رکس تیلرسون، نامزد پیشنهادی دونالد ترامپ برای تصدی پست وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا روز چهارشنبه ۲۲ دی در کمیته سیاست خارجی مجلس سنا حاضر شد و به پرسشهای سناتورهای آمریکایی پاسخ داد.
آقای تیلرسون ۶۴ ساله که پیشتر مدیرعامل شرکت عظیم نفتی اگزون موبیل بود، در ابتدای این نشست بیانیهای را قرائت کرد که حاوی دیدگاههای او درباره مسائل عمده جهانی از جمله ایران بود. ترجمه کامل بیانیه وی در زیر میآید.
رکس تیلرسون: به خاطر حمایت سناتور کورنین و سناتور کروز از زادگاهم ایالت تگزاس مفتخرم. علاوه بر این از سناتور نان به خاطر تعهدش به منع گسترش سلاحهای هستهای و رابرت گیتس به خاطر خدماتش به هشت رییسجمهوری و رهبری خود او به عنوان رییس کمیته پیشاهنگی آمریکا تشکر میکنم.
جناب رییس، سناتور کروکر و اعضای کمیته، حضور در این جلسه در برابر شما به عنوان نامزد رییسجمهوری منتخب برای تصدی مقام وزارت خارجه، کسب تایید شما و تمامی نمایندگان مجلس سنا مایه مباهات است.
ابتدا میخواهم اعضای خانوادهام را که امروز اینجا حضور دارند به شما معرفی کنم. آنها مهمترین افراد در زندگی من هستند و میخواهم از علاقه و حمایت آنها طی سالیان قدردانی کنم. ابتدا همسرم، رندا که بیش از سی سال با هم زندگی کردهایم و همواره در طول سفرهای متعدد من به خارج از کشور امور خانواده را اداره کرده است. خواهرم، جو لین پترز، که تمام عمرش در ایالتهای تگزاس و آلاباما دبیر دبیرستان بوده است. خواهر کوچکم، دکتر ری آن همیلتون پزشک خانواده در ایالت تگزاس و شوهر خواهرم، لی همیلتون قاضی ایالتی در تگزاس. از اینکه امروز در کنار من هستند متشکر و مفتخرم.
امروزه در مقطعی سرنوشتساز برای ملت ما و جهان در این جلسه در برابر شما حضور دارم.
ما نباید نقض معاهدات بینالمللی را نادیده بگیریم، مثل کاری که در رابطه با ایران شد. ما نمیتوانیم به پذیرفتن وعدههای توخالی، مثل وعدههای چین برای اعمال فشار به دولت کره شمالی برای انجام اصلاحات، ادامه دهیم و بعد هم از اعمال فشار برای اجرای این تعهدات شانه خالی کنیم.
به هر کجا که بنگریم مردم و ملتها عمیقا نگران هستند. ایدههای قدیمی و موازین بینالمللی که در گذشته به خوبی درک میشدند و بر عملکرد همه حاکم بود در زمانه ما ممکن است موثر نباشند.
در این محیط در حال تغییر ما با خطرات فراوانی روبرو هستیم. چین در عرصه تجارت بینالمللی به یک قدرت اقتصادی بدل شده و مناسبات ما با آن، هم دوستانه و هم خصمانه بوده است. روسیه که در عرصه جهانی به دنبال کسب احترام و اهمیت است، در اقدامات اخیرش به منافع آمریکا بیتوجهی کرده است. اسلام رادیکال جهانبینی جدیدی نیست اما سرشار از نفرت، مرگبار و تفسیری نامشروع از دین اسلام است. حکومتهای دشمن ما مثل ایران و کره شمالی به خاطر سرپیچی از پذیرش موازین بینالمللی برای جهان خطرات جدی هستند.
در برخورد با این واقعیات آمریکا چه واکنشی باید نشان دهد؟ پاسخ من ساده است. برای رسیدن به ثبات که برای صلح و امنیت در قرن ۲۱ تعیینکننده است، نقش رهبری آمریکا در جهان نه تنها باید روزآمد شود بلکه باید اعمال گردد.
