محمود احمدی نژاد در ژنو و «دیپلماسی انتخاباتی»

محمود احمدی نژاد

از رویدادهای مهم سیاسی اخیر، کنفرانس ضد نژادپرستی سازمان ملل در ژنو سوئیس بود که سخنرانی آقای احمدی نژاد در آن بسیار بحث برانگیز شد. بررسی رفتار رئیس جمهوری اسلامی در این کنفرانس و پیامدهای سیاسی آن، موضوع برنامه این هفته دیدگاه ها است: در گفتگو با احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در تهران، محمدحسین جعفریان، تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار در تهران و حسین باستانی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در پاریس.

حضور و سخنرانی محمود احمدی نژاد در کنفرانس ضد نژادپرستی در سازمان ملل در ژنو، هم روند کنفرانس را تحت الشعاع قرار داد و هم واکنش های زیادی را در خارج و داخل ایران بدنبال داشت.

واکنش به این گفته ها هم در زمان سخنرانی و هم پس از آن، بسیار گسترده بود. نمایندگان کشورهای غربی سالن سخنرانی را بعنوان اعتراض ترک کردند. هرچند که چند کشور از جمله آمریکا، آلمان، هلند و لهستان از ابتدا در این کنفرانس شرکت نداشتند. در ایران ارزیابی از رفتار و سخنرانی آقای احمدی نژاد یکسان نبوده است.

رسانه های طرفدار دولت از فتح ژنو نوشتند و حرکت آقای احمدی نژاد را ستودند درحالیکه برخی رسانه های دیگر به این طرز سخنرانی ایراد گرفتند. میرحسین موسوی، نامزد رقیب آقای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، با تاثربرانگیز خواندن توهین به رئیس جمهور گفت باید از مشاوران رئیس جمهور گله کرد که چرا چنین وضعیتی را پیش بینی نکردند تا موجبات وهن نظام فراهم نشود. آقای موسوی گفت نمی توانیم با صرف گفتن کلمات حماسی، این مسئله را بپوشانیم، چون اتفاقاتی اینگونه، شان ایران و ایرانیان را تحت الشعاع قرار می دهد؛ و مشکل امروز بر سر این اصل نیست که می خواهیم پایپند منافع ملی باشیم، بلکه بر سر اینست که گاهی حادثه جویی و ماجراجویی و حرکتهایی را که می تواند مصرف داخلی و رای آوری داشته باشد به کار می گیریم و این مشکلاتی بوجود می آورد.

پرسش اول اینست که چرا آقای احمدی نژاد سخنرانی اش را به این صورت ایراد کرد. چون می شود تصور کرد که اتهام نژادپرستی به اسرائیل را هم می شود در قالب جملات و کلمات دیپلماتیک بیان کرد تا چنین تشنج زا نباشد. هرچند که به محض گفتن بسم الله از سوی آقای احمدی نژاد، سروصدا در سالن شروع شد. آقای زیدآبادی، بنظر شما چرا آقای احمدی نژاد سخنرانی اش را به این صورت ایراد کرد.

احمد زیدآبادی: فکر می کنم با توجه به هشداری که دبیرکل سازمان ملل به ایشان داده بود و ظاهراً یک مقداری هم تعدیل کرده بودند ایشان متن سخنرانی را و حتی آن بحث انکار هولوکاست را گویا حذف کرده بودند، در مجموع من فکر می کنم آقای احمدی نژاد می دانست که حساسیت زیادی نسبت به صحبتهایش وجود دارد و حتی هیاتهای اروپایی گفته بودند که اگر از یک حدی فراتر برود، جلسه را ترک می کنند.

من تصورم اینست که به عمد این کار را کردند و بیشتر نه برای تاثیرگذاری بر فضای بین المللی بلکه برای تاثیرگذاری در فضای داخلی ایران و بخصوص جلب توجه گروه های اصولگرا برای حمایت از ایشان در انتخابات ریاست جمهوری. چون وقتی که به هرحال آقای احمدی نژاد در معرض یک جنجال بین المللی قرار می گیرد و تهاجم وسیعی علیه اش می شود از سوی بسیاری از محافل یهودی و دولت اسرائیل و برخی دولت های غربی، و بحث هم بحث فلسطین است، رها کردن پشت ایشان از سوی گروه های اصولگرا به معنای اینست که این حرفها گویی از نظر ایرانی ها اعتبار ندارد. و من فکر می کنم آقای احمدی نژاد به قصد یک چنین فضایی و وادار کردن گروه ها به اینکه از ایشان حمایت کنند، در انتخابات ریاست جمهوری و همینطور افکار عمومی برخی از مردم مسلمان و اعراب منطقه را هم بخودش جلب کند؛ و این را هم درواقع پشتوانه ای قرار بدهد به اینکه این آنقدر ارزش دارد که ریاست جمهوری ایشان یک دوره دیگر هم تداوم پیدا کند. من فکر می کنم در مجموع این نوع انگیزه ها را می شود در سخنان آقای احمدی نژاد و نوع بیان و اصراری که براین بیان داشت، جستجو کرد.

