گفت‌وگوی اختصاصی رادیو فردا با نازنین بنیادی، بازیگر «هوملند»

نازنين بنيادی، هنرپیشه سریال پرطرفدار آمریکایی «هوملند» در گفتگوی اختصاصی با رادیو فردا از کار و آشنایی با تیم «هوملند»، زندگیش در ایران و فعالیت‌های حقوق بشری خود می‌گوید.

نازنين بنيادی اين روزها نقش «فرح شيرازی»، مامور سیا را در سريال تلويزيونی «هوملند» (میهن) بازی می‌کند.

فرح شیرازی، مامور سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا و متخصص در رديابی حساب های مالی است.

او حساب مالی شخصی به نام «جوادی» را رديابی و رصد کرده و فهميده است که او از پول سپاه پاسداران برای خود حساب خاصی کنار گذاشته است.

فرح شيرازی، با حجاب است و در يکی از قسمت‌های سريال حتی به زبان فارسی با جوادی وارد مجادله می‌شود. زمانی که جوادی از او می‌پرسد: «چرا اين طوری لباس پوشيدی؟ مگه اين جا تهرانه؟» و او می‌گوید: «آخه اگه تو مملکتمون رو به باد نداده بودی، من هنوز اون جا زندگی می کردم.»

اگر نازنين بنيادی را در سريال «چطور با مادرت آشنا شدم» (How I met your mother) ديده باشيد، با گويش بريتانيايی او آشنا شده‌ايد. او در قسمت‌هایی از این سریال به عنوان دوست دختر «بارنی استينسون» با بازی «نيل پتريک هريس» ظاهر می‌شود. نازنین بنیادی در «ايرون من» هم ایفای نقش کرده است.

خانم بنیادی در گفت‌و‌گوی اختصاصی با رادیو فردا ابتدا توضیح می‌دهد که چطور به رغم تحصیل در رشته بیولوژی٬ به بازیگری روی آورده است:

نازنین بنیادی: در خانواده‌های ایرانی می‌دانید که خیلی پدر و مادرها بچه‌ها را تشویق به تحصیل می‌کنند و البته مهم هم هست. از بچگی دنبال راهی برای کمک به مردم بودم اما تنها راهی که در ذهنم بود، رشته پزشکی بود. با رتبه خیلی خوبی هم از دانشگاه کالیفرنیا فارغ التحصیل شدم ولی پس از تحصیل، احساس نوعی خلاء داشتم، انگار راهی که در زندگی می‌خواستم را درست نرفته‌ام. از یک طرف رشته بیولوژی را خیلی دوست داشتم ولی انگار مسیر زندگی من نبود، یا مثل این که چیزی کم بود. ۲۵ سالم بود که با پدرم که در لندن زندگی می‌کند، تماس گرفتم و گفتم ممنون از تمامی حمایت‌ها تا الان، ولی تصمیم گرفته‌ام مسیرم را عوض کنم.

برخورد پدرت چطور بود؟

ناراحت شدند البته. چون می‌گفتند تو که این همه خوب تحصیل کردی چرا باید بروی و از اول شروع کنی. ولی خوب گفتم یک سال به من وقت بدهید تا ببینم در هنرپیشگی به جایی می‌رسم یا نه. به من گفتند اشتباه بزرگی می‌کنی ولی چه بگوییم، اگر این قدر مطمئن هستی برو و ببین چطور می‌شود.

بالاخره با این موضوع کنار آمدند؟

بالاخره بله، وقتی دیدند توانستم تا حدی موفق شوم، قانع شدند ولی اوایل برایشان خیلی سخت بود که قابل درک است. تمامی پدر و مادرها برای بچه هایشان زندگی خوبی می‌خواهند و فکر می‌کردند شاید کار سخت و بدون درآمدی باشد ولی خوب بالاخره به جایی خودم را رساندم و وقتی پدرم نتیجه را دید، گفت که دخترم، خوشحالم که علاقه و انگیزه‌ات را پیگیری کردی.

چند سالت بود که ایران را ترک کردی؟

بیست روزه بودم وقتی ایران را ترک کردم و به لندن رفتیم. ۱۹ سال آن جا بودم و بعد به آمریکا آمدم.

ذهنیتی از ایران داشتی؟

آن وقت نه ولی ۱۲ ساله که بودم، با مادرم دوباره به ایران برگشتم تا فامیل و خانواده را ببینیم و به تهران و شمال و مشهد هم سفر کردم. آن زمان خاطره‌ای که دارم، خوب وطنم است با این که زمان زیادی آن جا زندگی نکردم، ولی خوب با تمام وجود خودم را ایرانی می‌دانم و تمامی خاطرات از غذا گرفته تا آدم‌ها و فامیل‌ها، عالی بود و دلم می‌خواهد دوباره بتوانم برگردم.

