درباره حاشيه های اکران فيلم سينمايی «شکارچی شنبه»

اکران فيلم سينمايی «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرويز شيخ طادی در سينماهای ايران با حاشيه های فراوانی همراه بود و واکنش های متفاوتی را برانگيخت. جالب اينکه طرفداری ها و مخالفت های صورت گرفته، ارتباطی به ساختار فيلم و ضعف و قوت های فنی آن نداشت بلکه اين مضمون فيلم شيخ طادی بود که حساسيت برانگيز شد.

تفاوت نظرها درباره مضمون «شکارچی شنبه» تا جايی بود که از يک سو نماينده کليميان در مجلس و همچنين يکی از تهيه کنندگان يهودی و با سابقه سينمای ايران را به واکنش منفی وا داشت و از سوی ديگر برخی از موافقان، اين فيلم را شايسته معرفی به آکادمی اسکار دانستند.

آخرين فيلم بلند پرويز شيخ طادی که در سالهای قبل تر به عنوان طراح صحنه در سينما فعاليت می کرد و عموما با اين عنوان در فيلمهای ابراهيم حاتمی کيا حضور داشت، به موضوع حضور يهوديان در سرزمين فلسطين می پردازد.

به عقيده موافقان، اين فيلم به تصوير کشنده سيطره يهوديان تندرو بر مؤسسه‌ها و سازمان‌های دولتی اسرائيل است و اين مسئله را بازگو می‌کند که چگونه صهيونيست‌ها به بهانه و حجت اجرای شريعت يهود، کشتار و قتل کودکان و انسان‌های بی‌گناه را حلال می دانند. اما مخالفان «شکارچی شنبه» بر اين مساله تاکيد دارند که سازندگان اين فيلم تفاوتی ميان يهوديت و صهيونيسم قائل نشده اند و همه را به يک چشم نگاه کرده اند.

اولين واکنش ها به اولين نمايش های فيلم

فيلم «شکارچی شنبه» که در بخش مسابقه سينمای ايران بيست و هشتمين جشنواره فيلم فجر پذيرفته شده بود، اولين نمايشهای خود را در بهمن ماه سال ۸۸ پشت سر گذاشت. اين فيلم به دليل ضعف های ساختاری و فنی، نتوانست نظر مثبت منتقدان و حتی داوران جشنواره را برانگيزد و تقريبا همگان بی تفاوت از کنار فيلم شيخ طادی گذشتند.

با اينکه به نظر می رسيد داوران جشنواره فجر که معمولا در راستای سياست های کلی جشنواره حرکت می کنند، به دليل مضمون ضد اسرائيلی اين فيلم، توجه بيشتر به آن نشان دهند، اما ضعف های تکنيکی و روايی به حدی بود که آنها فيلم شيخ طادی را فقط در دو رشته بهترين جلوه های ويژه و طراحی صحنه و لباس نامزد دريافت سيمرغ کردند.

بی توجهی داوران جشنواره به حدی بود که جواد شمقدری را مجبور کرد در مراسم اختتاميه، جايزه ای جديد با نام «جايزه حقوق بشر اسلامی» که پيشتر در مقررارات جشنواره فجر پيش بينی نشده بود، به اين فيلم اين اهدا کند.

اما از معدود واکنش های صورت گرفته به نمايش اين فيلم در جشنواره فجر آن سال، گزارش شبکه تلويزيونی الجزيره درباره «شکارچی شنبه» بود.
اين شبکه در گزارش خود آورده بود: «اين فيلم ايرانی بيانگر جنايات روزمره صهيونيست‌ها عليه ملت فلسطين است. اين فيلم از سيطره يهوديان تندرو بر مؤسسه‌ها و سازمان‌های دولتی اسرائيل سخن می‌گويد و اين مسئله را بازگو می‌کند که چگونه صهيونيست‌ها به بهانه و حجت اجرای شريعت يهود، کشتار و قتل کودکان و انسان‌های بی‌گناه را حلال می‌کنند. »


اکران عمومی و موضع گيری يهوديان ايرانی

اکران عمومی «شکارچی شنبه» از اواسط مهرماه سال ۹۰ و با حمايت رسانه های دولتی از قبيل صدا و سيما، خبرگزاری ها، برخی سايت ها و روزنامه ها آغاز شد. البته پيشتر برخی از طرفداران محتوا و انديشه های اين فيلم، «شکارچی شنبه» را صرفا به دليل مضمون ضد اسرائيلی اش و فارغ از احتمال موفقيت آن، شايسته معرفی به اسکار از طرف ايران می دانستند.