رادیوفردا: آقای جعفریان، رسانه های طرفدار دولت حرکت آقای احمدی نژاد را ستودند، درحالیکه برخی رسانه های دیگر به این طرز سخنرانی ایراد گرفتند. به نظر شما هدفی که آقای زیدآبادی مطرح کردند یعنی جلب نظر گروه هایی برای انتخابات، با این رفتار تامین شد؟

محمد حسین جعفریان: من با صحبت آقای میرحسین موسوی در مورد وهن نظام موافق نیستم. اما با صحبت آقای زیدآبادی موافقم که مقاصد این سخنرانی با نتایجی که داشت متفاوت است. یعنی مقاصد آقای احمدی نژاد یا مشاوران ایشان از انجام این سخنرانی مواردی بوده که شاید در داخل هم بهش نائد آمده اند. هجوم تبلیغاتی در مورد دفاع از اصولی که برای دفاع از آن این سخنرانی انجام نشد، بخاطر مقاصدی بود که شاید به بخشی از آن نائد آمدند. جلب علمای قم، و یک نوع سوء استفاده از اصول اتفاق افتاد. اما نتایجش به اعتقاد من نمی شود وهن نامید. اما مردم وقتی شاهد هستند که آقای مشائی با آن مواضع رنگین کمانی آنجا اولین کسی است که مثل نوزادها اینطوری دست می زند، می توانند این تناقض را حس کنند که دارد از این اصول سوء استفاده می شود و اینجا متاسفانه این اتفاق افتاد.

رادیوفردا: آقای باستانی، شما هم همین نظر را دارید که این نوع سخنرانی مصرف داخلی داشته یا شما قضیه را از یک جنبه دیگر ارزیابی می کنید؟

حسین باستانی: من با استفاده های داخلی که از این نوع سخنرانی ها می شود، با این پیش فرض کاملاً موافقم. علاوه بر آن معتقدم هر رئیس جمهوری اگر خودش هم نظریه پرداز باشد، تحت تاثیر حلقه هایی است که آن حلقه ها را بعنوان مشاوران، نزدیکان و برنامه ریزان خود انتخاب کرده است. آقای احمدی نژاد طبعاً تاثیر بیشتری از این حلقه هایی دارند که کمابیش دارند دولت ایشان را و شخص ایشان را شاید تغذیه فکری می کنند.

البته خود ایشان طبعاً انگیزه های جدی دارند برای طرح این نوع مطالب که انگیزه های انتخاباتی می تواند یکی از مهمترین آنها باشد. اما این حلقه های مشاور که در این چهار سال مخصوصاً به آقای احمدی نژاد هم نزدیک بودند، هم حمایت کننده نوع خاصی از برخورد با جامعه جهانی بودند. و آن برخورد عبارت بوده از اینکه نباید سعی کرد که مستحیل جامعه جهانی شد یا ابزارها و معیارهای آن را پذیرفت و یا سعی کرد نظر او را جلب کرد. چون آنها در پی براندازی ما هستند و به کمتر از براندازی ما راضی نمی شوند.

این ایده ای است که بارها ازش صحبت کرده اند. اشاره هم می کنند به تجربیاتی مثل عراق صدام حسین، که می گویند نتیجه بیش از یک دهه همکاری او با نهادهای بین المللی، خلع سلاح و غیرذلک این بود که او را کامل خلع سلاح کردند و نهایتاً وقتی هرآنچه را که داشت خنثی کردند، ساقطش کردند و بعد هم گفتند که اشتباه شد. سلاح کشتار جمعی نداشت. ولی این در سرنوشت صدام تاثیری ایجاد نمی کرد. اینگونه چیزها را مکرر ما شاهد بودیم به بیانهای مختلف که این حلقه ها بیان کردند و آقای احمدی نژاد هم تحت تاثیر اینجور استدلال ها هست. ته این استدلال این هست که اساساً تلاش بیهوده ای است برای اینکه شما نظر آنها را جلب کنید.

