در حالی که بر صفحه پيچيده شطرنج خاورميانه با محوريت مناقشه ديرپای اسرائيل و فلسطينيان، مدتهاست سکوت و بن بستی مبهم حاکم است، محمود عباس، مشهور به ابومازن، رهبر تشکيلات خودگردان، با پيشنهادی به مجمع عمومی سازمان ملل پای نهاد که به سرعت مسئله فلسطين را بار ديگر به سطر اول خبرهای جهان بازگرداند.
او متقاضی به رسميت شناخته شدن کامل فلسطين به عنوان کشوری مستقل از سوی اين سازمان شد. پيشنهادی که حاميانش بسيار و مخالفانش اندک بودند. اوباما که در سخنرانی قاهره اش و سپس سال قبل در سازمان ملل با نويد کشور مستقل فلسطينی، چهره ای قديس برای ساکنان کرانه غربی رود اردن يافته بود، حالا سرسختانه از وتوی اين پيشنهاد در شورای امنيت سخن می گويد.
بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل نيز از مخالفان اين پيشنهاد است. اما آيا اين به معنای مخالفت آمريکا و اسرائيل با تشکيل کشور فلسطين هم هست؟
فرنوش رام، روزنامه نگار ساکن اورشليم: آقای نتانياهو اظهار مخالفت نکردند با تشکيل کشور فلسطين. برداشتی که از سخنان آقای نتانياهو شده است، برداشت نادرستی است. به اين جهت که حتی حزب ايشان يعنی حزب ليکود با استقلال و موجوديت کشور فلسطين بی ترديد موافقت دارد.
اکثر فراکسيون ها و احزاب حتی در دوره کنونی پارلمانی اسرائيل با استقلال فلسطين موافقت دارند. اما اسرائيل بر اين باور است شيوه ای که محمودعباس و رهبری حزب فتح و سازمان آزادی بخش فلسطين دراين مقطع در پيش گرفته اند، درست نيست.»
اما چرا ابومازن پيشنهادی چنين مهم را در حالی که می داند نمی تواند از سد وتوی آمريکا در شورای امنيت عبور دهد، را مطرح می کند؟
علی صدر زاده، کارشناس خاورميانه در آلمان: آقای عباس می دانسته که در شورای امنيت سازمان ملل، عضويت کامل فلسطين قبول نخواهد شد و فلسطين به عضويت کامل اين سازمان در نخواهد آمد. ولی امکان اين را دارد که در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کند و يک عضويت نسبتا ناظر برای فلسطين کسب کند که اين عضويت نسبتا ناظر، به دولت فلسطين مقداری حقوق اعطاء می کند.
از سوی ديگر اين تقاضای آقای عباس ناشی از اين است که از آن جايی که مذاکرات صلح بيست ساله اخير از زمان قرارداده اسلو تا کنون بی نتيجه مانده است، گمان می کند که با پشتيبانی افکار عمومی و اکثريت مجمع عمومی سازمان ملل در مذاکرات آينده ای که با اسرائيل انجام خواهد داد، دست برنده و بالايی خواهد داشت.»
اما اين وتو برای آمريکا هم به همين سادگی ها نيست.
مهرزاد بروجردی، استاد علوم سياسی دانشگاه سيراکیوز نيويورک: من فکر می کنم که آمريکا اصلا در موقعيت خوبی قرار نگرفته است. اگر آمريکا اين مسئله را وتو کند، در افکار عمومی جهان عرب بسيار بد خواهد شد. به خصوص اگر فلسطينی ها ناراحتی و مخالفت خودشان را با اين وتوی آمريکا به شکل علنی اظهار کنند، فکر می کنم ضربه بسيار محکمی برای آمريکا خواهد بود.
اگر به ياد داشته باشيم دو سال پيش آقای اوباما در قاهره در يک سخنرانی مسئله حق کشور فلسطين را مطرح کرد و به اعتقاد من اين مخالفت امروز، برايش اشکال ايجاد خواهد کرد. و البته شکاف های ديگری هم می تواند حاصلش باشد.
آمريکا از سوی ديگر يک نگرانی ديگر هم دارد و آن هم اين است که به رای گذاشتن اعلام موجوديت کشور فلسطين، شکاف های موجود بين آمريکا و متحدين اروپايی و عربش را هر چه بيشتر نشان می دهد.