چه شد گذرت به سریال هوملند افتاد؟ مجموعه‌ای که هم پرطرفدار است و هم نقش‌هایی بسیار چالش برانگیز دارد.

من سیزن قبلی این سریال، برای نقش «رویا حماد» (خبرنگاری که رابط ابونذیر با برودی بود) تست داده بودم. به مرحله آخر هم رسیدم ولی گویا تهیه کنندگان گفته بودند که من برای این نقش خیلی جوان هستم. کارم را دوست داشتند ولی کسی را با سن بالاتر می‌خواستند. البته گفتند خیلی کارت خوب است ولی خوب، در هالیوود خیلی‌ها این حرف را می‌زنند...

چیزی مثل تعارف در فرهنگ خود ما؟

بله، می‌گویند خوب بود کارت ولی دیگر خبری از آن‌ها نمی‌شود. اما حدود ماه مه بود و من راهی فستیوال فیلم کن بودم تا در مراسم نمایش فیلمی که بازی کرده بودم – رقصنده در صحرا (Desert Dancer) – شرکت کنم و بعد می‌خواستم به لندن بروم و مدتی از کار دور باشم. در نتیجه به مدیر کاری‌ام گفتم می‌خواهم مدتی به مرخصی بروم و برای یک ماه تصمیم گرفتم که بروم. روز دوم به قولی مرخصی‌ام بود که در نیویورک بودم که مدیربرنامه‌هایم تماس گرفت و گفت می‌دانم می‌خواهی مرخصی باشی اما یک درخواست تست بازیگری آمده از طرف مجموعه «هوملند» و فکر می‌کنند برای این نقش خیلی مناسب هستی.

سریع رفتم چون عاشق سریال هوملند هستم و اولین کسی بودم که برای این نقش تست دادم. ملاقات‌ها انجام شد و صحنه را ضبط کردند و من با خیال راحت رفتم فرانسه چون گفتم ما که تست زیاد می‌دهیم ولی مشخص نیست کار را بگیریم یا نه. خلاصه مشغول کار معرفی فیلم رقصنده در صحرا بودم که یک هفته بعد تماس گرفتند و گفتند نقش را گرفته‌ای و در نتیجه بلیت را عوض کرده و برگشتم.

یکی از جذابیت‌های هوملند این است که تمامی شخصیت‌های سریال پیچیده هستند. حس اولیه‌ای که برای بازی برای نقش فرح داشتی چه بود؟ یعنی این را می‌خواهم بپرسم که آماده شدن برای هر نقشی، کارهای خودش را دارد ولی شاید برای تو که ایرانی هستی، بازی در نقش یک ایرانی هم حس خاص خودش را داشته باشد.

صد در صد. یک علاقه خاصی به نقش فرح شیرازی داشتم چرا که یک چیزهایی در این نقش هست که شاید یک غیرایرانی نتواند آن را درک کند. اوایل نگران بودم در مورد نقش، برای مثال فکر می‌کردم این کسی که با نظام مشکل دارد و از آن کشور خارج شده، به چه دلیل هنوز حجاب دارد؟ ولی خوب با تهیه کنندگان هم همین بحث را داشتیم و آن‌ها هم می‌گفتند دلیل نمی‌شود چون کسی حجاب دارد، پس عقاید سیاسی او هم از قبل مشخص و معلوم باشد یا چون حجاب دارد، پس طرفدار نظام هم هست. وقتی وارد این نقش شدم دیدم برای این خانم، دین و حجاب یک مسئله شخصی و خصوصی است و حالت معنوی دارد و حالت سیاسی ندارد.

به نظر می‌آید نقش فرح شیرازی در تقابلی با شخصیت جوادی است. یعنی یک ایرانی معمولی و معتقد و با حجاب است که نظام را قبول ندارد و برنامه‌های آن‌ها را تایید نمی‌کند. آیا تیم تهیه کننده هم چنین درکی از این دو شخصیت دارد؟

بله، تیم تهیه کنندگان هم می‌گفتند فرح انتخاب شخصی خودش است که حجاب داشته باشد اما می‌داند زنان در کشورش حق انتخاب ندارند. ضمن این که فرح خود را هم ایرانی می داند و هم آمریکایی و خیلی از کسانی که در این جا به دنیا آمده‌اند یا مثل من خیلی زود ایران را ترک کرده‌اند همیشه این حس را دارند که همیشه بخشی از آن‌ها ایرانی است.

