برگزاری همه پرسی استقلال جنوب سودان در روز يکشنبه، بازتاب گسترده ای در رسانه های ايران داشته است که با انتشار اخبار و گزارشی های بسياری در اين مورد سعی در تحليل اين رويداد مهم داشته اند.
عليرضا نوری زاده، تحليلگر مسايل خاورميانه در لندن، درباره دليل توجه رسانه های ايران به اين همه پرسی با اشاره به اين که پس از جنگ جهانی دوم نخستين بار است که يک کشور خاورميانه تجزيه می شود، می گويد: «مسير و سرنوشت آينده سودان به عنوان يک متحد يا دوست نزديک جمهوری اسلامی که در طول سال های گذشته روابطشان در ابعاد مختلف از جمله امنيتی و نظامی گسترش پيدا کرده، نمی تواند مورد توجه جمهوری اسلامی نباشد. يک متحد که در حال از هم پاشيدن و ضعف است، می تواند نگران کننده باشد. جمهوری اسلامی مصالح بسياری در سودان دارد غير از سرمايه گذاری های اقتصادی يا ارتباطات نظامی و امنيتی، سودان يکی از حاميان و متحدان جمهوری اسلامی در قضايای منطقه بوده است.»
در اين ميان «کيهان»، روزنامه طرفدار دولت محمود احمدی نژاد، نتيجه اين همه پرسی را جدايی بخشی از جهان اسلام و الحاق آن به منطقه ای دانست که از يکسو مسيحی است و از سوی ديگر به بلوک غرب تعلق دارد.
اين روزنامه با اشاره به نقش غرب، اسراييل و سازمان ملل متحد در جدايی جنوب از شمال سودان نوشت: «عدم حمايت تمام احزاب و نيروهای داخلی سودان از عمرالبشير، بی اعتمادی مردم ناحيه شمال به جنوب و تلاش ۱۰ ساله فرانسه و آمريکا برای اضافه شدن يک کشور مسيحی به مجموعه کشورهای مسيحی مرکز آفريقا از جمله عوامل همه پرسی جدايی جنوب سودان هستند.»
کيهان همچنين نوشت: پيدايش يک کشور مسيحی، خط تماس غرب با منطقه اقتصادی و ژئواکونوميک آفريقا را تکميل می کند و به سلطه غرب در قلب آفريقا منجر می شود و می تواند کشورهای مسلمان نشين شمال آفريقا از جمله مصر و الجزاير را تحت تاثير قرار دهد.
روزنامه اصولگرای «جمهوری اسلامی» نيز در سرمقاله خود با عنوان «جنوب سودان، اسرائيل دوم»، با انتقاد از عمر البشير برای پذيرش همه پرسی استقلال جنوب سودان نوشت: «او برای گريز از فشارهای غرب و خروج از انزوای سياسی ايجاد شده توسط محافل صهيونيستی، زير بار اين ننگ رفت و راضی شد تجزيه و فروش بخشی از خاک کشورش را با ابقای خود در قدرت و حکومت بر بقيه خاک سودان معاوضه کند.»
از سوی ديگر روزنامه ميانه روی «شرق» نوشت: «اگر عمر البشير که خود با کودتا به قدرت رسيد، کمی دورانديشی داشت و کمی از انحصار قدرت دست می کشيد، شايد مجبور نبود برای بقای همين حکومت لرزان، بخشی از کشورش را از دست بدهد.»
سايت «ديپلماسی ايرانی»، نزديک به اصلاح طلبان، نيز در مقاله ای تحت عنوان «رفراندم جنوب و سياست بالکانيزه کردن سودان» به قلم جاويد قربان اوغلی، مدير کل سابق آفريقای وزارت امور خارجه ايران، نوشت: «دولت حاکم بر خارطوم با عقلانيت و مشارکت تمامی نيروهای سياسی و قوميتها می توانست از اين فاجعه جلوگيری کند و همه مردم را در يک حکومت دموکراتيک حول محور منافع عاليه سودان متحد کند و در جهت رفع فقر در جنوب اقدام کند.»
