نيروی دريايی ارتش جمهوری اسلامی ايران از روز سوم دی ماه رزمايش دريايی ۱۰ روزه ای را آغاز کرده است. این مانور در زمانی انجام می شود که تهديدهای ايران به بستن تنگه هرمز افزايش يافته است.
ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، هم روز پنجشنبه گزارش داد که يک فروند ناو هواپيمابر آمريکايی در محدوده برگزاری اين رزمايش شناسايی شده است.
از سوی ديگر در واکنش به اظهارات مقامهای ايران درباره توان آن برای بستن تنگه هرمز، آمريکا اعلام کرد که چنين اقدامی از سوی واشينگتن تحمل نخواهد شد. فرانسه نيز به تهديدات اخير ايران واکنش نشان داده است.
رادیو فردا در همین زمینه گفت و گويی با شهرام چوبين، تحليلگر مسائل سياسی امنيتی در ژنو، انجام داده است.
رادیو فردا: امکان برخورد میان نيروی دريايی ايران و آمريکا در خليج فارس تا چه اندازه است؟
شهرام چوبین: موضوع اينجاست که حضور ناوهای آمريکايی در خليج فارس، که موضوع تازهای هم نيست، کاملا مشروع است. آنها حق گذر از تنگهی هرمز را هم دارند، و خب از سوی ديگر کاملا طبيعی است که ايران از اين مسئله به همراه تحريم های فزاينده بر خود، احساس خطر کند و بخواهد با برگزاری مانور يا آزمايش موشکی آنها را عقب براند.
به نظر شما تهديدهای ايران مبنی بر بستن تنگه هرمز از چه روست؟
ايران از سوی جامعهی بينالمللی به شدت تحت فشار است، چرا که اگر اتحاديه اروپا به صورت کلی اقدامات برخی اعضايش مثل بريتانيا، فرانسه و آلمان را ادامه بدهد و نفت ايران را تحريم کند ايران احتمالا برای فروش نفت به کشورهای ديگر با مشکل مواجه می شود. اين در حالی ست که در داخل ايران هم مشکلات سياسی و اقتصادی عديدهای وجود دارد و اين فشاری مضاعف بر ايران خواهد بود. در نتيجه ايران در حال نشان دادن واکنشی سنتی است.
ايران تمايلی ندارد که در زمان تهديد شدن، منفعل باشد و ترجيح می دهد که خود دست به کار شود.در نتيجه ايران خطاب به غرب می گويد اگر می خواهيد ما را از لحاظ اقتصادی تحت فشار بگذاريد ما هم با بستن تنگه هرمز با شما چنين خواهيم کرد.
در زمان جنگ هشت ساله ايران و عراق، ايران می گفت، يا همه امنيت خواهند داشت يا هيچ کس. امروز نيز زمامداران ايران همين طور فکر می کنند. در نتيجه مانورهای نظامی يا تهديدهايی که برخی مقام های ايرانی می کنند، در همين راستاست.
البته من فکر می کنم آنها از سويی بلوف می زنند و از سوی ديگر ممکن است نيروهايی در ايران باشند که می گويند بايد به طور جدی وارد درگيری نظامی شد تا از فشار اقتصادی کاست.
ممکن است کمی بيشتر توضيح دهید که منظورتان از اينکه می گوييد بخشی از اين تهديدات بلوف زدن است، چيست؟
خب! من فکر می کنم بخشی از اين تهديدات و تحرکات بلوف زدن است چون اگر ايران بخواهد تنگه هرمز را ببندد، اولين کشوری که (ارتباط اش) با همه جا قطع می شود، خود ايران است.
مضاف بر اين، تصوير مظلومی که ايران در ميان کشورهای جهان سوم و برخی کشورهای عربی دارد که مورد ظلم غرب واقع شده، از اذهان پاک می شود. چون ايران همه کشورهايی که وابسته به حمل و نقل از تنگه هرمز هستند را با اين کار هدف قرار می دهد. منظورم هم مصرف کنندگان نفت نيست. از عراق و عربستان سعودی و کشورهای شورای همکاری خليج فارس حرف می زنم که به اين خليج وابسته اند.
