ديپلماسی نفوذ در آفريقا، از حرکت بازمانده است

محمود احمدی نژاد در کنار محمدو ایسافو، رییس جمهوری نیجر

ديدار جاری محمود احمدی نژاد از سه کشور بنين، نيجر و غنا در غرب آفريقا، تلاشی است محدود در جهت نمايش ادامه حرکت ديپلماسی جمهوری اسلامی در آفريقا، اگرچه انتظار نمی رود که اين سفر بتواند طی ماه های پايانی دولت کنونی اثری وضعی و مثبت بر رکود محسوس در مناسبات ايران با کشورهای قاره سياه باقی بگذارد.

توسعه مناسبات ايران با کشورهای افريقايی، همراه با سياست گسترش روابط با کشورهای آمريکای لاتين، از ابتدای دولت نهم با جديتی بيشتر از پيش دنبال شد. امکانات بهبود يافته مالی دولت، در نتيجه بالارفتن قيمت نفت در بازارهای جهانی، پيشبرد خطوط اين سياست را تشويق کرد.

ملاک اوليه جمهوری اسلامی برای هدف قرار دادن کشورهای طرف مراوده در آفريقا، حضور جمعيت مسلمان در آنها و در مراحل بعد، داشتن استعداد کافی برای معامله مواد خام و همچنين جذب غير مستقيم "کمک های نظامی" بود.

جمهوری اسلامی انتظار داشت رابرت موگابه، رييس جمهور سالخورده زيمباوه بتواند در آفريقا به ايفای همان نقشی برای ايران موفق شود که هوگو چاوز درگذشته ونزوئلا در آمريکای لاتين پذيرفته بود.

ترديد در توسعه مناسبات با ايران

در جمع کشورهای آفريقايی سومالی و سودان که تا گريبان در جنگ و رقابت های داخلی درگيرند و به کمک های مالی احتمالی و يا دريافت محموله های تسليحاتی از سوی جمهوری اسلامی نيز چشم دارند، به حفظ مناسبات بهتر با تهران بيشتر از ساير کشور های قاره سياه اشتياق نشان داده اند.

نيجر و غنا که بعد از کشور بنين ميزبان رييس دولت جمهوری اسلامی هستند، عموما مسلمان نشين اند. نيجر يکی از بزرگترين کشورهای آفريقايی از لحاظ وسعت خاک، و در رديف فقير ترين آنها است. اين کشور صحرايی و خشک دارای منابع نسبتا گسترده اورانيوم و همچنين نفت خام است.

انگيزه های توسعه روابط

سياست توسعه مناسبات تهران با کشورهای قاره سياه بخصوص طی هفت سال گذشته نه به دليل وجود امکانات بالقوه اقتصادی و يا اشتراک فرهنگی، و نياز به بهره برداری از فرصتها، که صرفا با تکيه بر انگيزه های سياسی تعريف نشده و گذرا و با استفاده از ظرفيتهای مالی موقتی دولت پيگيری شده است.

جمهوری اسلامی توسعه مناسبات با کشورهای آفريقايی را در يک چار چوب عددی و بمنظور نمايش پرهيز از انزوا و داشتن شمار بالاتری از "کشورهای دوست" تعقيب کرده است. مناسبات ايران با کشورهايی مانند بورکينا فاسو، بنين و مالی تنها در اين چهار چوب قابل تبيين است.

برخلاف کشورهای چپگرای آمريکای لاتين که از حد اقل ظرفيت و زير ساختهای صنعتی و اقتصادی برخوردار و قادر به جذب بعضی کالاهای نيم ساخته و دريافت اتومبيل های سواری ساخت سايپا و ايران خودرو و يا تراکتور های قديمی ساز ساخت تبريز بودند، اغلب کشورهای آفريقايی تازه طرف مراوده با ايران از اين ظرفيت اوليه نيز برخوردار نبودند.

عملا هيچيک از کشورهای قاره آفريقا، بجز آفريقای جنوبی، دارای ظرفيت تبديل شدن به شريک عمده تجاری با ايران کنونی نيستند و بخصوص نيازهای تجاری و اقتصادی توسعه مناسبات فی مابين را توصيه نميکند.

بی ثباتی دولت های آفريقايی در نتيجه کودتا و در گيری های داخلی از يک سو و از سوی ديگر چندگانگی های حاکميت و وجود مراکز متعدد قدرت در گذشته روند ايجاد مناسبات عادی با جمهوری اسلامی را تحت تاثير قرار داده است.

دريافت چند رای ممتنع (و يا مخالف تحريم) از سوی کشورهای آفريقايی در مجمع عمومی سازمان ملل، شورای امنيت و شورای حکام آژانس از جمله نتايج محدودی است که جمهوری اسلامی در قبال سرمايه گذاری در کشورهای آفريقايی بدست آورده است.

دريافت مواد خام

در حاشيه سفر جاری محمود احمدی نژاد گفته شده که ايران مايل به دريافت اورانيوم از بنين و کشور نيجر است. البته اين تمايل با توجه به ذخاير اندک اورانيوم در ايران کاملا طبيعی است، اما در رابطه با کشورهای آفريقايی، مشکلات ايران برای تامين اورانيوم خام کمتر از موانع موجود در راه دريافت اورانيوم از کشورهای آسيای مرکزی نيست.

علاوه بر مفاد تحريم های شورای امنيت که کشورهای جهان را از صدور مواد راديو اکتيو و اورانيوم خام به ايران منع ميکند، کشورهای سوم بخصوص اسرائيل و آمريکا کليه نقل و انتقالات مربوط به معامله احتمالی و پنهان اروانيوم را زير نظر دارند و حمل اين کالا از راه دريا برای ايران آسان نيست.

در غنا، سفر آقای احمدی نژاد به بهانه ديدار دوستانه و همچنين خداحافظی رييس دوره ای جنبش کشورهای غير متعهد با يکی از بنيانگذاران جنبش صورت ميگيرد.