روزی که «وی پی ان» ها در ایران از کار افتادند

در چند روز گذشته صدها شهروند ايرانی شبکه جهانی اينترنت، خبر از قطع سرويس‌های موسوم به وی پی ان در سراسر کشور دادند.

کاربران ايرانی می‌گويند پس از قطع تدريجی سرويس‌های وی پی ان متکی به «L2tp» در چند هفته اخير، اکنون کاربران در استفاده از پروتکل پرطرفدار «PPTP» نيز با مشکل جدی مواجه‌اند.

وی پی ان که مخفف «شبکه مجازی - خصوصی» است از آنجهت در ماه‌های گذشته مورد توجه گسترده کاربران ايرانی قرارگرفته بود که دو آرزوی ديرينه آنان را با هزينه قابل قبولی محقق می‌کرد: فرار از تور فيلترهای سانسور دولتی و حفظ امنيت و اطلاعات خصوصی.

وی پی ان چيست؟

فرض کنيد تصميم داريد در يک فرودگاه، کافی شاپ و يا هر مکان عمومی ديگر با اتصال به اينترنت از طريق وايرلس، حساب بانکی خود را بررسی و مبلغی را برای فرد ديگری حواله کنيد.

صورت مسئله بسيار ساده است، اگر کامپيوتر شما حاوی ويروس نباشد، سيستم عامل شما به روزرسانی شده باشد و تنظيمات ابتدايی امنيت کامپيوتر را رعايت کرده باشيد، پس لابد خطری شما را تهديد نمی کند؟ ماجرا اما به گونه ديگری است.

اينترنت عمومی اساسا نا امن است. چرا که کاربران ديگری جز شما نيز به همان شبکه متصل‌اند، اين کاربران با اندکی مهارت قادر به شنود و تهديد اطلاعات شما خواهند بود. چندی پيش اريک باتلر يک برنامه نويس وب افزونه‌ای به نام «Firesheep» را ارائه نمود.

اين افزونه مرورگر فايرفاکس، شما را قادر به مشاهده نام کاربری و رمز عبور تمام افرادی می‌سازد که در اطراف شما مشغول تبادل داده غير اس اس ال با سايت‌هايی نظير فيس بوک، توييتر و گوگل‌اند.

به همين سادگی. وی پی ان ها اينجاست که به کار می‌آيند. وی پی ان شبکه‌ای است در دل شبکه‌های ديگر. شبکه‌ای است با استفاده از امکانات شبکه‌های موجود مثلا اينترنت. با استفاده از يک وی پی ان امن، شما می‌توانيد بدون نگرانی از احتمال مشاهده اطلاعات حساس خود، توسط ديگر کاربران دور و اطرافتان وارد اکانت بانک يا فيس بوک خود شويد.

در هنگام استفاده از وی پی ان داده‌های کدگذاری شده شما، به کامپيوتر امن ديگری، مثلا در محل کارتان ارسال می‌شوند. آنجا اين داده‌ها رمز گشايی شده و مجددا مثلا برای بانک آنلاين شما ارسال می‌شوند.

پاسخ بانک مجددا در کامپيوتر امن کدگذاری می‌شود و نهايتا در اختيار شما قرار می‌گيرد، اگر در اين ميان کسی قصد نفوذ به اطلاعات شما را داشته باشد، حاصل کار او مشتی داده کدگزاری شده، عموما غيرقابل استفاده است و بس.

اينجاست که دومين ويژگی درخشان و محبوب وی پی ان برای کاربران ايرانی رخ می‌نمايد. اگر در مثال بالا دقت کرده باشيد در حقيقت کامپيوتر سرور امن در محل کار شماست که با بانک آنلاين شما مبادله اطلاعات می‌کند و بانک يا هر سايت مورد نظر شما اساسا اطلاعی از اينکه شما با لپ تاپ يا تلفن هوشمند خود و از طريق وی پی ان با او تبادل اطلاع می‌کنيد ندارد.

بنابراين هويت، محل جغرافيايی و ديگر اطلاعات شما محفوظ می‌ماند مثلا بانک شما قادر نيست تشخيص دهد شما از جمهوری اسلامی ايران می‌آييد يا ايالت کانتيکت در ساحل شرقی آمريکا. مثال دوم شايد به فهم بهتر اين ويژگی وی پی ان ها کمک کند.

به عنوان مثال یک بنگاه خبررسانی در بریتانیا از واسط نمايشی به نام « Iplayer » برای نمايش فيلم‌های مستند و ساير برنامه‌های پرطرفدارش استفاده می‌کند.

