پس از آنكه منوچهر متكى اعلام كرد تهران موافق برگزارى گفت و گوهاى ايران با ۱+۵ در تركيه است، خبرگزارى آناتولى به نقل از يك منبع ديپلماتيك از آمادگى آنكارا براى ميزبانى اين گفت و گوها خبر داد.
راديو فردا در گفت و گو با دكتر هوشنگ حسن يارى، استاد مطالعات استراتژيك كالج سلطنتى دفاعى كانادا، نخست از وى پرسيده است كه با توجه به تجربيات گذشته ، آيا اين دوره از گفت و گوها تفاوتى با دوره هاى قبلى خواهد داشت؟
هوشنگ حسن يارى: جواب اين سوال بستگى دارد به اينكه ايران به چه شكلى با اين مسئله برخورد كند؟ حرف هاى متناقضى از ايران به گوش مى رسد كه اساسا نيازى به اين گفت و گوها هست يا خير؟ و يا اين كه ايران خود قادر به ادامه غنى سازى تا ۲۰ درصد هست.
با اين اوصاف از سوى ديگر برخى در ايران بر اين باورند كه هم اكنون ايران به مرحله اى رسيده است كه مى تواند وارد دور مذاكرات شده و از اين مذاكرات نتيجه مثبت ترى بگيرد.
بنابر اين بايد ديد كه اساسا در اين مورد اجماعى هم به وجود آمده است يا خير؟ و اين اجماع به كدام طرف متمايل است؟ به مذاكره براى حصول نتيجه يا به مذاكره صرفا براى استفاده از زمان؟ و در نتيجه تكرار تجربيات گذشته يعنى انجام مذاكره بدون اينكه به مسئله اساسى و موضوع مورد نظر كشورهاى ۱+۵ هم پرداخته شده ويا در پى حل اين موضوع باشد.
هم اكنون ايران آمادگى خود را براى مذاكرات اعلام كرده است. در نتيجه نشان مى دهد كه رهبران ايران به آن اجماعى كه شما از آن صحبت مى كنيد رسيده اند. سوال من دقيقا اين است كه به نظر شما اصولا در رفتار ايران فاكتورى مبنى بر اينكه اين دور از گفت و گو با دوره هاى ديگر تفاوتى دارد، وجود دارد؟
ببينيد. وقتى بنده حرف از اجماع مى زنم به اين معنا نيست كه ايران اجبارا روى ميز مذاكره بنشيند. بلكه اين است كه ايران واقعا خواهان چه نتيجه اى از اين مذاكرات است؟ يعنى اينكه آيا واقعا به دنبال اين است كه مسئله اصلى مورد نظر گروه ۱+۵ را كه توقف غنى سازى است مورد بحث و بررسى و مذاكره قرار دهد؟ يا اينكه از شركت در اين مذاكرات به دنبال خريد زمان و استفاده هر چه بيشتر از وقت است ، بدون اينكه هيچ گونه تحولى در موضع خود در مورد مسئله اصلى هسته اى اش، يعنى ادامه يا توقف غنى سازى اورانيوم انجام بدهد؟
به اعتقاد شما دوره هاى قبلى گفت و گوهاى ميان ايران و كشورهاى ۱+۵ ، يك نوع خريدن زمان توسط ايران بوده است؟
اگر نگاه كنيد از سال ۲۰۰۳ ميلادى به اين طرف- يعنى از حدود هفت سال پيش تا كنون – كه ايران به طور جدى وارد مذاكره با كشورهاى انگلستان، فرانسه و آلمان شد، در آن زمان ضمن اينكه ايران پذيرفت تا با اين كشورها مذاكره كند و حتى پروتكل الحاقى را هم دولت ايران – البته نه مجلس ايران- پذيرفت، ولى به موازات چنين مذاكراتى و چنين پذيرش هایی ، برنامه هسته اى ايران ادامه پيدا كرد.
نتيجه اين شد كه ايران توانست به غنى سازى اورانيوم دست پيدا كند. درجه خلوص اورانيوم را بالا ببرد. در نتيجه توانست كشورهاى گروه ۱+۵ را در برابر عمل انجام شده قرار دهد.
اين چيزى بوده كه در گذشته از ايران ديده شده است. در نتيجه آنچه كه ايران حاضر است در موردش به مذاكره بنشيند دقيقا آن چيزى نيست كه غربى ها و كشورهاى ۱+۵ به دنبال آن هستند.
پس دقيقا مى شود گفت كه يك جور تفاوت الويت ها در اين گفت و گوها وجود دارد؟
تفاوت الويت ها و به خصوص اختلاف در نوع بينش و در نوع نگاه به كل برنامه هسته اى ايران. گروه ۱+۵ به دنبال عملياتى كردن كردن قطعنامه هاى شوراى امنیت سازمان ملل هستند. در حالى كه ايران بارها اين قطعنامه ها را كاغذ پاره اعلام كرده است و به دنبال اين است كه صرفا به اورانيومى دست پيدا كند كه از غلظت بيشترى برخوردار باشد.
بنابراين با اين دو ديدگاه كاملا متفاوت مى شود گفت دو راه كاملا متضاد را در پيش گرفته اند.
