شاید در پايان دوران تحصيل در مقطع دبستان و راهنمايی کارها و رویدادهایی چون کاشت دانههای لوبيا در ليوان یا لای دستمال مرطوب، روز درختکاری و بخشهای اندکی از کتاب جغرافيا ،ازمعدود يادمانهايی است که به سبب پيوند با محيط مدرسه درذهن دانش اموزان از طبيعت و محيط زيست باقی مانده باشد.
آن گونه که خبرگزاری «خانه ملت» گزارش کرده، امسال از مجموع ١١ و نيم ميليون دانش اموز حدود پنج و نیم ميليون در مقطع دبستان نام نويسی کردند.
علاوه بر اين آمار قابل توجه ، اهميت موثر بودن فعاليتهايی به هدف فرهنگ سازی در سنين آغازين تمرين و يادگيری در محيط آموزشی - اجتماعی مدارس در مقاطع دبستان و راهنمايی نيز، میتواند دليل کافی برای نشان دادن اهميت ويژه ايجاد فضای مناسب و اثر بخش در جهت گفتمان و ممارست پيرامون مباحث مربوط به محيط زيست باشد.
مقوله جهانشمولی که با آينده تک تک شهروندان کره زمين در پيوند است. از شناخت مفاهيمی چون پسماند و تجديد پذير و مصرف بهينه و بازيافت و آلاينده گرفته تا حس آشتی و لذت و مسئوليتپذيری در برابر زيست بوم محل زندگی.
علاوه بر اين فرصتی مناسب است برای يادگيری کارهای گروهی با منافع دراز مدت و نيازمند برنامهريزی و تداوم در پيگيری. جای خالی آموزش مفاهيمی چنين در سيستم مديريت کلان اموزش و پرورش ما، سالهاست که به شکل آشکار آسيب رسان است.
سهم محيطهای آموزش در اين امر میتواند حتی با فرمهای مختلف و حتی ساده تمرين شود. نگهداری و کاشت گياهان، تعبيه فضای مناسب برای تفکيک زبالهها در مبدا، بازديدهای طرح شده در قالب اردو از مناطق حفاظت شده يا کارخانههای بازيافت ، افزودن ساعات ويژه به برنامه آموزشی با حضور افراد تعليم ديده در حيطه محيط زيست، رشد و گسترش کتابخانه های مدارس از لحاظ کيفی و کمی با کتابهای مربوط به اين بخش و همچنین عملی کردن اصول حفظ و احترام محيط زيست در چار چوب فضای آموزشی، که میتواند به لحاظ دیداری و شنیداری، مصداق روشن جامه عمل پوشاندن به خواندهها و شنيدهها و نوشتهها باشد.
برای نسلی که تشنه يادگيری است و هر روز مشکلات مربوط به کمبود آب را از رسانهها میشنود و انبوه زباله را در جای جای محل زندگيش میبيند و با انباشتی از عکسها و فيلمها و تصاوير مرتبط با اين مقوله در اينترنت و ماهواره مواجه است، ديگر شعار و نامگذاری روزی از تقويم نمیتواند کافی باشد. اين نسل به دنبال نمونههای عينی و آشکار در جغرافيای محل زندگيش است .
شيوههای آموزشی تجربه شده در کشورهای موفق در اين امر میتوانند پس از بومی شدن متناسب با جغرافيا و ساعت و امکانات آموزشی ، الگوی مناسبی برای مديران و برنامه ريزان، يا معلمان و مربيان در مدارس باشد.
به طور مثال در اکثر مدارس اروپا علاوه بر در نظر گرفتن جايگاههای ويژه برای تفکيک زبالهها در مقطع دبستان، محلهايی در مدرسه برای جمع آوری درهای پلاستيکی بطریهای آب معدنی، که قابل بازيافت به همراه بطريها نيستند، تعبیه شده است.
اين درهای رنگارنگ بعدها در ساعتهای ساخت کاردستی در کلاس به کار گرفته میشوند و يا جهت ساخت ماکت ساختار شيميايی مواد به جای مولکولها کنار هم قرار میگيرند. در اين سيستم آموزشی زمانی ويژه برای اردوهايی در محيط طبيعی ، طرح و در نظر گرفته شده است. تجربه روشن و خاموش کردن آتش در محيط باز، جمعآوری نمونه های برگ و سنگ و تحقيق و يادداشتبرداری در مورد آنها با استفاده از ارجاع معلم به کتابهايی در کتابخانه عمومی مدرسه يا محله ، نمونه برداری از آب و خاک محل زندگی و مشاهده و بررسی آن در ازمايشگاه مدرسه و در نظر گرفتن امتياز برای ارائه نتيجه و به اشتراک گذاشتن آن با تک تک دانش اموزان در کلاس درس، نصب انواع نقشه و پوستر و ماکتهای آموزشی در مورد ساز و کار پيدايش خاک و جنگل و آتشفشان و کوير و منابع انرژی، همراه آوردن و گاه نگهداری از حيوانات کوچک اهلی در محيط مدرسه، توضيح قوانين بين المللی مربوط به محيط زيست که دولتها و شهروندان بايد به آنها احترام بگذراند، تخفيفهای دانش آموزی در بازديد از موزههای حيات وحش و يا جشنوارهها و نمايشگاههای ويژه مرتبط با انرژی سبز و محيط زيست ، معادل سازی مفاهيم بنيادی محيط زيستی به زبان ساده برای دانش آموزان از طريق نمايش فيلم و يا بازديد از موزههايی که به شکل ويژه برای توضيح اين مفاهيم ساخته و طراحی شدهاند، همگی نمونه هايی کوچک از این دست است.
