ديدار هو جين تائو، رييس جمهور چين، با دیمتری مدودوف، رييس جمهور روسيه، كه در حاشيه گردهمايى رهبران كشورهاى عضو گروه ۲۰ در تورنتو صورت گرفت، چهارمين ملاقات سران دو كشور در سال جارى محسوب مي شد.
چين در رقابت با اروپا براى به عهده گرفتن نقش موثرتر در رهبرى نظام جهانى، توسعه همكارى با روسيه را هدف خود قرار داده است.
آمريكا ناگزير از محدود ساختن تعهدات خود در جامعه جهانى و كوچكتر كردن نقشى است كه تاكنون در رهبرى نظام بين المللى ايفا كرده است. گسترش مناسبات دو كشور چين و روسيه مي تواند محور همكارى مسكو- پكن را در رقابت با اروپا براى در اختيار گرفتن سهمى كه آمريكا واگذار خواهد كرد، و در نتيجه ايفاى نقش بزرگترى در اداره نظام جهانى، از قدرت و اهميت بيشترى برخوردار سازد.
پيشگيرى از سقوط
يكى از دلايل اصلى فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى سابق رسيدن به اوج قدرت نظامى و سياسى و در نتيجه نامتناسب شدن تعهدات آن با منابع و امكانات بود كه در اختيار داشت. پيش از اتحاد شوروى، امپراطورى عثمانى، امپراطورى روسيه و امپراطورى فرانسه دوران ناپلئون نيز مانند ده ها قدرت بزرگ ديگر، به دليل گسترده شدن نامتناسب، فرو ريخته بودند.
ايالات متحده آمريكا، رهبر بلامنازع غرب، اينك در تلاش برای پرهيز از تكرار تجربه اتحاد جماهیر شوروى سابق است. طى نزديك به دو دهه پس از پايان دوران جنگ سرد، آمريكا به عنوان رهبر ناتو و قدرت شماره يك نظامى و اقتصادى جهان عملا هدايت نظام بين الملل را در اختيار داشته است. نقش آمريكا به عنوان قدرت بدون رقيب در نظام جهانى اينك ناگزير از قبول تغييرات ساختارى است.
باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، بدون اشاره مستقيم به تغيير نقش و كاهش مسئوليت هاى آمريكا در صحنه جهانى، هدف هاى تعيين شده آن را پيگيرى مي كند. خروج نظامى از عراق و افغانستان بخشى از هدف هاى اين عقب نشينى اضطرارى است.
تغيير نظام سياسى ايران و تغيير ماهيت رژيم سياسى كره شمالى، تثبيت امنيت انرژى در منطقه خليج فارس و همچنين دست يافتن به سازش پايدار مابين اعراب و اسرائيل شرايط كاهش مسئوليت هاى آمريكا و انتقال تدريجى تعهدات آن كشور به ساير كشور هاى جهان را تسهيل خواهد ساخت.
تعهدات مالى دولت آمريكا به خصوص پس از جنگ هاى پر هزينه افغانستان و عراق و قرار گرفتن در شرايط بحران اقتصادى سه سال اخير، اينك به بيش از ۳۰۰۰ ميليارد دلار رسيده است.
موازنه تجارت خارجى آمريكا در دهه گذشته منفى شده و فاصله صادرات و واردات آن كشور هر سال در حال افزايش است. ادامه شرايط كنونى در درازمدت امكان پذير نيست و آمريكا ناگزير از سپردن سهم بزرگى از قدرت و تعهدات بين المللى خود به كشور هاى ديگر است.
قدرت هاى رو به رشدی چون چين، هند و روسيه آماده رويارويى با شرايط تازه و رقابت با جامعه اروپا در راه مي شوند.
