رهبران شورای همکاری خليج فارس روز دوشنبه در رياض، پايتخت عربستان سعودی گردهم آمدند تا درباره راه های اتحاد و نزديکی بيشتر اعضا گفت و گو کنند.
تحولات بحرين و طرح اتحاد اين کشور با عربستان سعودی، موضوع جزاير سه گانه مورد اختلاف ميان ايران و امارات و همچنين بررسی آنچه که «دخالت ايران» در امور کشورهای عربی حوزه خليج فارس عنوان شده، از مهمترين موضوعات مورد بحث در اين نشست بود.
رادیو فردا در گفت و گو با هوشنگ حسن ياری، استاد روابط بين الملل در کالج سلطنتی کانادا، از او پرسيده است که چه عواملی سبب شده تا اعضای شورای همکاری خليج فارس به فکر اتحاد نزديکتر باشند.
هوشنگ حسن ياری: دقيقا شورای همکاری خليج فارس از اوايل سال ۱۹۸۰ ميلادی و در بحبوبه جنگ ايران و عراق به وجود آمد. دقيقا زمانی که تهديد گسترش جنگ به منطقه جنوبی خليج فارس و عربستان می رفت.
گر چه در ابتدا هدف اصلی اتحاد نظامی و دفاعی بود ولی به تدريج مسائل اقتصادی در اين شورا غالب شدند.
آنچه که امروز مطرح می شود از يک سو بازگشت به گذشته است، يعنی آنچه که علت اصلی به وجود آمدن اين شورا بود و بعد هم شرايط منطقه مطرح می شود؛ به خصوص آنچه که از آن به عنوان «بهار عربی» از آن ياد می شود. و همچنين تظاهراتی که عليه دولت بحرين در اين کشور به وجود آمد، دخالت نظامی عربستان در اين کشور و نيز خطری که کشورهای عضو کوچکتر شورا را تهديد می کند، هم از جانب مردم در داخل اين کشورها و هم در منطقه.
وقتی که به خطر اشاره می کنيد منظورتان علاوه بر آنچه که در داخل اين کشورها می گذرد، تهديدی است که از جانب ايران احساس می کنند؟
باز هم اگر به ابتدای به وجود آمدن اين شورا برگرديم، در همان روزها هم خطر ايران را احساس می کردند. به تدريج اين خطر از آن جايی که ايران مشغول جنگ با عراق بود کمتر شد تا اينکه دوباره بحث مالکيت جزاير سه گانه در خليج فارس مطرح شد و حرف هايی که برخی از مقامات ايران درباره لزوم دخالت خودشان در وضعيت داخلی بحرين و حمايت از شيعيان در مقابل دولت سنی اين کشور مطرح شد.
همچنين بحث انرژی هسته ای ايران مطرح است که اين کشورها آن را خطری برای خود احساس می کنند. بحث توان موشکی ايران و در نهايت احتمال حمله اسرائيل و يا آمريکا به ايران و وقوع جنگی که چند ماهی است از احتمال بروز آن صحبت می شود. در نتيجه اين کشورها خود را در معرض خطر جدی احساس می کنند و به همين خاطر است که سعی شان بر اين است که توان نظامی خودشان را با هم جمع کنند برای دفاع از خود.
منتها اگر نگاه کنيم به آنچه که مثلا با حمله عراق به کويت انجام شد و ناکارآمدی اين شورا را ديديم، حالا احتمال می رود که در شرايط جديدتر اين کشورها بتوانند با همديگر همکاری و تعامل بهتری داشته باشند.
منتها نظر من بر اين است که به دلايل داخلی و از آن جايی که تمامی اين رژيم هايی که در اين کشورها بر سر کار هستند به نوعی سخت دلبسته اين هستند که حاکميت خود را حفظ کنند، در نتيجه خيلی احتمال به وجود آمدن يک اتحاد و يا حتی نشانه هايی از اتحادی نظير اتحاديه اروپا در منطقه را بسيار سخت می توان انتظار داشت.
