دمکرات ها که هفته گذشته کنوانسیون خود را برای تایید نامزدی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر آینده برگزار کردند، در روزهای اخیر به دفاع از عملکرد دولت فعلی آمریکا در عرصه سیاست خارجی و پاسخ به اتهام های جمهوریخواهان پرداختند.
جمهوریخواهان سیاست خارجی دولت اوباما را «ضعیف و پراکنده» توصیف کرده و گفته اند که در صورت روی کار آمدن میت رامنی، آمریکا بار دیگر جایگاه و موقعیت برجسته پیشین خود را پیدا خواهد کرد.
مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه آمریکا در دولت دمکرات بیل کلینتون، در گفت و گو با صدای آمریکا به دفاع از سیاست خارجی اوباما پرداخته و دیدگاه های خود را درباره عملکرد دولت فعلی این کشور بیان می کند. متن این مصاحبه را در زیر می خوانید:
خب الان ما در مرحلهای قرار داريم که دمکراتها گردهمايی سراسری خودشان را داشتند و جمهوريخواهان هم هفته گذشته دور هم جمع شدند. پرسش بزرگ اين است که آيا میشود بين سياست خارجی دو حزب تفاوت هايی را ديد؟
مادلين آلبرايت: من قطعا معتقدم تفاوت بزرگی بين آن دو هست. به نظر من نگاهی که پرزيدنت اوباما به جهان دارد بر اساس واقعيتها و آرمانهاست. او در عين حال میداند که جهان در سايه همکاریهای بين کشورها و همراهیها معنا خواهد داشت. پرزيدنت اوباما توان ايالات متحده آمريکا را خوب تشخيص میدهد اما متوجه اين نکته هم هست که اين توان در فرآيند همکاری با ديگر کشورها است. همکاری در زمينه مسايلی که نياز به همکاری دارد. چون حل اين مسايل دست تنها برای کسی عملی نيست. حالا چه مبارزه با تروريسم باشد، چه گسترش سلاحهای هسته ای، مسايل انرژی و زيست محيطی جهان، شکاف بين دارا و ندار و چه بحران مالی جهانی باشد.
از اين رو به گمان من او نقش همکاری را خوب درک میکند. راستش را بخواهيد در شگفتم از رفتار تندی که جمهوريخواهان از خود نشان دادند. رامنی چيز زيادی درباره سياست خارجی نگفت اما اين که ناگهان گفته شود که ما داريم به سمت وضعيت جنگ سرد با روسيه پيش میرويم، به نظر من کمکی نمیکند. به نظر من همه به قدرت آمريکا با ديده احترام مینگرند. اما آنچه مردم جهان مشتاق ديدار آن هستند همکاری ايالات متحده است.
آيا به نظر شما در دوران زمامداری اوباما تصويری که مردم جهان از آمريکا دارند بهبود يافته با بدتر شده؟
اين را هم باور دارم که اگر مردم چنين اشتياقی نشان میدهند دليلش اين است که تصوير آمريکا در چشم مردم جهان خيلی بهتر از تصويری است که سه سال و نيم پيش داشتند. به نظر من مردم متوجه اشتباهات دولت بوش در پيوند با دو جنگی که هنوز هم ادامه دارد و پيامدهای آن در عراق و افغانستان شدهاند.
به نظر شما در چه شرايطی میتوان عليه کشور ديگری متوسل به نيروی نظامی شد؟
اگر دولت اوباما را نگاه کنيد میبينيد که با دقت مساله استفاده از نيروی نظامی را در ليبی بررسی کرد. عمليات فکر شده ای بود که با همکاری نيروهای ناتو انجام شد. میدانستند که تا کجا میخواهند پيش بروند و چه کاری میخواهند انجام دهند. حالا مساله سوريه در برابر آنهاست. اما سوريه يک کشور متفاوت است با مسايل کاملا متفاوت. برای همين راهحلهای متفاوتی را بررسی میکنند در زمينههای مختلف مانند کمکهای انسانی و غيرنظامی، کمکهای ارتباطاتی و کارهای ديگر در زمينه پناهجويان و آوارگان. بدون اينکه گزينهای را از روی ميز کنار بزنند.
