«گزارشگر ویژه حقوق بشر باید بداند جان مردم در ایران کم ارزش شده است»

عيسی سحرخيز

عيسی سحرخيز، از زندانيان سياسی پس از انتخابات در نامه ای به احمد شهيد گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل در ايران، نوشته:
«آنچه امروز در زندان های جمهوری اسلامی ميرود، جنايت عليه بشريت است و چيزی کمتر ازاقدامات ضد انسانی استالين در اردوگاه های کار اجباری سيبری ندارد.»
عيسی سحرخيز همچنين در اين نامه نوشته: «استراتژی اين نظام، کشتن بی صدا و تدريجی زندانيان معترض است. آن ها عامدانه تصميم دارند که ما را نابود کنند و مرگ خاموش ما را تدارک ديده اند، چون از زنده بودن ما، حتی در پشت اين ديوارها و ميله ها می ترسند.»
رادیو فردا در گفت و گو با مهدی سحرخيز، پسر عيسی سحرخيز در ابتدا از او پرسيده آقای سحرخيز با چه قصد و نيتی به گزارشگر ويژه حقوق بشر نامه نوشته است؟

با توجه به حوادثی که در چند وقت گذشته رخ داده است، اين مهم است که گزارشگر ويژه حقوق بشر بتواند ببيند که در ايران، مخصوصا در زندان ها، چه اتفاقاتی برای مردم رخ داده است.
اين گزارشگر بايد بداند که چقدر در ايران جان مردم کم ارزش شده است و هيچ گونه رسيدگی به وضعيت مردم نمی شود.
حتی می شود گفت که قاتلين و کسانی که جرم های ديگری مرتکب شده اند، در زندان ها بسيار راحت ترند تا کسانی که به جرم سياسی در زندان به سر می برند.
به اين دليل که مسئولانی بر مملکت ما حکومت می کنند که حتی قبول ندارند که افرادی به جرم سياسی در زندانند.
نامه به گزارشگر ويژه برای اين است که بشود حداقل از اين طريق فشاری وارد کرد، تا مسئولين شايد از اين طريق به درخواست زندانيان پاسخ دهند.
آقای سحرخيز، پدر شما در نامه اش خطاب به آقای احمدشهيد، گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد، چه خواسته ای داشته است؟
پدرم از ايشان خواسته است که به ايران تشريف بياورند و ببينند که در زندان های اين حکومت چه می گذرد؟ ببينند که مسئولين با افراد زندانی چگونه برخورد می کنند و چه بی توجهی های پزشکی نسبت به ايران افراد می شود.
رفتارهايی که حتی باعث مرگ برخی از زندانيان می شود. باعث می شود که اين زندانيان در شرايط بسيار سختی به بيمارستان منتقل شوند و جانشان در خطر باشد.
پدر شما در نامه اش به آقای احمد شهيد گفته است که ايشان حتی اجازه برخورداری از يک روز مرخصی را نداشته اند که برای درمان مشکل پزشکی خودشان به بيرون از زندان بروند.
دقيقا مشکل فيزيکی آقای سحرخيز در زندان چيست؟
ايشان قبل از اينکه به زندان بروند هيچ گونه مشکل فيزيکی نداشتند. از زمانی که به زندان رفته اند مشکلات بسياری زيادی برايشان پيش آمده است.
ازجمله مشکلات پيش آمده، کمردرد و مشکلات قلبی است. در اين مدت به شدت دچار افت فشارخون می شوند. تمام اين مشکلات حتما بايستی تحت نظر پزشک متخصص درمان شود.
همچنين يکی از کسانی که در زندان به سر می برند به گوش ايشان ضربه وارد کرده اند و اين مسئله باعث شده است که پرده گوششان هم پاره شود.
الان چه مدت است که آقای سحرخيز در زندان هستند؟
الان دو سال و يک هفته است که پدرم در زندان به سر می برد و مطابق قانون سازمان زندانها ، ايشان بايستی می توانست حداقل به يک روز مرخصی بيايد، اما به ايشان حتی اين اجازه را هم نداده اند.
آقای سحرخيز، پدر شما در نامه خودش به اين نکته اشاره کرده است که «استراتژی اين نظام ، کشتن بی صدا و تدريجی زندانيان معترض است.»
منظور ايشان از بيان اين مسئله چيست؟
فکر می کنم که منظور واضحی دارند. اگر به حوادث چند سال گذشته نگاهی بياندازيم می بينيم که چندين زندانی در ايران کشته شده اند. از خانم زهرا کاظمی تا آخرينش يعنی همين آقای هدی صابر.
می بينيم که زندانيان مختلفی به انحاء گوناگون در زندان های جمهوری اسلامی کشته شده اند.
متاسفانه آنقدراين آقايان از زندانيان سياسی می ترسند که با اين رفتارها باعث به خطر افتادن جان آنها می شوند.
الان آقای سرخيز در زندان رجايی شهر هستند؟
بله. الان يکسال است که حتی تماس تلفنی ايشان هم قطع شده است.