دهه ها پس از مرگ فرانتس كافكا، يكى از پرآوازه ترين رمان نويسان قرن بيستم، در جريان يك دعواى حقوقى جدى ، شمارى از دست نوشته هاى جديد كه تا كنون كمتر كسى از وجود آنها آگاه بود، همراه با دستنوشته يكى از داستان هاى كوتاه و پيشتر شناخته شده او بدست آمد.
اين دعواى حقوقى ميان وارثان اسرائيلى افرادى نزديك به كافكا، آرشيو اسناد ملى يهوديان اسرائيل و آرشيو ادبى آلمان به اوج خود رسيده است و دادگاه هاى اسرائيل و زوريخ سوئيس و بانك هاى تل آويو و زوريخ در آن دخيل هستند.
بر اثر اين دعواى حقوقى چند ساله، اين هفته از چهار گنجينه پر ارزش آثار كافكا كه دهه ها قفل مانده بود، در دادگاهى در زوريخ سوئيس، مهر و موم برداشته شد و آثارى كه ارزيابى مى شود، بسيار پر ارزش باشد، به دست آمد.
چند روز پيش از آن نيز در مراسمى مشابه در صندوقخانه هاى امانت بانكى در تل آويو در مركز اسرائيل، چند گنجينه ديگر با حضور نمايندگان طرف هاى سه گانه دعوا گشوده شد.
نمايندگان ميراث داران كافكا در تل آويو مى گويند كه همچنان در انتظار گشوده شدن شمارى ديگر از صندوق هاى مهر و موم شده كافكا هستند كه ممكن است آنها نيز آثار ادبى ارزشمندى از اين نويسنده تاثيرگذار يهودى را به جهانيان ارائه كند.
گزینه های دادگاه
دادگاه سه گزينه براى تصميم گيرى دارد: آيا وراث شخصى آثار كافكا بايد آن را همچنان در صندوقخانه هاى شخصى خود نگاهدارى كنند يا اينكه آثار به كتابخانه ملى اسناد آرشيوى آلمان كه خواهان خريدارى اين دستنوشته هاست، فروخته و يا تحويل شود يا اينكه طبق درخواست كتابخانه ملى آثار يهوديان اسرائيل، بايد اين آثار در كتابخانه ملى اورشليم حفظ شود.
آرشيو دولتى اسرائيل از جمله استناد مى كند كه اين آثار مانند آثار آلبرت اينشتين، دانشمند مشهور يهودى و كاشف فرضيه نسبيت (اساس بمب اتم)، بايد در اسرائيل بماند زيرا بخشى از تاريخ قوم يهود است.
داستان كوتاهى كه دستنوشته آن در روزهاى اخير با خط فرانتس كافكا مشاهده شد، پيشتر به رويت كارشناسان آثار كافكا نرسيده بود و آنها از بقاى اين دستنوشته آگاهى نداشتند.
آثار فرانتس كافكا از سال ۱۹۳۹ هنگامى كه آلمان نازى زندگى يهوديان را مورد تعرض قرار مى داد، توسط نزديك ترين دوست و حامى ادبى كافكا، ماكس برود، به تل آويو انتقال يافته بود تا نابود نشود و بسيارى از همين توسط ماكس برود منتشر شد.
ماكس برود در تل آويو يك زن منشى به نام استرهوف (كه به عبرى خود را هوپا مى ناميد) داشت كه اسناد و دستنوشته هاى كافكا را تنظيم مى كرد و با تحريرآن با دستگاه ماشين نويسى به ماكس برود در خواندن آثار كافكا و سپس انتشار اين آثار كمك مى كرد.
ماكس برود، هنگامى كه نبرد سال ۱۹۵۶ ميان اسرائيل با مصر رخ داد، برخى از اين آثار را به بانك سوئيس منتقل كرد كه اين اقدام او موجب حفظ سه اثر مهم كافكا: «قصر»، «محاكمه» و «آمريكا» شد.
در همين حال، از پس از مرگ ماكس برود در سال ۱۹۶۸، خانم استرهوف بخشى از آثار و دستنوشته هاى كافكا را از صندوق هایی كه در اختيارش بود، بيرون كشيده و آنها را در حراجى هاى مهم دنيا فروخته يا با بهایی كه هنوز ابعاد آن روشن نشده، با كلكسيونرهاى بين المللى يا كتابخانه ها و موزه هاى دنيا معامله كرده بود.
