شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل در گفتوگو را راديو فردا، از خاطرات و ديدارهايش با واتسلاو هاول میگويد که روز يکشنبه در ۷۵ سالگی درگذشت.
خانم عبادی میگويد واتسلاو هاول تحولات و مسائل ايران را با دقت دنبال میکرد.
شما چند بار با آقای هاول ديدار داشتيد و آخرين ديدار شما چه زمانی بود؟
عبادی: من حدود پنج يا شش بار با آقای هاول ملاقات داشتم. ايشان پايه گذار فرومی به نام «فروم ۲۰۰۰» بودند که سالی يکبار در پراگ تشکيل میشود ودر آن به مسائل مختلف جهان پرداخته میشود.
من از اعضای فعال اين فروم بودم و اين فروم آخرين بار و در حدود يک هفته قبل در پراگ تشکيل شد که در آن دالايی لاما هم شرکت داشت.
امسال آقای هاول بسيار بيمار بودند و امکان شرکت در فروم ۲۰۰۰ را نداشتند. نماينده ايشان، پيامشان را قرائت کرد و من مايل بودم در بيمارستان از آقای هاول عيادت کنم، اما متاسفانه حال ايشان حتی مساعد ديدار کوتاه در بيمارستان هم نبود.
از آن جايی که ملاقات از طرف پزشکان برای ايشان ممنوع شده بود، ما يک پيام و آروزی تندرستی برای ايشان ارسال کرديم و امسال موفق به ديدار آقای واتسلاو هاول نشدم. آخرين ديداری که با ايشان داشتم سال گذشته بود.
خانم عبادی، اگر بخواهيد توصيفی از شخصيت واسلاو هاول داشته باشيد، چگونه او را وصف می کنيد؟
آقای هاول نوانديش روشنفکری بودند که نه تنها در کشور خودشان بلکه در سراسر جهان بسيار مورد احترام بودند.
در ديدارهايی که با آقای هاول داشتيد قاعدتا به مسائل ايران هم پرداخته میشد. آيا ايشان مسائل و تحولات سياسی و اجتماعی ايران را هم دنبال میکردند؟
ايشان با دقت مسائل و تحولات ايران را دنبال میکردند. از جمله در فروم سال قبل که مصادف با دستگيری خانم ستوده بود، ايشان مفصلا راجع به شخصيت خانم ستوده صحبت کردند و درخواست آزادی زندانيان سياسی در ايران را مطرح کردند.
به اعتقاد شما چرا آقای واتسلاو هاول مورد احترام فعالان حقوق بشر و اکثر مردم دنيا قرار داشت؟
ايشان به دليل مبارزاتشان عليه استبداد و روحيه آزادی خواهی شان، و اينکه خصوصا در دوران رياست جمهوریشان ، کارنامه درخشانی از خودشان به جای گذاشتند، مورد احترام عموم مردم بودند.
مهم تر از همه اين بود که بعد از اتمام دوران رياست جمهوری شان، ايشان از فعاليت درحوزه حقوق بشر کنارگيری نکردند، بلکه به مسائل مبتلابه جهان میپرداختند و به همين دليل بود که فروم دو هزار را پیريزی کردند.
گويا ايشان بعد از تحولات پس از انتخابات سال ۸۸ در ايران، نسبت به مسائل ايران هم اشاراتی داشته است. شما آيا در اين ديدارها در اين زمينه و در مورد تحولات بعد از انتخابات در ايران هم صحبتی با همديگر داشتيد؟
بله. من به طور مرتب با آقای هاول در ارتباط بودم و ايشان را در جريان مسائل ايران میگذاشتم و مخصوصا ايشان در جريان مشکلاتی که برای زندانيان سياسی پيش آمده بود، قرار داشتند.
آقای هاول مشکلات زندانيان سياسی را به خوبی درک میکردند چرا که خودشان زمانی زندانی سياسی بودند.
من در مورد دو مسئله با ايشان عمدتا صبحت میکردم ، يک در رابطه با مسئله سانسور، چرا که میدانستم اين مسئله برای ايشان مهم است و ديگری مسئله نيز وضعيت زندانيان سياسی بود.
اين دو مسئلهای که من با ايشان در ميان میگذاشتم دو مسئلهای بود که آقای هاول در تمامی مدت عمرشان با آن مبارزه میکردند.
در ايران آقای هاول بسيار مورد احترام جامعه روشنفکری قرار دارد. شما فکر میکنيد چرا آقای هاول در ايران هم مورد احترام و توجه عمومی قرار گرفت؟
آقای هاول هميشه در صحبتهايشان در مورد مسائل ايران توجه از خودشان نشان میدادند. از روشنفکران و فعالان سياسی و اجتماعی در ايران اعلام حمايت میکردند و شخصيت بسيار قابل احترامی داشتند. زيرا که ايرانیها میديدند که رئيس جمهوری است که کاملا به حقوق مردم اهميت میدهد و از اين جهت نام نيکی از خود به يادگار گذاشتند.