استفاده از سلولهای خورشيدی يا دينامهای متصل به دوچرخه برای توليد انرژی در محوطه ی مدارس و پارکها و زمين های بازی نيز ابزار ديگری است برای آشنايی با مفاهيم مربوط به انرژیهای سبز.
در مدارس در برخی از کشورهای اروپایی و حتی در ميادين شهر و با نزديک شدن روزهای کريسمس ، دوچرخههايی نصب میشود که بچه ها و بزرگسالان با رکاب زدن، علاوه بر روشن کردن چراغهای تزيينی درخت کريسمس میتوانند ميزان توليد انرژی را در مقايسه با ميزان مصرف در وسايل برقی خانگی ببينند. اينکه مثلن چند ساعت بايد رکاب بزنند تا معادل برق لازم برای يک روز کار يخچال خانهشان را توليد کنند.
ملموس کردن مفاهيم و آوردن ان به زندگی روزانه آموزشی و تفريحی کودکان میتواند علاوه بر لذت بردن از طبيعت ، کاربرد و اهميت آن در آينده و امروز را هم برايشان عينی کند.
چندی پيش تمام دانش آموزان دبستانی شهری در شمال ايتاليا ، بازگشت نوعی سنجاب کمياب به پارک بزرگی در مرکز شهر را کنار هم جشن گرفتند و يا در حرکتی نمادين برای تعدادی از درختهای شماره گذاری شده يک پارک جنگلی اسم و پيوند فاميلی انتخاب کردند. خود را خواهر و برادر و دختر خاله درختانی اعلام کردند که بخش بزرگی از حيات آينده ما و موجودات زنده ساکن اين کره مديون آنها است.
تنها گذری کوتاه به اساسنامه های مربوط به فعاليتهای فوق برنامه مدارس در ايران عمق کم کاری و سهل انگاری در اين امر را روشن میکند. در وظايف اوليه معلم پرورشی مدارس قيد شده است که «آموزش مفاهيم اصلی و فرعی اسلام، راه امام راحل و تعهد به آرمانهای اسلام و انقلاب و انجام مراسمی با مناسبتهای مذهبی و سياسی ذکر شده در تقويم، از مهمترين وظايف يک مربی پرورشی در مدرسه است.»
برای والدين نيز در قوانين مربوط به شرح وظايف انجمن اوليا و مربيان ماده و تبصرهای برای اجباری و الزامی بودن آموزش مفاهيم مربوط به دنيای مدرن (مانند حفظ محيط زيست، حقوق بشر، فناوریهای روز) گنجانده نشده است.
از معدود کارهای انجام شده در زمينه فرهنگسازی و آموزش زيربنايی میتوان به تفاهمنامه ای اشاره کرد که چندی پيش دو سازمان آموزش و پرورش و محيط زيست مصوب کردند .
به موجب اين توافق بيش از ٥٠ هزار معلم تعليم ديده در مورد مسائل محيط زيستی موظف شدند پيرامون گسترش و ترويج اين موضوع در مدارس ( بيشتر در مقطع دبستان ) فعاليت کنند. علاوه بر آن تابستان سال گذشته، دستورالعملی توسط سازمان محيط زييست منتشر شد با عنوان «دستور العمل جامع مدارس محيط زيستی» که به موجب آن مدارسی میتوانستند به شکل انتخابی با اين طرح و اجرای آن همراه شوند.
اين پروژه شامل ايدههايی است که زيباسازی فضای طبيعی مدارس را شامل میشود تا اختصاص ساعاتی برای آموزش اين مفاهيم و اعمال برنامههايی ويژه با هدف نگهداری و شناخت زيست بوم محلی و ملی و يا ابتکار صرفه جويی در آب و انرژی در فضای آموزشی - البته اينکه اين موارد چطور تامين اعتبار میشوند و آيا مديران حاضر به پذيرش مسئوليتی سنگين و تجربه نشده اينچنين در فضاهای آموزشی خود خواهند شد يا نه - پرسشی است که پيگيری در عملی کردن اين ايده به آن پاسخ خواهد داد.
شايد خواسته خانوادهها مبنی بر آموزش مفاهيم بنيادی و آماده کردن فرزندشان برای آيندهای سبز و پر از صلح و احترام به تمامی موجودات زنده بتواند جايگزين تقاضايشان برای تربيت نسلی شود که با نگرانی و اضطراب همواره مشغول گذراندن انواع و اقسام آزمونهای ورودی و امتحانهای استرسزا در فضاهای رقابتی هستند .
افزايش و تغيير محتوای آموزشی و جايگزينی بخشهايی اندک از تبليغات ايدئولوژيک گنجانده شده در کتابهای درسی، با دروس و مفاهيمی در ارتباط با دنيای مدرن امروز که محيط زيست و انرژی نيز بخش بزرگی از آن است به اندازه برای فجايع محيط زيستی فلات ايران کار ساز نيست اما قطره آبی است که میتواند جوانه کوچک تربيت نسلی مسئوليتپذير و کنشگر در مورد محيط زندگی و اقليم و طبيعت را سبز نگه دارد.
___________
نظرات مطرح شده در این نوشته، الزاما بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.