در موضع تهاجمی خود باشید و حداقل، حمایت افکار عمومی جهان اسلام را داشته باشید که می بینیم در جهان اسلام بخاطر بحران ریشه دار و کینه تاریخی که طبعاً ایجاد شده با اسرائیل، اینگونه حرفها می تواند طرفداری بیاورد و مشخص نیست که نسبتش با منافع ملی ما چیست. این وسط بقول معروف چه گیر ایران می آید. بهره برداری تبلیغاتی که از اینجور صحبتها می شود، فقط در داخل کشور نیست و در خارج از کشور هم آقای احمدی نژاد علاقمند هستند که این حرفها بازتاب داشته باشد و طبیعتاً هم این بازتابها در رسانه های گروهی دولتی ایران با آب و تاب منتشر شود.

رادیوفردا: آقای زیدآبادی، تحلیل نخبگان جامعه از این رفتار چیست؟ آیا این رفتار تاحدودی که خودتان گفتید و آقای باستانی گفتند می تواند برای انتخابات و رای جمع کنی موثر باشد؟ اما در چارچوب منافع ملی و منافع ایران این را چگونه باید دید؟ روی موقعیت ایران در جامعه جهانی چه تاثیری می تواند داشته باشد؟

احمد زیدآبادی: همانطور که آقای جعفریان هم گفتند، اینکه قصد ایشان جلب آرا بوده اما اینکه به این نتیجه رسیده یا نه، محل تردید است. چون بالاخره بسیاری از ایرانیان معمولی هم، جز آنها که طرفدار آقای احمدی نژاد اند و به ایشان رای می دهند. چه این حرفها را بزند چه نه، احساس خوبی پیدا نکردند راجع به این نوع جنجال. نخبگان هم متفاوت فکر می کنند.

برخی فکر می کردند خود کنفرانس دوربان دو می توانست مثل دوربان یک، سمتی برود که به نحوی اسرائیل را محکوم کند و با صحبتهای آقای احمدی نژاد، عملاً محکومیت اسرائیل تحت الشعاع قرار گرفت و حتی فرانسوی ها با استناد به این صحبتها تلاش می کنند یک بیانیه بسیار معتدل تری در رابطه با اسرائیل صادر شود. اما در مورد تاثیرش بر منافع ملی ایران، همانطور که می دانید، این منافع ملی را هرکسی و هر گروه و دسته ای یک جور تعریف می کند. اما اگر منافع ملی را به معنای ارتقاع موقعیت ایران در سطح جهان و جلب همکاری بیشتر برای کسب منافع مشخص بیشتر تعریف کنیم، قاعدتاً این نوع تنشهای لفظی که از نظر من محتوایی هم ندارد، بیشتر جنجال است، قاعدتاً در تخریب روابط ایران با دنیای غرب و همینطور یک مقدار احتیاط کشورهای دیگر در جهت نزدیکی با ایران، بسیار موثر است.

مهمتر از همه، یک کسی مثل ریاض المالکی، وزیر خارجه دولت خودگردان هم عبارات تندی راجع به اسرائیل به کار برد. بحث نژادپرستی را مطرح کرد. اما آنها اینقدر حساسیت برانگیز نبود تا نوع بیان آقای احمدی نژاد. این قاعدتاً مجامع یهودی و لابی های صهیونیستی و یهودی و دولت اسرائیل را سوق می دهد به سمت اینکه نوعی زمینه سازی کنند که ایران تهدید بزرگی است علیه آنها و اگر آنها احتمالاً کاری هم علیه ایران صورت بدهند در آینده، بعنوان دفاع از خود انجام خواهد داد. صحبت های پرز و نتانیاهو، همه اینها موقعیت مناسبی فرض کردند که یک تهاجم خیلی گسترده تبلیغاتی را علیه ایران راه بیاندازند و اینها خواه ناخواه در برخی از محافل دنیا هم تاثیر می گذارد و در مجموع من فکر می کنم به موقعیت ایران کمک نمی کند که هیچ، ضایعاتی هم برای کشور به بار دارد.

