چندی پيش، فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا که دستکم شصت هزار عضو دانشجو دارد، نامهای خطاب به دانشجويان ايرانی منتشر کرد.
در اين نامه که رودريگو ناوارو دوران رئيس فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا آن را امضا کرده است، از دانشجويان ايرانی دعوت شده تا برای «رؤيای آزادی و دموکراسی» به مبارزه ادامه دهند. اعضای اين فدراسيون از دانشجويان معترض ايرانی خواستهاند صدايشان را برای پيروزی بلند نگهدارند و تسليم نشوند.
رابطۀ ايران و ونزوئلا طی پنج سال گذشته، قویتر شده است. رئيسجمهوران دو کشور، هوگو چاورز و محمود احمدینژاد، بارها باهم ديدار کردهاند و دهها توافقنامۀ دوجانبه در زمينههای صنعت نفت، حمل و نقل و بانکداری امضا کردهاند. با اين حال، از نامۀ فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا چنين برمیآيد که دانشجويان اين کشور ضمن همدردی با دانشجويان ايرانی، از مبارزهای میگويند که سالهاست شروع کردهاند.
آقای ناوراو دوران رئيس فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا در گفتگو با راديو فردا در مورد دليل نوشتن اين نامه خطاب به دانشجويان ايرانی میگويد: فشاری که دانشجويان ايرانی با آن مقابله و زندگی میکنند بسيار شبيه فشاری است که دانشجويان ونزوئلا تحمل میکنند. در ونزوئلا، دانشگاهها رنج زيادی را بهخاطر سيستم حکومتی تحمل میکنند و اين وظيفۀ ماست که بهعنوان نسل جوان برای دموکراسی و آيندۀ دانشگاهمان تلاش کنيم. دنيا بايد بداند که حکومت ديکتاتوری اگر بتواند ما را با گاز اشکآور و فشار بترساند، اما بههمين نسبت به ما کمک میکند تا تلاشمان را برای پيدا کردن دلايل اصلی اين فشار بيشتر کنيم.
آقای ناورا دوران ادامه میدهد: «ما میخواستيم صدایمان را از طريق فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا به دانشجويان ايرانی برسانيم تا باهم برای قوی کردن و بلند کردن صدای اعتراضمان برای دستيابی به آزادی همراه شويم. ما میخواهيم به دانشجويان ايرانی بپيونديم و در مقابل فساد و قدرت نهائی حکومتها ايستادگی کنيم. ما بايد سرنوشت کشورمان را تغيير دهيم.»
آقای ناورا دوران معتقد است که شرايط مبارزۀ دانشجويان در ونزوئلا شبيه شرايط دانشجويان ايرانی برای اعتراض به وضعيت موجود است.
آقای ناورا دوران در این مورد می گوید:«به اين دليل که جنبش دانشجويی ونزوئلا تحت فشار شديد حکومت است تا صدایمان را قطع کند و اعتراضمان به جايی نرسد. گروههای موافق دولت هميشه در دانشگاه حضور دارند تا با ايجاد وحشت، آتش زدن محلهای تجمع و نابود کردن مراکز جمع شدنمان ما را از ترور و مرگ ترسانده، فراریمان بدهند. اتومبيلهای ما تحتِ نظر است و فعاليتهای ما توسط نيروهای امنيتی و اطلاعاتی زير نظر است. رسانهها زير نظر دولت است. مکالمات تلفنی خصوصی ما کنترل میشود و دولت میخواهد هرطورکه شده ما را بهعنوان «مخالفان انقلاب» شکست دهد. بهنظر شما اين اوضاع شبيه وضعيت موجود در ايران نيست؟»
رئيس فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا در مورد سفر آقای احمدینژاد به ونزوئلا که حدود يک ماه و نيم پيش انجام شده میگويد:
« همين روزها عليه آقای احمدینژاد در کاراکاس و بقیۀ شهرهای ونزوئلا راهپيمايیهای بزرگی برقرار بود. همين نشان میدهد که نگاه ما به احمدینژاد و سياستهايش چقدر با نگاه مسؤلان کشورمان متفاوت است. از نظر ما، رابطۀ خودمانیای که احمدینژاد و چاوز سعی دارند بين خودشان نمايش دهند، معنايی جز رشد ديکتاتوری ندارد. ما از اين رابطه میفهميم که ايران هم قرار است مثل ونزوئلا با نيروهای نظامی و ايجاد وحشت اداره شود. از بين رفتن حقوق اولیۀ مردم در کشور نتيجۀ نزديک شدن رابطۀ اين دو رئيسجمهور است.»
