آزاده معاونی، روزنامه نگار ايرانی، در مطلبی در هفته نامه «تايم» به سخنان مسئولان جمهوری اسلامی و مقررات اخير برای مبارزه با نگهداری حيوانات خانگی مثل سگ ها پرداخته و در مقدمه اين گزارش يادآوری می کند که حکومت ايران طی ده سال گذشته اين پديده که آن را به شدت ضد اسلامی می داند تحمل کرده است.
در اين سالها در جريان اعمال فشارهای دوره ای و پراکنده، ماموران انتظامی در خيابان جلوی مردم را گرفته و سگ های آنان را ضبط کرده و رسانه های دولتی به کرات برنامه ها و گزارش هايی در مورد گسترش و شيوع انواع بيماری ها توسط حيوانات خانگی پخش کرده اند.
اما همچون موارد ديگری از امور خصوصی در زندگی مردم، از جمله نوشيدن الکل، جمهوری اسلامی ایران به مرور مجبور شده که از شدت عمل خود در اين زمينه ها بکاهد چون آنچه که از نگاه حکومت غير شرعی تلقی می شود برای بسياری از مردم ايران امری عادی و طبيعی است.
هفته نامه «تايم» يادآوری می کند که دوران نرمش و يا ناديده گرفت حيوانات خانگی در ايران ظاهرا به سر رسيده است. اخيرا گروهی از نمايندگان طرحی را به مجلس پيشنهاد کرده اند که در صورت تصويب، مالکيت سگ غير قانونی خواهد شد و صاحبان آن ها طبق قوانين شرعی مجازات خواهند شد.
در اين پيش نويس قانونی يادآوری شده است که مالکيت سگ علاوه بر به خطر انداختن بهداشت و سلامت عمومی يک «معضل فرهنگی» و «تبعيت کورکورانه از مظاهر ناهنجار فرهنگ غربی» است.
در اين پيش نويس قانونی، برای اولين بار مجازات های مشخصی برای «مالکيت و يا گرداندن حيوانات ناپاک و خطرناک در سطح جامعه» در نظر گرفته شده است. اين تعاريف می تواند مالکيت گربه را نيز شامل شود ولی به نظر می رسد که در حال حاضر هدف اصلی مبارزه با سگ است.
در اين مقررات پيش بينی شده که ماموران انتظامی بايد سگ را ضبط کرده و صاحب آن رقمی معادل ۱۰۰ تا ۵۰۰ دلار جريمه شوند. اما در مورد سرنوشت نهايی حيوان خانگی هيچ توضيحی نمی دهد.
«هامون ملک پور» يک دامپزشک ساکن تهران در مصاحبه ای با تلویزیون فارسی بی بی سی می گويد: «با توجه به اينکه فقط در شهر تهران چندين هزار سگ به عنوان حيوان خانگی وجود دارد سئوال مهم اين است که بر سر اين حيوانات چه خواهد آمد؟»
اگر اين پيش نويس قانونی در مجلس ايران تصويب شود نيروهای انتظامی و واحدهای شبه نظامی بسيج موظف خواهند شد که اين مقررات را به اجرا بگذارند.
آزاده معاونی يادآوری می کند که در سال های گذشته فعالان مدافع حقوق حيوانات تاکيد کرده اند که کارزارهای دولت عليه حيوانات خانگی همواره انگيزه های سياسی داشته چون ممنوعيت نگهداری حيوانات خانگی از جمله سگ نه در قوانين مدنی و قضايی و نه در مقررات شرعی ذکر نشده است.
فقدان قوانين مشخص برای ممنوعيت حيوانات خانگی در ايران به اين موضوع باز می گردد که چنين پديده ای در ايران سابقه طولانی ندارد. طبق سنت های اسلامی سگ يک موجود نجس تلقی می شود و به همين خاطر در تمام سال های قرن گذشته موارد بسيار نادری از نگهداری سگ به عنوان حيوان خانگی وجود داشت.
در مناطق روستايی همواره سگ ها در نگهداری از گله و حفاظت از املاک روستائيان نقش مهمی داشته اند. همزمان با گسترش شهرنشينی جمعيت بيشتری از مردم ايران در شهرها ساکن شدند ولی سگ ها همراه آن ها به شهرها نيامدند.