ما نقاط قوت فراوانی داریم که میتوانیم بر آنها تکیه کنیم. اتحادهای ما ماندگار هستند و متحدان ما انتظار دارند که نقش رهبری آمریکا احیاء شود. نیروهای مسلح ما بهترین قوای جنگی هستند و ما صاحب بزرگترین قدرت اقتصادی جهان هستیم.
به خاطر سابقه ما در نیکخواهی و دادن امید به شهروندان خود هنوز هم آمریکا اولین گزینه مهاجرت برای تمام مردم جهان است. نقش آمریکا در ایجاد ثبات و پرهیز از یک جنگ جهانی دیگر، افزودن بر رفاه و پیشرفت جهانی و کمک به گسترش آزادی تعیینکننده بوده است.
نقش جهانی ما در طول تاریخ در عین حال رهبری اخلاقی را نیز شامل میشود. در عرصه مناسبات بینالمللی، میزان حسن نیت آمریکا در رابطه با جهان بیهمتاست. و ما باید تعهد به آزادیهای فردی، کرامت انسانی و عملکرد اخلاقی را در سیاست خارجی خود ادامه دهیم.
خلاصه اینکه، ما تنها ابرقدرت جهانی هستیم که ابزارها و معیارهای اخلاقی برای بهبود جهان را در اختیار دارد. اگر ما رهبری نکنیم با خطر سقوط بیشتر جهان در آشوب و خطر روبرو خواهیم شد. اما ما لغزیدهایم.
در دهههای اخیر ما در مورد نقش رهبری آمریکا تردیدهایی بوجود آوردهایم. در مقاطعی از عرصه جهانی عقبنشینی کردهایم. در موارد دیگر ما با حسن نیت دخالت کردهایم ولی به ثبات و امنیت جهانی که در پی آن بودیم دست نیافتیم. به جای آن، ما مجموعهای از پیامدهای ناخواسته و خلائی از بیثباتی را بوجود آوردهایم. امروزه، دوستان ما هنوز هم میخواهند به ما کمک کنند ولی نمیدانند چطور. در عین حال، دشمنان ما برای سوء استفاده از این غیبت رهبری آمریکا جسورتر شدهاند.
آبراهام لینکلن گفته است، آمریکا «آخرین امید خوب در جهان» است. اگر میخواهیم کماکان مبلغ و مدافع آزادی و بشریت باشیم موازین اخلاقی ما هیچگاه نباید کم نور شود. حمایت از حقوق بشر در سیاست خارجی ما یکی از عناصر کلیدی برای نشان دادن ارزشهای ما به مردم جهان است.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری منتخب در کارزار انتخاباتی خود برای پیشبرد منافع آمریکا در عرصه سیاست خارجی تعهد جسورانهای را مطرح کرد. امیدوارم بتوانم این دیدگاه را توضیح داده و نشان دهم که در صورت تایید من به عنوان وزیر خارجه چگونه این سیاست را به اجرا خواهم گذاشت.
مردم آمریکا از این جهتگیری برای دادن اهمیت بیشتر به امنیت، آزادی و رفاه آمریکا استقبال میکنند. اما این نقش رهبری جدید بدون پاسخگویی ناقص خواهد بود. اگر خود ما پاسخگو نباشیم حقیقتا نمیتوان آن را از دوستان و دشمنان انتظار داشت.
ما باید در قبال تعهداتمان به دیگران پاسخگو باشیم. این امر برای کمک به متحدان و دوستان، دستیابی به اهداف و تضمین امنیت یک آمریکایی که بتوان با حسن نیت به آن اعتماد کرد، حیاتی است.
ما باید از متحدانمان بخواهیم که به تعهدات خود عمل کنند. نمیتوان از عدم اجرای تعهدات متحدان چشم پوشی کرد، این نه فقط بیعدالتی در حق ما بلکه بیعدالتی در حق سایر متحدانی است که به وعدههای خود احترام میگذارند و امنیت ملی ما را تقویت میکنند.
کشورهایی را هم که دوست ما نیستند باید مجبور کنیم به توافقهایی که میپذیرند عمل کنند. ناتوانی در این زمینه طی دهههای اخیر موقعیت ما را تضعیف و بازیگران بد را در سراسر جهان تشویق کرده تا تعهد خود را زیر پا بگذارند.