نزديکی ايران به کشورهايی مانند عراق و سوريه تا چه حد می تواند در تصميم گيری های شورای همکاری خليج فارس تاثيرگذار باشد؟
از يک طرف تقريبا تمامی اين کشورها امروز عليه سوريه متحدند و از سوی ديگر بحث شرايط و موقعيت جديدی که در منطقه به وجود آمده است با ازبين رفتن رژيم بعث در عراق و پاگيری نظام شيعه در اين کشور و نزديکی اين نظام به ايران که آن هم از جانب کشورهای مختلف به خصوص عربستان به عنوان يک خطر محسوب می شود، و پويايی ديناميک منطقه هم به نوعی می تواند اين کشورها را به همديگر نزديک تر کند.
شما نقشی در اين ميان برای آمريکا قائل هستيد؟ اين که آمريکا توصيه ای کرده باشد از بابت اينکه اين کشورها بخواهند با همديگر وحدت بيشتری داشته باشند؟
به طور قطع آمريکا خواهان اين است که اين کشورها بتوانند با همديگر همکاری نزديک تری داشته باشند. به اين خاطر که امروز بحث ايجاد يک سپر ضد موشکی توسط آمريکا در منطقه مطرح است و بالطبع اگر اين کشورها بتوانند به نوعی همگونی با همديگر برسند، اين مسئله کار آمريکا را آسان تر خواهد کرد.
منتها اعتقاد من بر اين است که آمريکا به هيچ روی خواستار اين نخواهد بود که مثلا بحرين در عربستان هضم بشود يا حاکميت اين کشور زير سوال جدی برود.
ولی اگر از نظر داخلی و خارجی بحرين و يا کشورهای کوچکتر منطقه چنين احساسی بکنند و به عربستان وابستگی بيشتری پيدا کنند، آمريکا در اين زمينه نمی تواند به طور جدی بر تصميم گيری اين کشورها تاثير جدی بگذارد.
تحولات بحرين و طرح اتحاد اين کشور با عربستان سعودی، موضوع جزاير سه گانه مورد اختلاف ميان ايران و امارات و همچنين بررسی آنچه که «دخالت ايران» در امور کشورهای عربی حوزه خليج فارس عنوان شده، از مهمترين موضوعات مورد بحث در اين نشست بود.
رادیو فردا در گفت و گو با هوشنگ حسن ياری، استاد روابط بين الملل در کالج سلطنتی کانادا، از او پرسيده است که چه عواملی سبب شده تا اعضای شورای همکاری خليج فارس به فکر اتحاد نزديکتر باشند.
هوشنگ حسن ياری: دقيقا شورای همکاری خليج فارس از اوايل سال ۱۹۸۰ ميلادی و در بحبوبه جنگ ايران و عراق به وجود آمد. دقيقا زمانی که تهديد گسترش جنگ به منطقه جنوبی خليج فارس و عربستان می رفت.
گر چه در ابتدا هدف اصلی اتحاد نظامی و دفاعی بود ولی به تدريج مسائل اقتصادی در اين شورا غالب شدند.
به دلايل داخلی و از آن جايی که تمام رژيم هايی که در اين کشورها بر سر کار هستند به نوعی سخت دلبسته اين هستند که حاکميت خود را حفظ کنند، در نتيجه خيلی احتمال به وجود آمدن يک اتحاد و يا حتی نشانه هايی از اتحادی نظير اتحاديه اروپا در منطقه را بسيار سخت می توان انتظار داشت.هوشنگ حسن ياری، استاد روابط بين الملل در کالج سلطنتی کانادا
آنچه که امروز مطرح می شود از يک سو بازگشت به گذشته است، يعنی آنچه که علت اصلی به وجود آمدن اين شورا بود و بعد هم شرايط منطقه مطرح می شود؛ به خصوص آنچه که از آن به عنوان «بهار عربی» از آن ياد می شود. و همچنين تظاهراتی که عليه دولت بحرين در اين کشور به وجود آمد، دخالت نظامی عربستان در اين کشور و نيز خطری که کشورهای عضو کوچکتر شورا را تهديد می کند، هم از جانب مردم در داخل اين کشورها و هم در منطقه.