کما اينکه ديديم که چند روز پيش آقای سارکوزی پس از سخنرانی آقای اوباما در برابر سخنان او موضع گرفت و مثلا آقای اردوغان در ترکيه – با اينکه ترکيه جزئی از ناتوست- موضع بسيار سرسختی در رابطه با اسرائيل اتخاذ کرد.»
محمود عباس، رییس تشکيلات خودگران فلسطینی می گويد که ساخت و ساز ۱۴۴ شهرک اسرائيلی در کرانه باختری و اسکان بيش از ۵۰۰ هزار شهروند اسرائيلی در اين مناطق، بزرگترين عامل توقف صلح بوده است.
نتانياهو اما می گويد، اينها بهانه جويی های فلسطينی هاست.
فرنوش رام، روزنامه نگار ساکن اورشليم: نتانياهو می گويد من برای بازگشت به پشت ميز مذاکره، طبق خواسته دولت باراک اوباما، ده ماه ساخت و ساز شهرک ها را متوقف کردم. و وقتی هم که ظاهرا باز، جريان ساخت و سازها شروع شد، ۹ ماه بعد هم سپری شد تا به شکل عملی اولين ساخت و ساز در يکی از شهرک ها از سر گرفته شد. ولی در اين ده ماه قطع کامل ساخت و سازها و ۹ ماه تعليق عملی، باز هم آقای محمود عباس حاضر به بازگشت به ميز مذاکرات نشد.»
اما چه بهانه جويی باشد و چه نه، اسرائيل ظاهرا گوشش به رفع اين به گفته آنها، بهانه جويی فلسطينی ها بدهکار نيست.
علی صدرزاده، روزنامه نگار و تحليل گر ساکن آلمان: تا زمانی که شهرک سازی ها ادامه پيدا کند، من بعيد می دانم که مذاکرات بين فلسطينی ها و اسرائيلی ها به يک سرانجام به اصطلاح مثبت برسد. از طرف ديگر اين وضعی که در کرانه غربی رود اردن ايجاد شده است و اين جزيره های جدا از هم فلسطينی ها، از نظر جغرافيايی ايجاد يک دولت واحد را غير ممکن می کند.
علاوه بر اين هر چقدر هم که مذاکرات به طول بکشد، تصور اينکه فلسطينی ها به يک دولت معمولی و نرمال، مثل ساير دولت ها، دست پيدا کنند، تصور غلطی است. من تصور نمی کنم که اسرائيل اجازه بدهد يک دولت معمول فلسطينی در کنارش شکل بگيرد. دولتی که هم نيروی هوايی داشته باشد، هم پليس و فرودگاه، فکر نمی کنم چنين دولتی را در کنار خودش بتواند تحمل کند. شهرک سازی ها هم ظاهرا به اين دليل است که اصولا وحدت جغرافيايی دولت خودگران از بين برود تا فکر ايجاد يک دولت واحد به کلی از بين برود. يعنی بايستی فلسطينی ها يک راه حل جديد را اتخاذ کنند.»
فرنوش رام، روزنامه نگار در اسرائيل اگر چه می گويد که در توقف شهرک سازی ها با فلسطينی ها همدل است، اما شهرک سازی را معلول شرايط خصومت و تنش می داند و نه عامل اش.
فرنوش رام: در اين مورد من کاملا حق را به جانب فلسطينی ها می دهم. يک سری از بندهای قطعنامه های شورای امنيت بی ترديد از سوی اسرائيل زير پا گذاشته شده است که همگی آنها تا حد بسياری معلول وضعيت خصومت اند. از ياد نبريد که جنبش حماس با اساسنامه ای پايه گذاری شد که می گويد شما يهودی را پشت هر تفنگی يافتيد بکشيد و انهدام اسرائيل بايد مسلک و فکر و ذکر هر فلسطينی باشد.
سال ۱۹۸۸ يکی از سخت ترين و فاجعه بارترين سالها برای کشور اسرائيل و مردم يهودی بود. شهرک سازی هايی که امروز انجام می شود، نتيجه آن خشونت ها و ترورهای وحشتناکی بود که طرف مقابل اعمال می کرد.»
حماس که مورد حمايت دولت ايران و سوريه است بر خلاف سازمان آزادی بخش فلسطين چندان به مذاکره برای صلح معتقد نيست.