در نتيجه ريسکهای چنين اقدامی فقط شامل غرب نخواهد شد و همهی منطقه را در بر می گيرد.
در نتيجه شما فکر می کنيد که بستن تنگه هرمز که اين روزها مقام های ايران بارها دربارهاش اظهارنظر کرده اند، امری محال يا غير قابل تصور است؟
ببينيد! دو مورد هست که بايد به آن اشاره کنم. اول اينکه توانايی نظامی ايران برای بستن تنگه هرمز به شدت پایین است. اين کار برای ايران سخت است و نمی تواند مدت زيادی طول بکشد.
اما تصور اينکه ايران در صدد بستن تنگه هرمز برآيد، چنان تاثير دارد که همه بخش های مرتبط با نفت شروع می کنند به واکنش نشان دادن و تاثير مستقيمی بر افزايش قيمت نفت دارد و اين به ايران و صادرات نفت اش کمک می کند. در نتيجه ميزانی از بلوف در اين روند ديده می شود.
دوم اينکه، ايران تهديد می کند که برخی از کشورهای حوزه خليج فارس را با موشک هدف قرار می دهد. باز هم بايد تاکيد کنم، که اصلا ميزان توانايی موشکی ايران امر اثبات شده ای نيست و در اين تهديد ها هم نشانه هايی از بلوف زدن ديده می شود. در نهايت به نظر من هم بلوف هست، هم نيست.
نظر نهايی من اين است که اين صحبتها خيلی بيشتر بار سياسی و اقتصادی دارند تا نظامی. اگر نظامی باشد، فقط در حد فرستادن يک پيام و هشدار است. حقيقت اين است که از لحاظ نظامی ايران کار چندانی نمی تواند بکند، اما همان حرف زدن از آن کافی است تا قيمت نفت افزايش يابد.
ایرنا، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، هم روز پنجشنبه گزارش داد که يک فروند ناو هواپيمابر آمريکايی در محدوده برگزاری اين رزمايش شناسايی شده است.
از سوی ديگر در واکنش به اظهارات مقامهای ايران درباره توان آن برای بستن تنگه هرمز، آمريکا اعلام کرد که چنين اقدامی از سوی واشينگتن تحمل نخواهد شد. فرانسه نيز به تهديدات اخير ايران واکنش نشان داده است.
Your browser doesn’t support HTML5
رادیو فردا در همین زمینه گفت و گويی با شهرام چوبين، تحليلگر مسائل سياسی امنيتی در ژنو، انجام داده است.
رادیو فردا: امکان برخورد میان نيروی دريايی ايران و آمريکا در خليج فارس تا چه اندازه است؟
شهرام چوبین: موضوع اينجاست که حضور ناوهای آمريکايی در خليج فارس، که موضوع تازهای هم نيست، کاملا مشروع است. آنها حق گذر از تنگهی هرمز را هم دارند، و خب از سوی ديگر کاملا طبيعی است که ايران از اين مسئله به همراه تحريم های فزاينده بر خود، احساس خطر کند و بخواهد با برگزاری مانور يا آزمايش موشکی آنها را عقب براند.
به نظر شما تهديدهای ايران مبنی بر بستن تنگه هرمز از چه روست؟
ايران از سوی جامعهی بينالمللی به شدت تحت فشار است، چرا که اگر اتحاديه اروپا به صورت کلی اقدامات برخی اعضايش مثل بريتانيا، فرانسه و آلمان را ادامه بدهد و نفت ايران را تحريم کند ايران احتمالا برای فروش نفت به کشورهای ديگر با مشکل مواجه می شود. اين در حالی ست که در داخل ايران هم مشکلات سياسی و اقتصادی عديدهای وجود دارد و اين فشاری مضاعف بر ايران خواهد بود. در نتيجه ايران در حال نشان دادن واکنشی سنتی است.