اگر طرفين نتوانند مواضع خود را به هم نزديك كنند در نتيجه مى توان انتظار داشت كه اين مذاكره هم همچون مذاكرات قبلى به شكست منجر شود و يا اينكه در نهايت يكى از طرفين يا ايران و يا گروه ۱+۵ از مواضع خود كوتاه بيايد.
راديو فردا در گفت و گو با دكتر هوشنگ حسن يارى، استاد مطالعات استراتژيك كالج سلطنتى دفاعى كانادا، نخست از وى پرسيده است كه با توجه به تجربيات گذشته ، آيا اين دوره از گفت و گوها تفاوتى با دوره هاى قبلى خواهد داشت؟
هوشنگ حسن يارى: جواب اين سوال بستگى دارد به اينكه ايران به چه شكلى با اين مسئله برخورد كند؟ حرف هاى متناقضى از ايران به گوش مى رسد كه اساسا نيازى به اين گفت و گوها هست يا خير؟ و يا اين كه ايران خود قادر به ادامه غنى سازى تا ۲۰ درصد هست.
با اين اوصاف از سوى ديگر برخى در ايران بر اين باورند كه هم اكنون ايران به مرحله اى رسيده است كه مى تواند وارد دور مذاكرات شده و از اين مذاكرات نتيجه مثبت ترى بگيرد.
بنابر اين بايد ديد كه اساسا در اين مورد اجماعى هم به وجود آمده است يا خير؟ و اين اجماع به كدام طرف متمايل است؟ به مذاكره براى حصول نتيجه يا به مذاكره صرفا براى استفاده از زمان؟ و در نتيجه تكرار تجربيات گذشته يعنى انجام مذاكره بدون اينكه به مسئله اساسى و موضوع مورد نظر كشورهاى ۱+۵ هم پرداخته شده ويا در پى حل اين موضوع باشد.
هم اكنون ايران آمادگى خود را براى مذاكرات اعلام كرده است. در نتيجه نشان مى دهد كه رهبران ايران به آن اجماعى كه شما از آن صحبت مى كنيد رسيده اند. سوال من دقيقا اين است كه به نظر شما اصولا در رفتار ايران فاكتورى مبنى بر اينكه اين دور از گفت و گو با دوره هاى ديگر تفاوتى دارد، وجود دارد؟
اگر طرفين نتوانند مواضع خود را به هم نزديك كنند در نتيجه مى توان انتظار داشت كه اين مذاكره هم همچون مذاكرات قبلى به شكست منجر شود و يا اينكه در نهايت يكى از طرفين يا ايران و يا گروه ۱+۵ از مواضع خود كوتاه بيايد.
هوشنگ حسن یاری
به اعتقاد شما دوره هاى قبلى گفت و گوهاى ميان ايران و كشورهاى ۱+۵ ، يك نوع خريدن زمان توسط ايران بوده است؟
اگر نگاه كنيد از سال ۲۰۰۳ ميلادى به اين طرف- يعنى از حدود هفت سال پيش تا كنون – كه ايران به طور جدى وارد مذاكره با كشورهاى انگلستان، فرانسه و آلمان شد، در آن زمان ضمن اينكه ايران پذيرفت تا با اين كشورها مذاكره كند و حتى پروتكل الحاقى را هم دولت ايران – البته نه مجلس ايران- پذيرفت، ولى به موازات چنين مذاكراتى و چنين پذيرش هایی ، برنامه هسته اى ايران ادامه پيدا كرد.
نتيجه اين شد كه ايران توانست به غنى سازى اورانيوم دست پيدا كند. درجه خلوص اورانيوم را بالا ببرد. در نتيجه توانست كشورهاى گروه ۱+۵ را در برابر عمل انجام شده قرار دهد.
اين چيزى بوده كه در گذشته از ايران ديده شده است. در نتيجه آنچه كه ايران حاضر است در موردش به مذاكره بنشيند دقيقا آن چيزى نيست كه غربى ها و كشورهاى ۱+۵ به دنبال آن هستند.
پس دقيقا مى شود گفت كه يك جور تفاوت الويت ها در اين گفت و گوها وجود دارد؟
تفاوت الويت ها و به خصوص اختلاف در نوع بينش و در نوع نگاه به كل برنامه هسته اى ايران. گروه ۱+۵ به دنبال عملياتى كردن كردن قطعنامه هاى شوراى امنیت سازمان ملل هستند. در حالى كه ايران بارها اين قطعنامه ها را كاغذ پاره اعلام كرده است و به دنبال اين است كه صرفا به اورانيومى دست پيدا كند كه از غلظت بيشترى برخوردار باشد.
بنابراين با اين دو ديدگاه كاملا متفاوت مى شود گفت دو راه كاملا متضاد را در پيش گرفته اند.
اگر طرفين نتوانند مواضع خود را به هم نزديك كنند در نتيجه مى توان انتظار داشت كه اين مذاكره هم همچون مذاكرات قبلى به شكست منجر شود و يا اينكه در نهايت يكى از طرفين يا ايران و يا گروه ۱+۵ از مواضع خود كوتاه بيايد.