ما نباید نقض معاهدات بینالمللی را نادیده بگیریم، مثل کاری که در رابطه با ایران شد. ما نمیتوانیم به پذیرفتن وعدههای توخالی، مثل وعدههای چین برای اعمال فشار به دولت کره شمالی برای انجام اصلاحات، ادامه دهیم و بعد هم از اعمال فشار برای اجرای این تعهدات شانه خالی کنیم.
در شرایطی که اعتماد از بین رفته است چشمپوشی کردن فقط باعث تشویق رفتار منفی میشود و این حالت باید پایان یابد. اگر در توافقات خود صادق نباشیم ما را پاسخگو تلقی نخواهند کرد. برخی از شما از مشارکت طولانی من در کمیته پیشاهنگی آمریکا اطلاع دارید. یکی از معیارهای بنیادی ما صداقت است. در واقع سوگند وفاداری پیشاهنگی با عبارت «با شرافت من» آغاز میشود و این باید زیربنای سیاست خارجی ما باشد.
به طور مشخص، در مورد اسلام رادیکال باید صادق باشیم. افزایش نگرانیهای شهروندان ما در خصوص اسلام رادیکال و اقدامات جنایتکارانه آنها علیه آمریکاییها و دوستان ما دلایل قابل توجیهی دارد.
اسلام رادیکال برای ثبات کشورها و زندگی شهروندان آنها خطر بزرگی است. قدرت رسانههای دیجیتال امروزه به گروه «خلافت اسلامی»، القاعده و سایر گروههای تروریستی امکان میدهد جهانبینی مسموم خود را تبلیغ کنند که با ارزشهای مردم آمریکا و تمامی مردم جهان که برای جان انسانها ارزش قائلند در تقابل است. این گروهها معمولا توسط کشورها، سازمانها و افرادی که با اهداف آنان همسو هستند حمایت و تقویت میشوند. با این بازیگران به خاطر کمک و تقویت گروههایی که فقط میتوان آنها را اهریمنی نامید، باید برخورد کرد.
مبرمترین اقدام در مبارزه با اسلام رادیکال شکست دادن گروه «خلافت اسلامی» است. در خاورمیانه و مناطق اطراف آن چالشهای متعددی وجود دارد که نیازمند توجه ماست، از جمله سوریه، عراق و افغانستان. در این منطقه اولویتهای متفاوت و گاه متناقضی وجود دارد که باید به همه آنها پرداخت ولی نباید تمرکز ما را از اولویت اصلی که شکست دادن گروه «خلافت اسلامی» است منحرف کند. شکست دادن گروه «خلافت اسلامی» باید مهمترین اولویت ما در خاورمیانه باشد.
نابود کردن گروه «خلافت اسلامی» اولین گام در تضعیف تواناییهای سایر گروهها و افرادی خواهد بود که هدفشان حمله به سرزمین ما و کشورهای متحد ماست. از بین رفتن گروه «خلافت اسلامی» در عین حال به ما امکان خواهد داد که روی سایر نیروهای اسلام رادیکال مثل القاعده، اخوان المسلمین و جریانهای مشخصی در ایران تمرکز کنیم.
نابود کردن گروه «خلافت اسلامی» اولین گام در تضعیف تواناییهای سایر گروهها و افرادی خواهد بود که هدفشان حمله به سرزمین ما و کشورهای متحد ماست. از بین رفتن گروه «خلافت اسلامی» در عین حال به ما امکان خواهد داد که روی سایر نیروهای اسلام رادیکال مثل القاعده، اخوان المسلمین و جریانهای مشخصی در ایران تمرکز کنیم.
اما شکست دادن این گروه فقط در جبهههای نبرد روی نخواهد داد، ما باید در مبارزه بر سر ایدهها نیز پیروز شویم. اگر نامزدی من تایید شود به شما تضمین میدهم که وزارت خارجه به سهم خود از مسلمانان در سراسر جهان که با اسلام رادیکال در تمام اشکال آن مخالفند، حمایت خواهد کرد.
