در این برنامه صدای ديگر يک پروژه هنری در ارتباط با زنان را معرفی می کنيم.
پروژه ای که اگرچه گروه اصلی که با آن ارتباط برقرار کرده اند زنان هستند، به گفته پديد آورنده آن انسان موضوع اصلی آن است. ديويد جی خالق پروژه «زخم» (The Scar Project) با گرفتن عکس هايی در قطع بزرگ از زنان برهنه ای که از سرطان پستان نجات يافته اند سعی دارد تا بينندگان اثرش را در مسير آگاهی بخشی درباره سرطان پستان در ميان زنان جوانان با خودش همراه کند.
سرطان پستان تا سال ۲۰۰۸ ميلادی جان بيش از ۴۵۰ هزار نفر را در دنيا گرفته و در ميان زنان صد برابر بيشتر احتمال ابتلا به آن وجود دارد.
ديويد جی سعی دارد با عکس هايی به غايت عميق از زنانی با زخم هايی بر روی پستانهايشان يا زنانی بدون پستان بعد از جراحی چشمان جامعه را به آنچه رخ می دهد و اين زنان با آن دست و پنجه نرم می کنند جلب کند. ديويد جی مهمان اين بخش از برنامه است.
پروژه ای که اگرچه گروه اصلی که با آن ارتباط برقرار کرده اند زنان هستند، به گفته پديد آورنده آن انسان موضوع اصلی آن است. ديويد جی خالق پروژه «زخم» (The Scar Project) با گرفتن عکس هايی در قطع بزرگ از زنان برهنه ای که از سرطان پستان نجات يافته اند سعی دارد تا بينندگان اثرش را در مسير آگاهی بخشی درباره سرطان پستان در ميان زنان جوانان با خودش همراه کند.
سرطان پستان تا سال ۲۰۰۸ ميلادی جان بيش از ۴۵۰ هزار نفر را در دنيا گرفته و در ميان زنان صد برابر بيشتر احتمال ابتلا به آن وجود دارد.
صدای دیگر را بشنوید
Your browser doesn’t support HTML5
ديويد جی سعی دارد با عکس هايی به غايت عميق از زنانی با زخم هايی بر روی پستانهايشان يا زنانی بدون پستان بعد از جراحی چشمان جامعه را به آنچه رخ می دهد و اين زنان با آن دست و پنجه نرم می کنند جلب کند. ديويد جی مهمان اين بخش از برنامه است.
وقتی عکس های پروژه زخم را نگاه کنيم اولين چيزی که به چشم می آيد عمق وجود زنان در مرکز اين عکس ها است. می شود اول تعريف خودتان را از پروژه تان بگوييد؟
ديويد جی: در نگاه کلی تر اين پروژه به انسانيت و عشق و درک متقابل می پردازد. البته در نگاه اول آسان نيست که همه اين مسايل را در عکس ها ببينيم. و خيلی سخت است که از موضوع اوليه و اصلی که سرطان پستان است بگذريد. مطمئنا دليل اصلی شروع اين پروژه سرطان پستان بوده اما من اميدوارم که کسی که اين پروژه را می بيند وقتی ازش عبور می کند و با مردم مواجه می شد با دوستانش يا آدمهای ناشناس توی خيابان نگاهش نسبت به نه تنها نجات يافتگان از سرطان يا زنان بلکه نگاهش به انسان تغيير کرده باشد.
تا آنجا که سابقه کاری تان نشان می دهد شما سال ها عکاس مد بوديد. کاری که شامل عکاسی از گروهی از زنان خوشپوش و خوش اندام و زيبا می شود. سپس به اين پروژه رسيديد. جايی که از زنان برهنه ای عکس گرفتيد که نه تنها با زخم بر روی بدن و مشکلات فيزيکی دست و پنجه نرم می کنند بلکه زخم های روانی را هم متحمل شده اند. می شود از اين تجربه بگوييد؟
درست است. من بيست سال گذشته را به عنوان عکاس حرفه ای مد کار کردم. شايد به خاطر همين کار هم يک ديد واقع بينانه ای نسبت به اين موضوع دارم که اصولا عکاسی مد چيست. عکاسی مد واقعيت نيست.
تصورات ماست. متاسفانه مردم وقتی تصاوير توی مجلات مد را می بينند آن را با واقعيت اشتباه می گيرند و به اشتباه خودشان را با آن عکس ها اشتباه می کنند. قابل فهم است که زنان بعد از ديدن اين عکس ها از خودشان راضی نباشند و تصوير منفی از خودشان در ذهن داشته باشند.
در صورتی که آن چيزی که اين عکس ها نشان می دهد واقعی نيست. اصلا مگر می شود که همه زنها آنقدر بلندقد و به شکل آزار دهنده ای لاغر باشند و پوستهای بسيار بی عيبی داشته باشند؟ همه آن عکس
ها رويشان کار شده است. ده نفر طراح و گريمور و متخصص کارهای فنی کامپيوتری روی آنها کار کرده اند تا به آن زيبايی بشوند.