هنگامى كه خانم هوف سه سال پيش در همان خانه در تل آويو درگذشت، دو دختر او از جمله «خاوا هوف» و روتى هوف- وايسلر گنجينه هاى ادبى باقى مانده را به عنوان امانت در صندوق خانه بانكى در تل آويو به امانت گذاشتند و خود را وارث چند صندوق به امانت گذاشته از سال ۱۹۵۶ در بانك زوريخى دانستند.
از سه سال پيش، بحثى دامنه دار بويژه از سوى روزنامه اسرائيلى «هاآرتص» عليه اين دو زن در گرفت كه اين آثار، ميراث شخصى نيست و چون متعلق به يك نويسنده مهم يهودى است، بايد در رديف آثار اسناد تاريخى و ادبى كتابخانه ملى اورشليم قرار گيرد.
اما آرشيو ادبى آلمان نيز بار ديگر با ورود به اين نزاع، خواهان تحويل گرفتن اين صندوق هاى پرارزش ادبى شد. براثر اين اختلاف، پرونده هایی در دادگاه تل آويو به جريان افتاده است.
درگیری شخصی میراث داران با بانک
خانم خاوا هوف اين هفته شخصا در بانك زوريخى براى گشودن صندوق هاى كافكا حضور يافت اما به او اجازه داده نشد كه وارد تالار امانت خانه بانك يا محل جلسه مديران بانك در اين باره شود، كه اين ممانعت، خانم هوف را خشمگين كرد و موجب درگيرى لفظى او با مسوولان بانك شد.
همين رفتار با او هفته گذشته در بانكى در تل آويو نيز تكرارشد كه واكنش هوف همان بيان خشم بود بدون آنكه بتواند شخصا دوباره به صندوق ها دسترسى داشته باشد. در همين حال، شمارى از صندوق هاى بانك تل آويو هنوز گشوده نشده است و بايد اين امر زير نظر وكلا و نمايندگان طرف هاى دعوا صورت گيرد.
دفتر حقوقى حقوقدانان اسرائيلى به نام هاى «شموليك كاسوتو» و «عودد كهن» كه تيمى از وكلاى خود را براى حضور در بانك زوريخ اعزام كرده بود، خواهان آن شده كه فعلا جزئيات به دست آمده در بخشى از گنجينه هاى گشوده شده اعلام نگردد.
اين دفتر حقوقى مدافع «منافع» خانواده هوف است و مى پرسد كه اگر اين اسناد متعلق به كشور اسرائيل است چرا اسرائيل تا كنون به خود زحمت نداده حتى نام يك خيابان را كافكا بگذارد.
سخنگوى اين تيم وكلاى اسرائيلى، كه وكيلى به نام دان نوبهارى (ايرانى تبار) است، «استدلال» كرد كه اعلام جزئيات اين گنجينه ها روند دادرسى قضایی را مختل خواهد كرد، هر چند كه منابعى در سوئيس به برخى از جزئيات دستنوشته هاى كافكا در گنجينه هایی كه اين هفته در زوريخ گشوده شد، اشاراتى كرده اند.
از سوى ديگر، مئيرهلر، وكيل آرشيو دولتى اسرائيل اسنادى ارائه كرده كه مى گويد اسناد متعلق به ماكس برود است و او وصيت كرده بود كه اسناد در اسرائيل باقى بماند.
روزنامه اسرائيلى «هاآرتص» از سه سال پيش در ارائه شکواییه ها عليه دختران هوف به دادگاه تل آويو نقش اصلى و فعالى را ايفا كرده است.
روزنامه «هاآرتص» تاكيد دارد كه اين ميراث بزرگ ادبى بايد از دست اين خانواده «حريص» درآيد. دختران هوف فعلا در اسرائيل زندگى نمى كنند اما مى گويند بازگشایی صندوق ها «حق» آنها را براى فروش بقيه آثار«مخدوش» كرده است.
ارزيابى مى شود كه از مجموعه هاى صندوق هاى به امانت گذاشته شده در بانك تل آويو و بانك زوريخ، هزاران برگ دستنوشته و برخى آثار ديگر زندگى كافكا به دست آيد.