در شهرهای بزرگ برخی از خانواده های اشرافی و مرفه برای شکار سگ های مخصوص داشتند ولی اکثريت مردم ايران تحت تاثير توصيه های روحانيون از سگ ها پرهيز کرده و نگهداری اين نوع حيوان را کاری نامطلوب تلقی می کردند.
به نوشته «تايم»، اين وضعيت در ۱۵ سال اخير تغيير کرده است و دليل آن گسترش جنبه های گوناگون فرهنگ و شيوه زندگی غربی در ميان طبقه متوسط ايران است. نسل جديد از طريق برنامه های تلويزيون های ماهواره ای با پديده حيوانات خانگی آشنا شده و اکنون برای بسياری از جوانان اقشار مرفه شهرهای بزرگ داشتن سگ های کوچک و تزئينی مثل هر قلم ديگر از محصولات و عادات مد روز است.
اميد معماريان روزنامه نگار ايرانی که در موارد مربوط به حقوق بشر و حقوق مدنی در ايران مطالعه می کند می گويد: «معيارها و سبک زندگی جهانی شده بر منش مردم سراسر جهان و از جمله مردم ايران تاثير می گذارد. برای جمهوری اسلامی که خود را با فرهنگ غربی و يا مظاهر فرهنگ جهانی در ستيز می داند يک چنين چيزی بسيار خطرناک تلقی می شود. از نگاه آنان هرچه که از خارج بيايد دليلی خواهد شد برای زوال يا به خطر افتادن سبک زندگی اسلامی.»
شايد به همين دليل است که گسترش نگهداری از سگ در ميان جوانان طبقات مرفه و به خصوص کسانی که از محدوديت های حکومت اسلامی به تنگ آمده اند اکنون از سوی حکومت جدی گرفته می شود.
در سال های قبل نيز ماموران انتظامی در هر دوره از اعمال فشار فرهنگی در سطح جامعه، با صاحبان سگ ها درست مثل زنان به اصطلاح بد حجاب برخورد می کردند. اين نشان می دهد که مالکيت و نگهداری از سگ تا چه حد برای جمهوری اسلامی به عنوان يک عمل شورشگرانه تلقی می شود.
هفته نامه «تايم» می افزايد که دوره تساهل يا چشم پوشی حکومت از جنبه های به اصطلاح غير اسلامی در سبک زندگی مردم، پس از بحران و اعتراضات سياسی سال ۲۰۰۹ به پايان رسيد.
جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب شديد اعتراضات سياسی اعمال محدوديت در تمام عرصه های فرهنگی، اجتماعی و مدنی را در دستور کار خود قرار داده است.
هادی قائمی، مسئول کارزار بين المللی حقوق بشر در ايران، می گويد: «بدون شک هدف اصلی اين اقدامات خاموش کردن هرگونه انتقاد و اعتراضی به وضعيت موجود است و اين موج کنترل و سرکوب حتی موارد بسيار جزئی از روش زندگی خصوصی مردم را شامل می شود.»
تصويب قوانينی برای مبارزه با نگهداری سگ زمينه های اجرايی برای اعمال فشار حکومت در حوزه هايی که مبانی حقوقی در آن روشن نيست را فراهم خواهد کرد.
برای بسياری از جوانان اين موارد نشان می دهد که جمهوری اسلامی هيچ گونه نافرمانی را تحمل نخواهد کرد، چه اين نافرمانی شرکت در تظاهرات باشد و چه مد لباس، آرايش مو ويا داشتن حيوانات خانگی.
آزاده معاونی در پايان اين مطلب خاطر نشان می کند که صاحبان سگ ها همچون اکثريت مردم ايران در حال حاضر بيش از هر چيز نگران تورم، گسترش بيکاری و سوء مديريت اقتصاد ايران هستند. ولی به زودی داشتن سگ نيز به يکی از نگرانی های آنها بدل خواهد شد.
در صورت راه افتادن يک کارزار جدی عليه سگ ها و صاحبان آنها بعيد نيست که هزاران مورد از اين حيوانات خانگی نيز به سرنوشت سگ های خيابانی دچار شوند که در سال های گذشته ماموران شهرداری به شکلی بی رحمانه آنها را نابود کردند.
