لوحه های تاریخی زمان «کوروش بزرگ» در موزه بریتانیا به نمایش در می آید

  • نادر صدیقی

استوانه فرمان کوروش بزرگ که در موزه بریتانیا نگهداری می شود.

نوشته هايى كه به زبان بابلى بر روى استوانه گلى در سال هاى پايانى قرن نوزدهم ميلادى و به عبارتى در سال ۱۸۷۸، ‌توسط يك باستان شناس آشورى به نام «هرمز سام» كشف شد،‌ در برگيرنده فرمان كوروش، پادشاه هخامنشى و در هنگام فتح بابل،‌ كهن ترين سند مكتوب از دادگسترى و احترام او به حقوق بشر در تاريخ ايران و احتمالا در تاريخ بشريت است.

در اين لوح به ويژه به آزادى باور شهروندان تاكيد شده است. بخشى از اين استوانه اما،‌ آسيب ديده و ناپديد شده است. ولى اكنون پس از گذشت بيش از يكصد و سى سال،‌ پرفسور ويلفرد ليمبرت،‌ باستان شناس و استاد بازنشسته دانشگاه بيرمنگام انگلستان به چند لوح بابلى ديگر دست يافته كه متن نوشته آنها ، تا حدودى تكميل كننده فرمان مكتوب كوروش در استوانه تاريخى اوست.



دكتر ليمبرت، پژوهشگر موزه بريتانيا، نخست،‌ در توضيح چگونگى كشف اين سند تاريخى مكمل مى گويد: موزه بريتانيا با سى يا چهل هزار لوح، داراى بزرگترين كلكسيون لوح هاى باستانى جهان است كه بخشى از آن به آرشيو بابل كهن مربوط مى شود.

ویلفرد لیمبرت: من بر روى اين لوح ها كار مى كردم. و روزى كه در موزه بريتانيا در كنار پژوهشگر ديگرى نشسته بودم كه به روى نوشته هاى باستانى پزشكى كار مى كرد، هنگامى كه او لوحه هايى را كه در اختيارش بود بررسى مى كرد، به لوحی دست يافت كه در زمره لوحه هاى به اصطلاح پزشكى نبود.

بسيارى از مردم تصور مى كردند استوانه كوروش كه اكنون در موزه بريتانيا است و متن بابلى دارد، تنها سند به جا مانده درباره كوروش است. ولى يافته هاى ما نشان مى دهد كه كاتبان بابلى به چنان متنى علاقمند بوده اند و آن را به آيندگان انتقال داده اند.

ویلفرد لیمبرت
اين لوحه عبارتى داشت كه شبيه به افسانه معروف آفرينش بابلى بود. با شتاب آن را ترجمه كردم. و با خودم به خانه بردم. روز بعد، اين نوشته ديگر بخشى از افسانه آفرينش نبود، بلكه تكه اى از استوانه كوروش بود كه واژه هاى كليدى را عرضه مى كرد كه پيش از اين از آن آگاه نبوديم.

دكتر ليمبرت ادامه مى دهد: تلفنى با موزه بريتانيا تماس گرفتم و مسئولان موزه را از اين امر آگاه كردم. آنان در گنجينه ويژه لوحه هاى بابلى به كاووش پرداختند و تكه دوم را پيدا كردند و حال مى بينيد كه رونوشت استوانه كوروش را يافته ايم.

از دكتر ليمبرت مى پرسم اگر چه هر كشف تازه اى از تاريخ باستانى، مهم است. ولى مايلم كه اهميت اين يافته تازه را بيان كنيد؟

پرفسور ليمبرت مى گويد: اهميت آن در اين است كه بسيارى از مردم تصور مى كردند استوانه كوروش كه اكنون در موزه بريتانيا است و متن بابلى دارد، تنها سند به جا مانده درباره كوروش است. ولى يافته هاى ما نشان مى دهد كه كاتبان بابلى به چنان متنى علاقمند بوده اند و آن را به آيندگان انتقال داده اند.

چرا كه تكه دوم لوحى را كه يافته ايم در يك طرف سطر اول نوشته و بر روى ديگر اين لوح يعنى در پشت آن،‌ بخش ديگر نوشته حك شده است و مشخصات نويسنده هم در پشت لوح ذكر شده است. اين اهميت فراوانى دارد و نشان مى دهد كه استوانه كوروش مورد علاقه پژوهشگران و اديبان بابلى بوده و خود استوانه، تنها نسخه از فرمان كوروش نيست.

در پرسش ديگرى از اين استاد باستانشناسى مى پرسم كه ما در تاريخ ، پيرامون سياست هاى امپراطورى هخامنشى و تسامح كوروش كبير تا حدودى آموخته ايم. كشف اين سند تاريخى تا چه ميزان در جستجوى ما براى دريافت سياست هاى صلح آميز امپراطورى ايرانى كمك مى كند؟

پرفسور ليمبرت در پاسخ مى گويد: دو منبع وجود دارد. يكى كه همواره در دسترس بوده،‌ البته ، كتاب مقدس است. در بخش آخرين اشعياء نبى اسرائيل از كوروش به نام و شيوه مطلوب ياد شده، بنابر اين مى بينيد كه بر خلاف سياست هاى حاكمان فعلى در ايران، كوروش از آيين ها و مذهب هاى ملى پشتيبانى مى كرد.

در آن تكه كوچكى كه من يافته ام يك جمله كليدى وجود دارد كه پيش از آن در دسترس نبود، و آن عبارت اين است «توشه رسان و تدارك ديده معابد ما». و در اين جا واژه «ما» به بابلي ها اطلاق مى شود.

بنابر اين مى بينيد كه نگاه آنها به كوروش به عنوان فردى بوده كه از مذاهب و آيين هاى ملى دفاع و پشتيبانى مى كرده است.

لوحه هاى تاريخى بازيافته از زمان كوروش بزرگ، به زودى در موزه بريتانيا و در كنار استوانه كوروش به نمايش گذاشته خواهد شد.