علی صدرزاده، تحليلگر خاورميانه: راه حماس، از اول راهی است که به ترکستان می رود. چون شما برای مذاکره بايد در مرحله نخست، طرف مقابل را به رسميت بشناسيد. از آن جايی که حماس اصولا اسرائيل را به رسميت نمی شناسد، طرف مذاکره با اسرائيل نيست بلکه طرف جنگ با اسرائيل است. حماس در جنگ با اسرائيل از نظر نظامی بازنده هم خواهد بود. چون قدرتی به جز نيروهای انتحاری ندارد. بنابر اين راه حماس خواه ناخواه از اول به بن بست می رسد.
سوال اين است که از راه مذاکره چه می شود به دست آورد؟ گويا فلسطينی ها بايد به يک حداقلی رضايت بدهند. تشکيل يک دولت معمولی که دارای يک سری نهادها، ارتش، فرودگاه، محدوده هوايی و سازمان هايی باشد، يک توقع حداکثری است. تشکيل چنين دولتی در حال حاضر در فلسطين يک مسئله غير قابل تصور است.»
محمود عباس در حالی بعد از طرح پيشنهاد اش به رام الله در کرانه غربی رود اردن بازگشت، که از سوی طرفدارانش چون قهرمان مورد استقبال قرار گرفت. از سوی دیگر، آمريکا و اروپا از فعال شدن دوباره و هر چه سريعتر مذاکرات با محوريت کميته چهار جانبه سخن می گويند. کميته ای متشکل از سازمان ملل، اتحاديه اروپا، روسيه و آمريکا.
مهرزاد بروجردی، استاد علوم سياسی در نيويورک: حقيقت داستان اين است که اين کميته چهارجانبه تا به حال چيز جالب توجهی روی ميز مذاکرات نگذاشته است که بتواند نظر فلسطينی ها را جلب کند. به نظر می رسد مقدار زيادی سفسطه و پيشنهاداتی در اين ميان وجود دارد که چندان دلچسب نيست. من اميد زيادی ندارم که اين کميته چهار جانبه بتواند مذاکرات را جلو ببرد. مگر اينکه بعد از اين اتفاقاتی که در سازمان ملل افتاد، جامعه جهانی بخواهد با جديت بيشتری مسئله فلسطينی ها را دنبال کند.»
تحليلگر ديگری اما می گويد اين تنها راه باقيمانده برای شطرنج پيچيده خاورميانه است.
علی صدرزاده: راه ديگری غير از اين وجود ندارد. بايستی اين گروه چهارگانه به اسرائيل فشار بياورد تا برای سازش های بيشتری آماده باشد. اگر اين اتفاق صورت نگيرد، اوضاع خيلی خطرناک خواهد بود چرا که مناقشه ميان اسرائيل و فلسطين، هسته اصلی بسياری از فعاليت های سياسی کشورهای عربی است. اگر اين مشکل حل نشود، بر روند سياسی مصر، تونس، ليبی و حتی سوريه تاثير خواهد گذاشت.
بنابر اين اگر دنيای غرب مايل است که اين بهار عربی به يک نتيجه مثبت منتهی شود، و به دست راديکال ها و متعصبين نيافتد، لازمه اش اين است که برای مناقشه بين اسرائيل و فلسطين يک راه حل عملی پيدا شود. و گر نه آينده سياسی در پيش خواهد بود.»
و روزنامه نگار اسرائيلی می گويد که اگر چه راديکال ها از هر دو سو رهبران اسرائيل و فلسطين را زير فشار گذاشته اند، اما افکار عمومی اسرائيل طرفدار توقف شهرک سازی و نيز تشکيل دولت مستقل فلسطينی بر اساس مرزهای سال ۱۹۶۷ است.
فرنوش رام: اکثريت جامعه اسرائيل وجود کشور فلسطين را کاملا اجتناب ناپذير می دانند و به جز تک و توکی احزاب راستگرا که آن هم بسيار کوچک و اندک اند، الان اکثريت احزاب، مسلما معتقد به وجود کشور فلسطين هستند.
او متقاضی به رسميت شناخته شدن کامل فلسطين به عنوان کشوری مستقل از سوی اين سازمان شد. پيشنهادی که حاميانش بسيار و مخالفانش اندک بودند. اوباما که در سخنرانی قاهره اش و سپس سال قبل در سازمان ملل با نويد کشور مستقل فلسطينی، چهره ای قديس برای ساکنان کرانه غربی رود اردن يافته بود، حالا سرسختانه از وتوی اين پيشنهاد در شورای امنيت سخن می گويد.
