فعالان مدنی و مخالف سوری بر آنند که مراسمی را به نام «روز خشم» در مخالفت با رژيم در دمشق برگزار کنند. اکنون می رود که ناخشنودی توده ای از کشورهای عرب مورد حمايت غرب به کشوری که شهرتی در سرکوب معترضان در داخل و مخالفت با سياست های آمريکا و اسرائيل دارد، سرايت کند.
اما آيا شرايط در سوريه برای خيزش هايی مانند آنچه کشورهای همسايه را لرزاند، آماده است؟
اينکه سوريه با شيوع اين قبيل ناخشنودی های توده ای چگونه برخورد خواهد کرد، هنوز نامعلوم است.
اتحاد سوريه با ايران و سمت گيری ضد آمريکايی آن اين کشور را از تونس، مصر و ديگر کشورهای عربی جدا می سازد.
اما گزارش ها حاکی است که مخالفان با استفاده از شبکه اجتماعی فيس بوک و تويتر در تلاشند روز جمعه و شنبه تظاهراتی سراسری در اين کشور بر عليه رژيم بشاراسد برگزار کنند.
با رويدادهای کشورهای همسايه، سوری ها اميدوارند رژيم اسد نيز در اين ريزش دومينووار قرار گيرد.
اين انتظارها انتظارهای معقولی به نظر می رسد. سوری ها نيز مانند همسايه های خود مردمی نسبتاً فقير، سرکوب شده و فاقد دموکراسی هستند. بشار قدرت را از پدرش حافظ اسد که در سال ۲۰۰۰ پس از سی سال حکومت درگذشت، به ارث برد. کاری که برخی معتقدند حسنی مبارک هم برای آينده پسر خود جمال در نظر داشت.
با اين همه چنين همانندی هايی می تواند گمراه کننده باشد.
فواز گرگس، استاد مطالعات خاورميانه در مدرسه اقتصاد لندن می گويد: «سوريه با مصر تفاوت هايی دارد. کشور کم جمعيت تری است. ميزان فقر در آن کمتر از مصر است. جامعه ای فرقه گرا و سرکوب شده است. از همين رو گرچه به طور قطعی نمی توان پيش بينی کرد، من روند مشابه خيزش های عمومی در کشورهای تونس و مصر را در سوريه نمی بينم.»
اسد روز ۳۱ ژانويه به وال استريت جورنال گفت رژيم او مصون است زيرا به باور وی اين رژيم ميان مخالفان آمريکا و اسرائيل محبوبيت دارد.
وی گفت: «سوريه ثبات دارد. چرا؟ برای اينکه با اعتقادات باطنی مردم در پيوند است. اساساً وقتی از اين اعتقادات فاصله بگيريد، اين مسائل هم در پی می آيد.»
اما نديم شهادی، در مرکز مطالعات خاورميانه و شمال آفريقا در چتم هاوس لندن اين را يک برداشت غيرواقعی از خيزش های تازه می بيند و می گويد: « اين موضوع آشکارا نگرانی عمده ای برای بشار اسد است. او استدلال می کند که چون سوريه ضد آمريکايی و ضد اسرائيل است، چنين خيزش هايی روی نخواهد داد. تفسير او اين است که تظاهر کنندگان در قاهره و تونس ضد آمريکايی و ضد اسرائيلی بودند. ولی ما چنين شواهدی در دست نداريم. به نظر می رسد که خواست عمده مردم پايان دادن به رژيم های خودکامه و به دست آوردن آزادی است.»
به باور فواز گرگس، سخنان اسد به قدرت نيروهای امنيتی اين کشور اشاره دارد: «او به روشنی گفت که بين دستگاه های امنيتی، دولت و مردم بر سر سياست خارجی اختلافی وجود ندارد و مردم سوريه اين رژيم را رژيمی قانونی می دانند. اما می دانيم که در سوريه اختلاف های بسياری وجود دارد. حکومت سوريه حکومتی خودکامه است. دستگاه امنيتی تا آخرين قطره خون برای دفاع از رژيم می جنگد، تنها به خاطر ملاحظات قبيله ای. اما در سوريه شکاف بزرگی ميان سنی ها و علوی ها وجود دارد.»
هنوز شبح سرکوب بی رحمانه اخوان المسلمين در خيزش شهر حمات در سال ۱۹۸۲ توسط حافظ اسد که در آن ۲۵ هزار تن کشته شدند، در ذهن هاست.
تحليلگران می گويند دستگاه امنيتی سوريه بی رحم تر از دستگاه های مشابه در کشورهای همسايه است و شيوه های آن يادآور سرويس های امنيتی حکومت های کمونيستی مانند آلمان شرقی و رومانی سابق است.
فواز گرگس با اشاره به نبودِ جامعه مدنی و رسانه های مخالف می گويد: «اگر چه بسياری از سوری ها می گويند که خواهان آزادی و دمکراسی هستند اما نشانه ای از اپوزيسيون قوی مانند مصر نمی بينيم. رسانه آزادی وجود ندارد.
برخلاف مصر انجمن های مستقل وکلا، مهندسان، پزشکان در اين کشور وجود ندارد. اين اختلاف های اساسی، خيزش های همانند مصر را بعيد می کند.»
نديم شهادی نيز معتقد است ساده انگارانه خواهد بود که تصور شود رژيم سوريه نيز در روند دومينووار سقوط کند.
او در عين حال ضمن مقايسه اين کشور با عراق صدام حسين می گويد: «در حال حاضر من روی سوريه شرط بندی نمی کنم. به نظر می آيد رژيمی محکم و قوی است و با ظهور مخالفت های معترضان، هم قوی تر خواهد شد و هم سرکوبگر تر. با اين همه هميشه ظاهر گول زننده است. چنين رژيم انعطاف ناپذير سرانجام خم نخواهد شد اما از پايه ويران خواهد شد. نمی شود پيش بينی کرد. من روی آن شرط بندی نخواهم کرد.»