ميليون‌ها شهروند ديگر کشورهای جهان علاقه مند مشاهده اين برنامه ها هستند اما به دليل آنکه آی پی يا نشانی اينترنتی آنان جايی جز بريتانيا را نشان می‌دهد امکان مشاهده اين برنامه‌ها از ايشان سلب شده است.

يک راه بسيار آسان و مقرون به صرفه برای حل اين مشکل اجاره يک سرور مجازی وی پی ان در انگلستان است. در اين حالت کامپيوتر شما به سرور واقع در بريتانيا متصل می شود و بعد آن سرور سراغ این بنگاه خبررسانی می‌رود. شما نهايتا برنامه‌ها را به راحتی تماشا خواهيد کرد بدون آنکه این بنگاه خبررسانی راهی برای تشخيص محل اصلی جغرافيايی شما داشته باشد.


نهضت وی پی ان در ايران

کاربران ايرانی وی پی ان را دقيقا به دو دليل بالا برگزيدند. در مثال نخست، مرد ناشناسی با عينک دودی در اطراف شما، اطلاعات شخصی مبادله شده‌ شما را بو می‌کشد و تلاش می‌کند ايميل‌های شما را بخواند و از ورود شما به سايت‌های دلخواهتان جلوگيری کند.

اين مرد ناشناس در ايران دولت جمهوری اسلامی ايران نام دارد و کسی که اساسا شما را مجبور به رمزگذاری اطلاعات خود و استفاده از وی پی ان نموده است. فرض کنيد بعد از صرف نهار در يک روز شنبه آفتابی دلتان می‌خواهد به بخش فرهنگ و هنر راديو فردا بروید.

البته دولت ايران مدت‌ها قبل به جای شما تصميم گرفته که راديو فردا از اساس به درد شما نمی‌خورد چه جويای فرهنگ و هنر باشيد، چه فوتبال و سياست. بنابراين امکان دسترسی به سايت راديو فردا به روی شما بسته شده است.

حال اگر از وی پی ان استفاده کنيد اساسا ماشين سانسور دولت نمی‌داند که شما به سايت راديو فردا می‌خواهيد برويد يا روزنامه کيهان. شما تقاضای خود برای مشاهده راديو فردا را به صورت کدگذاری شده برای سرور وی پی ان خود در فلوريدا يا سوئيس می‌فرستيد. آن سرور که طبعا در چنبره فيلتر مخابرات ايران قرار ندارد، سراغ سايت راديو فردا می‌رود، محتوای سايت را می‌گيرد، دوباره رمز نگاری می‌کند و برای شما می‌فرستد.

دولت ايران در يکسال گذشته مات و مبهوت، فقط و فقط مشغول مشاهده حجم بالای تبادل داده از سراسر شهرها و روستاهای کشور بود داده‌هايی که هيچکس نمی‌دانست، محتوی، مقصد و مبداشان چيست و کجا می‌روند.

فروشندگان وی پی ان با اين ادعا که اساسا وی پی ان را برای مقابله با تحريم‌های بين‌المللی می‌فروشند و نه فيلترينگ دولت، نهادهای قانونی جمهوری اسلامی را به سخره گرفته بودند.

موتور جستجوی گوگل برای واژه فارسی " وی پی ان" ۲۸ ميليون و چهارصدهزار مورد يافته را ارائه می‌نمايد و اين درحالی است که جستجوی واژه‌هايی نظير "سيد علی خامنه‌ای " رهبر جمهوری اسلامی ايران تنها ۱ ميليون و نه صدهزار نمايه را شامل می شود يعنی ۱۴ برابر کمتر از وی پی ان.

ريشه اصلی همگانی شدن استفاده از وی پی ان در ايران مطالبه بسيار گسترده و روزافزون دستيابی به اينترنت آزاد است.

اين مطالبه عمومی به ايجاد بازار خريد و اجاره سرورهای خارجی ارائه دهنده سرويس وی پی ان يا بازفروش خدمات شرکت‌های خارجی انجاميده است.

بازار سياه وی پی ان ايران، موجوديتی رو به رشد و گسترده است که در يکسال گذشته به ايجاد شغل و تامين منفعت هزاران فروشنده و واسطه ايرانی خدمات اينترنتی انجاميده است.