تا کنون با شخصیت‌های واقعی مانند فرح شیرازی دیدار داشته‌ای؟

بله البته، افرادی را می‌شناسم که چهار یا پنج ساله بودند که ایران را ترک کردند و بعد در خارج از کشور تحصیل کردند و بعد حدود ۱۵ ساله بودند که تصمیم گرفتند حجاب برسر کنند. فکر می‌کنم یک مسئله شخصی است و یکی از خوبی‌های هوملند این است که شخصیتی را انتخاب می‌کنند و آن تعصبی که نسبت به او هست را می‌شکنند. برای مثال همان اول که فرح شیرازی با حجاب دیده شد، به او و ظاهرش واکنش نشان دادند. ولی او کار خود را جدی گرفت و خود را ثابت کرد و این پیامی است به کسانی که به ظاهرشان ایراد گرفته می‌شود که عقب ننشینند و خود را ثابت کنند.

تا پیش از این که با چنین نقشی آشنا شوی هم چنین نظری داشتی؟

نظرم به این مسئله نزدیک بود ولی وقتی هم که روی نقش کار می‌کردم با کارشناسان سازمان «سی آی ای» و وزارت خارجه آمریکا صحبت کردم و من نمی‌دانستم اصلا کسی با حجاب در سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا کار می‌کند یا نه، ولی گفتند بله ما مسلمانان معتقد و جدی داریم که برای وزارت خارجه آمریکا و «سی آی ای» کار می‌کنند.

در این قسمت آخر هوملند که پخش شد،میان فرح شیرازی و جوادی گفت‌و‌گویی به زبان فارسی انجام می‌شود. این دیالوگ را چطور نوشته بودند؟ چون زیرنویس نداشت و فقط کسی که فارسی می‌داند می‌فهمد این‌ها چه می‌گویند.

تیم نویسنده خیلی تحقیق گسترده‌ای می‌کند. دیالوگ را به انگلیسی می‌دانستند و به ما گفتند به فارسی این را به هم بگویید و ما هر دو چون ایرانی بودیم، راحت توانستیم آن را اجرا کنیم. یکی از چیزهای جالب نقش این دو این است که فرح شیرازی، معتقد است ولی خیلی خیرخواه و دست به خیر هم هست ولی جوادی معتقد است اما برای او، دین و نظام وسیله‌ای برای کسب قدرت و یا معامله و تجارت است.

پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران، مقاله‌ای نوشتی در مورد وضعیت حقوق بشر ایران و انتظارها از دولت حسن روحانی. از چه زمان کار فعالیت حقوق بشر را دنبال کردی؟

من پنج ساله بودم که تلویزیون اخبار جنگ ایران و عراق را نشان می‌داد و من جلوی تلویزیون زار زار گریه می‌کردم. پدر و مادرم تعجب می‌کردند ولی همیشه این اشتیاق کمک به ایران را داشته‌ام. در نتیجه مترصد تریبونی بودم که بتوانم از آن کمک گرفته و به وضعیت حقوق بشر ایران بپردازم. از سال ۲۰۰۹ به شکل رسمی برای سازمان عفو بین‌الملل به عنوان سخنگو شروع به همکاری کردم. این سازمان همکاری خیلی خوبی با هنرمندان دارد و وقتی پا به عرصه هنر گذاشتم، تصمیم گرفتم همراه شده و در مورد نقض حقوق بشر، فعالیت جدی داشته و تا جایی که می‌شود تاثیر داشته باشم. همان طور که گفتم، فکر می‌کردم پزشکی بهترین راه خدمت به مردم است ولی بعد دیدم بازیگر هم که هستم، می‌توانم فعالیت‌های حقوق بشری خود را داشته باشم و الان خیلی از هر دوی آن‌ها راضی هستم.

فعالیت‌های کاری فشرده‌ای داری ولی آیا از اخبار درون ایران هم مطلع هستی؟

همان طور که گفتید برنامه کاری من خیلی شلوغ است ولی تا جایی که بشود اخبار را دنبال می‌کنم. اخبار انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب آقای روحانی را دنبال می‌کردم، با مردم درون ایران هم در تماس هستم و تا جایی که بشود، پیگیری می‌کنم. این فیلم «رقصنده در صحرا» هم که تا چند ماه دیگر در آمریکا اکران می‌شود، در مورد «افشین غفاریان» رقصنده ایرانی است و فیلم به مسائل نقض حقوق بشر در ایران و جنبش سبز و حوادث سال ۸۸ می‌پردازد و برای من با این که نقش کوچکی دارم، خیلی ارزشمند بود که صدای جوانان ایرانی را به گوش جهانیان برسانم. مهم این هست که صدای بچه‌های درون ایران به گوش دنیا برسد.

چیزی هست که خواسته باشی در مورد آن صحبت کنیم ولی مطرح نشده باشد؟

فقط می‌خواهم به مردم ایران بگویم دوستشان دارم و آرزوی آزادی و خوشبختی برای همه آن‌ها دارم.