مارک هیبز: ادامه گفت‌وگوهای ایران و آژانس نشانه خوبی است

یکی از نکاتی که یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص پرونده ایران مطرح کرده است، این است که ایران هنوز هيچ زمانی برای ادامه گفت‌وگوهای فنی اعلام نکرده.

روز ۱۸ اسفند این مورد برطرف شد و پس از وقفه‌ای که در ادامه همکاری‌های ايران و آژانس بر مبنای توافق سال ۲۰۱۳ پيش آمده بود، هياتی بلندپايه از آژانس برای مذاکرات يک روزه به تهران رفت.

برای بررسی سفر هيات فنی آژانس به تهران، با «مارک هيبز» تحليلگر امور هسته‌ای در بنياد کارنگی در برلين گفت‌وگو کرده‌ام.

رادیو فردا: شما اين سفر را تا چه حد با اهميت می‌دانيد؟

اين سفر با اهميت است چرا که دو ماه پيش ايران عملا به آژانس گفته بود که همکاری‌ها درباره فعاليت‌های پيشين هسته‌ایش را به حال تعليق در می‌آورد، چون اعلام کرد اتهاماتی که آژانس وارد کرده بر مبنای اطلاعات نادرست است و ايران از آژانس خواسته بود بر مبنای اطلاعاتی سوال بپرسد که اين اطلاعات برای ايران قابل قبول باشد.

تا اين‌جا، آژانس خواسته فوق را عملی نکرده است. اما اگر آن‌طور که من مطلع شدم، ايران همکاری را از سر گرفته باشد و اين سفر بخشی از آن تلاش باشد، لذا در تئوری اين یک نشانه خوب است .

چون آژانس و همچنين گروه ۵+۱ فهميده‌اند که احتياج به يک خط مبدا برای توافق بر سر نحوه نظارت و تاييد برنامه هسته‌ای ايران تحت يک توافق جامع دارند.

مقام‌های ايرانی اعلام کرده‌اند که سفر اخير، برای صحبت درباره همان دو موضوعی است که پيشتر هم مورد سوال آژانس بوده است. يکی محاسبات نوترونی و ديگری انفجارهای پرقدرت. اهميت اين دو موضوع در چه چيز است که تا اين حد چالش برانگيز شده است؟

اينها موضوعاتی هستند که عملا به قلب اين مسئله می‌پردازند که آيا ايران در گذشته در راه تحقيق برای ساخت سلاح قدم برداشته يا خير. اين اتهامات سال‌ها است که بين ايران و آژانس مورد گفت‌وگو است.

آژانس بين‌المللی انرژی اتمی يک پرونده که شامل اطلاعاتی است که می‌گويد ايران اين فعاليت‌ها را داشته، جمع‌آوری کرده است. اين مسئله‌ای حساس است. چون بخش عمده‌ای از اين اطلاعات را که آژانس در نوامبر سال ۲۰۱۱ به شورای حکام ارائه کرد، از ديد برخی تحليلگران اطلاعاتی کهنه و گمراه کننده بود.

پس از اين زمان آژانس تلاش کرده تا از طريق گروه‌های مختلف از جمله دولت‌ها، اطلاعات خود در زمينه فعاليت‌های ايران را توسعه دهد. موضوع اينجا است که ما دقيقا نمی‌دانيم که در پرونده ايران در آژانس، دقيقا چه اطلاعاتی نهفته است و تنها می‌توانيم در اين زمينه گمانه‌زنی کنيم. آژانس همچنان اين اتهامات را مطرح می‌کند و تنها می‌توانيم فکر کنيم که اين نهاد، اطلاعات را بررسی کرده و به اين نتيجه رسيده که قابل اعتماد است.

سفر نمايندگان آژانس به تهران در حالی انجام می‌شود که ايران به موازات اين گفت‌وگوها، کار بر روی دستيابی به توافق جامع را با شش قدرت جهانی ادامه می‌دهد. به نظر شما، دستيابی به پيشرفت در زمينه فنی، و ابعاد مختلف برنامه هسته‌ای چه تاثيری بر اين گفت‌وگوها دارد؟

اگر در تئوری نگاه کنيم، اين دو گفت‌وگو بايد در دو خط موازی و جدا از هم انجام شود. آژانس ماموريت دارد بر برنامه هسته‌ای ايران نظارت کند، سوال‌هايش از ايران هم از همين رو است. شش قدرت جهانی در حال گفت‌وگو برای دستيابی به توافقی سياسی با ايران هستند. اما اين دو مسير از ابتدا در ارتباط نزديک با هم بوده‌اند.

در نتيجه وقتی برای مثال بين ايران و آمريکا در سطح فنی صحبت درباره مسئله نظارت بر برنامه هسته‌ای انجام می‌شود - که در يک توافق جامع، اين موضوع به آژانس مربوط می‌شود - بايد تصور کرد که اين تفاهمی سه جانبه بوده که يک بخش آن آژانس است يا اينکه اين موضوع با آژانس هماهنگ شده است.

اين ممکن است که تفاهم به دست آمده بين کشورها در زمينه فنی به کمک آژانس بيايد و به دستيابی به نتيجه مثبت، کمک کند.