سايت ديپلماسی ايرانی با اشاره به اين که کشورهای اسلامی در مقابل همه پرسی استقلال جنوب سودان واکنشی از خود نشان نداده اند، اضافه کرد دولت ايران نيز در اين مورد موضع فعالی نداشته است.
عليرضا نوری زاده ضمن تاييد اين موضوع می گويد: «جمهوری اسلامی تقريبا از اواخر دوران آقای هاشمی رفسنجانی نگاه به آفريقا و نگاه به شرق را جزو اصول سياست خارجی خود قرار داده بود.
در آن مرحله ايران روابط خود را با همه آفريقا گسترش داد و حتی در دوران آقای خاتمی روابط ايران با کشورهايی مانند مغرب يا تونس که به طور سنتی در جمع دوستان جمهوری اسلامی قرار نمی گرفت، توسعه يافت و با مصر تا مرحله برقراری روابط پيش رفت. سودان در دوران آقای احمدی نژاد به عنوان دوست و متحد جمهوری اسلامی بوده است.»
اين تحليلگر مسايل خاورميانه همچنين در مورد اين که استقلال جنوب سودان می تواند چه تاثيری برای ايران داشته باشد، اشاره می کند: «جمهوری اسلامی شاهد باز شدن جعبه پاندورا است؛ جعبه ای که آن چه از آن بيرون می آيد نمی تواند خوشايند جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه باشد و پيامدهای آن می تواند تا جايی پيش برود که بعضی اقوام را در منطقه تشويق کند به اين که اگر سلاح به دست گيرند و حمايت های غرب را به دست آورند، می توانند رويای استقلال خود را عملی کنند.»
استقلال جنوب سودان در شرايطی در حال تحقق است که مقام های جمهوری اسلامی ايران، در ماه های اخير بارها بر برادرانه و راهبردی بودن مناسبات دو کشور تاکيد کرده بودند، اما در روزهای اخير کمتر سخنی درباره اين همه پرسی گفته اند.
عليرضا نوری زاده، تحليلگر مسايل خاورميانه در لندن، درباره دليل توجه رسانه های ايران به اين همه پرسی با اشاره به اين که پس از جنگ جهانی دوم نخستين بار است که يک کشور خاورميانه تجزيه می شود، می گويد: «مسير و سرنوشت آينده سودان به عنوان يک متحد يا دوست نزديک جمهوری اسلامی که در طول سال های گذشته روابطشان در ابعاد مختلف از جمله امنيتی و نظامی گسترش پيدا کرده، نمی تواند مورد توجه جمهوری اسلامی نباشد. يک متحد که در حال از هم پاشيدن و ضعف است، می تواند نگران کننده باشد. جمهوری اسلامی مصالح بسياری در سودان دارد غير از سرمايه گذاری های اقتصادی يا ارتباطات نظامی و امنيتی، سودان يکی از حاميان و متحدان جمهوری اسلامی در قضايای منطقه بوده است.»
در اين ميان «کيهان»، روزنامه طرفدار دولت محمود احمدی نژاد، نتيجه اين همه پرسی را جدايی بخشی از جهان اسلام و الحاق آن به منطقه ای دانست که از يکسو مسيحی است و از سوی ديگر به بلوک غرب تعلق دارد.
اين روزنامه با اشاره به نقش غرب، اسراييل و سازمان ملل متحد در جدايی جنوب از شمال سودان نوشت: «عدم حمايت تمام احزاب و نيروهای داخلی سودان از عمرالبشير، بی اعتمادی مردم ناحيه شمال به جنوب و تلاش ۱۰ ساله فرانسه و آمريکا برای اضافه شدن يک کشور مسيحی به مجموعه کشورهای مسيحی مرکز آفريقا از جمله عوامل همه پرسی جدايی جنوب سودان هستند.»
