علی کریمی مرد سال ۲۰۰۴ فوتبال آسیا، کاپیتان سابق پرسپولیس، عضو پیشین باشگاه بایرن مونیخ و بازیکن تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ از فوتبال خداحافظی کرد.
پیش از این وقتی پرسپولیس با هدایت یحیی گل محمدی در فینال جام حذفی از سپاهان اصفهان شکست خورد، مهدی مهدویکیا از فوتبال خداحافظی کرد و کریمی که از نحوه خداحافظی دوست خود بر افروخته شده بود، به خبرنگارانی که دورهاش کرده بودند گفت او هم دیگر بازی نخواهد کرد.
این صحبتها باعث شد دیگر به تیم ملی دعوت نشود. کارلوس کیروش هم این تصمیم او را احساسی خواند و لوکاس رادبه ستاره پیشین آفریقای جنوبی را مثال زد که قصد داشت پیش از بازی با بورکینافاسو خداحافظی کند.
«به او گفتم اجازه نخواهم داد در چنین بازیای خداحافظی کند. کاپیتان تیم من هستی و ارزش تو بیش از این است. حالا آیا فکر میکنید بازیکنی مثل کریمی با آن جایگاه، باید پس از یک شکست در جام حذفی خداحافظی کند؟»
جالب آنکه مهدوی کیا مجدداً در دیدار خداحافظی دیگری مقابل پیشکسوتان آث میلان به میدان رفت. کریمی گرچه به سرعت اعلام کرد که تصمیمی احساسی گرفته بوده اما هنگام اصرار برخی هواداران پرسپولیس برای تمدید قرارداد، علی دایی سرمربی جدید پرسپولیس گفت به بازیکنی که خداحافظی کرده نیازی ندارد.
محمد رویانیان مدیر عامل وقت هم در پاسخ به اصرار هواداران گفت: «کریمی امالفساد فوتبال ایران است.»
خودش در این باره گفته: «صرفاً تحت تاثیر خداحافظی غریبانه مهدویکیا تصمیمی احساسی گرفتم. فضای اندوهبار آن همه بیاعتنایی مرا از فوتبال بیزار کرد و خود را در پایان دیدم. هر چند همین تصمیم احساسی و عجولانه باعث شد تا برخی همه چیز را تمام شده بدانند و مرا با دست خود به مسلخ ببرند.»
کریمی در میان پیشنهاداتی که داشت، ترجیح داد به تبریز برود و پیراهن تراکتورسازی تبریز را بپوشد. از قضا با توجه به خداحافظیاش، آخرین بازی او در ورزشگاه آزادی همان مسابقهای بود که مرد برتر زمین شناخته شد و با درخششی که داشت، استقلال را از دستیابی به سهمیه لیگ قهرمانان آسیا باز داشت.
کریمی با ۱۲۷ بازی ملی و نمایشی خاطرهانگیز در بسیاری بازیهای مهم ملی و باشگاهی، پنج سال ستاره الاهلی امارات بود. پیش از آن از آتلتیکو مادرید هم پیشنهاد رسمی داشت اما بازیکن آزاد نبود و بعداً گفت دلیل پاسخ منفی به مادریدیها این بود که نمیخواست مدیر وقت این باشگاه امیر عابدینی، نصیبی از رقم قراردادش ببرد.
کریمی از الاهلی به بایرن مونیخ پیوست و سابقه حضور در شالکه را هم دارد. بعداً در نادی القطر و السیلیه هم توپ زد.
او در نامه خداحافظیاش نوشته است: «میخی بر دیوار کوبیدم و کفشها را آویختم». او در این نامه آورده: با توجه به شرایطی که در آن قرار دارم راهی جز ترک صحنه برایم نمانده. این تصمیم را در حالی که تمام وجودم را شک، تردید و اندوهی ناشناخته گرفته با مردم خوب و مهربان وطنم به اشتراک میگذارم.
او ضمن عذرخواهی به خاطر اشتباهات و خطاهایش «که در مقاطعی موجب آزردگی خاطر، نگرانی و رنجش احساسات» مردم شده، نوشته است که خود را قهرمان نمیداند و قهرمان واقعی آنهایی هستند که از آسایش و جان خود گذشتند.
کریمی بازیکنی است که با وجود بازی در بایرن مونیخ و تصاحب عنوان مرد سال آسیا، به باور بسیاری از هواداران و کارشناسان فوتبال جهان، هرگز نه در رده باشگاهی و نه ملی، به آنچه استحقاقش را داشت، دست نیافت.
او بازیکنی بود که میتوانست در پنج دوره جام جهانی بازی کند اما فقط یک دوره در جام جهانی ۲۰۰۶، آن هم با مصدومیت و در تیمی که سه دسته شده بود، به میدان رفت.
جام اول در سال ۱۹۹۸ داشت ۲۰ ساله میشد که حسین شمس مربی باشگاه فتح او را به اردوی تدارکاتی تیم ملی در بروجرد برد. احمد خداداد سرپرست اردو و از مدرسان فوتبال هم موافق بود که کریمی در تمرینات حضور یابد و تست بدهد اما مرحوم تومیسلاو ایویچ مخالفت کرد.
جام دوم و رسیدن ایران به بازی با ایرلند در مرحله حذفی مقدماتی باعث شد کریمی که در دوران اوجش بود از رسیدن به جام جهانی باز بماند.
جام سوم او با تیم ملی صعود کرد و بازی هم کرد. جام چهارم و اردوی اروپایی تیم افشین قطبی در مجاورت یک گاوداری و هجوم پشهها به محل اقامت بازیکنان، باعث بروز حاشیههایی در اردو شد. کریمی کنار کشید و تیم ملی هم سرانجام رنگ جام جهانی را ندید.
جام پنجم هم همین جام جهانی ۲۰۱۴ بود. او از مهرههای مورد اعتماد کیروش بود و حاضر در تمام اردوها. اما همان خداحافظی بازی با سپاهان باعث شد دیگر به تیم ملی دعوت نشود.
کریمی امروز در متن خداحافظیاش که در صفحه اجتماعی اینستاگرام خود آورده و سپس خبرگزاریها منتشر کردهاند، نوشته از اینکه نتوانسته با پیراهن تیم محبوبش پرسپولیس فوتبال را ترک کند اصلاً ناراحت نشده، زیرا به زعم او این اتفاق عجیبی نیست.
او تاکید کرده: «هرگز تن به بازی خداحافظی که متاسفانه در فوتبال ما نوعی حرکت تشریفاتی، تبلیغاتی و بعضا ریاکارانه است نخواهم داد. بسیاری از بزرگان فوتبال ما بیسروصدا خاموش شدند و به گورستان فراموشی رهسپار گردیدند.»
مردی که رسانههای ایران به او لقب جادوگر و رسانههای ورزشی بینالمللی او را مارادونای آسیا مینامیدند، میگوید: «با خداحافظی از فوتبال، تمامی حوادث و حاشیههایش را هم در همان زمین خاک کرده و آنچه در این مسیر برایم پیش آمده را تنها چالشها، رقابتها و احساسات منطقی میدانم».
نامه خداحافظی کریمی با یک سطر شعر تمام میشود: «سرانجام باید از این خاک رفت/ خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت».