« از زمان وقوع انقلاب اسلامی ايران در سال ۱۹۷۹ غرب همواره نگران وقوع جنبش های مشابهی در کشورهای عربی بود. اما در عمل طی سه دهه گذشته، سياست داخلی کشورهای عربی شاهد هيچ تغييرمهمی نبود. با اين همه از اوايل سال ۲۰۱۱ به اين سو حوادث در کشورهای خاورميانه با سرعت سرگيجه آوری در حال وقوع اند.»
«عمر تاشپينار» کارشناس ارشد مسائل ترکيه در مرکز پژوهشی «بروکينگز» در واشیگتن،در تحليلی که در بخش ديدگاه های شبکه خبری « سی ان ان » چاپ شده، با اشاره به سرنگونی رژيم های مصر و تونس ، تشديد بحران ليبی و دخالت نظامی جامعه بين المللی، گسترش اعتراضات در سوريه، يمن و بحرين می گويد که حوادث سه ماهه اخير نقطه آغاز تغييرات سريع و سراسری در کل خاورميانه است.
اين کارشناس امور استراتژيک بين المللی، يادآوری می کند که تاکنون هيچيک از اين جنبش ها عليه غرب سازماندهی و رهبری نشده اند. ترکيبی از فساد سياسی و اقتصادی رژيم های حاکم، رکود سياسی، بيکاری گسترده جوانان و محروميت چشمگير مردم اين کشورها دلايل اصلی بروز ناآرامی بوده اند. ولی متاسفانه اين پويايی مثبت و خودجوش ممکن است در آينده نزديک به پايان رسيده و اين جنبش ها راه ديگری را در پيش بگيرند.
از نگاه بسياری در جهان عرب يک معيار دوگانه در برخورد با اين حوادث درغرب در حال شکل گيری است. به عنوان مثال يک سئوال مهم که از سوی بسياری در جهان عرب مطرح می شود اين است که چرا غرب حاضر است در ليبی دست به دخالت نظامی بزند ولی دربرابر سرکوب مخالفان در بحرين کاملا سکوت کرده است؟ به نظر می رسد که غرب در نحوه و ميزان حمايت خود از « بهار اعراب» کاملا گزينه ای برخورد می کند.
همانطور که « رامی خوری » کارشناس لبنانی سياست عرب به درستی هشدار می دهد:« غرب در برخورد با حقوق شهروندان کشورهای مختلف در جهان عرب معيارهای متفاوتی دارد. در مورد مصر، تونس و ليبی از تحولات سياسی با هدف اصلاح نظام حکومتی آن کشورها حمايت می کند ولی درمورد بحرين به خاطر ملاحظات امنيتی و نياز به نفت، حقوق شهروندان آن کشور ثانوی است.»
«عمر تاشپينار» در ادامه تحليل خود که در شبکه خبری « سی ان ان » به چاپ رسيده يادآوری می کند که اعزام نيروی نظامی توسط عربستان و امارات متحده عربی به بحرين نشان دهنده هراس اين دولت های محافظه کار و نفتی از احتمال سرايت بحران به ساير کشورهاست.
نگرانی ديگر در مورد بحرين احتمال دخالت ايران از طريق گروه های شيعه وابسته به حکومت آن کشور است. بخش عمده شهروندان بحرين شيعه مذهب اند و يمن نيز يک اقليت شيعه پرشمار دارد. بنابراين اعزام نيروی نظامی عربستان وامارات متحده عربی را می توان با محور تنش بين نفوذ شيعيان و سنی ها درمنطقه نيز توضيح داد.
حضور القاعده در يمن البته يک عامل نگران کننده ديگر است که می تواند در صورت سقوط حکومت مرکزی به يک بازيگر مهم بدل شود. البته شايد مهمتر از همه اين ها، اين سئوال باشد که اگر شورش و اعتراضات مشابهی در عربستان سعودی روی دهد غرب چه موضعی خواهد گرفت؟
به نوشته اين کارشناس، ملاحظات امنيتی و انرژی که غرب به آن پايبند است پاسخگوی پرسش های افکار عمومی در جهان عرب نيست. آنها می پرسند چرا « معيار و اصل محافظت از جان غيرنظاميان که توسط سازمان ملل متحد اجرا می شود» فقط در مورد ليبی به کار گرفته شده در حاليکه مخالفان در بحرين و يمن نيز با سرکوب مشابهی روبرو هستند؟
« عمر تاشپينار» يادآوری می کند که معيار يا برخوردهای دوگانه در سياست های حکومت عربستان سعودی نيز به وضوح ديده می شود. دولت اين کشور از دخالت نظامی در ليبی حمايت کرده تا از اين طريق به شورشيان کمک شود ولی درمورد بحرين به حکومت سرکوبگر آن کشور کمک می کند. از نگاه بسياری از مردم بحرين، به خصوص اکثريت شيعه مذهب، اقدام دولت عربستان تجاوز و اشغال نظامی توسط يک کشور بيگانه تلقی می شود.