رادیوفردا: آقای جعفریان، با درنظر گرفتن فضای سیاسی که پس از انتخاب باراک اوباما به ریاست جمهوری آمریکا در زمینه تلاش دو کشور برای نزدیکی سیاسی می شود، آیا این رفتار آقای احمدی نژاد می تواند تاثیری بر این فرآیند داشته باشد؛ و اگر می تواند، در رهبری نظام جمهوری اسلامی به این مسئله چگونه برخورد می شود؟

محمد حسین جعفریان: آمریکایی ها اعلام کردند که سیاست هایشان در مورد ایران تغییری پیدا نخواهد کرد و ادامه پیدا خواهد کرد. اما از اینطرف برخلاف نظر آقای باستانی در آستانه وقت کوتاهی که برای انتخابات وجود دارد، و استقبال ها و اتفاقاتی که از کاندیداهای رقیب آقای احمدی نژاد افتاد، ایشان کمی نگران شدند و این مشاوران ایشان که من باور ندارم مواضعشان همه از قبل از این دست بوده، چون یکی از آنها آقای مشائی، عرض کردم با آن مواضع رنگین کمانی در آن جلسه بودند، اینها دست پاچه شدند و یک سخنرانی آنطوری آماده کردند.

رادیوفردا: منظور شما از مواضع رنگین کمان آقای مشائی اینست که ایشان گفت ما با ملت اسرائیل دشمنی نداریم؟

محمد حسین جعفریان: مواضع ایشان نسبت به بقیه مشاوران آقای احمدی نژاد خیلی متفاوت بوده از ابتدا و آقای مشائی حتی از جانب طرفداران خیلی خوب آقای احمدی نژاد، دوستان نزدیک و وفادار ایشان بارها مورد انتقاد بوده و همچنان هست. اما ایشان یکی از استقبال کنندگان و رهنمود دهندگان اصلی این سخنرانی و حضور در آن مجموعه است. این نشان دهنده اینست که با یک اتفاقی روبرو هستیم که خیلی به اعلام اصول انقلاب یا دفاع از این مواضع بر نمی گردد. موضوع خیلی ساده تر از اینست. به اعتقاد من وقت کمی به انتخابات مانده. فرصت برای تبلیغات داخلی کم است.

آقای احمدی نژاد اعلام کرد که ما نمی خواهیم تبلیغات وسیع راه بیاندازیم و یا ما داریم کارمان را انجام می دهیم و این هم در راستای کارهای امور سیاست خارجی مملکت تعریف کردند و این سخنرانی را انجام دادند. اینکه بهره برداری برای دلجویی کشورهای عربی است و اینها، من اصلاً این باورها را ندارم و احساس می کنم خیلی موضوع ساده تر بوده و اتفاق افتاده و ایشان از یک مواضعی صحبت کردند که همانطور که آقای زیدآبادی اشاره کردند، مواضعی بوده که اصول انقلاب بوده و امروز اگر کسانی بخواهند بگویند که پشتشان را خالی کنیم، باید جدایی از این اصول را که خیلی از ما و خود شخص من هم معتقدم که با منافع ملی ما گره خورده را اعللام کنیم و بگوییم که این جدا از اینهاست و ...

رادیوفردا: پس به نظر شما در حقیقت این مواضع مورد تایید همه رهبران جمهوری اسلامی از جمله آقای خامنه ای است؟

محمد حسین جعفریان: من تردیدی ندارم که این مواضع، مواضع اصولی نظام است. ما در شکل اعلامش حرف داریم. ما نیازی به بلند فکر کردن در جامعه جهانی نداریم. اینکه در اصول هم ترکیبی برای پرداختن بهش وجود دارد.

اگر موجودی مانند امام خمینی (رحمت الله علیه) با آن استحکام و توانایی اینها را اعلام می کرد و مورد موافقت هم قرار می گرفت، ملت هم حمایت می کردند و آقای احمدی نژاد یا بعضی از دوستان دیگر سعی می کنند در این زمان این نقش را بازی کنند و آن محبوبیت را در کارزار سیاسی و انتخاباتی و حزبی به کار گیرند، اشتباهی است که در این کنفرانس رخ داده و در ماجرای سیاسی که پیش آمده. اما این به این معنی نیست که این اصول از اصول نظام جداست.

رادیوفردا: منظور من نحوه بیان این اصول است.

محمد حسین جعفریان: نحوه بیان که باعث نمی شود که این اصول جزو مواضع باشد یا نباشد. نحوه غلط بود، در این تردیدی نیست. مقاصد هم مقاصد شومی بوده. همانطور که آقای موسوی هم گفتند.

