نیاز حمایت برای مقابله فروش زنان از سوی داعش در عراق

پناهجویان در اربیل، کردستان عراق

موصل در عراق همچنان در اختيار گروه دولت اسلامی يا داعش است و همچنان خبرهايی از فروش زنان و کودکان به عنوان برده در اين شهر و اطراف آن منتشر می‌شود.

مهين شکرالله پور، فعال زنان ساکن فرانسه، مهمان برنامه صدایی دیگر است.

Your browser doesn’t support HTML5

صدایی دیگر؛برده داری در موصل

خانم شکرالله پور، چه خبرهای جديدی از وضعيت زنان يزيدی يا ايزدی به شما رسيده است؟

مهين شکرالله پور: آماری که به دست ما رسيده در رابطه با کسانی که دستگير شده‌اند در رابطه با حکومت اسلامی داعش اين است که ۶ هزار نفر هستند آنهايی که اسيرند. که عمدتا‌ً از زنان و کودکان تشکيل شده اند. داعش مردها را فوری همان موقع می‌کشد و فقط زنان و کودکان را به عنوان اسير جنگی حساب می‌کنند. اينها را گلچين می‌کنند. يعنی سهميه خلفای دولت اسلامی را جدا می‌کنند و بقيه‌ را توی بازارهای شهر به فروش می‌رسانند.

منبع اين اخبار شما کجاست؟

ما تحقيق کرديم. من با دو تا از نمایندگان پارلمان در کردستان عراق که کميته‌ای تشکيل داده‌اند، در ارتباط هستم. در رابطه با اين زنان ما يک صفحه فيسبوکی هم داريم برای همين آزادی اين زنان و کميته‌ای تشکيل داديم و داريم پيگيری اخبار را می‌کنيم تا بتوانيم کاری کنيم. تلاش داریم يک کمپين جهانی به وجود بياوريم در رابطه با اين مسئله زنان ديگر فمينيست را همراه خودمان کنيم کار خوبی است و می‌توانيم انجام دهيم.

از سرنوشت زنانی که به فروش رسيده‌اند خبری داريد؟ آنها به کجا منتقل می‌شوند؟ آيا توسط قاچاقچيان انسان خريداری می‌شوند يا ساکنان شهر موصل آنها را می‌خرند؟

هفتاد سال پيش «اسکار شيندلر» با خريد بيش از يک هزار يهودی آنها را به استخدام در کارخانه خودش درآورد و توانست از يک هولوکاست اينها را نجات بدهد. يک شيخ عرب عراقی اقدام کرد و صد نفر از اين دختران و زنان را بخرد. ولی با او موافقت نکردند. يعنی حتما می‌دانستند که هدفش چيست. قيمتی هم برای اين زنان در نظر گرفتند از ۵۰۰ تا ۴۳۰۰ دلار است. يعنی در بازار که می‌خواهند بفروشندشان. و آن اوايل ۱۹ نفر از اين دختران را يک عرب اهل موصل خريداری کرده بود و اينها را آزاد کرد. از اين ۱۹ نفر سه نفرشان در کوههای شنگال وقتی می‌رسند از مردم درخواست می‌کنند که ما را بکشيد. يعنی شرايط خيلی وخيمی است. حتی با آزادی اين دختران، بازهم سرنوشت شان سرنوشت خيلی تلخی است به خاطر اينکه نه فرهنگ و نه جامعه اينها را نمی‌تواند قبول کند. يعنی يک مسئله بغرنج است که ممکن است سالها زنان با اين درگير شوند. يعنی اين مسئله خيلی برای اين زنان سخت می‌شود. اگر هم آزاد نشوند يا اينکه شيخ نشين‌های عرب اينها را بخرند يا همان اعرابی که آنجا هستند اينها را بخرند، در هر صورت سرنوشت خيلی وحشتناکی دارند.

خانم شکرالله پور، اشاره کرديد که در تلاش هستيد توجه فمينيست‌های جهان را به اين موضوع جلب کنيد و از آنها کمک و ياری بخواهيد. چرا در همين حال که نزديک به دو ماه است که اين اتفاقات در شهر موصل در حال رخ دادن است تا به حال ما کمترين واکنش بين‌المللی را به خصوص از طرف زنان فمينيست نسبت به اين موضوع داشتيم؟

