برخورد با هاشمی؛ «تندروها برای فضای پس از خامنه‌ای فکر می‌کنند»

به ‌گزارش خبرگزاری‌های داخلی ايران، فائزه هاشمی، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، شامگاه شنبه، برای تحمل محکوميت شش ماه زندان، بازداشت و روانه زندان اوین شد.

در گفت‌ و گو با علی افشاری، تحليل‌گر مسايل سياسی در آمريکا، از او پرسیدیم که برای اجرای حکم محکوميت فائزه هاشمی، چرا بازداشت شبانه؟

علی افشاری: معمولا برای اجرای حکم چند روزی فرصت می‌دهند و مثلا می‌گويند تا چند روز آينده فرد خود را معرفی کند. به خصوص درباره افراد شناخته شده اگر در تاريخ مقرر نرود اخطاريه دوم می‌آيد و اگر باز هم نرفت آن وقت ضابطين قوه قضاييه فرد را به اجبار به زندان می‌برند.

در مورد خانم فائزه هاشمی اين اتفاق نيفتاده و او به صراحت گفته بود روز يکشنبه می‌آيد و خود را معرفی می‌کند و بنای تمرد در برابر قانون را نداشته است. اما نکته مهم اين است که ماموران وارد منزل او شده و وسايلی را هم با خود برده اند در حالی که برای اجرای حکم فقط فرد مجرم بايد برود و تحمل حبس کند.

آقای افشاری! با توجه به اين که روال قانونی درباره خانم فائزه هاشمی طی نشده، اين مسئله به چه معنا است؟

اين کار معنای سياسی دارد و ممکن است پرونده جديدی برای فائزه هاشمی يا خاندان هاشمی باز شده و يا به معنای دقيق‌تر پروژه جديدی برای آقای هاشمی رفسنجانی تعريف شده باشد. يا اقدام تاکتيکی است به اين معنا که مهدی هاشمی بازنگردد چون او عنوان کرده بود روز جمعه يا پنجشنبه به ايران بازخواهد گشت.

گفت و گو با علی افشاری، تحلیلگر سیاسی، درباره بازداشت فائزه هاشمی

اين پيام از طرف چه کسی است؟

رصد کردن مواضع جناح اصول‌گرا نشان می‌دهد که تندوروها بيشتر ترجيح می‌دهند مهدی هاشمی در ايران نباشد و آنها هزينه بازداشت او را ندهند و هم سوژه ای برای حمله مستمر برای حمله به خانواده هاشمی را از دست ندهند، چون اين بهترين حالت برای آنها است.

آقای افشاری! بازگشت مهدی هاشمی به ايران می‌تواند بدون هماهنگی اکبر هاشمی رفسنجانی با آيت الله خامنه‌ای صورت گيرد؟

البته بعيد است بازگشت مهدی هاشمی بدون هماهنگی با پدرش باشد و هاشمی رفسنجانی تلاش می‌کند مهدی هاشمی دچار مشکل امنيتی- قضايی نشود.

احتمالا آقای هاشمی رفسنجانی صحبت‌هايی با آقای خامنه‌ای داشته و بعد خبر بازگشت مهدی هاشمی منتشر شده است. فکر می کنید چه جناح‌های ديگری دارند در اين موضوع دخالت می‌کنند؟

به نظر من خود رهبر جمهوری اسلامی نظرش مشابه بخش تندوری اصولگرايان است. پرونده هايی داشتيم که در مورد افرادی مستقيما با آقای خامنه‌ای رايزينی شد و او پذيرفت که اين افراد برگردند از جمله مرحوم شانه‌چی ولی به محض اين که وارد فرودگاه شد توسط سيستم اطلاعاتی بازداشت شد و آن برخوردها را با او کردند.

در مورد مهدی هاشمی هم به همين نحو است و طبيعی است که آقای خامنه ای خودش مستقيما مسئوليت را به عهده نمی‌گيرد... بنابر اين مبهم صحبت می‌کند و نيروهای تحت امر او می‌روند و برخورد می‌کنند.

مجموعه اين مسايل چه معادلاتی را در صحنه سياسی قدرت در ايران تصوير می‌کند؟

با توجه به نزديک شدن انتخابات رياست جمهوری، آنها می‌خواهند حرکات هاشمی رفسنجانی را خنثی کنند و اجازه ندهند فضای پليسی بشکند. از طرف ديگر دوباره موضوعی فراهم می‌شود تا رويارويی نهايی با هاشمی رفسنجانی و خلع کامل او از قدرت فراهم شود.

اينجا بخش تندوری حکومت بيشتر از شخص خامنه‌ای انگيزه دارند و می‌توان رفتار آنها را تشبيه کرد به برخوردی که جناح چپ آن موقع و اطرافيان سيداحمد خمينی در اواخر ساليان عمر آقای خمينی با مرحوم آيت الله منتظری داشتند و آينده سياسی خود را درگرو حذف آيت الله منتظری از ساختار سياسی حکومت می‌دانستند.

اکنون هم جناح‌های تندرو برای فضای پس از خامنه‌ای فکر می‌کنند حتما هاشمی رفسنجانی بايد حذف شود چون حضور هاشمی می‌تواند برخی از برنامه‌ها و نقشه‌های سياسی آنها را نقش بر آب کند، پس سعی می‌کنند فضا را برای رويارويی نهايی آماده کنند و تير خلاص را به هاشمی بزنند.