من هم موافقم، آقای باستانی هم گفتند من هم موافقم. آقای زیدآبادی هم گفتند، مشاوران ایشان بنظر من مشاوران نادانی بودند. و گرنه این کار را نمی کردند. چون زمان این کار نبود. این کار همه می توانند احساس کنند که از نقطه نظر یک استفاده سیاسی انجام شده است و بازتابها و پیامدهایی که داشته است، لزوماً در زمان کنونی به نفع نظام و به نفع مردم ایران نبوده است. آقای احمدی نژاد می خواهد نقشی را بازی کند و کاریزمایی را ایجاد کند که مردم پشت سر او، همانطور که آقای زیدآبادی به آن اشاره کردند، ناچار به ایستادگی باشند.

اما من احساس می کنم که یک مقبولیت، مشروعیت و شفافیت و پایبندی راستین به اصول که در صحبتهای کسانی که به این اصول واقعی معتقدند و بودند، مشاهده می شود، اینجا که به یک کارزار سیاسی و سوء استفاده جناحی کشیده می شود آن مواضع، در مواضع آقای احمدی نژاد مشاهده نمی شود. من احساس می کنم کمابیش، هم به تخریب شخصیت ایشان منجر شد، این اتفاق، هم به ضربه زدن به بخشی از منافع ملی ما. اما این به این معنا نیست که این اصول جداست از آن چیزی که ما می خواهیم یا آن چیزی که ما می خواهیم نیست. اما گفتم که نیازی نیست ما بلند بلند فکر کنیم و این را هم باید بیندیشیم که چه چیزی را «پیش» از چه چیزی مطرح کنیم و چه چیزی را «بیش» از چه چیزی.

رادیوفردا: آقای باستانی، با درنظر گرفتن اینکه برخی رسانه های غربی از واکنش شدید نمایندگان کشورهای غربی هم انتقاد می کنند که آنها نباید سالن را ترک می کردند، بلکه باید می ایستادند و پاسخ لازم را می دادند، تحلیل شما از این مسئله چیست؟

حسین باستانی: من اول این را تاکید کنم که این نافی این نیست که در داخل از این صحبت استفاده شود. منتهی کافیست که شما در این چندروزه به اخبار رسانه های مدافع دولت، چه شبکه های رادیوتلویزیونی، چه روزنامه های مدافع دولت نگاه کنید تا به این واقف شویم که چطور بازتابهایی که صحبت آقای احمدی نژاد در خارج از کشور ایجاد می کند، برای ایشان و تیم تبلیغاتی شان مصرف داخلی دارد. ما مرتب شاهد اخباری از این نوع هستیم که فلان استاد دانشگاه در فلان کشور اروپایی گفت احمدی نژاد راست می گوید.


یا رمزی کلارک گفت که شما حرف درستی زدید. اینجور چیزها. این وسط ها هم به هر کسی استناد می شود، حالا مقامهای سابق، فعلی، آمریکایی، اروپایی و غیرذلک، مسلمان و غیر مسلمان. اینها طبعاً وقتی بیان می شود، مورد استقبال تبلیغاتی قرار می گیرد. و در این مقطع خاص استفاده تبلیغاتی هم دارد. تصور من اینست که آقای احمدی نژاد چنین تریبونهایی را، چه نزدیک انتخابات باشیم، چه دور، هرگز از دست نمی دهد. این را هم فراموش نکنید که حتی اگر صحبت از مواضع جمهوری اسلامی می شود: مواضع جمهوری اسلامی در سیاست خارجی، که یکی از بخش های عمده اش دفاع از مسلمانان است، شامل خیلی چیزهای دیگر هم می تواند بشود ولی به دقت انتخاب می شود که کدام گفته شود که واکنش مناسب را ایجاد کند. بعنوان نمونه هرگز شاهد نخواهید بود که در این جور مراسم بین المللی مثلاً در دفاع از مسلمانان چچن صحبتی گفته شود. یا در دفاع از مسلمانان ناگورنو قره باغ، که رئیس جمهور ارمنستان هم اخیراً با عزت و احترام آمدند ایران و مورد استقبال هم قرار گرفتند، راجع به آنها صحبتی شود. چون مشخص است. منافع سیاست خارجی ما الان این نیست که آنجاها برویم. ولی اینجاها مشخص است که وقتی گفته می شود، واکنش ها بیشتر است و این واکنش ها دقیقاً همان چیزی است که به لحاظ تبلیغاتی بهش احتیاج است. طبیعتاً هم همین چیزها گفته می شود.