خانم دکتر اسا کادوزو استاد دانشگاه متروپوليتن کاراکاس در رشتۀ روابط بينالملل در مورد سياستهای چپگرای چاوز در ونزوئلا و شباهتهای آن به سياستهای رهبران حکومت جمهوری اسلامی ايران سخن می گوید.
وی می گوید: «در سياستهای چاوز کمتر عناصری در جهت پيشرفت جامعهگرايی و توزيع ثروت و حتی کمونيسم ديده میشود و حکومت او بيشتر به سمت نظامیگرايی، خشونت و تهاجم میرود. بخشی از شباهتهای دو حکومت در رابطه با اسرائيل و آمريکاست. چاوز و احمدینژاد خود را «ضدآمريکايی» میدانند و عليه اسرائيل سخنرانی میکنند، هزينۀ زيادی را صرف نيروهای نظامی میکنند، با روسيه و چين توافقنامه امضا میکنند و موافق دستيابی به انرژی هستهای هستند.»
کارلوس مالامود کارشناس و تحليلگر مسائل مربوط به آمريکای لاتين است. او آرژانتينیالاصل و مقيم مادريد است. آقای مالامود در زمينۀ تفاوتهای ايدهئولوژيک بين دو حکومت جمهوری اسلامی ايران و ونزوئلا میگويد:
« با اينکه ايران بر اساس محافظهکاری و حکومت اسلامی اداره میشود و ونزوئلا برمبنای جامعهگرايی و سوسياليسم و روشی برمبنای سياستهای عوامپسند در برنامه دارد، اما با وجود اين تفاوتها، شباهتهای زيادی نيز اين دو حکومت را بههم نزديک میکند. اول از همه رفتار ضدِآمريکايی و در مرحلۀ بعد، نحوۀ حکومت آنتیدموکرات هر دو کمک میکند نکات مشابه بيشتری را در يکديگر پيدا کنند. آقای چاورز هم مانند آقای احمدینژاد بهخصوص بعد از انتخابات اخير رياست جمهوری در ايران مخالفان زيادی دارد که بهنظر میرسد تعدادشان در حال افزايش است. آنها در بخش افزايش مخالفان نسبت به سياستها و روش ادارۀ کشورهايشان بيش از هر چيزی بههم شبيه هستند.»
دانشجويان ونزوئلايی در شرايطی با دانشجويان معترض ايرانی اعلام همبستگی میکنند که حکومتهای دو کشور همچنان در حال گسترش رابطه و همکاری با يکديگر و تلاش برای نشان دادن شباهتهای مختلف باهم هستند.
در اين نامه که رودريگو ناوارو دوران رئيس فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا آن را امضا کرده است، از دانشجويان ايرانی دعوت شده تا برای «رؤيای آزادی و دموکراسی» به مبارزه ادامه دهند. اعضای اين فدراسيون از دانشجويان معترض ايرانی خواستهاند صدايشان را برای پيروزی بلند نگهدارند و تسليم نشوند.
رابطۀ ايران و ونزوئلا طی پنج سال گذشته، قویتر شده است. رئيسجمهوران دو کشور، هوگو چاورز و محمود احمدینژاد، بارها باهم ديدار کردهاند و دهها توافقنامۀ دوجانبه در زمينههای صنعت نفت، حمل و نقل و بانکداری امضا کردهاند. با اين حال، از نامۀ فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا چنين برمیآيد که دانشجويان اين کشور ضمن همدردی با دانشجويان ايرانی، از مبارزهای میگويند که سالهاست شروع کردهاند.
آقای ناوراو دوران رئيس فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا در گفتگو با راديو فردا در مورد دليل نوشتن اين نامه خطاب به دانشجويان ايرانی میگويد: فشاری که دانشجويان ايرانی با آن مقابله و زندگی میکنند بسيار شبيه فشاری است که دانشجويان ونزوئلا تحمل میکنند. در ونزوئلا، دانشگاهها رنج زيادی را بهخاطر سيستم حکومتی تحمل میکنند و اين وظيفۀ ماست که بهعنوان نسل جوان برای دموکراسی و آيندۀ دانشگاهمان تلاش کنيم. دنيا بايد بداند که حکومت ديکتاتوری اگر بتواند ما را با گاز اشکآور و فشار بترساند، اما بههمين نسبت به ما کمک میکند تا تلاشمان را برای پيدا کردن دلايل اصلی اين فشار بيشتر کنيم.
آقای ناورا دوران ادامه میدهد: «ما میخواستيم صدایمان را از طريق فدراسيون مراکز دانشگاهی ونزوئلا به دانشجويان ايرانی برسانيم تا باهم برای قوی کردن و بلند کردن صدای اعتراضمان برای دستيابی به آزادی همراه شويم. ما میخواهيم به دانشجويان ايرانی بپيونديم و در مقابل فساد و قدرت نهائی حکومتها ايستادگی کنيم. ما بايد سرنوشت کشورمان را تغيير دهيم.»