يارگيرى چين
كشور چين طى چند سال آينده سومين قدرت اقتصادى بزرگ دنيا خواهد شد. امنيت مناطق عمده تجارى و به خصوص امنيت مسيرهاى انتقال انرژى و ثبات نسبى قيمت هاى نفت براى چين داراى اهميت فوق العاده است. به منظور انجام نظارت مستقيم و در صورت ضرورت مداخله و اقدام موثر در جهت خنثى ساختن بحران هاى منطقه اى، چين مصمم به افزايش سهم خود در اداره نظام جهانى است.
قابليت هاى سياسى و تجارب روسيه در نظام جهانى، جاذبه هاى توسعه همكارى با مسكو را براى پكن غير قابل اجتناب ساخته است. رشد سريع مبادلات تجارى مابين روسيه و چين طى پنج سال اخير، حاكى از سرعت گرفتن تلاش هاى دو كشور براى نزديكتر شدن به يكديگر است.
علاوه بر اهميت همكارى هاى استراتژيك مابين دو كشور، قابليت هاى تجارى موجود ميان آنها نيز داراى ارزش بسيارى است. چين براى روسيه سومين شريك تجارى بزرگ محسوب مي شود. روسيه براى چين هشتمين شريك بزرگ تجارى است. چين در صدد ارتقاء رتبه روسيه در اين زمينه است.
روسيه اينك با ارسال نزديك به هشت درصد از نيازهاى نفتى چين چهارمين تامين كننده بزرگ انرژى آن كشور محسوب مي شود. به جز نفت خام و گاز، روسيه در تلاش برای افزايش صدور برق از مناطق آسيايى و سيبرى به چين برآمده است.
سال گذشته به دليل ادامه بحران اقتصادى ميزان صادرات كالا از چين به روسيه ۴۷ درصد كاهش يافت و به ۱۷.۵ ميليارد دلار رسيد.
متقابلا صادرات روسيه به چين نيز ۳۲ درصد تقليل يافت و به ۳۸ ميليارد دلار رسيد. اينك هر دو كشور با رسيدن به دوران پس از بحران، در صدد افزايش سريع حجم و ارزش مبادلات تجارى دو جانبه اند.
در سال ۲۰۰۸ ميزان مبادلات تجارى دو كشور به ۵۶ ميليارد دلار رسيد. در سال ۲۰۰۶ ولادیمیر پوتین، رييس جمهور وقت روسيه، كه به گسترش سريع مناسبات با چين علاقمند است، پيش بينى كرد كه ارزش مبادلات تجارى دو كشور در سال ۲۰۱۰ به ۶۰ تا ۸۰ ميليارد دلار بالغ شود.
اگرچه اين هدف در سال جارى تحقق نيافت، و لى امكان رسيدن به ارقام ياد شده در صورت سرعت گرفتن روند توسعه همكارى هاى مسكو و پكن امكان پذير است.
روسيه به جز مواد خام و انرژى، تكنولوژى نظامى و سلاح نيز به چين صادر مي كند. ساختن يك واحد بزرگ غنى سازى اورانيوم و توافق براى ساختن راكتورهاى پر سرعت به منظور توليد برق اتمى از جمله طرح هاى در دست مطالعه و اجراى دو كشور است.
چين نيز با وجود داشتن كسرى در مبادلات تجارى با روسيه، علاقمند به توسعه اين مناسبات حتى در صورت افزايش كسرى كنونى در ميزان تجارت خارجى با آن كشور است. از نگاه چين پرداختن اين هزينه، در قبال توسعه همكارى هاى سياسى و امنيتى با روسيه، اندك و مزاياى آن در دراز مدت قابل ملاحظه خواهد بود.
انتظار مي رود طى سفر آينده مدودوف به چين كه قرار است در ماه سپتامبر سال جارى انجام شود، توافق هاى تازه اى در جهت توسعه همكارى هاى استراتژيكى مابين دو كشور صورت گيرد.