کيهان همچنين نوشت: پيدايش يک کشور مسيحی، خط تماس غرب با منطقه اقتصادی و ژئواکونوميک آفريقا را تکميل می کند و به سلطه غرب در قلب آفريقا منجر می شود و می تواند کشورهای مسلمان نشين شمال آفريقا از جمله مصر و الجزاير را تحت تاثير قرار دهد.
روزنامه اصولگرای «جمهوری اسلامی» نيز در سرمقاله خود با عنوان «جنوب سودان، اسرائيل دوم»، با انتقاد از عمر البشير برای پذيرش همه پرسی استقلال جنوب سودان نوشت: «او برای گريز از فشارهای غرب و خروج از انزوای سياسی ايجاد شده توسط محافل صهيونيستی، زير بار اين ننگ رفت و راضی شد تجزيه و فروش بخشی از خاک کشورش را با ابقای خود در قدرت و حکومت بر بقيه خاک سودان معاوضه کند.»
از سوی ديگر روزنامه ميانه روی «شرق» نوشت: «اگر عمر البشير که خود با کودتا به قدرت رسيد، کمی دورانديشی داشت و کمی از انحصار قدرت دست می کشيد، شايد مجبور نبود برای بقای همين حکومت لرزان، بخشی از کشورش را از دست بدهد.»
سايت «ديپلماسی ايرانی»، نزديک به اصلاح طلبان، نيز در مقاله ای تحت عنوان «رفراندم جنوب و سياست بالکانيزه کردن سودان» به قلم جاويد قربان اوغلی، مدير کل سابق آفريقای وزارت امور خارجه ايران، نوشت: «دولت حاکم بر خارطوم با عقلانيت و مشارکت تمامی نيروهای سياسی و قوميتها می توانست از اين فاجعه جلوگيری کند و همه مردم را در يک حکومت دموکراتيک حول محور منافع عاليه سودان متحد کند و در جهت رفع فقر در جنوب اقدام کند.»
سايت ديپلماسی ايرانی با اشاره به اين که کشورهای اسلامی در مقابل همه پرسی استقلال جنوب سودان واکنشی از خود نشان نداده اند، اضافه کرد دولت ايران نيز در اين مورد موضع فعالی نداشته است.
عليرضا نوری زاده ضمن تاييد اين موضوع می گويد: «جمهوری اسلامی تقريبا از اواخر دوران آقای هاشمی رفسنجانی نگاه به آفريقا و نگاه به شرق را جزو اصول سياست خارجی خود قرار داده بود.
در آن مرحله ايران روابط خود را با همه آفريقا گسترش داد و حتی در دوران آقای خاتمی روابط ايران با کشورهايی مانند مغرب يا تونس که به طور سنتی در جمع دوستان جمهوری اسلامی قرار نمی گرفت، توسعه يافت و با مصر تا مرحله برقراری روابط پيش رفت. سودان در دوران آقای احمدی نژاد به عنوان دوست و متحد جمهوری اسلامی بوده است.»
اين تحليلگر مسايل خاورميانه همچنين در مورد اين که استقلال جنوب سودان می تواند چه تاثيری برای ايران داشته باشد، اشاره می کند: «جمهوری اسلامی شاهد باز شدن جعبه پاندورا است؛ جعبه ای که آن چه از آن بيرون می آيد نمی تواند خوشايند جمهوری اسلامی و کشورهای منطقه باشد و پيامدهای آن می تواند تا جايی پيش برود که بعضی اقوام را در منطقه تشويق کند به اين که اگر سلاح به دست گيرند و حمايت های غرب را به دست آورند، می توانند رويای استقلال خود را عملی کنند.»
استقلال جنوب سودان در شرايطی در حال تحقق است که مقام های جمهوری اسلامی ايران، در ماه های اخير بارها بر برادرانه و راهبردی بودن مناسبات دو کشور تاکيد کرده بودند، اما در روزهای اخير کمتر سخنی درباره اين همه پرسی گفته اند.