«سوت پایان» نیکی کریمی، برنده جایزه بهترین فیلم مانهايم هايدلبرگ

جشنواره مانهايم هايدلبرگ تنها فستيوال سينمايی جهان است که به طور مشترک در دو شهر همسايه برگزار می شود.

اين رخداد سينمايی که پس از برليناله قديمی ترين فستيوال در آلمان به حساب می آيد، در دهه گذشته هر سال پذيرای دست کم يک فيلم و يک فيلمساز از سينمای ايران بوده است. بهمن مقصود لو، وحيد موساييان، گراناز موسوی، رفيع پيتز و بسياری ديگر در سال های اخير ميهمان مانهايم بوده اند.

بابک علی آسا


امسال سوت پايان به کارگردانی نيکی کريمی تنها نماينده ايران در بخش رقابت بين المللی بود که توانست جايزه بهترين فيلم را به دست آورد.

اما علاوه بر اين، کارگردان ايرانی ديگری به نام بابک علی آسا هم با نخستين فيلم بلند سينمايی اش-قصابی گوشت حلال- محصول کبک کانادا حضور داشت.

سوت پايان اگرچه برنده اين جايزه مهم شد، اما ضعف های آشکارش از چشم منتقدان دور نماند.

در ميان اين ضعف ها، دوپاره بودن فيلمنامه، مهمترين ايراد ساختاری فيلم به شمار می آيد. در حدود يک سوم از فيلم صرف روايت فيلم در فيلم می شود، با انبوهی از جزييات بی اهميت که نه در خدمت قصه اصلی هستند و نه حتی می توانند جذابيتی منفرد از آن ايجاد کنند. تنها پس از آن است که فيلم تازه شروع می شود و تلاش های يک فيلمساز زن برای فراهم کردن خون بهای مردی فاسد که توسط زنش به قتل رسيده به تصوير در می آيد.

مهم ترين نقطه قوت فيلم اما، پرهيز از تحليل های جامعه شناسانه به سبک و سياق اصغر فرهادی ( وبه طور مشخص فيلم شهر زيبا) است. در عوض فيلمساز تلاش می کند تا تصويری دهشت بار و تيره و تار از بن بستی که محکومين به قصاص در آن گرفتار آمده اند خلق کند. تصويری که گرچه تلخ و نوميدانه به نظر می رسد، با واقعيت موجود در جامعه همخوانی دارد و بر اين نکته تاکيد می کند که معضل خون بها و قصاص چنان در سنت و فرهنگ و احساس گرايی و خانواده دوستی و فقر موجود در جامعه ريشه دارد که نه افراد خیّر، نه اراده فردی انسان های مستقل و تنها و نه حتی چهره های محبوب سينما و ورزش هم نمی توانند داغ ديده ها را به بخشش تشويق کنند.

سکانس تاثير گذار پايانی فيلم، يکی از بهترين پايان بندی های سينمای ايران در سال های اخير است. ورود خانواده مقتول به مسلخ برای اجرای حکم و خروج آنها بدون نمايش ماوقع، ترفندی هنرمندانه برای ايجاد يک ابهام لذت بخش در انتهای فيلم و تشويق به انديشيدن به چهره های دردمند آدم های فيلم است.

بابک علی آسا فيلمساز ايرانی تبار فرانسوی، کانادايی ساکن بلاروس، در فيلم اش بنياد گرايی اسلامی و رواج پنهان آن در جامعه نوين مهاجران کبک را دستمايه کار خود قرار داده است. اين فيلم با وجود تمامی شايستگی ها و ظرافت هايش، از سوی هيات داوران ناديده گرفته شد.

به نظر می رسيد امسال بنياد گرايی اسلامی و در کنار آن اقامه نماز جماعت در خانه ها و محافل پنهان وخصوصی و نيمه خصوصی يکی از درونمايه های فرعی در ترکيب بندی فيلم ها باشد. هر چند ميشاييل کوتز مدير جشنواره اين موضوع را اتفاقی می داند، وجود دست کم شش فيلم در اين ترکيب - از اندونزی گرفته تا ترکيه و مراکش و کبک کانادا -که در همه ی آنها شخصيت های بنياد گرای سنی در صحنه های مختلف و گاه متعدد، در حال نماز خواندن نشان داده می شوند باعث می شود که به اين هم آوايی شگفتی آور فيلمسازان مستقل در گوشه و کنار جهان در اين خصوص جدی تر نگاه کنيم.

نیکی کریمی، برنده جایزه نقدی بهترین فیلم جشنواره

​در پايان شصت و يکمين دوره جشنواره مانهايم-هايدلبرگ جايزه نقدی بهترين فيلم جشنواره به فيلم سوت پايان ساخته نيکی کريمی تعلق گرفت.

نیکی کریمی


جايزه نقدی فاسبيندر که در فروش فيلم در سينماهای هنری اروپا نقش بسيار مهمی دارد به فيلم "قربانت! هوای هم را داشته باشيد" ساخته ی نيس يوگران از سوءد رسيد، "نه آنچنان عصر جديد" ساخته سيمون فرانکو که با نيم نگاهی به عصر جديد چاپلين ساخته شده جايزه ويژه هيات داوران را از آن خود کرد و جايزه انجمن بين المللی منتقدان فيپرشی به فيلم "چيدن قارچ جنگلی" به کارگردانی توماس هوسار از استونی تعلق گرفت. فيلم بلژيکی مراکشی يک کيسه آرد هم که از بازی خارق العاده يک بازيگر خردسال بهره جسته بود توانست جايزه بين المذاهب کليساهای آلمان را به دست آورد.

شصت و يکمين دوره از جشنواره مانهايم- هايدلبرگ يکشنبه شب ۲۸ آبان ماه به کار خود پايان داد.