«احتمال پذیرش غنی‌سازی تا پنج درصد در ایران وجود دارد»

کنت کتزمن

کنت کتزمن، کارشناس ارشد امور ايران در مرکز تحقيقاتی کنگره آمريکا، با راديو فردا در مورد تحريم ها و مذاکرات هسته ای گفتگو کرده است. وی می گوید: فکر می کنم که کشورهای ۵+۱ موضع خود را تغيير داده اند و آمادگی اين مسئله را دارند که در صورت درخواست ايران، غنی سازی اورانيوم را در اين کشور مد نظر قرار دهند اما به شرط اينکه تنها تا سطح پنج درصد باشد که برای توليد برق مورد استفاده قرار می گیرد.



Your browser doesn’t support HTML5

گفت‌وگوی فرد پطروسیان با کنت کتزمن


خانم کلينتون درباره گفت و گوهای هسته ای ايران گفته اند که: «ما می دانيم که ايرانی ها از ما انتظار تضمين و اقدام عملی دارند، و اين خواست آنها را مد نظر قرار خواهيم داد.» به نظر شما اتضمين ها و اقدامات مورد درخواست ايرانيان چه خواهند بود؟

من فکر می کنم ايران از قبل مشخص کرده که مقدار خاصی اورانيوم غنی شده ۲۰ درصدی برای استفاده پزشکی نياز دارد. چيزی هم که در مذاکرات مطرح شده آن است که ايران بايد روند غنی سازی ۲۰ درصدی اورانيوم خود را متوقف کند، اما جامعه جهانی در مقابل می بايست به نحوی قابل پيگيری و اطمينان بخشی تعهد کند که اين ميزان اورانيوم را برای مقاصد پزشکی، يعنی همان ايزوتوپ های مخصوص پزشکی را، در اختيار ايران قرار دهد و بر سر تعهد خود بماند.

در عين حال ايران مايل است بداند که آيا طرف های مذاکره با اين کشور آماده توافق بر سر کاستن از شدت تحريم ها هستند، به ويژه تحريم نفتی اروپا که قرار است از اول ماه ژوئيه به طور کامل به مرحله اجرا در آيد. ايران علاقه مند است که تحريم های فوق به تأخير افتاده يا به طور کامل لغو شوند.

اخیرا يکی از مقامات روسی اعلام کرد که برنامه گام به گام روسيه مورد توجه هر دو سوی مذاکرات يعنی ايران و غرب قرار گرفته، آيا فکر می کنيد يک چنين برنامه ای راه حل مسئله برنامه هسته ای ايران در اين مرحله است؟

طرحی که از آن ياد کرديد از سال ۲۰۱۰ توسط روسيه پيشنهاد شده که بر اساس آن ايران يک سری اقدامات عملی و قابل تأييد انجام می دهد و غرب هم در مقابل تحريم ها را تعديل می کند و در گام بعد ايران با دنبال کردن اين رويکرد و اتخاذ اقدامات عملی بيشتر کاهش بيشتری در تحريم ها را شاهد خواهد بود.

اين برنامه پيشنهادی دو سال است که نظر مساعد بسياری را به خود جلب کرده؛ حتی وزارت امور خارجه ايالات متحده رسماً اعلام کرد که در تنظيم طرح پيشنهادی روسيه با آن کشور همکاری پيگير داشته است.

بله، من فکر می کنم اين طرح می تواند اساس و پايه ای برای مذاکرات باشد. خانم اشتون هم پس از انجام گفت و گو های استانبول در بيانيه ای که صادر کرد بر اصل «عمل متقابل» تأکيد داشت. مسئله ای که بدان معناست که اگر ايران در جهت خواست طرف های مذاکره کننده گامی برداشت، گروه ۵+۱ هم بايد در اقدامی مشابه تحريم ها را کاسته و تضمين های مورد نظر ايران را تأمين کنند. بدين ترتيب، شيوه گام به گام می تواند اساس گفت و گوها قرار داده شده است.

آقای موسويان، از نمايندگان ارشد گروه مذاکره کننده ايران در گفت و گو های هسته ای در دولت پيشين، روز گذشته در مصاحبه با «سی ان ان» گفت ايرانی ها با حسن نيت وارد اين دور گفت و گو ها شده اند و امروز صحبت در مورد منع غنی سازی تمام شده و به تاريخ پيوسته است. اگر ايران بگويد که ما اين پروتکل الحاقی پيمان منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا می کنيم، به نظر شما می تواند تحت نظارت آژانس به غنی سازی ادامه دهد؟

فکر می کنم که کشورهای ۵+۱ موضع خود را تغيير داده اند و آمادگی اين مسئله را دارند که در صورت درخواست ايران، غنی سازی اورانيوم را در اين کشور مد نظر قرار دهند اما به شرط اينکه تنها تا سطح پنج درصد باشد که برای توليد برق مورد استفاده دارد.