با بيرون رفتن نيروهای آمريکا از افغانستان سياست خارجی ايالات متحده در قبال اين کشور چه تغييراتی خواهد کرد؟
به نظر من چيزی که ما بايد در نظر بگيريم اين است که با نزديک شدن به موعد سر رسيدن دوران حضور ما در افغانستان پرزيدنت اوباما تاريخها و مهلتهايی را مقرر و تاکيد کرده است که دوران حضور نظامی آمريکا در اين کشور به سر رسيده است. ولی اين را هم گفته که ما قصد نداريم صرفا افغانستان را ترک کنيم و پشت سرمان را نگاه نکنيم بلکه فعاليتهای غيرنظامی و اقدامات بنگاههای غيردولتی در زمينههای مختلف با کمک ديگر کشورها همچنان ادامه خواهد داشت. اين البته وضعيت سادهای نيست.
لازم است بگويم که من در زمان جورج بوش از اقدامات او در افغانستان در واکنش به حملات تروريستی يازده سپتامبر پشتيبانی بلاشرط کردم. ولی دولت بوش نگاهش را از هدفهای اصلی در افغانستان برگرفت و بر آن شد که خود را درگير عراق کند. به همين دليل مسايل افغانستان روز به روز بحرانیتر و پيچيدهتر شد. به همين دليل به نظر من وضعيت پيچيده و دشواری است.
من بسيار نگران رويدادهای چند روز گذشته هستم و حملههايی که صورت گرفته. در همين حال روند آموزش و تربيت نيروهای امنيتی افغانستان توسط ايالات متحده در برخی موارد موقتا به حال تعليق درآمده است. همه میدانيم که وضعيت دشواری در پيش رو داريم. اما به باور من جامعه بينالمللی نمیتواند بدون مقدمه از افغانستان بيرون برود بی آنکه به پشت سرش بنگرد.
جمهوریخواهان سیاست خارجی دولت اوباما را «ضعیف و پراکنده» توصیف کرده و گفته اند که در صورت روی کار آمدن میت رامنی، آمریکا بار دیگر جایگاه و موقعیت برجسته پیشین خود را پیدا خواهد کرد.
مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه آمریکا در دولت دمکرات بیل کلینتون، در گفت و گو با صدای آمریکا به دفاع از سیاست خارجی اوباما پرداخته و دیدگاه های خود را درباره عملکرد دولت فعلی این کشور بیان می کند. متن این مصاحبه را در زیر می خوانید:
خب الان ما در مرحلهای قرار داريم که دمکراتها گردهمايی سراسری خودشان را داشتند و جمهوريخواهان هم هفته گذشته دور هم جمع شدند. پرسش بزرگ اين است که آيا میشود بين سياست خارجی دو حزب تفاوت هايی را ديد؟
مادلين آلبرايت: من قطعا معتقدم تفاوت بزرگی بين آن دو هست. به نظر من نگاهی که پرزيدنت اوباما به جهان دارد بر اساس واقعيتها و آرمانهاست. او در عين حال میداند که جهان در سايه همکاریهای بين کشورها و همراهیها معنا خواهد داشت. پرزيدنت اوباما توان ايالات متحده آمريکا را خوب تشخيص میدهد اما متوجه اين نکته هم هست که اين توان در فرآيند همکاری با ديگر کشورها است. همکاری در زمينه مسايلی که نياز به همکاری دارد. چون حل اين مسايل دست تنها برای کسی عملی نيست. حالا چه مبارزه با تروريسم باشد، چه گسترش سلاحهای هسته ای، مسايل انرژی و زيست محيطی جهان، شکاف بين دارا و ندار و چه بحران مالی جهانی باشد.