ماجراى دعواى حقوقى در خصوصو دست نوشته هاى پنهان كافكا، بازتابی گسترده در سراسر جهان داشته است و حتى روزنامه «تهران تايمز» نيز در روزهاى اخير به آن توجه زيادى كرد.
زندگی کافکا
فرانتس كافكا در سال ۱۸۸۳ در پراگ، با مليت «بوهمى» (در زمانى كه پراگ زير سلطه حكومت اتريش- مجار بود) زاده شد. او در سن چهل سالگى در سال ۱۹۲۴ ميلادى بر اثر بيمارى سل و ناراحتى هاى مزمن ريوى در «كيرلينگ» اتريش گذشت و مزارش در گورستان ژيژكف پراگ است.
اين نويسنده آلمانى زبان توصيه كرده بود كه آثارش نابود شوند اما اكثر اين آثار پس از مرگ او منتشر شد و هنوز نوشته هاى او از تاثير گذارترين آثار ادبى قرن بيستم محسوب مى شوند.
اكثر آثار كافكا به زبان آلمانى است كه زبان اول او بود هر چند كه زبان چك را هم مى دانست و با فرانسه نيز آشنایی داشت. عبرى را نيز تا حدى آموخته بود و تلمود را به عبرى مطالعه مى كرد و ييديش (زبان يهوديان اروپایی را كه آميخته اى از آلمانى و عبرى است) مى دانست و نمايشنامه هایی به ييديش از او در دست است.
آثار كافكا در مكاتب مدرنيسم، رئاليسم جادویی و اگزيستانسياليسم نقادى شده است و برخى نيز معتقد به روحيه آنارشى گرى در شخصيت كافكا بودند. اما برخى ها نيز ناز و كرشمه طنز در آثار او را برجسته مى بينند.
بسيارى از نويسندگان و هنرمندان بارز معاصر ملهم از آثار كافكا بودند كه برخى از آنها خود اسطوره اند: از گابريل گارسيا ماركز گرفته تا فدريكو فلينى و حتى سلمان رشدى.
ماكس برود، دوست يهودى نزديك تمام عمر كوتاه كافكا او را در هر شرایطى تا دم مرگ همراهى كرده بود. كافكاى زود رنج و منزوى هميشه از زندگى پر ملالش در پراگ، جایی كه كارمندى مى كرد، دائم براى ماكس شكوه مى كرد كه چرا بايد براى درآمدى مختصر به كارى بپردازد كه به آن علاقه اى ندارد.
ماكس پيوسته او را به كارهاى ادبى و نمايشنامه نويسى تشويق مى كرد.
كافكا از هنگامى كه به برلين رفته بود و عاشق دوريا ديامانت يك دختر يهودى بود، توسط دوريا به تلمود (عرفان يهود) و مكتب يهودى «حسيديم» كه شادمانى در زندگى را مى ستايد و زندگى را بر هر چيزى برتر مى داند، علاقمند شد در حالى كه انزوا و رنج شخصى اش ادامه يافت.
كافكا يهودى بودن خود را پنهان نمى كرد اما در داستان هايش تمركزى بر شخصيت هاى يهودى نداشت اما در هر حال به سرزمين اسرائيل كه دوستان يهودى جوانش در اروپا و در تل آويو اوائل قرن بيستم براى به استقلال رسيدن دولت اسرائيل در آن تلاش مى كردند، علاقمند بود.
دوريا محبوب يهودى اش نوشته بود كه كافكا مى خواست براى هميشه در اسرائيل زندگى كند.
صادق هدايت يكى از نخستين مترجمان آثار كافكا براى فارسى زبانان بود. «مسخ» كافكا را هدايت به فارسى زبانان شناساند. هدايت مترجم چهار اثر ادبى ديگر كافكا نيز بود.
با گذشت بيش از ۷۰ سال از درگذشت كافكا هنوز فارسى زبانان بسيارى بر اين باورند كه مترجم فارسى زبان پر قدرتى در ايران و خارج نتوانسته آثار مهم كافكا را روان و شيوا به فارسى در دسترس علاقمندان بگذارد و لذت اين آثار براى كسانى محفوظ است كه نوشته هايش را به زبان هاى ديگر از جمله آلمانى و عبرى مى خوانند.
