رمانی با نام «زنی در استانبول»، به قلم علی اصغر حقدار، نویسنده و پژوهشگر برنده جایزه هلمن همت که در چند سال اخیر ساکن کشور ترکیه بوده منتشر شده است. از آقای حقدار تا به حال آثار متعددی در تاریخ تطور اندیشه سیاسی یک صد سال اخیر ایران منتشر شده است.
در همین حال نویسنده میگوید بسیاری از آثارش به دلیل سانسور اجازه نشر در ایران پیدا نکردند. این هفته علی اصغر حقدار مهمان این برنامه است. ابتدا سطرهایی از رمان زنی در استانبول را با صدای خود او میشنویم:
«نوری ضعیف از چراغ زرد رنگ بالاسرمان فضای میخانه را از غبار تنهاییها آکنده است. زن صفحهای از کتاب را میخواند: عشق حفرهای است که از شدت روشنایی و گرما تاریک و سرد مینماید. فضایی با هزارتوهای ناشناخته و گریزان از دید و ذهن عاشق و معشوق. مغاکی سراسر امن و راحت برای ساکنان خود. حفره عشق برای آدمیانی که عمری در بیحسی زیبایی شناختی احترام و عشق و اعتماد نیستند به غایت ناآشنا است. سر بر میدارد و به دیوار ساحلی کاخهای توپ قاپی مینگرد. هنوز به اسکله نرسیدهاند. به صفحهای دیگر نگاه میکند. این روزها همه نوشتههایم برای تو است. شیشههای خالی شراب مونس تنهایی ام هستند. تنهایی که دوری تو برایم به وجود آورد و معنای زندگیام شد. تنهایی که درد زخم را در وجودم بی تسکین نگه داشت. هر روز در اسکله رو به دریا مینشینم و به انتظار پیاده شدنت از کشتی مسافران غریبه را بدرقه میکنم. شاخهای گل سرخ و شاخهای گل مریم که بوی تنت را از آنها میچشم در دست انتظار دیدن چشمهای عسلیات و موهای سیاه و بلند گره کرده پشت گردنت خیالی است که مرا از دنیای بیرون پر میکند. اسکله که از مسافران خالی میشود، جرعهای از شراب را مینوشم و به انتظار کشتی بعدی چشم به دریا میدوزم.»
Your browser doesn’t support HTML5
خیلی سپاسگزارم آقای حقدار و خوش آمدید به برنامه نمای دور نمای نزدیک این هفته ما. «زنی در استانبول» در کجا چاپ شده و تم اصلی آن چیست؟
علی اصغر حقدار: این کتاب در استانبول توسط ناشر ترکیهای چاپ شده، با مضمون روایتی از یک نوع سردرگمی نسل من و روابط انسانی و دوستانه که منجر به خروج از ایران شده.مجموعه ای از روایتهای چهارگانهای است که به صورت چهار روایت به خواننده منتقل میشود.
منظورتان از روابط دوستانه، روابط عاشقانه است؟
بله. درحقیقت یک رابطه عاطفی و عاشقانه است.
آیا این کتاب به صورت تک گویی بلند نوشته شده؟
میشود گفت هم تک گویی بلند است و هم راوی عوض میشود و راویهای چهارگانه است. یک جا راوی خواننده است. یک جا راوی نویسنده است. در یک جا اصلاً راوی و نویسنده یکی میشوند. خیلی تک گویی مداوم نیست. سبک به هم میریزد و بیشتر از همه این است که روایت منتقل شود به خواننده.
آن چه که تا به حال از شما دیدیم و خواندیم بیشتر آثار پژوهشی است در حوزه تاریخ. این نخستین تجربه ادبیات داستانی است که شما منتشر میکنید. از فرایند آن بگویید. چطور به سمت ادبیات داستانی اساساً روی آوردید؟
من از ادبیات داستانی بیگانه و دور نبودم. اولین رمانی که نوشتم برمیگردد به حدود سال ۸۸ که با عنوان «اوباشان و زندانیان» نوشتم. خب بالطبع اجازه چاپ نمیدادند و هنوز هم منتشر نشده و تصمیم دارم که این را هم در خارج از ایران منتشر کنم. در کنار تحقیقات تاریخی که خودتان هم اشاره کردید، در این زمینه هم کارهایی انجام داده ام که عناوینش هم منتشر شده. این اولین رمان است که از من منتشر میشود. اولین نوشته ادبی من نیست. قبل از این من نوشتههای ادبی داشتم.
زاویه دید شما و سبک شما و رویکرد شما در این داستان چیست؟ آیا میشود فرمی را نام ببرید که از آن پیروی کرده باشید برای نگارش آن.