از اين رو به گمان من او نقش همکاری را خوب درک میکند. راستش را بخواهيد در شگفتم از رفتار تندی که جمهوريخواهان از خود نشان دادند. رامنی چيز زيادی درباره سياست خارجی نگفت اما اين که ناگهان گفته شود که ما داريم به سمت وضعيت جنگ سرد با روسيه پيش میرويم، به نظر من کمکی نمیکند. به نظر من همه به قدرت آمريکا با ديده احترام مینگرند. اما آنچه مردم جهان مشتاق ديدار آن هستند همکاری ايالات متحده است.
آيا به نظر شما در دوران زمامداری اوباما تصويری که مردم جهان از آمريکا دارند بهبود يافته با بدتر شده؟
اين را هم باور دارم که اگر مردم چنين اشتياقی نشان میدهند دليلش اين است که تصوير آمريکا در چشم مردم جهان خيلی بهتر از تصويری است که سه سال و نيم پيش داشتند. به نظر من مردم متوجه اشتباهات دولت بوش در پيوند با دو جنگی که هنوز هم ادامه دارد و پيامدهای آن در عراق و افغانستان شدهاند.
به نظر شما در چه شرايطی میتوان عليه کشور ديگری متوسل به نيروی نظامی شد؟
اگر دولت اوباما را نگاه کنيد میبينيد که با دقت مساله استفاده از نيروی نظامی را در ليبی بررسی کرد. عمليات فکر شده ای بود که با همکاری نيروهای ناتو انجام شد. میدانستند که تا کجا میخواهند پيش بروند و چه کاری میخواهند انجام دهند. حالا مساله سوريه در برابر آنهاست. اما سوريه يک کشور متفاوت است با مسايل کاملا متفاوت. برای همين راهحلهای متفاوتی را بررسی میکنند در زمينههای مختلف مانند کمکهای انسانی و غيرنظامی، کمکهای ارتباطاتی و کارهای ديگر در زمينه پناهجويان و آوارگان. بدون اينکه گزينهای را از روی ميز کنار بزنند.
با بيرون رفتن نيروهای آمريکا از افغانستان سياست خارجی ايالات متحده در قبال اين کشور چه تغييراتی خواهد کرد؟
به نظر من چيزی که ما بايد در نظر بگيريم اين است که با نزديک شدن به موعد سر رسيدن دوران حضور ما در افغانستان پرزيدنت اوباما تاريخها و مهلتهايی را مقرر و تاکيد کرده است که دوران حضور نظامی آمريکا در اين کشور به سر رسيده است. ولی اين را هم گفته که ما قصد نداريم صرفا افغانستان را ترک کنيم و پشت سرمان را نگاه نکنيم بلکه فعاليتهای غيرنظامی و اقدامات بنگاههای غيردولتی در زمينههای مختلف با کمک ديگر کشورها همچنان ادامه خواهد داشت. اين البته وضعيت سادهای نيست.
لازم است بگويم که من در زمان جورج بوش از اقدامات او در افغانستان در واکنش به حملات تروريستی يازده سپتامبر پشتيبانی بلاشرط کردم. ولی دولت بوش نگاهش را از هدفهای اصلی در افغانستان برگرفت و بر آن شد که خود را درگير عراق کند. به همين دليل مسايل افغانستان روز به روز بحرانیتر و پيچيدهتر شد. به همين دليل به نظر من وضعيت پيچيده و دشواری است.
من بسيار نگران رويدادهای چند روز گذشته هستم و حملههايی که صورت گرفته. در همين حال روند آموزش و تربيت نيروهای امنيتی افغانستان توسط ايالات متحده در برخی موارد موقتا به حال تعليق درآمده است. همه میدانيم که وضعيت دشواری در پيش رو داريم. اما به باور من جامعه بينالمللی نمیتواند بدون مقدمه از افغانستان بيرون برود بی آنکه به پشت سرش بنگرد.