وب سايت های خبری و شاهدان عينی از حضور گسترده نيروهای انتظامی در خيابان های مرکزی تهران در روز یکشنبه خبر داده اند.
با اين حال خبرگزاری های داخلی می گويند اوضاع تهران آرام بوده و در روز يکشنبه در تهران و ديگر شهرهای ايران هيچ اتفاقی نيفتاده است.
در همین حال، خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت که تهران روز يکشنبه در آرامش کامل بود و به گفته اين خبرگزاری، ضد انقلاب باز هم ناکام ماند.
رادیو فردا در باره اعتراضات روز اول اسفند با محمد علی توفيقی، روزنامه نگار و تحليلگر سياسی گفت و گو کرده است.آقای توفيقی اعتراضات روز يکشنبه را اين گونه تحليل می کند:
محمدعلی توفيقی: تظاهرات و راهپيمايی هايی که روز يکم اسفندماه شاهد آن بوديم را بايد در ادامه روند خيزش جديد جنبش اعتراضی در خيابان ها ارزيابی کرد که از روز۲۵ بهمن ماه شروع شد.
به نظر من ما شاهد آغاز فصل جديدی از جنبش اعتراضی مردم هستيم که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸به وجود آمد و اين بر خلاف پيش بينی های حاکميت بود که می گفت که جنبش اعتراضی مردم، کاملا سرکوب شده و رهبران آن را به سکوت وادار کرده اند.
حتی برخی از تحليلگران هم تا حدودی به دليل فروکش کردن حضور مردم در خيابانها، چنين تحليلی را ارائه داده بودند.
اما حضور مجدد مردم در خيابان و در روز ۲۵ بهمن ماه و همچنين در روز يکم اسفند ماه، نشان داد که اين جنبش همچنان از پتانسيل بالايی برخوردار است.
آقای توفيقی، در خيلی از مناطق تهران شاهدان عينی و مردمی که در تظاهرات شرکت کرده بودند، می گفتند که تعداد نيروهای لباس شخصی و انتظامی بسيار زياد بوده است و مردم به شدت سرکوب می شده اند. شما تفاوت اعتراضات مردمی امروز – يکم اسفندماه – را با اعتراضات آنها در روز ۲۵ بهمن ماه، در چه می بينيد؟
حاکميت در روز ۲۵ بهمن ماه مقداری غافلگير شد. برای اينکه فکر نمی کرد بعد از ۲۰ ماه ، جنبش از اين پتانسيل برای حضور مردم برخوردار باشد. به همين دليل هم امروز از آمادگی بيشتری برخوردار بودند. از سازماندهی بالاتر و منسجم تری برای سرکوب و مقابله با مردم بهره برد. اين امر را در اخبار منتشر شده در رسانه های داخلی و پوشش خبری هم به خوبی شاهد بوديم.
می شود گفت که حاکميت يک برنامه ريزی دقيق تری برای جلوگيری از تجمعات مردمی و پراکنده کردن آنها به خرج داده بود.
هم در روز ۲۵ بهمن ماه و هم در روز يکم اسفندماه حاکميت از يک تاکتيک استفاده کرد و با حضور پر حجم بسيجيان ، لباس شخصی ها و نيروهای سرکوب، تمام تلاششان را به کار بردند تا تجمعات پراکنده مردم به هم پيوسته نشود که برای آنها غير قابل کنترل شود.
آقای توفيقی، تحليل شما از پوشش خبری رسانه های داخلی چيست؟ با توجه به اينکه برخی مقامات جمهوری اسلامی در گفت و گو با رسانه های داخلی امروز مدعی شدند که خبری در تهران و ديگر شهرها نبوده و همه چيز آرام بوده است؟
به نظر می رسد که رسانه های حاکميت از يک مرکز مشترک در حال سازماندهی و هدايت هستند و محور عمده کارشان نيز اين بوده که نشان دهند اوضاع تهران آرام است، هيچ اتفاقی نيفتاده و هيچ تجمعی هم به وجود نيامده و کسی هم کشته نشده است.
البته ۲۴ ساعت قبل از اين، خبرگزاری فارس که وابسته به سپاه پاسداران است، محوری را تحت عنوان «کشته سازی با حجم انبوه» در اخبار خودش مطرح کرد و همه سايت های ديگر نيز آن را پوشش دادند.
اين محور مبنی بر اين بود که مثلا گروه های مسلح تصميم گرفته اند که تجمعات را برای ايجاد اغتشاش به گلوله ببندند.
