عجايب و غرائب تابستانی: آب، دريا، کوه و يک روز خوش

آب بازی در تهران

در روزگاری که اهرام ثلاثه و فانوس دريايی اسکندريه و باغ‌های معلق بابِل عجايب دنيا تلقی می شدند چون ساخت چنين سازه‌هايی در آن دوران غير ممکن به نظر می آمد. اما امروز در عصر فن آوری و اطلاعات و ارتباطات عجايب ديگری بروز می نمايند که بيش از حيرتِ ناشی از تخيل و قدرت فنی بشر، تحير ناشی از بلاهت و نابخردی وی را بر می انگيزانند.

امروز جای ناصر خسرو و ابن بطوطه و حاج سياح از يک سو و زکريای قزوينی و محمد بن محمود بن احمد طوسی از سوی ديگر خالی است که به اين موارد در سفرنامه‌ها يا کتب مربوط به عجايب المخلوقات و غرائب الموجودات اشاره کنند.

ذيلا به پنج مورد از اين رخدادهای حيرت انگيز و جانکاه که در تابستان ۱۳۹۰ در برابر چشمان خوانندگان اخبار ايران قرار گرفته اشاره می کنم:

۲۰۵ حلقه‌ی سی دی و يک دستگاه رايانه‌

کامپيوتر و سی دی و فِلَش کارد و دی وی دی در دنيای امروز مثل نقل و نبات در خانه‌ها و محيط‌های کار پيدا می شوند. حتی کودکان هفت و هشت ساله ده ها کامپيوتر و تجهيزات مجهز به کامپيوتر (به شکل تلفن همراه، پی اس پی، ام پی ۳، ايکس باکس، نيتندو دی اس، آی پاد، وی، زون، پلی استيشن، آی پاد تاچ، آی پاد نانو، و شافل) را با خود حمل می کنند يا در اتاق خود دارند.

بزرگ‌ ترها نيز در کنار کامپيوتر روميزی، دارای انواع لپ تاپ و نوت بوک و نت بوک، پداميتر (که تعداد قدمها را می شمرد)، انواع تلفن همراه، دوربين‌های عکاسی و فيلمبرداری، انواع محصولات اَپل برای گوش دادن به موسيقی، و وسايل پزشکی و ورزشی کامپيوتری هستند. مطمئنا در خانه‌های مقامات جمهوری اسلامی که مرتبا به کشورهای ديگر سفر می کنند همه‌ی اين ابزارها در دسترس اعضای خانواده هستند.

در چنين دنيايی يک جوان خوزستانی به اتهام دعوت از ديگر جوانان برای داشتن يک روز خوش دستگير می شود و اين است گزارش پليس از بازرسی منزل وی و کشف آلات جرم: "ماموران پليس اطلاعات و امنيت عمومی در پی دريافت خبری مبنی بر راه اندازی يک شبکه اينترنتی توسط فردی به نام «دامون» تحت عنوان «گروه گردشگری اهواز گشت» موضوع را با انجام اقدامات اطلاعاتی و پليسی در دستور کار خود قرار دادند... مجرم اينترنتی ... با فراخوان يک هزار و پانصد نفر از جوانان و نوجوانان با ارسال پيامکی تحت عنوان «يک روز خوش داشته باشيم» توسط ماموران پليس شناسايی و ضمن هماهنگی با مقام قضايی در يک اقدام غافلگيرانه ... [به همراه] سه همدست ديگرش دستگير شد...ماموران پليس در بازرسی از منزل متهم ۲۰۵ حلقه سی دی، يک دستگاه رايانه با متعلقات کشف و تعدادی از افرادی که فراخوان شده بودند را شناسايی کردند." (سرهنگ علی حاتمی، رييس پليس اطلاعات و امنيت عمومی خوزستان، ايسنا، ۲۹ مرداد ۱۳۹۰)

وقتی عبارات "۲۰۵ حلقه سی دی" (بسته‌های صد تايی سی دی را با حدود پنج دلار در حراجی‌ها می توان خريد) و "يک دستگاه رايانه با متعلقات" (دست دوم آن در حدود سی، چهل دلار است) از زبان پليس اطلاعات و امنيت عمومی شنيده می شود مخاطب را به ياد "...حلقه خشاب" يا "...مواد انفجاری و متعلقات" می اندازد که معمولا افراد انتظار شنيدن آنها را از زبان پليس دارند.

وقتی رهبر کشور اعلان جنگ نرم کرد بايد منتظر اين عبارات حيرت انگيز می نشستيم.

تفنگ‌های آبی صهيونيستی

پس از آب بازی جوانان تهرانی با تفنگ‌های آبی که صدها هزار عدد آن در دست بچه‌های کوچه و بازار در فصل تابستان است مقامات دولتی به بازداشت آب بازها پرداختند. رسانه‌های دولتی و شبه دولتی نيز آب بازی در پارک را توطئه‌ی شبکه‌های اجتماعی امريکايی- صهيونيستی معرفی کردند.