برنامه رادیویی «نمای دور، نمای نزدیک» درباره موانع و پیشرفت های تشکیل کشور مستقل فلسطین
Your browser doesn’t support HTML5
بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل نيز از مخالفان اين پيشنهاد است. اما آيا اين به معنای مخالفت آمريکا و اسرائيل با تشکيل کشور فلسطين هم هست؟
فرنوش رام، روزنامه نگار ساکن اورشليم: آقای نتانياهو اظهار مخالفت نکردند با تشکيل کشور فلسطين. برداشتی که از سخنان آقای نتانياهو شده است، برداشت نادرستی است. به اين جهت که حتی حزب ايشان يعنی حزب ليکود با استقلال و موجوديت کشور فلسطين بی ترديد موافقت دارد.
اکثر فراکسيون ها و احزاب حتی در دوره کنونی پارلمانی اسرائيل با استقلال فلسطين موافقت دارند. اما اسرائيل بر اين باور است شيوه ای که محمودعباس و رهبری حزب فتح و سازمان آزادی بخش فلسطين دراين مقطع در پيش گرفته اند، درست نيست.»
اما چرا ابومازن پيشنهادی چنين مهم را در حالی که می داند نمی تواند از سد وتوی آمريکا در شورای امنيت عبور دهد، را مطرح می کند؟
علی صدر زاده، کارشناس خاورميانه در آلمان: آقای عباس می دانسته که در شورای امنيت سازمان ملل، عضويت کامل فلسطين قبول نخواهد شد و فلسطين به عضويت کامل اين سازمان در نخواهد آمد. ولی امکان اين را دارد که در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کند و يک عضويت نسبتا ناظر برای فلسطين کسب کند که اين عضويت نسبتا ناظر، به دولت فلسطين مقداری حقوق اعطاء می کند.
از سوی ديگر اين تقاضای آقای عباس ناشی از اين است که از آن جايی که مذاکرات صلح بيست ساله اخير از زمان قرارداده اسلو تا کنون بی نتيجه مانده است، گمان می کند که با پشتيبانی افکار عمومی و اکثريت مجمع عمومی سازمان ملل در مذاکرات آينده ای که با اسرائيل انجام خواهد داد، دست برنده و بالايی خواهد داشت.»
آقای عباس می دانسته که در شورای امنيت سازمان ملل، عضويت کامل فلسطين قبول نخواهد شد و فلسطين به عضويت کامل اين سازمان در نخواهد آمد. ولی امکان اين را دارد که در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کند و يک عضويت نسبتا ناظر برای فلسطين کسب کند که اين عضويت نسبتا ناظر، به دولت فلسطين مقداری حقوق اعطاء می کند.
علی صدر زاده، تحلیلگر سیاسی
اما اين وتو برای آمريکا هم به همين سادگی ها نيست.
مهرزاد بروجردی، استاد علوم سياسی دانشگاه سيراکیوز نيويورک: من فکر می کنم که آمريکا اصلا در موقعيت خوبی قرار نگرفته است. اگر آمريکا اين مسئله را وتو کند، در افکار عمومی جهان عرب بسيار بد خواهد شد. به خصوص اگر فلسطينی ها ناراحتی و مخالفت خودشان را با اين وتوی آمريکا به شکل علنی اظهار کنند، فکر می کنم ضربه بسيار محکمی برای آمريکا خواهد بود.
اگر به ياد داشته باشيم دو سال پيش آقای اوباما در قاهره در يک سخنرانی مسئله حق کشور فلسطين را مطرح کرد و به اعتقاد من اين مخالفت امروز، برايش اشکال ايجاد خواهد کرد. و البته شکاف های ديگری هم می تواند حاصلش باشد.
آمريکا از سوی ديگر يک نگرانی ديگر هم دارد و آن هم اين است که به رای گذاشتن اعلام موجوديت کشور فلسطين، شکاف های موجود بين آمريکا و متحدين اروپايی و عربش را هر چه بيشتر نشان می دهد.
کما اينکه ديديم که چند روز پيش آقای سارکوزی پس از سخنرانی آقای اوباما در برابر سخنان او موضع گرفت و مثلا آقای اردوغان در ترکيه – با اينکه ترکيه جزئی از ناتوست- موضع بسيار سرسختی در رابطه با اسرائيل اتخاذ کرد.»