اما اين کار با اين هدف انجام شده بود که اولا مردم را بترسانند تا در صحنه حضور نيابند و هم اينکه اگر احيانا سرکوب شديدی اتفاق افتاد، بتوانند آن را توجيه کنند که ما از قبل هشدار لازم را داده بوديم.
در عين حال دروغگويی آقايان و اينکه نتوانستند اين انسجام را تا آخر حفظ کنند از اين جا معلوم شد که همين خبرگزاری فارس، خبر دستگيری خانم فائزه هاشمی را در حالی اعلام کرد که گويا خانم هاشمی در حال سازماندهی مردم در تجمعات و ليدری آنان برای شعار دادن، دستگير شده است.
همچنين جانشين فرمانده نيروی انتظامی اعلام کرد که تجمعات پراکنده عوامل منافقين و وابستگان به آمريکا و انگليس، بدون هيچ حادثه ای پايان پذيرفته است.
اينها نشان می دهد که خبرگزاری های حاکميت از يک ستاد مشترک هدايت می شده اند اما باز هم نتوانسته اند انسجام خودشان را حفظ کنند.
به نظر شما اقدام بعدی جنبش سبز چه خواهد بود؟ آيا فکر می کنيد که بايد اين اعتراضات خيابانی ادامه پيدا کند؟ يا اينکه رهبران مخالفان بايد راه های ديگری را برای برون رفت از اين شرايط امتحان کنند؟
به نظر من اين بستگی به رفتار حاکميت دارد. اولا اين تظاهرات و اعتراضات به نظر می رسد که بيشتر جنبه خودجوش و مردمی دارد.
حاکميت اساسا حق اعتراض مردم را به رسميت نمی شناسد و توجهی هم به خواسته ها و مطالبات آنها ندارد. در چنين شرايطی من فکر می کنم که مردم ايران نيمه نگاهی به تجريبات خودشان از جنبش های اخير مردم مصر و تونس خواهند داشت.
به نظر می آيد که مردم ايران با نگاهی به جنبش های مردم منطقه، قصد دارند که اين بار برای حضور در خيابان ها پايداری بيشتری به خرج دهند. عملا اين حاکميت است که با پاسخ ندادن به مطالبات مشروع و قانونی و به حق مردم، آنها را به سمت مقابله و چالش دعوت می کند.
با اين حال خبرگزاری های داخلی می گويند اوضاع تهران آرام بوده و در روز يکشنبه در تهران و ديگر شهرهای ايران هيچ اتفاقی نيفتاده است.
در همین حال، خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت که تهران روز يکشنبه در آرامش کامل بود و به گفته اين خبرگزاری، ضد انقلاب باز هم ناکام ماند.
رادیو فردا در باره اعتراضات روز اول اسفند با محمد علی توفيقی، روزنامه نگار و تحليلگر سياسی گفت و گو کرده است.آقای توفيقی اعتراضات روز يکشنبه را اين گونه تحليل می کند:
محمدعلی توفيقی: تظاهرات و راهپيمايی هايی که روز يکم اسفندماه شاهد آن بوديم را بايد در ادامه روند خيزش جديد جنبش اعتراضی در خيابان ها ارزيابی کرد که از روز۲۵ بهمن ماه شروع شد.
به نظر من ما شاهد آغاز فصل جديدی از جنبش اعتراضی مردم هستيم که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸به وجود آمد و اين بر خلاف پيش بينی های حاکميت بود که می گفت که جنبش اعتراضی مردم، کاملا سرکوب شده و رهبران آن را به سکوت وادار کرده اند.
حتی برخی از تحليلگران هم تا حدودی به دليل فروکش کردن حضور مردم در خيابانها، چنين تحليلی را ارائه داده بودند.
اما حضور مجدد مردم در خيابان و در روز ۲۵ بهمن ماه و همچنين در روز يکم اسفند ماه، نشان داد که اين جنبش همچنان از پتانسيل بالايی برخوردار است.
آقای توفيقی، در خيلی از مناطق تهران شاهدان عينی و مردمی که در تظاهرات شرکت کرده بودند، می گفتند که تعداد نيروهای لباس شخصی و انتظامی بسيار زياد بوده است و مردم به شدت سرکوب می شده اند. شما تفاوت اعتراضات مردمی امروز – يکم اسفندماه – را با اعتراضات آنها در روز ۲۵ بهمن ماه، در چه می بينيد؟
حاکميت در روز ۲۵ بهمن ماه مقداری غافلگير شد. برای اينکه فکر نمی کرد بعد از ۲۰ ماه ، جنبش از اين پتانسيل برای حضور مردم برخوردار باشد. به همين دليل هم امروز از آمادگی بيشتری برخوردار بودند. از سازماندهی بالاتر و منسجم تری برای سرکوب و مقابله با مردم بهره برد. اين امر را در اخبار منتشر شده در رسانه های داخلی و پوشش خبری هم به خوبی شاهد بوديم.