بسياری از فروشندگان سرويس‌های وی پی ان به کمک دوستان خود در کشورهای اروپا و آمريکای شمالی خود مستقلا اقدام به راه اندازی شبکه‌های وی پی ان ساده کرده‌اند. اشتراک اين شبکه‌ها با قيمت سالانه حدود ۳۰ هزار تومان به کاربران ايرانی پيشنهاد می‌شود و در عين حال انواع مختلفی از اشتراک يکماهه، سه ماهه و يا شش ماهه نيز قابل خريد است.

و بازی ادامه دارد

دولت جمهوری اسلامی ايران در هفته‌های اخير با وحشت از ناکارآمدی مجموعه مديريت محتوايی اينترنت در ايران، دو راه ساده استفاده از وی پی ان را به روی کاربران ايرانی بست.

انسداد گذرگاه‌های وی پی ان معنای ديگری جز شکست راهبرد بلند مدت محروم کردن ميليون‌ها کاربر ايرانی از اينترنت آزاد، ندارد چرا که دولت به خوبی می‌داند انسداد وی پی ان تنها تجويز آسپرين است و نه درمان معضلی چند ده ميليونی.

راهبرد بلند مدت و نسبتا زيرکانه دولت ايران که با صرف بيليون‌ها دلار هزينه در دهه گذشته بدون وقفه دنبال شده و قرار بود سدی سترگ باشد در برابر تهاجم فرهنگی. برنامه اينترنت نيمه رسمی صورتی اينچنين داشت: سايت‌هايی که از نسخه جمهوری اسلامی ايران در زمينه‌های اخلاقی، مذهبی، سياسی و غيره پيروی نمی‌کنند بدون ملاحظه فيلتر شوند. سبک زندگی، مخالفت سياسی، هالييود و علوم انسانی سکولار سانسور شوند. به ازای هر سايت فيلترشده دهها سايت حکومت ساخت داخلی با صرف بودجه عمومی تاسيس شود. مثلا اگر يک روزنامه تعطيل و توقيف می‌شود چندين خبرگزاری و سايت بیپ‌خطر داخلی تاسيس شوند. بر پروژه های فوق سختگيری کمتری اعمال شود.

سايت‌های شبه دولتی زرد و صورتی با تصاوير بدون پوشش اسلامی و موزيک غيررسمی مخاطب داخلی را جذب کنند و در عين حال عبور از فيلتر چنان مشکل و پردردسر شود که کاربران عطايش را به لقايش ببخشند و نياز خود را به نحوی با سايت‌های داخلی تامين کنند.

همزمان با کنترل اطلاعات ورودی به کشور، داده‌های خروجی از کشور با شدتی چندباره کنترل امنيتی شوند. بلاگری که از فقر و تبعيض و تجاوز می‌نويسد بازداشت و ساکت شود. بر خلاف تصور عمومی جمهوری اسلامی از ورود اطلاعات به کشور کمتر هراسناک بود تا گشوده شدن درب جعبه معضلات عميق سياسی، اجتماعی کشور و انتقال و نشر بين‌المللی اين موارد.

پروژه فوق تا حدی موفق بود. آمار نشان می‌دهد که دولت ايران موفق به تاسيس و پشتيبانی از وبسايت های خاصی شده است که گرچه از معیارهای عقيدتی - رفتاری رسمی پيروی نمی‌کنند اما از اساس برای گمراه‌سازی مخاطب طراحی شده‌اند و نه اطلاع رسانی آزاد. موفقيت نسبی اين پروژه ديری نپاييد.

موفقيت وی پی ان در ايران پيامی هم برای دولت‌های حامی آزادی اينترنت در ايران داشت. وی پی ان از آن جهت موفق شد که رايگان نبود. مجموعه چند ده هزارنفری واسطه با انگيزه انتفاع مادی برای فروش سرويس‌های وی پی ان تلاش می‌کردند.

نتيجه اين تلاش شکست ديوار فيلتر جمهوری اسلامی ايران بود. ارائه و کمک به توزيع وی پی ان های Clientless تحت وب راهکار ابتدايی برای حل موقت مشکل انسداد دو پروتکل قربانی فيلترينگ در ايران است. بسياری از کاربران ايرانی هم اينک استفاده از امکان SSTP را به عنوان جايگزين آغاز نموده‌اند و به نظر می‌رسد انسداد ترافيک متکی به SSL نيز به تخريب بسترهای ارتباط امن برای بنگاه‌های حياتی جمهوری اسلامی ايران بيانجامد.
..........................................................................................

نظرات این نویسنده منعکس‌کننده دیدگاه رادیو فردا نیست.