سفر احمدی نژاد به عربستان و راه های پایان بحران روابط تهران- ریاض

  • جواد کوروشی

محمود احمدی نژاد (چپ) همراه با ملک عبدالله پادشاه عربستان در فرودگاه جده

آن طور که رسانه های جمهوری اسلامی روز دوشنبه خبر دادند سفر محمود احمدی نژاد، ریيس جمهوری ايران، به عربستان برای شرکت در اجلاس فوق‌العاده سازمان همکاری‌های اسلامی قطعی شده است.

خبرگزاری ايسنا به نقل از محمد رضا فرقانی، مديرکل بين‌الملل دفتر رييس‌جمهور، نوشت: محمود احمدی نژاد، به دعوت رسمی پادشاه عربستان در اين اجلاس حضور خواهد داشت.

در گفت و گو با هوشنگ حسن ياری استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل خاورميانه در کالج نظامی سلطنتی کانادا از او پرسيدیم که با توجه به تنش های موجود در روابط ايران و عربستان سعودی، اين سفر، در صورت عملی شدن، چه اهميت سياسی دارد؟

هوشنگ حسن ياری: در مورد روابط بين دو کشور ايران و عربستان مسائل بسيار بسيار مهمی اين دو کشور را از هم دور می کند.

امروز بحث سوريه و بحرين همچنان در ايران داغ است و در ايران بسيارند کسانی که حتی از دولتمردان اين کشورند و عربستان را متهم می کنند به دخالت در امور داخلی بحرين و کشتن شيعيان در اين کشور.

مسئله سوم هم شيعيان خود عربستان است که در طول چند ماه گذشته بسياری از شخصيت های دينی و سياسی از سوی ايران در مورد رفتاری که دولت عربستان با شيعيان داشته است، ابراز نگرانی کرده اند.

اين اجلاس در چنين شرايطی است که برگزار می شود و به اعتقاد من سعودی ها به دنبال اين هستند که توجه و حمايت کشورهای مسلمان را به خصوص در مورد بحث سوريه به دست بياورند.

همچنين اين اجلاس به اين سوال پاسخ خواهد داد که جايگاه هر کدام از دو کشور ايران و عربستان در منطقه تا چه اندازه مهم است و هرکدام از اين کشورها می توانند چه تعداد از کشورهای منطقه را به دنبال خود بکشانند؟

شما به اختلافات متفاوتی که در بسياری از زمينه ها بين ايران و عربستان وجود دارد، اشاره کرديد. آيا اين سفر می تواند حداقل به بخشی از اين اختلافات پايان دهد؟

می تواند. در صورتی که بين ملک عبدالله از عربستان و محمود احمدی نژاد يک ديدار خصوصی انجام شود و در اين ديدار خصوصی در مورد دو مسئله از سه مسئله ای که به آن اشاره کردم مذاکره شود.

به اين دليل می گويم دو مسئله از سه مسئله ذکر شده، چون به طور قطع عربستانی ها حاضر نخواهند شد در مورد اقليت شيعی خود با ايران صحبت کرده و ايران را وارد اين ماجرا کنند.

در مورد سوريه و به خصوص در مورد بحرين به صحبت و رايزنی بنشينند و در نتيجه اين رايزنی ها ايران در مورد مواضعی که از گذشته تا امروز در مورد سوريه دارد، عقب نشينی کند و بالطبع چنين وضعيتی می تواند بر روابط دو کشور تاثيرگذار باشد و اين روابط را از حالت بحران زده فعلی – البته تا حدی- خارج نمايد.

به اعتقاد من روابط جمهوری اسلامی با کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی هرگز روابطی عادی نخواهد شد و عربستان سعودی هم به دلايل زيادی، سعی بسياری دارد که خود را به عنوان کشور مهم منطقه به ديگران بقبولاند و هم ايران دارد چنين تلاشی می کند.
به اعتقاد من روابط جمهوری اسلامی با کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی هرگز روابطی عادی نخواهد شد و عربستان سعودی هم به دلايل زيادی، سعی بسياری دارد که خود را به عنوان کشور مهم منطقه به ديگران بقبولاند و هم ايران دارد چنين تلاشی می کند.
هوشنگ حسن ياری

هم عربستان در عراق دارای منافعی است و هم ايران و اين منافع اجبارا با همديگر همخوانی نخواهند داشت.

در مورد بحرين، مسئله لبنان و حزب الله و حتی يمن و مسائل ديگری از جمله حضور و نقش آمريکا در منطقه با همديگر توافق نخواهند داشت.

بنابر اين در مجموع تنها اميدی که می توان داشت، نه تنها در اين ديدار که به اعتقاد من نتيجه چندان مثبتی نخواهد داشت، بلکه حتی در آينده و با تغيير دولت در ايران هم روابط بين دو کشور کاملا عادی نخواهد شد به خاطر اينکه اين روابط، اجبارا به مسئله تعادل قدرت در منطقه گره خورده است.

شما به مسئله سوريه اشاره کرديد. با توجه به خبرهایی که حاکی از اين است که نخست وزير سوريه هم از اين کشور خارج شده است، احتمالاتی وجود دارد که ايران در حال تجديد نظر در سياست خود در قبال سوريه است. تا چه اندازه اين مسئله می تواند در نزديکی ايران به عربستان نقش داشته باشد؟

اگر مقصود شما از تجديد نظر، سياست صوری دولت ايران باشد که دولت ايران به اين نتيجه رسيده است که بيش از اين بر سر اسب بازنده شرط بندی نکند، از نظر سعودی ها يک تحول مثبتی است.

در نتيجه، به اعتقاد من تنها در صورتی روابط ايران و عربستان سعودی می تواند از اين حالت بحرانی امروز خارج شود که ايران به چنين مسئله ای تن دهد. يعنی به اين نتيجه برسد که دولت بشار اسد و رژيم بعثی به طور کلی رفتنی است.