بنا به گزارش اين رسانه‌ها "يکی از همراه دارندگان سلاح آب پاش در پاسخ به خبرنگار ما که اين تفنگ را به چه قيمت خريداری کردی، گفت: اين تفنگ را عده‌ای در اختيار ما قرار دادند تا در بوستان آب و آتش اهداف آنها را پياده کنيم." (فارس، ۱۴ مرداد ۱۳۹۰) برخی رسانه‌ها نيز آب بازی يا هندوانه خوری جوانان در ملا عام را هنجار شکنی و به سخره گرفتن هويت جامعه و دسيسه‌ی فرهنگی معرفی کردند. (الف، ۲۲ مرداد و ۲۵ مرداد ۱۳۹۰)

بطری‌های آب در کنار دريا

جوانان شهرستانی به علت فقدان دسترسی به تفنگ‌های آبی از بطری آب برای آب بازی استفاده می کنند. در يکی از اين گردهمايی‌ها در بندر عباس ۳۰ جوان بندری توسط پليس امنيت اخلاقی بازداشت می شوند (سرهنگ سعيد اميديان، معاون اجتماعی فرمانده انتظامی هرمزگان، مهر، ۱۶ مرداد ۱۳۹۰) و برای آن که اين بازداشت توجيه شرعی پيدا کند (با توجه به اين که مورد بی حجابی نيز در آنها مشاهده نشده) به جوانان اتهام زده شد که بطری‌هايشان برای روزه خواری بوده است.

بازداشت تعدادی جوان به اتهام آب بازی در ساحل دريا يکی ديگر از عجايب روزگار ماست که در ديگر نقاط دنيا کمتر نظير آن پيدا می شود. جوانانی که فراخوان آب بازی در ديگر شهرهای کشور داده بودند نيز بازداشت شدند. (بازداشت عامل اصلی فراخوان آب بازی در اراک، مجنون نيوز، ۱۷ مرداد ۱۳۹۰)

تعطيلی دريا

تنها در ايران است که حکومت در ماه تابستان به مدت يک ماه استفاده از دريا را ممنوع می کند. تنها اسلامگرايان می توانند هزاران کيلومتر ساحل دريا را بر روی مردم گرما زده ببندند تا مگر احکام الهی با رفتن سر افراد به زير آب (که روزه را باطل می کند) نقض نشود.

علت تعطيلی دريا امکان روزه خواری در سواحل اعلام شده است، درست همان طور که رستوران‌ها را در اين ماه تعطيل می کنند: "همچنان که برخی رستوران‌ها با حريم ويژه برای خدمات‌رسانی مسافران فعال هستند، طرح دريا نيز بايد حريم ماه مبارک رمضان را حفظ کند." (هادی ابراهيمی، معاون سياسی ـ امنيتی استاندار مازندران، جام جم، ۱ خرداد ۱۳۹۰)

کوهنوردی با کوله

ماموران انتظامی و بسيج علاوه بر دريا، کوه‌ها را نيز پيش از اين تعطيل کرده‌اند. اما در تابستان ۱۳۹۰ به جای تعطيلی کوه بنا بر اين بوده است که کوهنوردانِ کوه‌های اطراف تهران (دربند و درکه) را از همراه داشتن آب و غذا محروم کنند تا مبادا در بالای کوه و دور از چشم ماموران امر به معروف و نهی از منکر روزه خواری کنند. (جست و جوی پليس در کيف و کوله‌ی شهروندان برای پيدا کردن غذا، روزنامه‌ی روزگار، ۳۰ مرداد ۱۳۹۰)

بدين ترتيب، ارتفاعات و کوه‌ها نيز فضای عمومی و ملک حکومت تلقی شده و افراد حق ندارند دور از چشم همه لبی به آب و غذا بزنند. حتی کسانی که ديندار باشند حق ندارند در کوه افطار کنند.

جامعه‌ای که اسلامگرايان وعده‌ی بر ساختن آن را داده و می دهند از اين عجايب و غرائب بسيار داشته و بسيار خواهد داشت. عجايبی که ذکر شد يا موارد ديگر مثل پرداخت ديه بر اساس قيمت شتر در زندگی کسانی که شتر را ممکن است فقط در باغ وحش ببينند بيشتر شکل کمدی و طنز آلود در روزگار ما دارند اما بخش ديگری از اين عجايب يعنی سنگسار و قطع دست و پا و پرتاب کردن از کوه و فلک کردن وجه تراژيک و سوگناک دارند.

اسلامگرايان با اجرای احکام مورد نظر خود، جامعه‌ی ايران را در دريايی از موقعيت‌های دردناک و مضحک غوطه ور ساخته‌اند.