به نظر می رسد که حتی در برخورد با اين حيوانات نيز حکومت و مردم ايران در دو دنيای کاملا متفاوت سير می کنند.
در اين سالها در جريان اعمال فشارهای دوره ای و پراکنده، ماموران انتظامی در خيابان جلوی مردم را گرفته و سگ های آنان را ضبط کرده و رسانه های دولتی به کرات برنامه ها و گزارش هايی در مورد گسترش و شيوع انواع بيماری ها توسط حيوانات خانگی پخش کرده اند.
اما همچون موارد ديگری از امور خصوصی در زندگی مردم، از جمله نوشيدن الکل، جمهوری اسلامی ایران به مرور مجبور شده که از شدت عمل خود در اين زمينه ها بکاهد چون آنچه که از نگاه حکومت غير شرعی تلقی می شود برای بسياری از مردم ايران امری عادی و طبيعی است.
هفته نامه «تايم» يادآوری می کند که دوران نرمش و يا ناديده گرفت حيوانات خانگی در ايران ظاهرا به سر رسيده است. اخيرا گروهی از نمايندگان طرحی را به مجلس پيشنهاد کرده اند که در صورت تصويب، مالکيت سگ غير قانونی خواهد شد و صاحبان آن ها طبق قوانين شرعی مجازات خواهند شد.
در اين پيش نويس قانونی يادآوری شده است که مالکيت سگ علاوه بر به خطر انداختن بهداشت و سلامت عمومی يک «معضل فرهنگی» و «تبعيت کورکورانه از مظاهر ناهنجار فرهنگ غربی» است.
در اين پيش نويس قانونی، برای اولين بار مجازات های مشخصی برای «مالکيت و يا گرداندن حيوانات ناپاک و خطرناک در سطح جامعه» در نظر گرفته شده است. اين تعاريف می تواند مالکيت گربه را نيز شامل شود ولی به نظر می رسد که در حال حاضر هدف اصلی مبارزه با سگ است.
در اين مقررات پيش بينی شده که ماموران انتظامی بايد سگ را ضبط کرده و صاحب آن رقمی معادل ۱۰۰ تا ۵۰۰ دلار جريمه شوند. اما در مورد سرنوشت نهايی حيوان خانگی هيچ توضيحی نمی دهد.
در صورت راه افتادن يک کارزار جدی عليه سگ ها و صاحبان آنها بعيد نيست که هزاران مورد از اين حيوانات خانگی نيز به سرنوشت سگ های خيابانی دچار شوند که در سال های گذشته ماموران شهرداری به شکلی بی رحمانه آنها را نابود کردند.
اگر اين پيش نويس قانونی در مجلس ايران تصويب شود نيروهای انتظامی و واحدهای شبه نظامی بسيج موظف خواهند شد که اين مقررات را به اجرا بگذارند.
آزاده معاونی يادآوری می کند که در سال های گذشته فعالان مدافع حقوق حيوانات تاکيد کرده اند که کارزارهای دولت عليه حيوانات خانگی همواره انگيزه های سياسی داشته چون ممنوعيت نگهداری حيوانات خانگی از جمله سگ نه در قوانين مدنی و قضايی و نه در مقررات شرعی ذکر نشده است.
فقدان قوانين مشخص برای ممنوعيت حيوانات خانگی در ايران به اين موضوع باز می گردد که چنين پديده ای در ايران سابقه طولانی ندارد. طبق سنت های اسلامی سگ يک موجود نجس تلقی می شود و به همين خاطر در تمام سال های قرن گذشته موارد بسيار نادری از نگهداری سگ به عنوان حيوان خانگی وجود داشت.
در مناطق روستايی همواره سگ ها در نگهداری از گله و حفاظت از املاک روستائيان نقش مهمی داشته اند. همزمان با گسترش شهرنشينی جمعيت بيشتری از مردم ايران در شهرها ساکن شدند ولی سگ ها همراه آن ها به شهرها نيامدند.
در شهرهای بزرگ برخی از خانواده های اشرافی و مرفه برای شکار سگ های مخصوص داشتند ولی اکثريت مردم ايران تحت تاثير توصيه های روحانيون از سگ ها پرهيز کرده و نگهداری اين نوع حيوان را کاری نامطلوب تلقی می کردند.