دقيقا‌. اين مسئله واقعا‌ ما را هم ناراحت کرده. برای ما هم خيلی سخت است. به خاطر اينکه در شرايطی که ما در قرن بيست و يکم هستيم اين مسئله غيرقابل پيش‌بينی است که فمينيست‌هايی که برای هر مسئله‌ای عکس‌العمل نشان می‌دهند سکوت کرده باشند. مشکلی که الان برای زنان کرد ايزدی پيش آمده و مسيحی‌ها هم و فقط زنان کرد ايزدی نيستند... اين عده‌ای که ما آمارشان را داريم شامل زنان مسيحی هم هست که در آن منطقه زيادند... گوناگونی آيين‌هايی که در کردستان هست زياد است و اينها هم تا حالا در صلح با هم زندگی کرده‌اند... ولی با آمدن داعش به اين منطقه کاری کرده که اين اختلافات پيش بيايد. مشکل اين است که الان شايد وقت تعطيلات است وخيلی‌ها نيستند. يعنی من الان در اين دو هفته با خيلی‌ها تماس گرفتم ولی جوابی نشنيدم. اولا‌ً‌ انعکاس جهانی خيلی کم دارد. مثلا‌ً فقط چند سايت انگليسی مسئله را مطرح کرده‌اند. يکی ديگر اين است که خيلی سخت است برای اين که آن مناطق تحت نفوذ داعش است و مسئله ديگر هم که من با خيلی از روزنامه نگاران حتی سازمان‌های سياسی کرد در آنجا تماس گرفتم هنوز جوابی نشنيدم. يعنی در اين دو سه هفته خيلی تلاش کرديم ولی متاسفانه انعکاسش خيلی کم بوده است.

پایین ترین میزان مشارکت اقتصادی زنان در ایران

در ادامه برنامه به ايران می‌رويم. جايی که نماينده معاون امور زنان رييس جمهوری می‌گويد پايين‌ترين ميزان مشارکت اقتصادی زنان را دارد و تنها حدود ۱۴ درصد از مجموع فعاليت‌های اقتصادی کشور توسط زنان انجام می‌شود.

منير آرامی همچنين گفته است که ايران هم اکنون در شرايطی قرار گرفته که به سمت زنانه شدن سالمندی، زنانه شدن سرپرستی و زنانه شدن فقر حرکت می‌کند.

احمد علوی، استاد اقتصاد در سوئد می‌گويد: «هر چند در مورد دقت و صحت اين ارقام جای بحث است اما سهم محدود زنان در بازار کار، مديريت نهادهای اقتصادی اجتماعی و همچنين نهادهای قدرت قابل انکار نيست و جزء پايين‌ترين نرخ مشارکت درجهان است. يکی از دلايل فقر گسترده در ميان زنان نيز همين مشارکت اقتصادی محدود آنها است. همچنين برخی از نابرابری‌های ديگر از جمله نابرابری منزلتی و سياسی حقوقی زنان هم با محدوديت مشارکت اقتصادی زنان گره خورده. بنابراين هر اقدامی برای برابری و بهبود وضع حقوقی و حقيقی زنان مشروط به افزايش مشارکت اقتصادی آنها است.»

به گفته اين استاد اقتصاد، سهم بالای مشارکت زنان در زمينه‌های اقتصادی، اجتماعی و سياسی از شاخص‌های مهم توسعه يافتگی است:

وی می افزاید: «با ورود زنان به بازار کار نيروی توليدی جامعه که پيش از اين در بخش غيررسمی و خصوصی خانه فعال بود ولی ارزش کارش به حساب نمی‌آمد در آمارهای رسمی، رسما‌ً در توليد ثروت ودر آمد مشارکت می‌کند و سهمش را از بازده کارش دريافت می‌کند. بنابراين طبيعی است که افزايش مشارکت اقتصادی و درآمد زنان بر زندگی شخصی آنها و همچنين کل جامعه موثر خواهد بود و درآمد سرانه را افزايش می‌دهد.»

احمد علوی موانع موجود بر سر راه مشارکت زنان را در دو گروه حقيقی و حقوقی تقسيم بندی می‌کند: «بخشی مربوط است به حاکميت و بخشی هم به فرهنگ عامه مربوط است. نگاه مردسالار حاکميت و برخی از گروه‌های اجتماعی در مورد نقش زنان يکی از موانع است. چون بر اساس اين نگاه نقش زن اساسا‌ً‌ در چارچوب خانه و به عنوان همسر و مادر تعريف می‌شود. همين نگاه در قانون مدنی نيز بازتاب پيدا کرده و نقش مرئوس و فرودست را در تصميم‌گيری امور خانواده به زنان می‌دهد. اين فرودستی در عرصه خانواده به عرصه عمومی و بازار کار سرايت می‌کند و سهم زنان در مشارکت اقتصادی را هم به اين وسيله محدود می‌کند.»