آقای ناورا دوران معتقد است که شرايط مبارزۀ دانشجويان در ونزوئلا شبيه شرايط دانشجويان ايرانی برای اعتراض به وضعيت موجود است.
آقای ناورا دوران در این مورد می گوید:«به اين دليل که جنبش دانشجويی ونزوئلا تحت فشار شديد حکومت است تا صدایمان را قطع کند و اعتراضمان به جايی نرسد. گروههای موافق دولت هميشه در دانشگاه حضور دارند تا با ايجاد وحشت، آتش زدن محلهای تجمع و نابود کردن مراکز جمع شدنمان ما را از ترور و مرگ ترسانده، فراریمان بدهند. اتومبيلهای ما تحتِ نظر است و فعاليتهای ما توسط نيروهای امنيتی و اطلاعاتی زير نظر است. رسانهها زير نظر دولت است. مکالمات تلفنی خصوصی ما کنترل میشود و دولت میخواهد هرطورکه شده ما را بهعنوان «مخالفان انقلاب» شکست دهد. بهنظر شما اين اوضاع شبيه وضعيت موجود در ايران نيست؟»
« همين روزها عليه آقای احمدینژاد در کاراکاس و بقیۀ شهرهای ونزوئلا راهپيمايیهای بزرگی برقرار بود. همين نشان میدهد که نگاه ما به احمدینژاد و سياستهايش چقدر با نگاه مسؤلان کشورمان متفاوت است. از نظر ما، رابطۀ خودمانیای که احمدینژاد و چاوز سعی دارند بين خودشان نمايش دهند، معنايی جز رشد ديکتاتوری ندارد. ما از اين رابطه میفهميم که ايران هم قرار است مثل ونزوئلا با نيروهای نظامی و ايجاد وحشت اداره شود. از بين رفتن حقوق اولیۀ مردم در کشور نتيجۀ نزديک شدن رابطۀ اين دو رئيسجمهور است.»
خانم دکتر اسا کادوزو استاد دانشگاه متروپوليتن کاراکاس در رشتۀ روابط بينالملل در مورد سياستهای چپگرای چاوز در ونزوئلا و شباهتهای آن به سياستهای رهبران حکومت جمهوری اسلامی ايران سخن می گوید.
وی می گوید: «در سياستهای چاوز کمتر عناصری در جهت پيشرفت جامعهگرايی و توزيع ثروت و حتی کمونيسم ديده میشود و حکومت او بيشتر به سمت نظامیگرايی، خشونت و تهاجم میرود. بخشی از شباهتهای دو حکومت در رابطه با اسرائيل و آمريکاست. چاوز و احمدینژاد خود را «ضدآمريکايی» میدانند و عليه اسرائيل سخنرانی میکنند، هزينۀ زيادی را صرف نيروهای نظامی میکنند، با روسيه و چين توافقنامه امضا میکنند و موافق دستيابی به انرژی هستهای هستند.»
کارلوس مالامود کارشناس و تحليلگر مسائل مربوط به آمريکای لاتين است. او آرژانتينیالاصل و مقيم مادريد است. آقای مالامود در زمينۀ تفاوتهای ايدهئولوژيک بين دو حکومت جمهوری اسلامی ايران و ونزوئلا میگويد:
« با اينکه ايران بر اساس محافظهکاری و حکومت اسلامی اداره میشود و ونزوئلا برمبنای جامعهگرايی و سوسياليسم و روشی برمبنای سياستهای عوامپسند در برنامه دارد، اما با وجود اين تفاوتها، شباهتهای زيادی نيز اين دو حکومت را بههم نزديک میکند. اول از همه رفتار ضدِآمريکايی و در مرحلۀ بعد، نحوۀ حکومت آنتیدموکرات هر دو کمک میکند نکات مشابه بيشتری را در يکديگر پيدا کنند. آقای چاورز هم مانند آقای احمدینژاد بهخصوص بعد از انتخابات اخير رياست جمهوری در ايران مخالفان زيادی دارد که بهنظر میرسد تعدادشان در حال افزايش است. آنها در بخش افزايش مخالفان نسبت به سياستها و روش ادارۀ کشورهايشان بيش از هر چيزی بههم شبيه هستند.»
دانشجويان ونزوئلايی در شرايطی با دانشجويان معترض ايرانی اعلام همبستگی میکنند که حکومتهای دو کشور همچنان در حال گسترش رابطه و همکاری با يکديگر و تلاش برای نشان دادن شباهتهای مختلف باهم هستند.