در مورد رفتارهم این قابل انکار نیست. یعنی نفوذ رسانه ای آنچه صهیونیسم نامیده می شود، بر غرب غیرقابل انکار است. یعنی بسیاری از این مقامهای غربی که شما می بینید به این شیوه بنظر من نامتعارف واکنش نشان دادند، اگر این واکنش ها را نشان ندهند رسانه های مدافع اسرائیل در داخل کشورشان کمرشان را خورد می کنند. در نتیجه آنها هم در همین راستا حرکت می کنند. چون محدودیت سیاسی خودشان را دارند و البته به نظر من این رفتار در یک حالت عادی نرمال نیست ولی خوب واقعاً باید در یک جامعه غربی بود و دید که چقدر نفوذ رسانه های مدافع اسرائیل زیاد است تا بتوان درک کرد که چطور می شود که این تعداد از مقامهای غربی مجبور به انجام چنین واکنشی می شوند.

رادیوفردا: جمعبندی شما آقای زیدآبادی؟

احمد زیدآبادی: من فکر می کنم در مجموع رویداد زودگذری باشد. این بحث های جنجالی بعد از مدتی فروکش می کند و آمریکایی ها هم اعلام کردند که این تاثیری در آن استراتژی کلان که می خواهند با ایران گفتگو کنند، نخواهد گذاشت. خصوصاً که دوره آقای احمدی نژاد دوماهی بیش باقی نمانده. این هم مثل بقیه آنها نهایتاً بعد از مدت کوتاهی فراموش می شود و همه چیز بر می گردد به سر اصل مطلب که آیا ایران بالاخره تمایلی دارد که مشکلاتش را با غرب حل کند و غربی ها برای حل این مشکلات تا چه اندازه می خواهند انعطاف نشان دهند که من البته در مورد اینها هیچکدام خوشبین نیستم. اما در مجموع فکر می کنم این حادثه هم حادثه ای است مانند دیگر حادثه ها در طول دوران احمدی نژاد که بزودی فراموش می شود.

رادیوفردا: آقای جعفریان، جمع بندی شما؟

محمد حسین جعفریان: من فکر می کنم بجای دفاع یا اعلام اصول انقلاب، بهتر است بگوییم در این کنفرانس سوء استفاده از اصول انقلاب صورت گرفت و خیلی تحسین می کنم آقای باستانی را برای یادآوری اینکه ما می توانستیم به وضعیت نژادپرستی و سوء استفاده نژادی در سین کیانک از وضعیت مسلمانان در چچن، در کشمیر و جاهای دیگر هم اشاره کنیم. چون اهداف خاصی جهت گیری شده بود در این سخنرانی به این مسئله پرداخته نشد. و همین، هم مردم، هم اصولگرا و هم پایبندان واقعی به انقلاب اسلامی را مشکوک می کند. و اینکه زودگذر است در تایید صحبتی که آقای زیدآبادی فرمودند.

رادیوفردا: آقای باستانی؟

حسین باستانی: من دو نکته را می خواهم اشاره کنم. یکی عبارتست از سرخوردگی و انتقاد شدید خیلی از فعالان حقوق فلسطین که حداقل اینها را داریم در خارج از ایران می بینیم نسبت به سخنان آقای احمدی نژاد. به این خاطر که اینها معتقد بودند این کنفرانس یک فرصت طلائی بود برای اینکه در قطعنامه آن مجدداً از حقوق فلسطینی ها دفاع محکمی صورت گیرد و قضیه در حدی بود که باعث شد که بسیاری از کشورهای مدافع اسرائیل از شرکت در کنفرانس از همان ابتدا امتناع کردند.

بخاطر اینکه از قطعنامه آخرش می ترسیدند. ولی آنها نگران هستند که با این کاری که آقای احمدی نژاد کردند، جهت قطعنامه به سمت اسرائیل متمایل شود و حداقل، دفاع از حقوق فلسطینی ها تحت تاثیر این جو عجیب و غریبی که ایجاد شده، فاصله بگیرد. در نهایت این نتیجه را می خواهم بگیرم که سخنرانی آقای احمدی نژاد در این کنفرانس، خدمت بسیار مستقیم و بجا و بموقعی به منافع اسرائیل و جناح تندرو حاکم براسرائیل بود.