خانم عبادی میگويد واتسلاو هاول تحولات و مسائل ايران را با دقت دنبال میکرد.
شما چند بار با آقای هاول ديدار داشتيد و آخرين ديدار شما چه زمانی بود؟
عبادی: من حدود پنج يا شش بار با آقای هاول ملاقات داشتم. ايشان پايه گذار فرومی به نام «فروم ۲۰۰۰» بودند که سالی يکبار در پراگ تشکيل میشود ودر آن به مسائل مختلف جهان پرداخته میشود.
Your browser doesn’t support HTML5
من از اعضای فعال اين فروم بودم و اين فروم آخرين بار و در حدود يک هفته قبل در پراگ تشکيل شد که در آن دالايی لاما هم شرکت داشت.
امسال آقای هاول بسيار بيمار بودند و امکان شرکت در فروم ۲۰۰۰ را نداشتند. نماينده ايشان، پيامشان را قرائت کرد و من مايل بودم در بيمارستان از آقای هاول عيادت کنم، اما متاسفانه حال ايشان حتی مساعد ديدار کوتاه در بيمارستان هم نبود.
از آن جايی که ملاقات از طرف پزشکان برای ايشان ممنوع شده بود، ما يک پيام و آروزی تندرستی برای ايشان ارسال کرديم و امسال موفق به ديدار آقای واتسلاو هاول نشدم. آخرين ديداری که با ايشان داشتم سال گذشته بود.
خانم عبادی، اگر بخواهيد توصيفی از شخصيت واسلاو هاول داشته باشيد، چگونه او را وصف می کنيد؟
آقای هاول نوانديش روشنفکری بودند که نه تنها در کشور خودشان بلکه در سراسر جهان بسيار مورد احترام بودند.
در ديدارهايی که با آقای هاول داشتيد قاعدتا به مسائل ايران هم پرداخته میشد. آيا ايشان مسائل و تحولات سياسی و اجتماعی ايران را هم دنبال میکردند؟
ايشان با دقت مسائل و تحولات ايران را دنبال میکردند. از جمله در فروم سال قبل که مصادف با دستگيری خانم ستوده بود، ايشان مفصلا راجع به شخصيت خانم ستوده صحبت کردند و درخواست آزادی زندانيان سياسی در ايران را مطرح کردند.
به اعتقاد شما چرا آقای واتسلاو هاول مورد احترام فعالان حقوق بشر و اکثر مردم دنيا قرار داشت؟
ايشان به دليل مبارزاتشان عليه استبداد و روحيه آزادی خواهی شان، و اينکه خصوصا در دوران رياست جمهوریشان ، کارنامه درخشانی از خودشان به جای گذاشتند، مورد احترام عموم مردم بودند.
مهم تر از همه اين بود که بعد از اتمام دوران رياست جمهوری شان، ايشان از فعاليت درحوزه حقوق بشر کنارگيری نکردند، بلکه به مسائل مبتلابه جهان میپرداختند و به همين دليل بود که فروم دو هزار را پیريزی کردند.
گويا ايشان بعد از تحولات پس از انتخابات سال ۸۸ در ايران، نسبت به مسائل ايران هم اشاراتی داشته است. شما آيا در اين ديدارها در اين زمينه و در مورد تحولات بعد از انتخابات در ايران هم صحبتی با همديگر داشتيد؟
بله. من به طور مرتب با آقای هاول در ارتباط بودم و ايشان را در جريان مسائل ايران میگذاشتم و مخصوصا ايشان در جريان مشکلاتی که برای زندانيان سياسی پيش آمده بود، قرار داشتند.
آقای هاول مشکلات زندانيان سياسی را به خوبی درک میکردند چرا که خودشان زمانی زندانی سياسی بودند.
من در مورد دو مسئله با ايشان عمدتا صبحت میکردم ، يک در رابطه با مسئله سانسور، چرا که میدانستم اين مسئله برای ايشان مهم است و ديگری مسئله نيز وضعيت زندانيان سياسی بود.
اين دو مسئلهای که من با ايشان در ميان میگذاشتم دو مسئلهای بود که آقای هاول در تمامی مدت عمرشان با آن مبارزه میکردند.
در ايران آقای هاول بسيار مورد احترام جامعه روشنفکری قرار دارد. شما فکر میکنيد چرا آقای هاول در ايران هم مورد احترام و توجه عمومی قرار گرفت؟
آقای هاول هميشه در صحبتهايشان در مورد مسائل ايران توجه از خودشان نشان میدادند. از روشنفکران و فعالان سياسی و اجتماعی در ايران اعلام حمايت میکردند و شخصيت بسيار قابل احترامی داشتند. زيرا که ايرانیها میديدند که رئيس جمهوری است که کاملا به حقوق مردم اهميت میدهد و از اين جهت نام نيکی از خود به يادگار گذاشتند.