محمود عباس، رییس تشکيلات خودگران فلسطینی می گويد که ساخت و ساز ۱۴۴ شهرک اسرائيلی در کرانه باختری و اسکان بيش از ۵۰۰ هزار شهروند اسرائيلی در اين مناطق، بزرگترين عامل توقف صلح بوده است.
نتانياهو اما می گويد، اينها بهانه جويی های فلسطينی هاست.
فرنوش رام، روزنامه نگار ساکن اورشليم: نتانياهو می گويد من برای بازگشت به پشت ميز مذاکره، طبق خواسته دولت باراک اوباما، ده ماه ساخت و ساز شهرک ها را متوقف کردم. و وقتی هم که ظاهرا باز، جريان ساخت و سازها شروع شد، ۹ ماه بعد هم سپری شد تا به شکل عملی اولين ساخت و ساز در يکی از شهرک ها از سر گرفته شد. ولی در اين ده ماه قطع کامل ساخت و سازها و ۹ ماه تعليق عملی، باز هم آقای محمود عباس حاضر به بازگشت به ميز مذاکرات نشد.»
اما چه بهانه جويی باشد و چه نه، اسرائيل ظاهرا گوشش به رفع اين به گفته آنها، بهانه جويی فلسطينی ها بدهکار نيست.
علی صدرزاده، روزنامه نگار و تحليل گر ساکن آلمان: تا زمانی که شهرک سازی ها ادامه پيدا کند، من بعيد می دانم که مذاکرات بين فلسطينی ها و اسرائيلی ها به يک سرانجام به اصطلاح مثبت برسد. از طرف ديگر اين وضعی که در کرانه غربی رود اردن ايجاد شده است و اين جزيره های جدا از هم فلسطينی ها، از نظر جغرافيايی ايجاد يک دولت واحد را غير ممکن می کند.
علاوه بر اين هر چقدر هم که مذاکرات به طول بکشد، تصور اينکه فلسطينی ها به يک دولت معمولی و نرمال، مثل ساير دولت ها، دست پيدا کنند، تصور غلطی است. من تصور نمی کنم که اسرائيل اجازه بدهد يک دولت معمول فلسطينی در کنارش شکل بگيرد. دولتی که هم نيروی هوايی داشته باشد، هم پليس و فرودگاه، فکر نمی کنم چنين دولتی را در کنار خودش بتواند تحمل کند. شهرک سازی ها هم ظاهرا به اين دليل است که اصولا وحدت جغرافيايی دولت خودگران از بين برود تا فکر ايجاد يک دولت واحد به کلی از بين برود. يعنی بايستی فلسطينی ها يک راه حل جديد را اتخاذ کنند.»
اکثريت جامعه اسرائيل وجود کشور فلسطين را کاملا اجتناب ناپذير می دانند و به جز تک و توکی احزاب راستگرا که آن هم بسيار کوچک و اندک اند، الان اکثريت احزاب، مسلما معتقد به وجود کشور فلسطين هستند.
فرنوش رام، روزنامه نگار در اسرائیل
فرنوش رام، روزنامه نگار در اسرائيل اگر چه می گويد که در توقف شهرک سازی ها با فلسطينی ها همدل است، اما شهرک سازی را معلول شرايط خصومت و تنش می داند و نه عامل اش.
فرنوش رام: در اين مورد من کاملا حق را به جانب فلسطينی ها می دهم. يک سری از بندهای قطعنامه های شورای امنيت بی ترديد از سوی اسرائيل زير پا گذاشته شده است که همگی آنها تا حد بسياری معلول وضعيت خصومت اند. از ياد نبريد که جنبش حماس با اساسنامه ای پايه گذاری شد که می گويد شما يهودی را پشت هر تفنگی يافتيد بکشيد و انهدام اسرائيل بايد مسلک و فکر و ذکر هر فلسطينی باشد.
سال ۱۹۸۸ يکی از سخت ترين و فاجعه بارترين سالها برای کشور اسرائيل و مردم يهودی بود. شهرک سازی هايی که امروز انجام می شود، نتيجه آن خشونت ها و ترورهای وحشتناکی بود که طرف مقابل اعمال می کرد.»
حماس که مورد حمايت دولت ايران و سوريه است بر خلاف سازمان آزادی بخش فلسطين چندان به مذاکره برای صلح معتقد نيست.
