آتش زیر «سایه‌های سوخته» پاکستان

محمد حنیف یکی از نویسندگان مطرح پاکستان

نويسندگان پاکستانی که به زبان انگليسی می نويسند هميشه در سايه نويسندگان انگليسی زبان کشور همسايه خود هند بوده اند، ولی در سال های اخير همزمان با سقوط اين کشور در سراشيب بحران و ناآرامی اين نويسندگان شهرت بيشتری می يابند.


روزنامه گاردين چاپ لندن، مطلب خود را در معرفی و نقد ادبيات انگليسی زبان پاکستان با اشاره به موضوعات و زمينه های اين «ژانر» جديد آغاز می کند و می نويسد: «اسلام گرائی افراطی ، فاصله طبقاتی، ديکتاتوری، جنگ و عشق دستمايه نوشته های اين نسل جديد است که در پاکستان بزرگ شده اند و اکنون بين اين کشور و شهرهای لندن و نيويورک زندگی می کنند.»

به نوشته روزنامه گاردين از زمان انتشار کتاب محسن حميد به نام «بنيادگرای ناگزير» که دو سال پيش در فهرست نامزدان دريافت يک جايزه ادبی در بريتانيا قرار گرفت، موج نو داستان نويسی پاکستان در داخل و خارج از اين کشور اعتبار فراوانی پيدا کرده است.

از جمله اين داستان های موفق روزنامه گاردين به اولين کتاب محمد حنيف به نام «داستان انبه های انفجاری» اشاره می کند که طنز تلخی است در مورد دوران حکومت بنياد گرای اسلامی ژنرال ضياءالحق در دهه ۱۹۸۰ ميلادی و کتاب نديم اسلام به نام «نيايش بربادرفته» که داستانی است در مورد زندگی در افغانستان امروزی.

«با وجود جا افتادگی داستان نويسی هند به نظر می رسد که نويسندگان پاکستانی در سال های اخير حتی در هند نيز توجه بيشتری جلب می کنند، شايد به اين دليل که نثر و موضوعات آن زنده تر و ملموس تر است.» روزنامه گاردین

علاوه براين قرار است دو کتاب ديگر به قلم نويسندگان انگليسی زبان پاکستانی در آينده نزديک به بازار عرضه شود.

پنجمين کتاب کاميلا شمسی که گفته می شود بهترين اثر اوست به نام «سايه های سوخته» و يک مجموعه داستان های کوتاه به قلم دانيال معين الدين که به هنگام انتشار بخش هائی از آن در سال گذشته مجله نيويورکر آنها را با آثار آنتوان چخوف مقايسه کرده بود.


کاميلا شمسی در مصاحبه ای با روزنامه گاردين می گويد: «برخی از ما سال هاست که می نويسيم ولی انتشار همزمان چندين کتاب موفق در يک دو سال اخير توجه بيشتری را به ادبيات ما جلب کرده است. در مقايسه با ادبيات داستانی هند که از ۲۵ سال پيش و انتشار کتاب «بچه های نيمه شب» به قلم سلمان رشدی جايگاه ويژه ای در ادبيات جهان پيدا کرده است، داستان نويسی مدرن پاکستان هنوز دوران طفوليت خود را طی می کند.»


روزنامه گاردين سپس در مقايسه ادبيات انگليسی زبان اين دو کشور می نويسد: «با وجود جا افتادگی داستان نويسی هند به نظر می رسد که نويسندگان پاکستانی در سال های اخير حتی در هند نيز توجه بيشتری جلب می کنند، شايد به اين دليل که نثر و موضوعات آن زنده تر و ملموس تر است. گاردين همچنين به شرايط سياسی پاکستان اشاره می کند و اهميت وضعيت اين کشور در عرصه اخبار منطقه ای و بين المللی را دليل ديگری برای روی آوری علاقه مندان به آثار داستانی نويسندگان پاکستانی می داند.»


روزنامه گاردين در عين حال يادآوری می کند که با وجود بازتر شدن فضای رسانه ها و مطبوعات پاکستان در سال های اخير هنوز هم برخی از کتابهای نويسندگان جديد که به موضوعات حساس می پردازند در خود پاکستان اجازه انتشار ندارد.

در پايان اين مطلب روزنامه گاردين از قول چهره های شاخص موج نو ادبيات داستانی در پاکستان می نويسد: «عامل موثر در شناخت و اعتبار اين موج اهميت پاکستان در عرصه اخبار منطقه ای است. بسياری علاقه مند هستند تا روانشناسی و زمينه های فرهنگی و انسانی حوادثی را که طی سال های اخير در پاکستان روی داده است بدانند. در عين حال اکثر نويسندگان اين آثار فرزندان طبقه مرفه و نوگرای پاکستان هتسند که نحوه زندگی و آرزوهای آنها با روی کار آمدن حکومت بنياد گرای ضياءالحق در دهه ۱۹۸۰ بشدت دگرگون شد. اين قلم های منتقد اکنون برای پرداخت به ريشه ها و تصاوير بحران و سراشيب در پاکستان بهترين فرصت را دارند. در پاکستان نوشتن و يا در مورد پاکستان نوشتن را از پرداختن به سياست و ريشه يابی بحران گريزی نيست.»