تقويت پيمان امنيتى شانگهاى كه در آن روسيه و چين نقش رهبرى مشترك را ايفا مي كنند و تجهيز آن با بازوى اقتصادى از جمله راهكارهايى است كه روسيه و چين در باره آن به توافق رسيده اند.
چين در رقابت با اروپا براى به عهده گرفتن نقش موثرتر در رهبرى نظام جهانى، توسعه همكارى با روسيه را هدف خود قرار داده است.
آمريكا ناگزير از محدود ساختن تعهدات خود در جامعه جهانى و كوچكتر كردن نقشى است كه تاكنون در رهبرى نظام بين المللى ايفا كرده است. گسترش مناسبات دو كشور چين و روسيه مي تواند محور همكارى مسكو- پكن را در رقابت با اروپا براى در اختيار گرفتن سهمى كه آمريكا واگذار خواهد كرد، و در نتيجه ايفاى نقش بزرگترى در اداره نظام جهانى، از قدرت و اهميت بيشترى برخوردار سازد.
پيشگيرى از سقوط
يكى از دلايل اصلى فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى سابق رسيدن به اوج قدرت نظامى و سياسى و در نتيجه نامتناسب شدن تعهدات آن با منابع و امكانات بود كه در اختيار داشت. پيش از اتحاد شوروى، امپراطورى عثمانى، امپراطورى روسيه و امپراطورى فرانسه دوران ناپلئون نيز مانند ده ها قدرت بزرگ ديگر، به دليل گسترده شدن نامتناسب، فرو ريخته بودند.
ايالات متحده آمريكا، رهبر بلامنازع غرب، اينك در تلاش برای پرهيز از تكرار تجربه اتحاد جماهیر شوروى سابق است. طى نزديك به دو دهه پس از پايان دوران جنگ سرد، آمريكا به عنوان رهبر ناتو و قدرت شماره يك نظامى و اقتصادى جهان عملا هدايت نظام بين الملل را در اختيار داشته است. نقش آمريكا به عنوان قدرت بدون رقيب در نظام جهانى اينك ناگزير از قبول تغييرات ساختارى است.
باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، بدون اشاره مستقيم به تغيير نقش و كاهش مسئوليت هاى آمريكا در صحنه جهانى، هدف هاى تعيين شده آن را پيگيرى مي كند. خروج نظامى از عراق و افغانستان بخشى از هدف هاى اين عقب نشينى اضطرارى است.
تغيير نظام سياسى ايران و تغيير ماهيت رژيم سياسى كره شمالى، تثبيت امنيت انرژى در منطقه خليج فارس و همچنين دست يافتن به سازش پايدار مابين اعراب و اسرائيل شرايط كاهش مسئوليت هاى آمريكا و انتقال تدريجى تعهدات آن كشور به ساير كشور هاى جهان را تسهيل خواهد ساخت.
تعهدات مالى دولت آمريكا به خصوص پس از جنگ هاى پر هزينه افغانستان و عراق و قرار گرفتن در شرايط بحران اقتصادى سه سال اخير، اينك به بيش از ۳۰۰۰ ميليارد دلار رسيده است.
موازنه تجارت خارجى آمريكا در دهه گذشته منفى شده و فاصله صادرات و واردات آن كشور هر سال در حال افزايش است. ادامه شرايط كنونى در درازمدت امكان پذير نيست و آمريكا ناگزير از سپردن سهم بزرگى از قدرت و تعهدات بين المللى خود به كشور هاى ديگر است.
قدرت هاى رو به رشدی چون چين، هند و روسيه آماده رويارويى با شرايط تازه و رقابت با جامعه اروپا در راه مي شوند.
يارگيرى چين
كشور چين طى چند سال آينده سومين قدرت اقتصادى بزرگ دنيا خواهد شد. امنيت مناطق عمده تجارى و به خصوص امنيت مسيرهاى انتقال انرژى و ثبات نسبى قيمت هاى نفت براى چين داراى اهميت فوق العاده است. به منظور انجام نظارت مستقيم و در صورت ضرورت مداخله و اقدام موثر در جهت خنثى ساختن بحران هاى منطقه اى، چين مصمم به افزايش سهم خود در اداره نظام جهانى است.
