خاوير سولانا، مسوول سياست خارجی اتحاديه اروپا، روز شنبه، ۱۴ ژوئن (۲۵ خرداد)، به تهران سفر کرد تا طی ديدار با مقامات ايران بسته مشوق های جديدی را به آنان عرضه کرده و آنان را ترغيب به تعليق غنی سازی اورانيوم کند.
این در حالی است که مقامات عالی رتبه اروپا و امريکا روز سه شنبه، دهم ژوئن، در اجلاس ساليانه خود در اسلوونی، به ايران هشدار دادند که اگر خواسته جامعه بين الملل برای توقف غنی سازی اورانيوم را نپذيرد، اين کشورها آماده اند که تحريم های سازمان ملل عليه ايران را تشديد کنند.
« مارک فيتزپاتريک »، کارشناس ارشد امور خلع سلاح در موسسه بين المللی مطالعات استراتژيک در لندن، درباره سفر خاوير سولانا به تهران با راديو فردا گفت و گويی داشته است:
راديو فردا: هدف از سفر خاوير سولانا، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، به تهران چيست؟
مارک فيتزپاتريک: به نظر من، اينکه آقای سولانا به مردم ايران نشان می دهد که کشورهای غربی ، روسيه و چين در پی يافتن راه حل هستند و مشوق های سخاوتمندانه ای را به ايران پيشنهاد می کنند، مسئله مهمی است، اما فکر نمی کنم دولت ايران با سفر آقای سولانا موضع خود را تغيير دهد.
مشوق های جديدی که آقای سولانا طی اين سفر به مقامات ايرانی ارائه می کنند، شامل چه چيزهايی است و در مقايسه با بسته مشوق های پيشنهادی قبلی چه تغييراتی کرده است؟
به نظر می رسد مشوق های جديد، به نوعی همان بسته پيشنهادی است که در ژوئن ۲۰۰۶ به ايران ارائه شد، که دوباره بررسی و کم و زياد شده است.
بسته پيشنهادی قبلی شامل آخرين و مدرن ترين تکنولوژی برای انرژی هسته ای بود، به شرطی که به انرژی هسته ای محدود شود و نه غنی سازی. همچنين در اين بسته مشوق هايی در زمينه همکاری های اقتصادی، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و ديگر زمينه ها به توافق طرفين وجود داشت.
مارک فيتزپاتريک، کارشناس ارشد در موسسه بين المللی مطالعات استراتژيک
اطلاع ندارم که آيا بسته پيشنهادی جديدی که توسط خاوير سولانا ارائه می شود، شامل تضمين های امنيتی خواهد بود يا خير.
اين زمينه ای بود که در بسته مشوق های ژوئن ۲۰۰۶ به چشم نمی خورد و احتمالا" در بسته، مشوق های جديد هم مطالب زيادی در باره تضمين های امنيتی وجود ندارد.
ايران هنوز بر موضع پيشين خود پافشاری می کند، يعنی لزوم ادامه غنی سازی اورانيوم، که همين مسئله پيش شرط کشورهای«۱+۵» برای از سرگيری مذاکرات هم هست. آقای سولانا طی اين سفر به چه چيزی اميد بسته است؟
آقای سولانا در بهترين حالت، اميدوار است که جمهوری اسلامی را متقاعد سازد که دست کم به شکل موقت غنی سازی اورانيوم را متوقف کند تا مذاکرات برای يافتن راه حل دراز مدت آغاز شود.
اين تلاش آقای سولانا طی دو سال گذشته بوده است و بعضی مواقع هم با طرف ايرانی خود به برخی توافق ها نزديک شد.
پيشتر طرف ايرانی مذاکره کننده با آقای سولانا، علی لاريجانی بود که برای يافتن راه حل و پيشرفت رو به جلو تمايل بيشتری داشت.
طرف فعلی آقای سولانا، يعنی سعيد جليلی، به نظر نمی رسد که چندان علاقه ای به پيشبرد پرونده داشته باشد.
بنا براين احتمالا" انتظارات خاوير سولانا چندان بالا نيست. فکر نمی کنم توقع داشته باشد که به موفقيت خاصی نائل شود، اما اميدوار است که از طريق سفر به تهران به مردم و مجلس ايران نشان دهد که غرب همچنان و هنوز مشتاق يافتن راه حل است.
گروهی از کارشناسان معتقدند، شايد بهتر باشد که جامعه بين الملل در پيش شرط خود، يعنی توقف غنی سازی اورانيوم از سوی ايران، تجديد نظر کند. اگر «۱+۵» پيش شرط خودرا تغيير دهد، ريسک يا خطرهای اين تصميم چه خواهد بود؟
فکر نمی کنم که آنها چنين کاری بکنند، زيرا توقف غنی سازی اورانيوم از سال ۲۰۰۳، زمانی که کشورهای موسوم به «ای ۳» يعنی فرانسه، آلمان، بريتانيا با ايران مذاکره می کردند از سوی «ای۳» مطرح شده بود و به ايران گفته بودند، در صورت توقف غنی سازی اورانيوم از سوی ايران، تحريم ها ی عليه ايران را به حالت تعليق در می آورند و مسئله را در سازمان ملل مطرح می کنند.
مسئله توقف غنی سازی اورانيوم همواره سياست دائمی غرب بوده است. بنا براين فکر نمی کنم که اين درخواست تغيير يابد.
خطرات چنين تغييری چيست؟ به ويژه از نگاه غرب، خطراين است، که اگر ايران وارد مذاکرات شود و همزمان به غنی سازی اورانيوم ادامه دهد، انگيزه ای برای يافتن راه حل از طريق مذاکرات ندارد، زيرا به خواسته خود دست يافته است که همانا ادامه غنی سازی اورانيوم است.
در نظر بگيريد که وقتی دو کشور با هم گرفتاری دارند و خواستار اعلام آتش بس هستند تا درباره مشکلات موجود مذاکره کنند، دو طرف بايد آتش بس بدهند.
اگر يک طرف همچنان به فعاليتی، که طرف ديگر را به شدت نگران می کند، ادامه دهد، امکان انجام مذاکرات منصفانه و رسيدن به نتيجه مورد قبول وجود ندارد.