اما آيا شرايط در سوريه برای خيزش هايی مانند آنچه کشورهای همسايه را لرزاند، آماده است؟
اينکه سوريه با شيوع اين قبيل ناخشنودی های توده ای چگونه برخورد خواهد کرد، هنوز نامعلوم است.
اتحاد سوريه با ايران و سمت گيری ضد آمريکايی آن اين کشور را از تونس، مصر و ديگر کشورهای عربی جدا می سازد.
اما گزارش ها حاکی است که مخالفان با استفاده از شبکه اجتماعی فيس بوک و تويتر در تلاشند روز جمعه و شنبه تظاهراتی سراسری در اين کشور بر عليه رژيم بشاراسد برگزار کنند.
با رويدادهای کشورهای همسايه، سوری ها اميدوارند رژيم اسد نيز در اين ريزش دومينووار قرار گيرد.
اين انتظارها انتظارهای معقولی به نظر می رسد. سوری ها نيز مانند همسايه های خود مردمی نسبتاً فقير، سرکوب شده و فاقد دموکراسی هستند. بشار قدرت را از پدرش حافظ اسد که در سال ۲۰۰۰ پس از سی سال حکومت درگذشت، به ارث برد. کاری که برخی معتقدند حسنی مبارک هم برای آينده پسر خود جمال در نظر داشت.
با اين همه چنين همانندی هايی می تواند گمراه کننده باشد.
فواز گرگس، استاد مطالعات خاورميانه در مدرسه اقتصاد لندن می گويد: «سوريه با مصر تفاوت هايی دارد. کشور کم جمعيت تری است. ميزان فقر در آن کمتر از مصر است. جامعه ای فرقه گرا و سرکوب شده است. از همين رو گرچه به طور قطعی نمی توان پيش بينی کرد، من روند مشابه خيزش های عمومی در کشورهای تونس و مصر را در سوريه نمی بينم.»
اسد روز ۳۱ ژانويه به وال استريت جورنال گفت رژيم او مصون است زيرا به باور وی اين رژيم ميان مخالفان آمريکا و اسرائيل محبوبيت دارد.
وی گفت: «سوريه ثبات دارد. چرا؟ برای اينکه با اعتقادات باطنی مردم در پيوند است. اساساً وقتی از اين اعتقادات فاصله بگيريد، اين مسائل هم در پی می آيد.»
اما نديم شهادی، در مرکز مطالعات خاورميانه و شمال آفريقا در چتم هاوس لندن اين را يک برداشت غيرواقعی از خيزش های تازه می بيند و می گويد: « اين موضوع آشکارا نگرانی عمده ای برای بشار اسد است. او استدلال می کند که چون سوريه ضد آمريکايی و ضد اسرائيل است، چنين خيزش هايی روی نخواهد داد. تفسير او اين است که تظاهر کنندگان در قاهره و تونس ضد آمريکايی و ضد اسرائيلی بودند. ولی ما چنين شواهدی در دست نداريم. به نظر می رسد که خواست عمده مردم پايان دادن به رژيم های خودکامه و به دست آوردن آزادی است.»
به باور فواز گرگس، سخنان اسد به قدرت نيروهای امنيتی اين کشور اشاره دارد: «او به روشنی گفت که بين دستگاه های امنيتی، دولت و مردم بر سر سياست خارجی اختلافی وجود ندارد و مردم سوريه اين رژيم را رژيمی قانونی می دانند. اما می دانيم که در سوريه اختلاف های بسياری وجود دارد. حکومت سوريه حکومتی خودکامه است. دستگاه امنيتی تا آخرين قطره خون برای دفاع از رژيم می جنگد، تنها به خاطر ملاحظات قبيله ای. اما در سوريه شکاف بزرگی ميان سنی ها و علوی ها وجود دارد.»
هنوز شبح سرکوب بی رحمانه اخوان المسلمين در خيزش شهر حمات در سال ۱۹۸۲ توسط حافظ اسد که در آن ۲۵ هزار تن کشته شدند، در ذهن هاست.
تحليلگران می گويند دستگاه امنيتی سوريه بی رحم تر از دستگاه های مشابه در کشورهای همسايه است و شيوه های آن يادآور سرويس های امنيتی حکومت های کمونيستی مانند آلمان شرقی و رومانی سابق است.
فواز گرگس با اشاره به نبودِ جامعه مدنی و رسانه های مخالف می گويد: «اگر چه بسياری از سوری ها می گويند که خواهان آزادی و دمکراسی هستند اما نشانه ای از اپوزيسيون قوی مانند مصر نمی بينيم. رسانه آزادی وجود ندارد.
برخلاف مصر انجمن های مستقل وکلا، مهندسان، پزشکان در اين کشور وجود ندارد. اين اختلاف های اساسی، خيزش های همانند مصر را بعيد می کند.»
نديم شهادی نيز معتقد است ساده انگارانه خواهد بود که تصور شود رژيم سوريه نيز در روند دومينووار سقوط کند.
او در عين حال ضمن مقايسه اين کشور با عراق صدام حسين می گويد: «در حال حاضر من روی سوريه شرط بندی نمی کنم. به نظر می آيد رژيمی محکم و قوی است و با ظهور مخالفت های معترضان، هم قوی تر خواهد شد و هم سرکوبگر تر. با اين همه هميشه ظاهر گول زننده است. چنين رژيم انعطاف ناپذير سرانجام خم نخواهد شد اما از پايه ويران خواهد شد. نمی شود پيش بينی کرد. من روی آن شرط بندی نخواهم کرد.»