خود اين موضع نشان دهنده شکل گيری نوعی تحول نسبت به گذشته است که گفته می شد غنی سازی در هرسطح در خود ايران به هيچ وجه پذيرفته نيست. بنابراين به باور من راه حل پيش روی ما وجود دارد، چون بحث بر سر اورانيوم ۲۰ درصد غنی شده است. گروه ۵+۱ خواست خود را مطرح خواهد کرد و فکر می کنم ايران هم خواهد پذيرفت که غنی سازی ۲۰ درصدی را متوقف کند.

در مقاله ای در نشريه «يو اس ای تودی» خواندم که به نقل از شما نوشته بود که: «تحريم ها مؤثر بوده اند، پرسش اينجاست که آيا به اندازه کافی تأثير داشته اند يا خير،» در همان مقاله يک تحليل گر ايرانی هم گفته بود که: «به رغم در رنج بودن مردم در نتيجه تحريم ها، رهبران ايران به دنبال برنامه های اتمی خود هستند.» آيا به باور شما جامعه مدنی ايران در اين ميان به جای رژيم قربانی تحريم ها نشده است؟

ضرر ناشی از تحريم ها متوجه همه هست، ولی من فکر می کنم تا حدی بر روی رژيم هم تأثير دارد چون ترسی در رژيم وجود دارد که اين مشکلات منجر به نارضايتی بيشتر و بروز نا آرامی و تظاهرات شود. ازين رو به نظرم تحريم ها تأثير خود را داشته است. اگر تأثير نداشت رژيم هرگز راضی نمی شد در مذاکرات استانبول شرکت کند و حتی بر سر انجام گفت و گو های بيشتر موافقت کند. بنابراين، مطمئناً تحريم ها نتايج مورد نظر را در پی داشته اند.

فرمانده ارتش اسرائيل به تازگی در اظهار نظری رهبران ايران را «افرادی منطقی» توصيف کرده، جمله ای که نشان دهنده تغييری آشکار در لحن اسرائيلی هاست. اين تحول در رويکرد مقام های اسرائيلی ناشی از چه چيزی است؟ آيا ذهنيت شان تغيير کرده يا اينکه در پی کمرنگ کردن اظهارات جنگ طلبانه ای هستند که اين اواخر بسيار به گوش می رسید؟

مقام های ديگری در اسرائيل اين حرف را تکرار کرده اند، فکر می کنم «مئير‏‏ داگان» [رئيس سابق سازمان موساد] هم گفته بود که دولتمردان ايران منطقی هستند. خوب، من فکر می کنم «آقای [ژنرال بِنی] گنتس» نظرشان بيشتر نماينده ديدگاه نظامی در قبال اين مسئله باشد. برخی مواقع در ارتش مواضع نسبت به جنگ و اثرات اقدامات نظامی بايد محتاطانه و سنجيده باشد و در عين حال بسياری ديگر از رهبران اسرائيل می دانند که ايالات متحده در حال حاضر مخالف انجام هر گونه تهاجم نظامی عليه ايران است.

همچنين رهبران اسرائيل متوجه هستند که مذاکرات در حال انجام است، در ماه آوريل و نيز در آخر ماه مه، فکر می کنم رهبران اسرائيلی مايل هستند که اعلام کنند که به طور قطع، در طول اين مذاکرات، اقدام نظامی عليه ايران را در دستور کار ندارند.

شما سياست ايران را دنبال کرده ايد، درباره اش مقاله ها نوشته ايد و در مقام مشاور نمايندگان کنگره آمريکا ايفای نقش کرده ايد، از ديد شما مجاب کردن ايران در مذاکرات پيش رو در بغداد چگونه خواهد بود؟

به باور من انتظارات از گفت و گو های بغداد بسيار بالا خواهد بود، انتظارات در استانبول پايين بود چون پيش از آن بيش از يک سال از دور قبلی مذاکرات گذشته بود. اما در شرايط کنونی انتظارات بالا رفته چون پيش نويس پيشنهادهای فنی پيش از آغاز سری جديد مذاکرات بغداد در حال آماده شدن است.

علاوه بر آن با توجه به اين که اين سری مذاکرات در واقع بخش دوم گفت و گوهاست به طور حتم اين انتظار وجود دارد که نتايج پيشرفتی ملموس و طرح کلی توافق ها طی اين مرحله شکل گيرد، البته لزوماً مشخص شدن جزئيات دقيق توافق نامه در اين مرحله مورد انتظار نيست، اما دست کم ترسيم خطوط کلی آنچه دو طرف می خواهند بر سر آن توافق کنند بايد در بغداد به انجام برسد.

فکر می کنم يک چنين انتظاری از مذاکرات آتی وجود دارد. بدين ترتيب، اگر در نهايت اين اقدامات نتيجه ای در بر نداشته باشد يا اينکه نتيجه ناچيزی به دست دهد، به باور من یأس و سرخوردگی زيادی به دنبال خواهد داشت و در آن زمان بسياری صداقت ايران را در شرکت کردن در چنين مذاکراتی به زير سؤال خواهند برد.