قابليت هاى سياسى و تجارب روسيه در نظام جهانى، جاذبه هاى توسعه همكارى با مسكو را براى پكن غير قابل اجتناب ساخته است. رشد سريع مبادلات تجارى مابين روسيه و چين طى پنج سال اخير، حاكى از سرعت گرفتن تلاش هاى دو كشور براى نزديكتر شدن به يكديگر است.
علاوه بر اهميت همكارى هاى استراتژيك مابين دو كشور، قابليت هاى تجارى موجود ميان آنها نيز داراى ارزش بسيارى است. چين براى روسيه سومين شريك تجارى بزرگ محسوب مي شود. روسيه براى چين هشتمين شريك بزرگ تجارى است. چين در صدد ارتقاء رتبه روسيه در اين زمينه است.
روسيه اينك با ارسال نزديك به هشت درصد از نيازهاى نفتى چين چهارمين تامين كننده بزرگ انرژى آن كشور محسوب مي شود. به جز نفت خام و گاز، روسيه در تلاش برای افزايش صدور برق از مناطق آسيايى و سيبرى به چين برآمده است.
سال گذشته به دليل ادامه بحران اقتصادى ميزان صادرات كالا از چين به روسيه ۴۷ درصد كاهش يافت و به ۱۷.۵ ميليارد دلار رسيد.
متقابلا صادرات روسيه به چين نيز ۳۲ درصد تقليل يافت و به ۳۸ ميليارد دلار رسيد. اينك هر دو كشور با رسيدن به دوران پس از بحران، در صدد افزايش سريع حجم و ارزش مبادلات تجارى دو جانبه اند.
در سال ۲۰۰۸ ميزان مبادلات تجارى دو كشور به ۵۶ ميليارد دلار رسيد. در سال ۲۰۰۶ ولادیمیر پوتین، رييس جمهور وقت روسيه، كه به گسترش سريع مناسبات با چين علاقمند است، پيش بينى كرد كه ارزش مبادلات تجارى دو كشور در سال ۲۰۱۰ به ۶۰ تا ۸۰ ميليارد دلار بالغ شود.
اگرچه اين هدف در سال جارى تحقق نيافت، و لى امكان رسيدن به ارقام ياد شده در صورت سرعت گرفتن روند توسعه همكارى هاى مسكو و پكن امكان پذير است.
روسيه به جز مواد خام و انرژى، تكنولوژى نظامى و سلاح نيز به چين صادر مي كند. ساختن يك واحد بزرگ غنى سازى اورانيوم و توافق براى ساختن راكتورهاى پر سرعت به منظور توليد برق اتمى از جمله طرح هاى در دست مطالعه و اجراى دو كشور است.
چين نيز با وجود داشتن كسرى در مبادلات تجارى با روسيه، علاقمند به توسعه اين مناسبات حتى در صورت افزايش كسرى كنونى در ميزان تجارت خارجى با آن كشور است. از نگاه چين پرداختن اين هزينه، در قبال توسعه همكارى هاى سياسى و امنيتى با روسيه، اندك و مزاياى آن در دراز مدت قابل ملاحظه خواهد بود.
انتظار مي رود طى سفر آينده مدودوف به چين كه قرار است در ماه سپتامبر سال جارى انجام شود، توافق هاى تازه اى در جهت توسعه همكارى هاى استراتژيكى مابين دو كشور صورت گيرد.
تقويت پيمان امنيتى شانگهاى كه در آن روسيه و چين نقش رهبرى مشترك را ايفا مي كنند و تجهيز آن با بازوى اقتصادى از جمله راهكارهايى است كه روسيه و چين در باره آن به توافق رسيده اند.