به نوشته «تايم»، اين وضعيت در ۱۵ سال اخير تغيير کرده است و دليل آن گسترش جنبه های گوناگون فرهنگ و شيوه زندگی غربی در ميان طبقه متوسط ايران است. نسل جديد از طريق برنامه های تلويزيون های ماهواره ای با پديده حيوانات خانگی آشنا شده و اکنون برای بسياری از جوانان اقشار مرفه شهرهای بزرگ داشتن سگ های کوچک و تزئينی مثل هر قلم ديگر از محصولات و عادات مد روز است.
اميد معماريان روزنامه نگار ايرانی که در موارد مربوط به حقوق بشر و حقوق مدنی در ايران مطالعه می کند می گويد: «معيارها و سبک زندگی جهانی شده بر منش مردم سراسر جهان و از جمله مردم ايران تاثير می گذارد. برای جمهوری اسلامی که خود را با فرهنگ غربی و يا مظاهر فرهنگ جهانی در ستيز می داند يک چنين چيزی بسيار خطرناک تلقی می شود. از نگاه آنان هرچه که از خارج بيايد دليلی خواهد شد برای زوال يا به خطر افتادن سبک زندگی اسلامی.»
شايد به همين دليل است که گسترش نگهداری از سگ در ميان جوانان طبقات مرفه و به خصوص کسانی که از محدوديت های حکومت اسلامی به تنگ آمده اند اکنون از سوی حکومت جدی گرفته می شود.
در سال های قبل نيز ماموران انتظامی در هر دوره از اعمال فشار فرهنگی در سطح جامعه، با صاحبان سگ ها درست مثل زنان به اصطلاح بد حجاب برخورد می کردند. اين نشان می دهد که مالکيت و نگهداری از سگ تا چه حد برای جمهوری اسلامی به عنوان يک عمل شورشگرانه تلقی می شود.
هفته نامه «تايم» می افزايد که دوره تساهل يا چشم پوشی حکومت از جنبه های به اصطلاح غير اسلامی در سبک زندگی مردم، پس از بحران و اعتراضات سياسی سال ۲۰۰۹ به پايان رسيد.
جمهوری اسلامی ایران پس از سرکوب شديد اعتراضات سياسی اعمال محدوديت در تمام عرصه های فرهنگی، اجتماعی و مدنی را در دستور کار خود قرار داده است.
هادی قائمی، مسئول کارزار بين المللی حقوق بشر در ايران، می گويد: «بدون شک هدف اصلی اين اقدامات خاموش کردن هرگونه انتقاد و اعتراضی به وضعيت موجود است و اين موج کنترل و سرکوب حتی موارد بسيار جزئی از روش زندگی خصوصی مردم را شامل می شود.»
تصويب قوانينی برای مبارزه با نگهداری سگ زمينه های اجرايی برای اعمال فشار حکومت در حوزه هايی که مبانی حقوقی در آن روشن نيست را فراهم خواهد کرد.
برای بسياری از جوانان اين موارد نشان می دهد که جمهوری اسلامی هيچ گونه نافرمانی را تحمل نخواهد کرد، چه اين نافرمانی شرکت در تظاهرات باشد و چه مد لباس، آرايش مو ويا داشتن حيوانات خانگی.
آزاده معاونی در پايان اين مطلب خاطر نشان می کند که صاحبان سگ ها همچون اکثريت مردم ايران در حال حاضر بيش از هر چيز نگران تورم، گسترش بيکاری و سوء مديريت اقتصاد ايران هستند. ولی به زودی داشتن سگ نيز به يکی از نگرانی های آنها بدل خواهد شد.
در صورت راه افتادن يک کارزار جدی عليه سگ ها و صاحبان آنها بعيد نيست که هزاران مورد از اين حيوانات خانگی نيز به سرنوشت سگ های خيابانی دچار شوند که در سال های گذشته ماموران شهرداری به شکلی بی رحمانه آنها را نابود کردند.
به نظر می رسد که حتی در برخورد با اين حيوانات نيز حکومت و مردم ايران در دو دنيای کاملا متفاوت سير می کنند.