدول هايی درباره «نرخ نزول خواری» در ايران منتشر کرده و نوشته ««هيچ فرد عاقلی برای راه انداختن کسب و کار يا تجارت اقدام به دريافت پول نزولی نمی کند،بلکه هميشه افرادی به دنبال پول نزول هستند که گرفتاری های خاصی دارند. بيماری،بدهی، تصادف و هرگونه مشکل حاد از اصلی ترين دلايل تقاضای پول ربوی است» و «هميشه اضطرار و شرايط غيرعادی باعث درخواست های اينچنينی خواهد بود؛آن هم زمانی که نظام رسمی پولی و بانک ها متقاضی را حمايت نمی کند يا اين که مال و دارايی او قدرت نقدشوندگی خوبی ندارد.»
جام جم نوشته «ربا چه در بازار تهران و شهرستان ها و چه در آگهی های درج شده در جرايد،ردپايی روشن و آشکار دارد»اما «بدتر اين است که انگيزه کاملی برای برخورد با آن وجود ندارد» و حتی « دادگاه های کشور نيز به خاطر پيچيده بودن و افزايش يافتن دعاوی مالی تلاش می کنند وارد پرونده های ربا خواری نشوند» و به همين دليل «بايد هشدار داد ربا زيرپوست کشور و شهر ما در حال رشد و نمو است.»
اين روزنامه همچنين در ياداشتی با تيتر «نزولخواران در همين نزديکی اند» نوشته «نيازی به پرس وجو هم نيست کافی است به صفحات آگهی برخی روزنامه ها نگاهی بيندازيد يا سری به بازار تهران بزنيد.قدم زنان فقط به کاغذ هايی که روی شيشه ويترين برخی مغازه ها نصب شده دقت کنيد: وام فوری.»
جام جم نوشته «نزولخواران نه در پستوها يا زيرزمين های دود گرفته بلکه در روز روشن و با پوششی به ظاهر قانونی در کوچه و بازار و صفحات روزنامه ها خودنمايی می کنند،آن هم زير بليت حکومت اسلامی که شديدترين دستورات صريح دينی را برای برخورد با نزولخواران در آستين دارد.»
به نوشته اين روزنامه «کافی است ضميمه آگهی روزنامه را باز کرده و بخش کار و سرمايه را ببينيد.در اين بخش با انبوهی از آگهی های دريافت وام فوری مواجه می شويد که عناوين مختلف برای آن يافت می شود؛پرداخت فوری سرمايه، وام فوری يکروزه، پرداخت وام بدون ضامن، پذيرش سند ملکی برای ترهين، پرداخت سرمايه به کارمندان دولت،رفع مشکل مالی با ارائه سند مسکونی و... . يک تماس کوچک با اين آگهی ها و دقت در مکانيسم مالی آنها نشان می دهد عملکرد آنها هيچ تفاوتی با نزول ندارد.»