اين دعواى حقوقى ميان وارثان اسرائيلى افرادى نزديك به كافكا، آرشيو اسناد ملى يهوديان اسرائيل و آرشيو ادبى آلمان به اوج خود رسيده است و دادگاه هاى اسرائيل و زوريخ سوئيس و بانك هاى تل آويو و زوريخ در آن دخيل هستند.
بر اثر اين دعواى حقوقى چند ساله، اين هفته از چهار گنجينه پر ارزش آثار كافكا كه دهه ها قفل مانده بود، در دادگاهى در زوريخ سوئيس، مهر و موم برداشته شد و آثارى كه ارزيابى مى شود، بسيار پر ارزش باشد، به دست آمد.
چند روز پيش از آن نيز در مراسمى مشابه در صندوقخانه هاى امانت بانكى در تل آويو در مركز اسرائيل، چند گنجينه ديگر با حضور نمايندگان طرف هاى سه گانه دعوا گشوده شد.
نمايندگان ميراث داران كافكا در تل آويو مى گويند كه همچنان در انتظار گشوده شدن شمارى ديگر از صندوق هاى مهر و موم شده كافكا هستند كه ممكن است آنها نيز آثار ادبى ارزشمندى از اين نويسنده تاثيرگذار يهودى را به جهانيان ارائه كند.
كافكاى زود رنج و منزوى هميشه از زندگى پر ملالش در پراگ، جایی كه كارمندى مى كرد، دائم براى ماكس شكوه مى كرد كه چرا بايد براى درآمدى مختصر به كارى بپردازد كه به آن علاقه اى ندارد.
وكلاى مدافع اسرائيلى ميراث داران كافكا گفته اند كه پس از گشودن صندوق هاى بعدى و تنظيم فهرست آثار تاكنون پنهان مانده كافكا، درخواست هاى نهایی خود را به دادگاه ذيربط در تل آويو ارائه خواهند داد و دادگاه بايد تعيين كنند كه چه كسى وارث اصلى آثار دست نوشته كافكا به حساب آيد.گزینه های دادگاه
دادگاه سه گزينه براى تصميم گيرى دارد: آيا وراث شخصى آثار كافكا بايد آن را همچنان در صندوقخانه هاى شخصى خود نگاهدارى كنند يا اينكه آثار به كتابخانه ملى اسناد آرشيوى آلمان كه خواهان خريدارى اين دستنوشته هاست، فروخته و يا تحويل شود يا اينكه طبق درخواست كتابخانه ملى آثار يهوديان اسرائيل، بايد اين آثار در كتابخانه ملى اورشليم حفظ شود.
آرشيو دولتى اسرائيل از جمله استناد مى كند كه اين آثار مانند آثار آلبرت اينشتين، دانشمند مشهور يهودى و كاشف فرضيه نسبيت (اساس بمب اتم)، بايد در اسرائيل بماند زيرا بخشى از تاريخ قوم يهود است.
داستان كوتاهى كه دستنوشته آن در روزهاى اخير با خط فرانتس كافكا مشاهده شد، پيشتر به رويت كارشناسان آثار كافكا نرسيده بود و آنها از بقاى اين دستنوشته آگاهى نداشتند.
آثار فرانتس كافكا از سال ۱۹۳۹ هنگامى كه آلمان نازى زندگى يهوديان را مورد تعرض قرار مى داد، توسط نزديك ترين دوست و حامى ادبى كافكا، ماكس برود، به تل آويو انتقال يافته بود تا نابود نشود و بسيارى از همين توسط ماكس برود منتشر شد.
ماكس برود در تل آويو يك زن منشى به نام استرهوف (كه به عبرى خود را هوپا مى ناميد) داشت كه اسناد و دستنوشته هاى كافكا را تنظيم مى كرد و با تحريرآن با دستگاه ماشين نويسى به ماكس برود در خواندن آثار كافكا و سپس انتشار اين آثار كمك مى كرد.
ماكس برود، هنگامى كه نبرد سال ۱۹۵۶ ميان اسرائيل با مصر رخ داد، برخى از اين آثار را به بانك سوئيس منتقل كرد كه اين اقدام او موجب حفظ سه اثر مهم كافكا: «قصر»، «محاكمه» و «آمريكا» شد.