وقتی اين پروژه را شروع کردم با پيش زمينه ذهنی که از غيرواقعی بودن عکس های مد داشتم توقعم از داستان فرق می کرد. من می دانم که زنان در دنيای واقعی چه شکلی اند و خودم فکر می کنم همه شان زيبا هستند. نه با اين تعريف هايی که به ما تحميل شده. اما کافيست يک ميلی متر زير پوست اين زنها بروی و آنقدر زيبايی می بينی که حد ندارد. من فکر می کنم در پروژه زخم می خواستم روح زنها را ثبت کنم.
تصورات ماست. متاسفانه مردم وقتی تصاوير توی مجلات مد را می بينند آن را با واقعيت اشتباه می گيرند و به اشتباه خودشان را با آن عکس ها اشتباه می کنند. قابل فهم است که زنان بعد از ديدن اين عکس ها از خودشان راضی نباشند و تصوير منفی از خودشان در ذهن داشته باشند.
در صورتی که آن چيزی که اين عکس ها نشان می دهد واقعی نيست. اصلا مگر می شود که همه زنها آنقدر بلندقد و به شکل آزار دهنده ای لاغر باشند و پوستهای بسيار بی عيبی داشته باشند؟ همه آن عکس
ها رويشان کار شده است. ده نفر طراح و گريمور و متخصص کارهای فنی کامپيوتری روی آنها کار کرده اند تا به آن زيبايی بشوند.
وقتی اين پروژه را شروع کردم با پيش زمينه ذهنی که از غيرواقعی بودن عکس های مد داشتم توقعم از داستان فرق می کرد. من می دانم که زنان در دنيای واقعی چه شکلی اند و خودم فکر می کنم همه شان زيبا هستند. نه با اين تعريف هايی که به ما تحميل شده. اما کافيست يک ميلی متر زير پوست اين زنها بروی و آنقدر زيبايی می بينی که حد ندارد. من فکر می کنم در پروژه زخم می خواستم روح زنها را ثبت کنم.
چقدر سخت بود تا اين زنانی را که ازشان عکس گرفتيد پيدا کنيد
راستش چند ماه قبل از اينکه به آمريکا برگردم يکی از نزديکترين دوستانم که آن موقع دختری ۲۹ ساله بود دچار سرطان سينه شده بود. اين تجربه ای بسيار عميق و گاهی دردناک برای همه ما بود. بعد از اين که تحت عمل جراحی قرار گرفت من چند عکس از اين دختر بدون پيراهن گرفتم. بعد از آن عکسها به من گفت که اين کار به او کمک کرده تا موقعيت جديدش را قبول کند و با آن کنار بيايد. بعد دو تا از دوستان او که آنها هم در حال شيمی درمانی بودند را آورد و از آنها هم عکس گرفتم. پروژه زخم از همانجا آغاز شد که تا الان من عکس حدود ۱۰۰ زن بين ۱۷ تا ۳۸ سال را گرفته ام.
و زنان داوطلب می شدند برای شرکت در اين پروژه؟
بله. البته. وقتی من به نيويورک برگشتم چند جا آگهی گذاشتم روی وبسايت هايی که زنانی که مبتلا به سرطان سينه هستند و گفتم که می خواهم چه کار کنم. و همينطور گفتم که اين يک کمپينی است برای زنان جوانی که به سرطان پستان مبتلا می شوند و می خواهم توجه جامعه را به اين داستان جلب کنم. تنها شرط شرکت اين است که زير ۴۰ سال باشند. آنقدر پاسخ به اين آگهی زياد بود که مجبور شدم سن شرکت کننده ها را به حداکثر ۳۵ سال و بعد حداکثر ۳۰ سال کاهش دهم.
فکر می کنم طی کردن اين روند برای زنان جوان و آمدنشان به نيويورک و مدل اين عکس ها شدن يک مرحله تازه ای در زندگی شان شد. زنانی بودند که تمام سال پس انداز می کردند تا بتوانند خودشان را به نيويورک برسانند و اين يک تجربه بی نظير برای هم من و هم همه آنها بود.
فکر می کنم طی کردن اين روند برای زنان جوان و آمدنشان به نيويورک و مدل اين عکس ها شدن يک مرحله تازه ای در زندگی شان شد. زنانی بودند که تمام سال پس انداز می کردند تا بتوانند خودشان را به نيويورک برسانند و اين يک تجربه بی نظير برای هم من و هم همه آنها بود.
فکر می کنيد چرا اين همه راه را فقط برای يک عکس می آمدند؟
فکر می کنم چون يک نقطه عطف در قبول کردن آن چيزی بود که پشت سر گذاشتند و از اين به بعد هم بايد با آن زندگی می کردند. می دانيد اين به نگاهشان خيلی کمک می کرد. ولی مهمترين هدف اين بود که فکر می کنم با نمايش اين عکس ها موضوعی مثل سرطان پستان در زنان جوان تبديل به موضوعی می شود که بايد بيشتر درباره اش صحبت کرد.