علی صدرزاده، تحليلگر خاورميانه: راه حماس، از اول راهی است که به ترکستان می رود. چون شما برای مذاکره بايد در مرحله نخست، طرف مقابل را به رسميت بشناسيد. از آن جايی که حماس اصولا اسرائيل را به رسميت نمی شناسد، طرف مذاکره با اسرائيل نيست بلکه طرف جنگ با اسرائيل است. حماس در جنگ با اسرائيل از نظر نظامی بازنده هم خواهد بود. چون قدرتی به جز نيروهای انتحاری ندارد. بنابر اين راه حماس خواه ناخواه از اول به بن بست می رسد.
سوال اين است که از راه مذاکره چه می شود به دست آورد؟ گويا فلسطينی ها بايد به يک حداقلی رضايت بدهند. تشکيل يک دولت معمولی که دارای يک سری نهادها، ارتش، فرودگاه، محدوده هوايی و سازمان هايی باشد، يک توقع حداکثری است. تشکيل چنين دولتی در حال حاضر در فلسطين يک مسئله غير قابل تصور است.»
من فکر می کنم که آمريکا اصلا در موقعيت خوبی قرار نگرفته است. اگر آمريکا اين مسئله را وتو کند، در افکار عمومی جهان عرب بسيار بد خواهد شد. به خصوص اگر فلسطينی ها ناراحتی و مخالفت خودشان را با اين وتوی آمريکا به شکل علنی اظهار کنند، فکر می کنم ضربه بسيار محکمی برای آمريکا خواهد بود.
مهرزاد بروجردی، استاد علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز
محمود عباس در حالی بعد از طرح پيشنهاد اش به رام الله در کرانه غربی رود اردن بازگشت، که از سوی طرفدارانش چون قهرمان مورد استقبال قرار گرفت. از سوی دیگر، آمريکا و اروپا از فعال شدن دوباره و هر چه سريعتر مذاکرات با محوريت کميته چهار جانبه سخن می گويند. کميته ای متشکل از سازمان ملل، اتحاديه اروپا، روسيه و آمريکا.
مهرزاد بروجردی، استاد علوم سياسی در نيويورک: حقيقت داستان اين است که اين کميته چهارجانبه تا به حال چيز جالب توجهی روی ميز مذاکرات نگذاشته است که بتواند نظر فلسطينی ها را جلب کند. به نظر می رسد مقدار زيادی سفسطه و پيشنهاداتی در اين ميان وجود دارد که چندان دلچسب نيست. من اميد زيادی ندارم که اين کميته چهار جانبه بتواند مذاکرات را جلو ببرد. مگر اينکه بعد از اين اتفاقاتی که در سازمان ملل افتاد، جامعه جهانی بخواهد با جديت بيشتری مسئله فلسطينی ها را دنبال کند.»
تحليلگر ديگری اما می گويد اين تنها راه باقيمانده برای شطرنج پيچيده خاورميانه است.
علی صدرزاده: راه ديگری غير از اين وجود ندارد. بايستی اين گروه چهارگانه به اسرائيل فشار بياورد تا برای سازش های بيشتری آماده باشد. اگر اين اتفاق صورت نگيرد، اوضاع خيلی خطرناک خواهد بود چرا که مناقشه ميان اسرائيل و فلسطين، هسته اصلی بسياری از فعاليت های سياسی کشورهای عربی است. اگر اين مشکل حل نشود، بر روند سياسی مصر، تونس، ليبی و حتی سوريه تاثير خواهد گذاشت.
بنابر اين اگر دنيای غرب مايل است که اين بهار عربی به يک نتيجه مثبت منتهی شود، و به دست راديکال ها و متعصبين نيافتد، لازمه اش اين است که برای مناقشه بين اسرائيل و فلسطين يک راه حل عملی پيدا شود. و گر نه آينده سياسی در پيش خواهد بود.»
و روزنامه نگار اسرائيلی می گويد که اگر چه راديکال ها از هر دو سو رهبران اسرائيل و فلسطين را زير فشار گذاشته اند، اما افکار عمومی اسرائيل طرفدار توقف شهرک سازی و نيز تشکيل دولت مستقل فلسطينی بر اساس مرزهای سال ۱۹۶۷ است.
فرنوش رام: اکثريت جامعه اسرائيل وجود کشور فلسطين را کاملا اجتناب ناپذير می دانند و به جز تک و توکی احزاب راستگرا که آن هم بسيار کوچک و اندک اند، الان اکثريت احزاب، مسلما معتقد به وجود کشور فلسطين هستند.