در همين حال، از پس از مرگ ماكس برود در سال ۱۹۶۸، خانم استرهوف بخشى از آثار و دستنوشته هاى كافكا را از صندوق هایی كه در اختيارش بود، بيرون كشيده و آنها را در حراجى هاى مهم دنيا فروخته يا با بهایی كه هنوز ابعاد آن روشن نشده، با كلكسيونرهاى بين المللى يا كتابخانه ها و موزه هاى دنيا معامله كرده بود.
هنگامى كه خانم هوف سه سال پيش در همان خانه در تل آويو درگذشت، دو دختر او از جمله «خاوا هوف» و روتى هوف- وايسلر گنجينه هاى ادبى باقى مانده را به عنوان امانت در صندوق خانه بانكى در تل آويو به امانت گذاشتند و خود را وارث چند صندوق به امانت گذاشته از سال ۱۹۵۶ در بانك زوريخى دانستند.
از سه سال پيش، بحثى دامنه دار بويژه از سوى روزنامه اسرائيلى «هاآرتص» عليه اين دو زن در گرفت كه اين آثار، ميراث شخصى نيست و چون متعلق به يك نويسنده مهم يهودى است، بايد در رديف آثار اسناد تاريخى و ادبى كتابخانه ملى اورشليم قرار گيرد.
اما آرشيو ادبى آلمان نيز بار ديگر با ورود به اين نزاع، خواهان تحويل گرفتن اين صندوق هاى پرارزش ادبى شد. براثر اين اختلاف، پرونده هایی در دادگاه تل آويو به جريان افتاده است.
درگیری شخصی میراث داران با بانک
خانم خاوا هوف اين هفته شخصا در بانك زوريخى براى گشودن صندوق هاى كافكا حضور يافت اما به او اجازه داده نشد كه وارد تالار امانت خانه بانك يا محل جلسه مديران بانك در اين باره شود، كه اين ممانعت، خانم هوف را خشمگين كرد و موجب درگيرى لفظى او با مسوولان بانك شد.
همين رفتار با او هفته گذشته در بانكى در تل آويو نيز تكرارشد كه واكنش هوف همان بيان خشم بود بدون آنكه بتواند شخصا دوباره به صندوق ها دسترسى داشته باشد. در همين حال، شمارى از صندوق هاى بانك تل آويو هنوز گشوده نشده است و بايد اين امر زير نظر وكلا و نمايندگان طرف هاى دعوا صورت گيرد.
دفتر حقوقى حقوقدانان اسرائيلى به نام هاى «شموليك كاسوتو» و «عودد كهن» كه تيمى از وكلاى خود را براى حضور در بانك زوريخ اعزام كرده بود، خواهان آن شده كه فعلا جزئيات به دست آمده در بخشى از گنجينه هاى گشوده شده اعلام نگردد.
اين دفتر حقوقى مدافع «منافع» خانواده هوف است و مى پرسد كه اگر اين اسناد متعلق به كشور اسرائيل است چرا اسرائيل تا كنون به خود زحمت نداده حتى نام يك خيابان را كافكا بگذارد.
سخنگوى اين تيم وكلاى اسرائيلى، كه وكيلى به نام دان نوبهارى (ايرانى تبار) است، «استدلال» كرد كه اعلام جزئيات اين گنجينه ها روند دادرسى قضایی را مختل خواهد كرد، هر چند كه منابعى در سوئيس به برخى از جزئيات دستنوشته هاى كافكا در گنجينه هایی كه اين هفته در زوريخ گشوده شد، اشاراتى كرده اند.
از سوى ديگر، مئيرهلر، وكيل آرشيو دولتى اسرائيل اسنادى ارائه كرده كه مى گويد اسناد متعلق به ماكس برود است و او وصيت كرده بود كه اسناد در اسرائيل باقى بماند.
روزنامه اسرائيلى «هاآرتص» از سه سال پيش در ارائه شکواییه ها عليه دختران هوف به دادگاه تل آويو نقش اصلى و فعالى را ايفا كرده است.
روزنامه «هاآرتص» تاكيد دارد كه اين ميراث بزرگ ادبى بايد از دست اين خانواده «حريص» درآيد. دختران هوف فعلا در اسرائيل زندگى نمى كنند اما مى گويند بازگشایی صندوق ها «حق» آنها را براى فروش بقيه آثار«مخدوش» كرده است.
ارزيابى مى شود كه از مجموعه هاى صندوق هاى به امانت گذاشته شده در بانك تل آويو و بانك زوريخ، هزاران برگ دستنوشته و برخى آثار ديگر زندگى كافكا به دست آيد.
