بهتازگی تشکيلات خودگردان فلسطينی از سازمان ملل درخواست کرده قطعنامه پيشنهادی اين سازمان برای به رسميت شناختن کشور فلسطين و عقبنشينی نيروهای اسرائيلی از بيت المقدس – اورشلیم - و نواز غزه را برای رایگيری در شورای امنيت مطرح کند.
در پيش نويس اين قطعنامه پيشنهادی گفته شده که اسرائيل بايد تا نوامبر سال ۲۰۱۶ ، دو سال ديگر، تمامی نيروهايش را از اين مناطق خارج کند.
اسرائيل و آمريکا طرح اين قطعنامه در شورای امنيت را اقدامی «غيرضروری» و «کند کننده روند صلح» دانستهاند. آمريکا گفته است که در صورت طرح اين قطعنامه در شورای امنيت آنرا وتو خواهد کرد.
اما فلسطينیها می گويند ۲۰ سال مذاکرات شکننده با اسرائيل تا کنون بهجايی نرسيده و جامعه جهانی بايد به وضعيت کنونی پايان دهد.
سلام فياض، نخست وزير سابق تشکيلات خود گردان فلسطينی و موسس بنياد «آينده فلسطين» در گفت وگويی با راديو فردا میگويد بهرسميت شناختن فلسطين در سازمان ملل قدم مثبتی است و روند صلح که تا کنون دنبال شده شکست خورده و بايد قدم جديدی جهت حل مسئله فلسطين ها برداشت.
Your browser doesn’t support HTML5
سلام فیاض: ما نمیتوانيم منصرف شويم. وضعيت در آنجا بسيار پيچيده است.
روند گفت وگوهای صلح آنطوری که ديده میشود بسيار مشکل و نااميد کننده است زيرا در سالهای اخير به شيوه بدی مديريت شده است. من فکر میکنم ما به شروع جديدی نياز داريم اما نه بهشيوه سابق. در موقعيت کنونی بايد سرمايه گذاری اساسی بشود برای اينکه مطمئن شويم آنچه در گذشته رخ داد تکرار نشود. اقدامهای گذشته برای زنده نگاه داشتن روند صلح شکست خورده زيرا آن چيزی که اسرائيل آماده دادن بود برای فلسطين قابل قبول نبود و اين سبب شده اختلافات تشديد شود. اين موضوع پيدا کردن راه حل را مشکلتر کرده است.
آقای فياض، تشکيلات خود گردان فلسطينی در پی آن هست که از طرف سازمان ملل و شورای امنيت برسميت شناخته بشود و اسرائيل نيروهايش را از نوار عزه و کرانه غربی خارج کند ، اين طرح تا چه حد عملی هست و نتيجه آن برای فلسطينينان چه خواهد بود؟
موجی که برای به رسميت شناختن فلسطين براه افتاده قطعا بسيار مهم است و بيانگر بیصبری قدرتهای جهانی است. آن طوری که روند صلح برنامه ريزی شده بود و آنطوری که مديريت شده کشور های جهان به اين نتيجه رسيده اند که دوباره وضعيت بسيار شکننده است و آنها بايد به حمايت های مادی و اقتصادی خود به تشکيلات خودگردان فلسطينی ادامه دهند. بيشتر کمک ها هم برای بازسازی چيزهايی است که جنگ نابودشان می کند.
آن ها خودشان را در موقعيتی می يابند که ادامه اين وضعيت برايشان ديگر قابل تحمل نيست . اين قابل درک است و برای ما فلسطينی ها اين به معنای لزوم برداشتن قدمهايی جدی از طرف قدرتهای جهانی است.
اين مناقشه بيش از حد طول کشيده اما در همین حال به رسميت شناختن فلسطین به خودی خود کافی نيست. آن چيزی که ما واقعا نياز داريم فراتر از به رسميت شناختن است.
ما به يک اجماع جهانی جدی برای پايان دادن به اشغال سرزمين های فلسطينی از طرف اسرائيل نياز داريم. اگر اين به رسميت شناختن از طرف اسرائيل هم پذيرفته نشود به مردم فلسطينی چه چيزی می رسد؟
ما فلسطينی ها ار اين وضعيت خسته شده ايم و مثل مردم ديگر کشورها حق داريم با عزت و شرافت در کشوری که صاحبش هستيم زندگی کنيم. اين قدم کافی نيست و بايد به سمت مرحله بعدی يعنی بوجود آوردن اجماع جهانی برای پايان دادن به اشغال سرزمينهای فلسطينی حرکت کنيم.
به تازگی محمود عباس، رئيس تشکيلات خود گردان فلسطينی و رهبران حماس دولت وحدت ملی تشکيل دادند. بنظر شما اين دولت ائتلافی با توجه با سابقه خصومت بين دو طرف تا چه زمان می تواند دوام بياورد؟
فلسطينی ها چاره ای جز اين ندارند. چيزی است که بايد اتفاق بيافتد. ما بدون متحد شدن به مقصدی که داريم نخواهيم رسيد. طبيعتا اختلاف هايی هست وبرای ما فلسطينی ها هم داشتن اختلاف نظر امری طبيعی است اما بايد راههايی برای پياده کردن ايده کثرت گرايی نه جدا سازی و از بين بردن پيدا کنيم.
مطمئنا تشکيل دولت واحد قدم مهم و لازمی است در اين راه. راه هايی هم برای اين کار هست البته با پيچيدگی های خودش. پرسش مهم اين است که آيا می توان برای اين پيچيدگی ها راه حلی پيدا کرد. به نظر من بله. ما فلسطينی ها بجای اينکه منتظر باشم ديگران برای ما کاری بکنند خودمان بايد پيشقدم شويم. ما بايد در راستای منافع خودمان عمل کنيم. ما برای تشکيل يک سيسيم سياسی فراگير به گفت وگوی جدی و ملی نياز داريم.
جمهوری اسلامی ايران يکی از حاميان حماس در نواز غزه به حساب می آيد ولی در سال های اخير رابطه چندان خوبی با تشکيلات خود گردان فلسطينی و رهبر آن محمود عباس نداشته، نظر شما در باره نقش ايران در مسئله فلسطين چیست؟
فکر نمی کنم عقلانی و منطقی باشد که جهت پيدا کردن راه حل برای مشکلات داخليمان به خارج از محدوده خودمان برويم.
تشکيلات خود گردان فلسطينی هسته مرکزی کشور فلسطين است و بايد از نظر سياسی برای همه در کرانه غربی و غزه صرفنظر از وابستگی های سياسی بعنوان مامن و خانه آنها تلقی شود. بنظر من پيش از اينکه در باره اقدامهای ايران يا کشورهای ديگر قضاوت و يا ارزيابی کنيم اين موضوع را بايد درک کنيم که اين مسئله مربوط به فلطسينیها است. سئوال مهم برای خود ما اين است که آيا به اندازه کافی عمل می کنيم يا نه.