ايران تمايلی ندارد که در زمان تهديد شدن، منفعل باشد و ترجيح می دهد که خود دست به کار شود.در نتيجه ايران خطاب به غرب می گويد اگر می خواهيد ما را از لحاظ اقتصادی تحت فشار بگذاريد ما هم با بستن تنگه هرمز با شما چنين خواهيم کرد.
در زمان جنگ هشت ساله ايران و عراق، ايران می گفت، يا همه امنيت خواهند داشت يا هيچ کس. امروز نيز زمامداران ايران همين طور فکر می کنند. در نتيجه مانورهای نظامی يا تهديدهايی که برخی مقام های ايرانی می کنند، در همين راستاست.
البته من فکر می کنم آنها از سويی بلوف می زنند و از سوی ديگر ممکن است نيروهايی در ايران باشند که می گويند بايد به طور جدی وارد درگيری نظامی شد تا از فشار اقتصادی کاست.
ممکن است کمی بيشتر توضيح دهید که منظورتان از اينکه می گوييد بخشی از اين تهديدات بلوف زدن است، چيست؟
خب! من فکر می کنم بخشی از اين تهديدات و تحرکات بلوف زدن است چون اگر ايران بخواهد تنگه هرمز را ببندد، اولين کشوری که (ارتباط اش) با همه جا قطع می شود، خود ايران است.
مضاف بر اين، تصوير مظلومی که ايران در ميان کشورهای جهان سوم و برخی کشورهای عربی دارد که مورد ظلم غرب واقع شده، از اذهان پاک می شود. چون ايران همه کشورهايی که وابسته به حمل و نقل از تنگه هرمز هستند را با اين کار هدف قرار می دهد. منظورم هم مصرف کنندگان نفت نيست. از عراق و عربستان سعودی و کشورهای شورای همکاری خليج فارس حرف می زنم که به اين خليج وابسته اند.
در نتيجه ريسکهای چنين اقدامی فقط شامل غرب نخواهد شد و همهی منطقه را در بر می گيرد.
در نتيجه شما فکر می کنيد که بستن تنگه هرمز که اين روزها مقام های ايران بارها دربارهاش اظهارنظر کرده اند، امری محال يا غير قابل تصور است؟
ببينيد! دو مورد هست که بايد به آن اشاره کنم. اول اينکه توانايی نظامی ايران برای بستن تنگه هرمز به شدت پایین است. اين کار برای ايران سخت است و نمی تواند مدت زيادی طول بکشد.
اما تصور اينکه ايران در صدد بستن تنگه هرمز برآيد، چنان تاثير دارد که همه بخش های مرتبط با نفت شروع می کنند به واکنش نشان دادن و تاثير مستقيمی بر افزايش قيمت نفت دارد و اين به ايران و صادرات نفت اش کمک می کند. در نتيجه ميزانی از بلوف در اين روند ديده می شود.
دوم اينکه، ايران تهديد می کند که برخی از کشورهای حوزه خليج فارس را با موشک هدف قرار می دهد. باز هم بايد تاکيد کنم، که اصلا ميزان توانايی موشکی ايران امر اثبات شده ای نيست و در اين تهديد ها هم نشانه هايی از بلوف زدن ديده می شود. در نهايت به نظر من هم بلوف هست، هم نيست.
نظر نهايی من اين است که اين صحبتها خيلی بيشتر بار سياسی و اقتصادی دارند تا نظامی. اگر نظامی باشد، فقط در حد فرستادن يک پيام و هشدار است. حقيقت اين است که از لحاظ نظامی ايران کار چندانی نمی تواند بکند، اما همان حرف زدن از آن کافی است تا قيمت نفت افزايش يابد.