در عین حال ما باید واقعیات مربوط به چین را بپذیریم. جزیرهسازی چین در آبهای دریای جنوبی چین تصرف غیرقانونی اراضی مورد اختلاف بدون احترام به موازین بینالمللی است. روشهای تجاری و اقتصادی چین نیز در مواردی از تعهدات آن کشور به معاهدات بینالمللی تبعیت نکرده است. چین، دانش و مالکیت معنوی ما را سرقت میکند و در عرصه مجازی متعرضانه و توسعهطلبانه رفتار میکند. در به کارگیری نفوذ خود برای مهار کره شمالی برای ما شریک قابل اعتمادی نبوده است. چین ثابت کرده که در تعقیب اهداف خود تمام توانش را به کار میبرد و در مواردی این در تضاد با منافع آمریکا بوده است. ما باید با آنچه که در عمل اتفاق میافتد برخورد کنیم و نه آنچه که آرزوی آن را داریم.
اما در عین حال نباید جنبههای مثبت مناسبات ما با چین را نادیده گرفت. رفاه اقتصادی هر دو کشور عمیقا به یکدیگر گره خورده است. در مبارزه با اسلام رادیکال چین متحد با ارزشی بوده است. نباید اجازه دهیم که اختلاف نظرهای ما در زمینههای دیگر همکاریهای مثبت ما با چین را تحت الشعاع قرار دهد.
در مورد مناسبات با روسیه نیز باید درک روشن و صحیحی داشته باشیم. روسیه امروزه برای ما یک تهدید است ولی در پیشبرد اهداف خود غیرقابل پیشبینی نیست. اوکراین را تصرف کرده، کریمه را به خاک خود الحاق کرده و از نیروهای دولتی سوریه که با بیرحمی قوانین جنگ را نقض میکنند، حمایت کرده است. متحدان ما در ناتو به درستی در مورد قدرتگیری روسیه نگران هستند. ولی در غیاب نقش رهبری آمریکا این درها گشوده شد و هر چند غیرعمد پیامهای نادرستی به آن کشور داده شد.
ما از تعهداتی که به متحدان خود دادیم عقبنشینی کردیم. ما در مورد «خط قرمزها» پیامهای ضعیف یا مغشوشی دادیم که بعدها به «چراغ سبز» بدل شدند. ما متوجه نبودیم که روسیه مثل ما فکر نمیکند.
تاریخ پرتلاطم و گاه پر تنش مناسبات دو کشور را فقط حرف کنار نمیزند. ما در مورد بلندپروازیها و اهداف روسیه به یک گفتوگوی باز و صریح نیاز داریم تا بر آن اساس بتوانیم روند حرکت خود را تنظیم کنیم.
در مواردی که همکاری با روسیه امکانپذیر است، از جمله در مقابله با تروریسم بینالمللی، باید این گزینهها را بررسی کرد. در مواردی که اختلافات جدی وجود دارد باید در دفاع از منافع آمریکا و متحدان خود ثابت قدم باشیم. روسیه باید بداند که ما در مورد تعهدات خود و تعهدات متحدانمان پاسخگو و مسئول خواهیم بود و در مقابل، روسیه نیز باید در مورد اقدامات خود پاسخگو باشد.
برخورد ما با مسئله حقوق بشر باید با این اصل شروع شود که نقش رهبری آمریکا در زمینه اخلاقی نیز باید شفافیت داشته باشد. ما در دفاع از حقوق بشر در سطح جهان «این و یا آن» گزینه را نداریم. در زمینه حقوق بشر و کمکهای بشردوستانه ارزشهای ما در واقع منافع ما هستند.
برخورد ما با مسئله حقوق بشر باید با این اصل شروع شود که نقش رهبری آمریکا در زمینه اخلاقی نیز باید شفافیت داشته باشد. ما در دفاع از حقوق بشر در سطح جهان «این و یا آن» گزینه را نداریم. در زمینه حقوق بشر و کمکهای بشردوستانه ارزشهای ما در واقع منافع ما هستند.
البته منطقی نیست که انتظار داشته باشیم هر اقدامی در عرصه سیاست خارجی فقط بر اساس احترام به موازین حقوق بشر صورت بگیرد، بخصوص در مواردی که امنیت مردم آمریکا در دستور کار است. ولی نقش رهبری آمریکا مستلزم اقدامات مشخصی با تمرکز روی بهبود شرایط مردم در سراسر جهان است و در مواقع مناسب باید از کمکهای اقتصادی و تحریم به عنوان ابزارهای سیاست خارجی استفاده کرد.