وقتی که به خطر اشاره می کنيد منظورتان علاوه بر آنچه که در داخل اين کشورها می گذرد، تهديدی است که از جانب ايران احساس می کنند؟
باز هم اگر به ابتدای به وجود آمدن اين شورا برگرديم، در همان روزها هم خطر ايران را احساس می کردند. به تدريج اين خطر از آن جايی که ايران مشغول جنگ با عراق بود کمتر شد تا اينکه دوباره بحث مالکيت جزاير سه گانه در خليج فارس مطرح شد و حرف هايی که برخی از مقامات ايران درباره لزوم دخالت خودشان در وضعيت داخلی بحرين و حمايت از شيعيان در مقابل دولت سنی اين کشور مطرح شد.
همچنين بحث انرژی هسته ای ايران مطرح است که اين کشورها آن را خطری برای خود احساس می کنند. بحث توان موشکی ايران و در نهايت احتمال حمله اسرائيل و يا آمريکا به ايران و وقوع جنگی که چند ماهی است از احتمال بروز آن صحبت می شود. در نتيجه اين کشورها خود را در معرض خطر جدی احساس می کنند و به همين خاطر است که سعی شان بر اين است که توان نظامی خودشان را با هم جمع کنند برای دفاع از خود.
منتها اگر نگاه کنيم به آنچه که مثلا با حمله عراق به کويت انجام شد و ناکارآمدی اين شورا را ديديم، حالا احتمال می رود که در شرايط جديدتر اين کشورها بتوانند با همديگر همکاری و تعامل بهتری داشته باشند.
منتها نظر من بر اين است که به دلايل داخلی و از آن جايی که تمامی اين رژيم هايی که در اين کشورها بر سر کار هستند به نوعی سخت دلبسته اين هستند که حاکميت خود را حفظ کنند، در نتيجه خيلی احتمال به وجود آمدن يک اتحاد و يا حتی نشانه هايی از اتحادی نظير اتحاديه اروپا در منطقه را بسيار سخت می توان انتظار داشت.
نزديکی ايران به کشورهايی مانند عراق و سوريه تا چه حد می تواند در تصميم گيری های شورای همکاری خليج فارس تاثيرگذار باشد؟
از يک طرف تقريبا تمامی اين کشورها امروز عليه سوريه متحدند و از سوی ديگر بحث شرايط و موقعيت جديدی که در منطقه به وجود آمده است با ازبين رفتن رژيم بعث در عراق و پاگيری نظام شيعه در اين کشور و نزديکی اين نظام به ايران که آن هم از جانب کشورهای مختلف به خصوص عربستان به عنوان يک خطر محسوب می شود، و پويايی ديناميک منطقه هم به نوعی می تواند اين کشورها را به همديگر نزديک تر کند.
شما نقشی در اين ميان برای آمريکا قائل هستيد؟ اين که آمريکا توصيه ای کرده باشد از بابت اينکه اين کشورها بخواهند با همديگر وحدت بيشتری داشته باشند؟
به طور قطع آمريکا خواهان اين است که اين کشورها بتوانند با همديگر همکاری نزديک تری داشته باشند. به اين خاطر که امروز بحث ايجاد يک سپر ضد موشکی توسط آمريکا در منطقه مطرح است و بالطبع اگر اين کشورها بتوانند به نوعی همگونی با همديگر برسند، اين مسئله کار آمريکا را آسان تر خواهد کرد.
منتها اعتقاد من بر اين است که آمريکا به هيچ روی خواستار اين نخواهد بود که مثلا بحرين در عربستان هضم بشود يا حاکميت اين کشور زير سوال جدی برود.
ولی اگر از نظر داخلی و خارجی بحرين و يا کشورهای کوچکتر منطقه چنين احساسی بکنند و به عربستان وابستگی بيشتری پيدا کنند، آمريکا در اين زمينه نمی تواند به طور جدی بر تصميم گيری اين کشورها تاثير جدی بگذارد.