مقامات ايران اخيرا از پروژه اتصال دريای خزر به خليج فارس خبر داده اند.
اين پروژه در چند مرحله انجام خواهد شد و شيرين سازی آب خزر، يکی از بخش های اين پروژه توسط شرکت خاتم الانبيا وابسته به سپاه پاسداران که هزينه آن دو ميليارد دلار اعلام شده است.
انتقال ۵۰۰ ميليون متر مکعب آب به استان های مرکزی ايران و نهايتا، تکميل اين پروژه با ايجاد کانالی برای اتصال دريای خزر به خليج فارس صورت خواهد گرفت.
هزينه اين پروژه طبق اظهارات مجيد نامجو وزير انرژی ايران، تا هفت ميليارد دلار برآورد شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس آقای نامجو گفته است که اين کانال ارتباطی آبی قابل کشتيرانی خواهد بود.
خبرگزاری ترند می نويسد که با توجه به اينکه سطح دريای خزر ۲۸ متر پايينتر از سطح آبهای آزاد (خليج فارس) است و مسير شمال-جنوب ايران با بيش از ۲۰۰۰ کيلومتر فاصله دارای پستيها و بلنديهای زيادی مانند ارتفاعات البرز و پستيهای دشت کوير و دشت لوت است، مقامات ايران هنوز درباره مشکلات جغرافيايی اين پروژه توضيحی نداده اند.
دکتر اسماعيل کهرم، کارشناس ايرانی مسائل محيط زيست به اين خبرگزاری گفته است که ايده اتصال دريای خزر به خليج فارس، از زمان ناصر الدين شاه وجود داشته، در زمان هاشمی رفسنجانی نيز مطرح شده و تاکنون ادامه داشته، اما اين پروژه تاکنون عملياتی نشده و قابل اجرا نيز نيست. «ايده انتقال اب دريای خزر برای مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی به استانهای مرکزی منجمله سمنان که موطن آقای احمدی نژاد نيز هست، اخيرا مطرح شده، اما شوری آب درياچه خزر ۱۳ ميلی گرم در هر ليتر است که قابل استفاده در اين زمينه ها نيست، صرفه اقتصادی هم ندارد. از طرفی خاک سمنان و مناطق مرکزی قابل کشت نيست، کلا شن و خاک رس است. برای کدام مصارف کشاورزی و صنعتی قرار است اين پروژه چند ميلياردی عظيم انجام شود؟»
بگفته وی، پروژه انتقال آب خزر به درياچه رو به خشک شدن اروميه که هنوز هم روی کاغذ مانده، عملی شد؟، پروژه انتقال آب رود ارس به درياچه اروميه چطور؟ پس چطور پروژه کانال خزر-خليج فارس می خواهد به واقعيت بپيوندد.
آقای کلهر در ادامه می گويد که وزير نيروی ايران می خواهد توجه ها را از درياچه اروميه به پروژه های ديگر جلب کند، وگرنه هيچ توجيهی برای پروژه ياد شده وجود ندارد.
دکتر چنگيز اسماعيل اف، کارشناس علوم جغرافی و رئيس مرکز تحقيقات خزر در دانشگاه دولتی باکو نيز درباره اين پروژه گفته است که با توجه به پستی-بلندی های موجود در مسير شمال-جنوب، ايران ناگزير است در مسير سربالايی اين کانال در چندين منطقه آبگيرهای بزرگی احداث کند تا از سرريز شدن آب کانال جلوگيری کند. مسيرهايی با اين خصوصيات، مانند کناره های البرز انبوهی از جمعيت را در خود جای داده است که بايد زمينها و خانه های اطراف پروژه تخليه شود. «همچنين ايجاد آبگير باعث افزايش خطر زلزله خواهد شد، مانند آنچه که در داغستان يا منطقه «مينگه چوير» قفقار اتفاق افتاد. در حالت عادی، ايجاد آبگير باعث می شود سالانه تا ۳۰۰ زمين لرزه با مقياس پايين در منطقه اتفاق افتد، اگر اين منطقه مانند مناطق شمالی ايران زلزله خيز نيز باشد، بايد ريسکهای ايجاد آبگيرهای بزرگ به دقت در نظر گرفته شود.
بگفته وی، ايجاد يک کانال برای عبور کشتيهای کوچک حداقل ۵ متر ارتفاع و ۱۰۰ متر عرض لازم دارد و با توجه به طول اين کانال که بيشتر از ۲۰۰۰ کيلومتر خواهد بود، نياز به حداقل يک دهم حجم آب رودخانه ولگای روسيه که ۸۵ درصد آب خزر را تامين می کند وجود دارد. آيا همسايه های شمالی ايران با اين پروژه موافق خواهند بود؟ طبيعتا خير.
اسماعيل اف، می گويد که اين پروژه قابل اجرا شدن نيست و دولت ايران اين حرف ها را برای اين می زند که نشان دهد تحريمها تاثيری بر کشور نداشته و ايران پروژه های بسيار عظيمی را درکنار پروژه های کلان انرژی مانند توسعه ميدان گازی پارس جنوبی می تواند اجرايی کند، وگرنه اين پروژه نه توجيه اقتصادی دارد، نه از لحاظ جغرافيايی قابل اجرا شدن است.