ماجراى دعواى حقوقى در خصوصو دست نوشته هاى پنهان كافكا، بازتابی گسترده در سراسر جهان داشته است و حتى روزنامه «تهران تايمز» نيز در روزهاى اخير به آن توجه زيادى كرد.
زندگی کافکا
فرانتس كافكا در سال ۱۸۸۳ در پراگ، با مليت «بوهمى» (در زمانى كه پراگ زير سلطه حكومت اتريش- مجار بود) زاده شد. او در سن چهل سالگى در سال ۱۹۲۴ ميلادى بر اثر بيمارى سل و ناراحتى هاى مزمن ريوى در «كيرلينگ» اتريش گذشت و مزارش در گورستان ژيژكف پراگ است.
اين نويسنده آلمانى زبان توصيه كرده بود كه آثارش نابود شوند اما اكثر اين آثار پس از مرگ او منتشر شد و هنوز نوشته هاى او از تاثير گذارترين آثار ادبى قرن بيستم محسوب مى شوند.
اكثر آثار كافكا به زبان آلمانى است كه زبان اول او بود هر چند كه زبان چك را هم مى دانست و با فرانسه نيز آشنایی داشت. عبرى را نيز تا حدى آموخته بود و تلمود را به عبرى مطالعه مى كرد و ييديش (زبان يهوديان اروپایی را كه آميخته اى از آلمانى و عبرى است) مى دانست و نمايشنامه هایی به ييديش از او در دست است.
آثار كافكا در مكاتب مدرنيسم، رئاليسم جادویی و اگزيستانسياليسم نقادى شده است و برخى نيز معتقد به روحيه آنارشى گرى در شخصيت كافكا بودند. اما برخى ها نيز ناز و كرشمه طنز در آثار او را برجسته مى بينند.
بسيارى از نويسندگان و هنرمندان بارز معاصر ملهم از آثار كافكا بودند كه برخى از آنها خود اسطوره اند: از گابريل گارسيا ماركز گرفته تا فدريكو فلينى و حتى سلمان رشدى.
ماكس برود، دوست يهودى نزديك تمام عمر كوتاه كافكا او را در هر شرایطى تا دم مرگ همراهى كرده بود. كافكاى زود رنج و منزوى هميشه از زندگى پر ملالش در پراگ، جایی كه كارمندى مى كرد، دائم براى ماكس شكوه مى كرد كه چرا بايد براى درآمدى مختصر به كارى بپردازد كه به آن علاقه اى ندارد.
ماكس پيوسته او را به كارهاى ادبى و نمايشنامه نويسى تشويق مى كرد.
كافكا از هنگامى كه به برلين رفته بود و عاشق دوريا ديامانت يك دختر يهودى بود، توسط دوريا به تلمود (عرفان يهود) و مكتب يهودى «حسيديم» كه شادمانى در زندگى را مى ستايد و زندگى را بر هر چيزى برتر مى داند، علاقمند شد در حالى كه انزوا و رنج شخصى اش ادامه يافت.
كافكا يهودى بودن خود را پنهان نمى كرد اما در داستان هايش تمركزى بر شخصيت هاى يهودى نداشت اما در هر حال به سرزمين اسرائيل كه دوستان يهودى جوانش در اروپا و در تل آويو اوائل قرن بيستم براى به استقلال رسيدن دولت اسرائيل در آن تلاش مى كردند، علاقمند بود.
دوريا محبوب يهودى اش نوشته بود كه كافكا مى خواست براى هميشه در اسرائيل زندگى كند.
صادق هدايت يكى از نخستين مترجمان آثار كافكا براى فارسى زبانان بود. «مسخ» كافكا را هدايت به فارسى زبانان شناساند. هدايت مترجم چهار اثر ادبى ديگر كافكا نيز بود.
با گذشت بيش از ۷۰ سال از درگذشت كافكا هنوز فارسى زبانان بسيارى بر اين باورند كه مترجم فارسى زبان پر قدرتى در ايران و خارج نتوانسته آثار مهم كافكا را روان و شيوا به فارسى در دسترس علاقمندان بگذارد و لذت اين آثار براى كسانى محفوظ است كه نوشته هايش را به زبان هاى ديگر از جمله آلمانى و عبرى مى خوانند.