می شود گفت که حاکميت يک برنامه ريزی دقيق تری برای جلوگيری از تجمعات مردمی و پراکنده کردن آنها به خرج داده بود.
هم در روز ۲۵ بهمن ماه و هم در روز يکم اسفندماه حاکميت از يک تاکتيک استفاده کرد و با حضور پر حجم بسيجيان ، لباس شخصی ها و نيروهای سرکوب، تمام تلاششان را به کار بردند تا تجمعات پراکنده مردم به هم پيوسته نشود که برای آنها غير قابل کنترل شود.
آقای توفيقی، تحليل شما از پوشش خبری رسانه های داخلی چيست؟ با توجه به اينکه برخی مقامات جمهوری اسلامی در گفت و گو با رسانه های داخلی امروز مدعی شدند که خبری در تهران و ديگر شهرها نبوده و همه چيز آرام بوده است؟
به نظر می رسد که رسانه های حاکميت از يک مرکز مشترک در حال سازماندهی و هدايت هستند و محور عمده کارشان نيز اين بوده که نشان دهند اوضاع تهران آرام است، هيچ اتفاقی نيفتاده و هيچ تجمعی هم به وجود نيامده و کسی هم کشته نشده است.
البته ۲۴ ساعت قبل از اين، خبرگزاری فارس که وابسته به سپاه پاسداران است، محوری را تحت عنوان «کشته سازی با حجم انبوه» در اخبار خودش مطرح کرد و همه سايت های ديگر نيز آن را پوشش دادند.
اين محور مبنی بر اين بود که مثلا گروه های مسلح تصميم گرفته اند که تجمعات را برای ايجاد اغتشاش به گلوله ببندند.
اما اين کار با اين هدف انجام شده بود که اولا مردم را بترسانند تا در صحنه حضور نيابند و هم اينکه اگر احيانا سرکوب شديدی اتفاق افتاد، بتوانند آن را توجيه کنند که ما از قبل هشدار لازم را داده بوديم.
در عين حال دروغگويی آقايان و اينکه نتوانستند اين انسجام را تا آخر حفظ کنند از اين جا معلوم شد که همين خبرگزاری فارس، خبر دستگيری خانم فائزه هاشمی را در حالی اعلام کرد که گويا خانم هاشمی در حال سازماندهی مردم در تجمعات و ليدری آنان برای شعار دادن، دستگير شده است.
همچنين جانشين فرمانده نيروی انتظامی اعلام کرد که تجمعات پراکنده عوامل منافقين و وابستگان به آمريکا و انگليس، بدون هيچ حادثه ای پايان پذيرفته است.
اينها نشان می دهد که خبرگزاری های حاکميت از يک ستاد مشترک هدايت می شده اند اما باز هم نتوانسته اند انسجام خودشان را حفظ کنند.
به نظر شما اقدام بعدی جنبش سبز چه خواهد بود؟ آيا فکر می کنيد که بايد اين اعتراضات خيابانی ادامه پيدا کند؟ يا اينکه رهبران مخالفان بايد راه های ديگری را برای برون رفت از اين شرايط امتحان کنند؟
به نظر من اين بستگی به رفتار حاکميت دارد. اولا اين تظاهرات و اعتراضات به نظر می رسد که بيشتر جنبه خودجوش و مردمی دارد.
حاکميت اساسا حق اعتراض مردم را به رسميت نمی شناسد و توجهی هم به خواسته ها و مطالبات آنها ندارد. در چنين شرايطی من فکر می کنم که مردم ايران نيمه نگاهی به تجريبات خودشان از جنبش های اخير مردم مصر و تونس خواهند داشت.
به نظر می آيد که مردم ايران با نگاهی به جنبش های مردم منطقه، قصد دارند که اين بار برای حضور در خيابان ها پايداری بيشتری به خرج دهند. عملا اين حاکميت است که با پاسخ ندادن به مطالبات مشروع و قانونی و به حق مردم، آنها را به سمت مقابله و چالش دعوت می کند.