غرب تا اين مقطع به خاطر غيبت اسلام گرايان در رهبری جنبش های اعتراضی جهان عرب خوش اقبال بوده است. ولی اگر آمريکا و اروپا در دفاع خود از دمکراسی در منطقه با معیارهای دوگانه عمل کنند، به زودی اسلام گرايان و دشمنان غرب در اين تحولات دست بالا را خواهند گرفت.
«عمر تاشپينار» کارشناس ارشد مسائل ترکيه در مرکز پژوهشی «بروکينگز» در واشیگتن،در تحليلی که در بخش ديدگاه های شبکه خبری « سی ان ان » چاپ شده، با اشاره به سرنگونی رژيم های مصر و تونس ، تشديد بحران ليبی و دخالت نظامی جامعه بين المللی، گسترش اعتراضات در سوريه، يمن و بحرين می گويد که حوادث سه ماهه اخير نقطه آغاز تغييرات سريع و سراسری در کل خاورميانه است.
اين کارشناس امور استراتژيک بين المللی، يادآوری می کند که تاکنون هيچيک از اين جنبش ها عليه غرب سازماندهی و رهبری نشده اند. ترکيبی از فساد سياسی و اقتصادی رژيم های حاکم، رکود سياسی، بيکاری گسترده جوانان و محروميت چشمگير مردم اين کشورها دلايل اصلی بروز ناآرامی بوده اند. ولی متاسفانه اين پويايی مثبت و خودجوش ممکن است در آينده نزديک به پايان رسيده و اين جنبش ها راه ديگری را در پيش بگيرند.
از نگاه بسياری در جهان عرب يک معيار دوگانه در برخورد با اين حوادث درغرب در حال شکل گيری است. به عنوان مثال يک سئوال مهم که از سوی بسياری در جهان عرب مطرح می شود اين است که چرا غرب حاضر است در ليبی دست به دخالت نظامی بزند ولی دربرابر سرکوب مخالفان در بحرين کاملا سکوت کرده است؟ به نظر می رسد که غرب در نحوه و ميزان حمايت خود از « بهار اعراب» کاملا گزينه ای برخورد می کند.
همانطور که « رامی خوری » کارشناس لبنانی سياست عرب به درستی هشدار می دهد:« غرب در برخورد با حقوق شهروندان کشورهای مختلف در جهان عرب معيارهای متفاوتی دارد. در مورد مصر، تونس و ليبی از تحولات سياسی با هدف اصلاح نظام حکومتی آن کشورها حمايت می کند ولی درمورد بحرين به خاطر ملاحظات امنيتی و نياز به نفت، حقوق شهروندان آن کشور ثانوی است.»
«عمر تاشپينار» در ادامه تحليل خود که در شبکه خبری « سی ان ان » به چاپ رسيده يادآوری می کند که اعزام نيروی نظامی توسط عربستان و امارات متحده عربی به بحرين نشان دهنده هراس اين دولت های محافظه کار و نفتی از احتمال سرايت بحران به ساير کشورهاست.
نگرانی ديگر در مورد بحرين احتمال دخالت ايران از طريق گروه های شيعه وابسته به حکومت آن کشور است. بخش عمده شهروندان بحرين شيعه مذهب اند و يمن نيز يک اقليت شيعه پرشمار دارد. بنابراين اعزام نيروی نظامی عربستان وامارات متحده عربی را می توان با محور تنش بين نفوذ شيعيان و سنی ها درمنطقه نيز توضيح داد.
حضور القاعده در يمن البته يک عامل نگران کننده ديگر است که می تواند در صورت سقوط حکومت مرکزی به يک بازيگر مهم بدل شود. البته شايد مهمتر از همه اين ها، اين سئوال باشد که اگر شورش و اعتراضات مشابهی در عربستان سعودی روی دهد غرب چه موضعی خواهد گرفت؟
به نوشته اين کارشناس، ملاحظات امنيتی و انرژی که غرب به آن پايبند است پاسخگوی پرسش های افکار عمومی در جهان عرب نيست. آنها می پرسند چرا « معيار و اصل محافظت از جان غيرنظاميان که توسط سازمان ملل متحد اجرا می شود» فقط در مورد ليبی به کار گرفته شده در حاليکه مخالفان در بحرين و يمن نيز با سرکوب مشابهی روبرو هستند؟
« عمر تاشپينار» يادآوری می کند که معيار يا برخوردهای دوگانه در سياست های حکومت عربستان سعودی نيز به وضوح ديده می شود. دولت اين کشور از دخالت نظامی در ليبی حمايت کرده تا از اين طريق به شورشيان کمک شود ولی درمورد بحرين به حکومت سرکوبگر آن کشور کمک می کند. از نگاه بسياری از مردم بحرين، به خصوص اکثريت شيعه مذهب، اقدام دولت عربستان تجاوز و اشغال نظامی توسط يک کشور بيگانه تلقی می شود.
غرب تا اين مقطع به خاطر غيبت اسلام گرايان در رهبری جنبش های اعتراضی جهان عرب خوش اقبال بوده است. ولی اگر آمريکا و اروپا در دفاع خود از دمکراسی در منطقه با معیارهای دوگانه عمل کنند، به زودی اسلام گرايان و دشمنان غرب در اين تحولات دست بالا را خواهند گرفت.