اولين واکنش منفی به فيلم پرويز شيخ طادی از سوی يکی از تهيه کنندگان با سابقه سينمای ايران که آثار با ارزشی چون «اجاره نشينها»،«هامون»، «ناخدا خورشيد» و «ای ايران» را در کارنامه دارد، صورت گرفت.

هارون يشايايی که اصالتی يهودی دارد، طی نامه ای نسبت به محتوای فيلم «شکارچی شنبه» واکنش نشان داد و آن را توهين به روحانيت يهودی دانست. او در بخشی از نامه اش نوشت:
«حقيقت اينکه هر چه خواستم در مورد فيلم «شکارچی شنبه» سکوت کنم وجدانم راضی نشد. در اين فيلم مخاطب به طور کامل دچار گمراهی می‌شود. نمی‌دانم سازنده محترم فيلم به چه منظور به نحوی چشمگير و غيرمنطقی روحانيت يهودی را مورد تحقير و توهين قرار می‌دهد و برای معرفی عاملان ستمکاری بر مردم فلسطين آدرس عوضی می‌دهد و يا مسببين اصلی را به حاشيه می‌برد. واقعاً نمی‌دانم آقای شيخ‌طادی الگوی چنين روحانی يهودی را از کجا آورده است و چه اصراری دارد که نظاميان سرتا پا مسخ را هيچکاره بداند و همه گناهان را به گردن يک روحانی مجعول يهودی بيندازند؟... .»

چند روز بعد از نامه يشايايی، نوبت به انجمن کليميان ايران و نماينده ايرانيان کليمی در مجلس رسيد تا با نگارش نامه ای خطاب به وزير ارشاد، اعتراض خود را نسبت به فيلم «شکارچی شنبه» اعلام کنند.

در بخشی از اين نامه آمده بود:« در اين ايام شاهد نمايش عمومی فيلمی هستيم که با وجود تلاش کارگردان در افتراق بين صهيونسيم سياسی و شريعت حضرت موسی (ع) در برخی از بخش‌های فيلم مشاهده می‏شود که يک روحانی نمای مجعول که ظاهرا بر گروهی ديگر از روحانيون کليمی نيز برتری دارد و مردی شياد و دغل کار و دروغگوست براساس استنباط‌های شخصی خود که هيچ سنخيتی با شريعت موسی کليم‌اله ندارد به هر جنايتی دست می‏زند... در طول فيلم نيز به جز در چند قسمت اشاره چندانی به تفکيک بين صهيونسيم و يهوديت به‌عمل نيامده و مستند محکمی دال بر افتراق پيروان راستين موسی کليم اله از صهيونيسم غارتگر و جنايتکار وجود ندارد...».

بعد از انتشار اين نامه، پرويز شيخ طادی در يکی از جلسات نقد و بررسی فيلمش، اينگونه به انجمن کليميان ايران پاسخ داد:« شما بايد پيشقدم ساخت فيلم درباره ريشه های فکری صهيونيستها می شديد تا خود را از آن ها مبرا کنيد. از طرفی حوادث اين فيلم در سرزمين های اشغالی اتفاق می افتد و مشخص است که در آنجا صهيونيست ها هستند نه يهودی ها. »

نکاتی درباره «شکار چی شنبه»

«شکارچی شنبه» داستان زنی يهودی است که پس از مرگ همسرش، با يک مرد مسيحی ازدواج می کند. او کودک ۸-۷ ساله خود را در يک بندرگاه اسرائيلی و درپی اقدامات حقوقی و اصرارهای زياد پدربزرگش برای مدت کوتاهی به او می سپارد. پدربزرگ کودک که يکی از سران جريان فکری صهيونيسم است در جواب نگرانی های مادر، وعده می دهد که او بيشتر از يک ماه آنجا نمی ماند و پس از آن، کودک با اراده خود هرکجا که بخواهد، می تواند ماندگار شود.

علی نصيريان، اميريل ارجمند، دارين حمسه و مهدی فقيه بازيگران اصلی اين فيلم هستند. ۸۰ درصد فيلمبرداری «شکارچی شنبه» در طی اقامت ۲۵ روز گروه در لبنان فيلمبرداری شده و ۲۰ درصد آن در مناطق مختلفی از ايران نظير چالوس و تهران انجام شده است. اين فيلم نمايش عمومی ناموفقی داشت و اکران آن نيمه آبانماه سال ۹۰ با فروشی در حدود ۱۱ ميليون تومان به پايان رسيد.