یک عده به این سبک میگویند رمان پست مدرن. یک عده میگویند مدرنیستی. یک عده رمان رمان میگویند یا داستان داستان. من ترجیح میدهم این را دوستانی که خواندهاند یا قرار است بخوانند رویش اسم بگذارند. ولی میتوانم بگویم از سبکهای کلاسیک یا ناتورالیستی و رئالیستی خیلی دور است. راوی منحصر به فردی ندارد. دانای کلی ندارد. یک جاهایی هست که خواننده خودش راوی است. یک جاهایی هست که راوی با نویسنده فرق میکند. ولی من خودم ترجیح میدهم داستان در داستان بگویم یا داستان داستان.
شما این کتاب را در ترکیه منتشر کردید به وسیله ناشر ترک. اما به فارسی. چطور قرار است به دست مخاطب فارسی زبان برسد؟ آیا از طریق سایتهای الکترونیک یا از طریق انتقال آن به ایران، یا اینکه فقط در ترکیه عرضه میشود؟
کتاب در ترکیه عرضه میشود ولی ناشر من مثل خیلی از ناشران ایران و کشورهای دیگر این کتاب را در سایتهای اینترنتی مثل آمازون قابل فروش و عرضه کرده. داخل ایران نمیدانم. کسانی که به عنوان مسافر میروند باید از این طریق برده شود. چون کتابهای من در ایران ممنوع است و اصلاً حق ورود قانونی کتاب من در ایران نیست. مگر اینکه بعد از مدتی به صورت آنلاین این متن منتشر شود و به آن صورت به دست مخاطب اصلی من که داخل ایران است و فارسی زبان است برسد.
زنی در استانبول همزمان در هفته آینده قرار است نسخههایی به زبان ترکی استانبولی و همینطور ترکی آذری و از طرفی به زبان عربی در مصر منتشر شود. یک کم در مورد این توضیح بدهید.
من در ترکیه الان به اجبار دارم زندگی میکنم و دوست دارم اینجا هم مخاطبی داشته باشم. این ضرورتی بود که تصمیم گرفتم این را به زبان ترکی هم بنویسم و ترجمه و منتشر شود در ترکیه. از یک طرف هم من ایرانی هستم و دوست داشتم که در آنجا هم این خوانده شود. از یک طرف هم دوستانی هستند که مترجم متنهای ادبی هستند. وقتی متن را قبل از انتشار خواندند ابراز تمایل کردند که میشود به زبان عربی هم در کشورهای دیگر عرضه شود.
جدا از اینکه کتاب «فراسوی پست مدرنیته» را هم که کاری است که قبلاً در آوردید با عنوان فرعی «اندیشه شبکهای، فلسفه سنتی و هویت ایرانی»، قرار است که به صورت دیجیتال در اختیار مخاطبان قرار دهید و یک نسخه تصحیح شده را هم به صورت چاپ شده در بیاورید. در این باره هم توضیح کوتاهی برای علاقمندان این گونه آثارتان بفرمایید.
فراسوی پست مدرنیته کتابهای سال ۸۰ من است که منتشر شد. بعداً به سانسور خورد و اداره کتاب اجازه نداد تجدید چاپ شود. دوستانی بودند که در زمینه تاریخ اندیشههای معاصر ایران و نگاه فلسفی تحقیق و مطالعه میکردند و دنبال این کتاب بودند. من تصمیم گرفتم این کتاب را با همان چاپ قبلی به صورت اینترنتی و آنلاین منتشر کنم که دوستان بتوانند دسترسی داشته باشند. از یک طرف هم در این ۱۲ سال گذشته من مطالعات و تحقیقاتم بیشتر شده و به همین خاطر هم تصمیم دارم با فاصله کم در حد دو سه ماه آینده ویرایش جدیدی از این کتاب را به صورت کاغذی و بعداً آنلاین منتشر کنم.
و به عنوان پرسش آخر بفرمایید کتاب صد سال اندیشههای ایرانی که گویا حاصل سالها پژوهش و مطالعه شما است، به صورت ده جلدی قرار است که در سال آینده منتشر شود. کجا و چگونه منتشر میشود و چرا در ایران منتشر نشده این کتاب؟
این کتاب هم متاسفانه مثل همه کتابهای من به سانسور خورده. خودتان هم اشاره کردید نزدیک به ۱۸ سال ثمره عمرم است و حدود ۵ هزار صفحه میشود که در ده مجلد برنامه ریزی شده بود. سال ۸۸ من جلد اول کتاب را توسط ناشری در تهران فرستادم به اداره کتاب وزارت ارشاد که به توقیف خورد و من مجبور شدم این مجموعه را در خارج از ایران منتشر کنم. امسال یعنی سال ۲۰۱۵ این کتاب در آمریکا منتشر میشود و تمام مجلدات پشت سر هم با فاصله دو سه ماهه منتشر میشوند. بیشتر به خاطر بحث توقیف کتابهای من است که من مجبورم کارهای تحقیقاتی و ادبی خودم را خارج از ایران منتشر کنم.