شورای همکاری خلیج فارس و ایران؛ انتظارات دو طرف

اين نخستين بار است که ايران به اجلاس شورای همکاری خلیج فارس دعوت شده است.

محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران در اجلاس ماه دسامبر شورای همکاری کشورهای خليج فارس در قطر شرکت خواهد کرد.


به گزارش استرتفور کامنتری، يکی از مشاورين محمود احمدی نژاد در روز بيست و نهم نوامبر اعلام کرد که رييس جمهوری اسلامی ايران در اجلاس شورای همکاری کشورهای خليج فارس، که قرار است بين روزهای سوم و چهارم دسامبر برگزار شود، شرکت خواهد کرد.


مجتبی هاشمی ثمره، مشاور رييس جمهوری اسلامی، که در تلويزيون دولتی ايران صحبت می کرد گفت: اين نخستين بار است که ايران به اين اجلاس دعوت شده است.


نشست شورای همکاری و امنیت خلیج فارس


قرار است رهبران کشورهای کويت، بحرين، عمان، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ايران در اين اجلاس پيرامون شرايط کنونی عراق و مسئله جنجال برانگيز اتمی ايران گفت و گو کنند.


عبدالرحمن العطيه، دبيرکل شورا در اوائل ماه جاری گفت موضوع توجه اجلاس بر امنيت خليج فارس متمرکز خواهد بود.


اينکه چه نتيجه ای از اين اجلاس بدست آيد، و ايران تا چه اندازه برای نفوذ در منطقه از خود «حادثه جويی» نشان دهد، به کشمکش های داخلی ميان محافظه کاران عملگرا و محافظه کاران محتاط و افراط گرای ايران بستگی خواهد داشت.

کوتاه مدتی پس از آنکه شيعيان عراق به دنبال سقوط رژيم بعثی صدام حسين در سال ۲۰۰۳ ميلادی به قدرت رسيدند، دولت ايران خواستار ترتيب يک امنيت مشترک، برای ايجاد نوعی توازن قدرت در منطقه خليج فارس شد.


با اين حال اين پيشنهاد چندان مورد استقبال اعضای شورای همکاری کشورهای خليج فارس قرار نگرفت چرا که آنها قيام شعيان عراق را نوعی گسترش قدرت شيعيان ايران تلقی کردند.


در ابتدا اعضای شورای همکاری کشورهای خليج نسبت به همکاری ايران و آمريکا نيز ابراز نگرانی می کردند و کشورهای عربی تا همين اواخر نسبت به سياست های واشينگتن در عراق ديدگاه مثبتی نداشتند. ولی احساس امنيت در واقع از زمانی ايجاد شد که آمريکا مسير سياست های خود را از مقابله با ستيزه جويان سنی به همکاری با آنها برای مقابله با قيام شيعيان در ايران تغيير داد.


استرتفور کامنتری می نويسد: کشورهای عربی همچنين درک می کنند که ايالات متحده آمريکا نهايتا می تواند نيروهای خود را از عراق خارج کند و آنها را با يک دولت شيعه صاحب اختيار و ايران شيعی همسايه رها کند. با اين حال کشورهای عربی موفق نشده اند برای برخورد با ايران و ياران عرب شيعی آن با يکديگر به يک توافق جمعی برسند.


در عين حال تلاش کشورهايی نظير قطر و امارات متحده عربی برای ايجاد رابطه ای متوازن با ايران و آمريکا شرايط را برای کشورهای عربی دشوارتر کرده است.


عمان با توجه به مجاورت با دهانه خليج فارس و اين واقعيت که يک کشور سنی نشين نيست، به هيچگونه نفوذ سياسی منطقه ای که بخواهد وضعيت خوب اقتصادی آن را به مخاطره بيندازد علاقه نشان نمی دهد.


رقيب اصلی ايران در منطقه، عربستان سعودی نيز خط مشی بسيارعمل گرايانه ای را به پيش گرفته است.


بنا بر اين کويت و بحرين تنها کشورهای شورای همکاری کشورهای خليج فارس هستند که برخورد افراطی تری نسبت به ايران از خود نشان می دهند و اين مسائل باعث شده است که کشورهای عربی احساس کنند بهتر است با ايران همکاری کنند تا آن را به حال خود رها کنند.


استرتفور کامنتری می افزايد که از نقطه نظر ايران، با اينکه دعوت به اجلاس شورای همکاری کشورهای خليج فارس برای آن کشور موفقيت چشمگيری به حساب می آيد، اما نوع روابط به مراتب دوردست تر از آن چيزی است که ايران آرزوی آن را دارد.


فعلا ايران می خواهد از موقعيت استفاده کرده، پای خود را به اين اجلاس باز کند، تا ببيند روابط به کجا خواهد کشيد.


اين مسئله همچنين به ايران امکان آن را می دهد تا بتواند با احتمال بروز هرگونه اقدام خشونت آميز آمريکا عليه جمهوری اسلامی، به گونه ای مقابله کند.


حال اينکه چه نتيجه ای از اين اجلاس بدست آيد، و ايران تا چه اندازه برای نفوذ در منطقه از خود «حادثه جويی» نشان دهد، به کشمکش های داخلی ميان محافظه کاران عملگرا و محافظه کاران محتاط و افراط گرای ايران بستگی خواهد داشت.