ذخاير جديد گازی آمريکا عليه ايران و روسيه

توليد گاز آمريکا از ذخاير گاز «پالمه سنگ های گازدار» از ميزان تقريبا نزديک به صفر در سال ۲۰۰۰ امروز به بيش از ۲۰ درصد کل توليد داخلی افزايش داشته است.

روزنامه هيوستون کرونيکل گزارش داده است که بر پايه پژوهش جديدی با عنوان «گاز و امنيت ملی آمريکا» که در موسسه سياست عمومی بيکر دانشگاه رايس انجام شده است، انقلاب گاز طبيعی در آمريکا که منجر به کاهش نفوذ روسيه شد، می تواند در سال های پيش رو نفوذ ايران را نيز با چالش مواجه گرداند.

اين پژوهش در ادامه می افزايد: «افزايش حفاری برای دستيابی به ذخاير جديد گاز «پالمه سنگ های گازدار» [گاز شيل] در سال های آتی با تاثير بر روی وضعيت منابع گازی جهان، به مدت دست کم بيست تا سی سال بخش اعظم نياز آمريکا به واردات گاز طبيعی مايع، يا LNG، را برطرف خواهد کرد. بدين ترتيب منابع گاز مايع بيشتری از خاورميانه برای صادرات به اروپا موجود خواهد بود که تا کنون بيشتر توسط لوله کشی از روسيه تامين می شده است.

پژوهش فوق، که با پشتيبانی مالی وزارت نيروی در آمريکا انجام شده، پيش بينی می کند که سهم روسيه از بازار گاز طبيعی اروپای غربی از ۲۷ درصد در سال ۲۰۰۹، به ۱۳ درصد تا سال ۲۰۴۰ سقوط خواهد کرد.

بر اساس تعريف پورتال امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت ايران، «پالمه سنگ گازدار» يا گاز «شيل» گروهی از سنگ‌های رسی حاوی مواد غنی هيدروکربوری از نوع گاز است که به دليل داشتن تراوايی کم، مانع از جريان يافتن مناسب گاز به داخل چاه‌های توليدی می‌شود. مجموع ذخاير پالمه سنگ گازدار حدود ۵۰ درصد ذخاير درجا منابع گاز غيرمتعارف جهان را تشکيل می‌دهد.

هيوستون کرونيکل به نقل از ايمی مايرز جف، يکی از اعضای مؤسسه بيکر و از دست اندرکاران تهيه پژوهش ياد شده، می نويسد: «افزايش عرضه منابع جايگزين گاز مايع مازاد بازار آمريکا به اروپا، به معنای تضعيف قدرت نفتی روسيه، ونزوئلا و ايران است، که در نتيجه کشف منابع گازی فراوان در آمريکا اتفاق می افتد.»

پژوهش موسسه بيکر کوتاه بودن عمر مفيد منابع گاز طبيعی پالمه سنگ های آمريکا را رد کرده و نتيجه گيری می کند که ميزان توليد داخلی تا سال ۲۰۴۰ به چهار برابر ميزان سال ۲۰۱۰ افزايش يافته و در دهه ۲۰۳۰ نيمی از کل ميزان گاز توليدی آمريکا را تشکيل خواهد داد.

برگشتن ورق

گزارش هيوستون کرونيکل به نقل از کنت مدلاک، يکی ديگر از اعضای موسسه بيکر و نويسندگان پژوهش گاز پالمه سنگها، يادآوری می کند اين نظريه که «گاز پالمه سنگ های گازدار تنها چند صباحی موجود خواهد بود، در واقع نادرست است.» او می افزايد: «داده های زمين شناسی درباره منابع گاز "پالمه سنگ ها" مبنايی کاملاً علمی دارند و نوآوری های به دست آمده در اين زمينه می توانند منجر به ايجاد تحول و برگشتن ورق شوند.»

يک دهه پيش، بر پايه اين پيش فرض که توليد گاز طبيعی داخلی با روندی رو به کاهش روبرو خواهد شد پيش بينی می شد که ايالات متحده آمريکا در آينده ناگزير خواهد شد گاز مورد نياز خود را از منابع آفريقا، روسيه، خاور ميانه و استراليا تامين نمايد. به همين دليل، شرکت های آمريکايی برای توليد پايانه های واردات گاز طبيعی مايع سرمايه گذاری های سنگينی انجام دادند.

به رغم پيش بينی ها، موجودی ذخاير گاز طبيعی ايالات متحده آمريکا ظرف پنج سال گذشته چرخشی ۱۸۰ درجه ای را نشان داده است. تحولی که از طريق ابداع روش های جديد حفاری حاصل شده است که امکان دستيابی مقرون به صرفه به ذخاير گازی بيشتری را ميسر می سازند.

پايانه های گاز طبيعی مايع (LNG)

توليد گاز آمريکا از ذخاير گاز «پالمه سنگ های گازدار» از ميزان تقريبا نزديک به صفر در سال ۲۰۰۰ امروز به بيش از ۲۰ درصد کل توليد داخلی افزايش داشته است. همين موضوع باعث شده است چند پايانه جديد LNG به دنبال کسب مجوز برای اضافه کردن تجهيزات ويژه صادرات گاز طبيعی باشند.

کمک به اروپا

آزادشدن محموله های LNG، که پيش از اين به مقصد آمريکا و برای مصرف داخلی آن کشورارسال می شدند، برای اروپا خبری خوب تلقی می شود. با بهره جويی از شرايط جديد، اروپا از اين پس می تواند با استفاده از منابع گاز خاورميانه وابستگی خود را به روسيه کاهش دهد.

هيوستون کرونيکل به گفته کنت مدلاک در اين باره اشاره می کند و از قول او برخورداری از منابع مختلف انرژی برای اروپا را در جهت منافع آمريکا می داند.
وی می نويسد: «از اين رهگذار اروپا می تواند در برابر مداخلات روسيه در امور مربوط به اروپا مقاومت کند و کشورهای مرزی در منطقه بالکان و اروپای شرقی نيز اين قدرت را به دست می آورند که در برابر مسکو سياست مستقل تری در پيش گيرند.»

دردسری برای ايران

بر اساس پژوهش مؤسسه بيکر، کاهش وابستگی آمريکا به واردات LNG نياز ديگر کشورها به واردات آن را از ايران به مدت ۲۰ سال به تعويق می اندازد.
امری که باعث تنزل نفوذ و رشد اقتصادی ايران خواهد شد. از سوی ديگر اين مسئله می تواند دست کشورهای جهان را در پيوستن به تحريم های آمريکا عليه برنامه هسته ای ايران بازکند.

مدلاک در پايان به تاثير ديگر کاهش فروش گاز ايران اشاره می کند و می نويسد: «تهران در نتيجه برای پيشبرد طرح لوله کشی گاز به هند يا پاکستان با مشکل مواجه خواهد شد.»

احتمال دارد که توليد گاز از «پالمه سنگ های گازدار» منجر به کاهش قيمت گاز در سطح جهان شود. چيزی که، در کنار ديگر نتايج، باعث کم هزينه تر شدن برنامه کاهش ميزان توليد گازهای گلخانه ای برای آمريکا و ديگر کشورها خواهد شد.