ما باید به معیارهای پاسخگویی وفادار باشیم. احیاء رابطه ما با کوبا شامل عقبنشینی دولت آن کشور در زمینه حقوق بشر نبود. از حکومت کوبا نخواستهایم در مورد عملکردش پاسخگو باشد. رهبران کوبا امتیازات فراوان ولی در مقابل، مردم آن کشور امتیازات کمی دریافت کردند. این نه در راستای منافع کوبا و نه به نفع آمریکاست.
آبراهام لینکلن گفته است، آمریکا «آخرین امید خوب در جهان» است. اگر میخواهیم کماکان مبلغ و مدافع آزادی و بشریت باشیم موازین اخلاقی ما هیچگاه نباید کم نور شود. حمایت از حقوق بشر در سیاست خارجی ما یکی از عناصر کلیدی برای نشان دادن ارزشهای ما به مردم جهان است.
در پایان، باید به ایدههایی که هویت ما را تعیین میکند و آزادیهایی که با هزینههای فراوان بدست آوردهایم افتخار کنیم. نبوغ، ایدهها و فرهنگ نسلهای قبلی این کشور آمریکا را به عظیمترین ملت تاریخ مبدل ساخت. و این مستلزم فداکاری بوده است.
هیچگاه نباید فراموش کنیم که ما وارث کسانی هستیم که فداکاریهای فراوانی کرده و برخی همه چیز خود را در این راه فدا کردهاند. این افراد نظامیان جانباخته، کارمندان وزارت خارجه و سایر نهادهای دولتی را نیز شامل میشوند که همه چیز را در راه کشور خود فدا کردند.
اگر نامزدی من تایید شود، در انجام وظایفم برای رییسجمهوری و مردم آمریکا تلاش خواهم کرد در مناسبات با رهبران و حکومتهای کشورهای جهان اعتماد ایجاد کنم و توافقهایی بدست بیاورم که در خدمت اهداف و منافع سیاست خارجی آمریکا باشد.
وزیر خارجه برای رییسجمهوری کار میکند و هدفش باید اجرای اهداف او در سیاست خارجی باشد. به این منظور من باید با سایر همکارانم در کابینه و سایر ادارات و نهادهای دولتی همکاری نزدیکی داشته باشم تا بتوان به همفکری و توافق لازم رسید.
بگذارید در عین حال تاکید کنم که حفظ اعتماد رییسجمهوری به معنای حفظ اعتماد مردم است. و حفظ اعتماد مردم یعنی وفاداری و جلب اعتماد نمایندگان منتخب آنها. میخواهم تمامی اعضای این کمیته بدانند که در صورت تایید من تلاش خواهم کرد به سئوالات و ملاحظات شما پاسخگو باشم.
من به عنوان یک مهندس آموزش دیدهام. تلاش خواهم کرد واقعیات را درک کنم، روند حرکت آنها را تعقیب کرده و در امور بینالمللی منطق را به کار بگیرم. ما باید به جهان آنگونه که هست بنگریم، اولویتهای مشخصی داشته باشیم و بدانیم که قدرت ما هر چند قابل ملاحظه ولی نامحدود نیست. ما باید در مواردی که امکانپذیر است مسیر شکل دادن به همکاریهای جدید را هموار کنیم و پیوندهای قدیمی را که تضعیف شدهاند، تقویت کنیم.
اگر نامزدی من تایید شود، تلاش خواهم کرد سیاست خارجی را هدایت کنم که با این ایدهها منطبق باشد. ما هیچگاه به خاطر آنکه هستیم و به خاطر آنچه که برایمان با ارزش است عذرخواهی نمیکنیم. ما جهان را آن طور که هست میبینیم، با خود و مردم آمریکا صادق خواهیم بود، واقعیات را دنبال خواهیم کرد و معیارهای پاسخگویی را در مورد خود و دیگران به کار خواهیم بست.
از وقتی که به من دادید تشکر میکنم و با علاقه منتظر سئوالات شما هستم.