تولد روزنامه‌های اينترنتی برای مقابله با محدودیت رسانه‌ای ایران

صفحه یک روزنامه اینترنتی «خیابان»

سازمان‌های بين‌المللی می‌گويند روزنامه‌های منتقد و مستقل در ايران پيش و پس از انتخابات رياست جمهوری در ۲۲ خردادماه، روزهای دشواری را سپری کرده یا می‌کنند.

تعطيلی برخی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب مانند «ياس نو»، اعمال سانسور شديد بر روزنامه‌های منتقد دولت نهم و بازداشت بيش از ۳۰ روزنامه‌نگار از جمله عواملی است که اين روزهای دشوار را پديد آورده‌اند.

حسين باستانی، روزنامه‌نگار در پاريس، در اين مورد به «راديوفردا» گفت: «روزنامه‌نگاری در نشريات کاغذی تقريبا غيرممکن شده است.»

وی افزود: «قبل از انتخابات فشارها و توقيف‌هايی وجود داشت. ولی امروز با پديده ديگری مواجه شده‌ايم که به صراحت برای روزنامه‌ها قبل از شروع مراحل چاپ تعيين تکليف می‌کنند. برای مثال، نماينده دادستانی در چاپخانه‌ها مستقر است و قبل از چاپ هشدار می‌دهد که اين مطلب را برداريد يا اين مطلب قابل چاپ نيست و اين که کدام مطلب بايد به چه شيوه‌ای تغيير کند.»

آقای باستانی اين موضوع را غيرممکن می‌داند و می‌گوید: «کار به جايی کشيده است که اين روزها به کرات شاهد بوده‌ايم که قسمت‌هايی از صفحات روزنامه‌ها سفيد چاپ شده و معلوم است که اين موضوع ناشی از سانسورهای لحظه‌های آخر بوده است.»

اين روزنامه‌نگار اضافه کرد: «اين موضوع را به دستگيری تعداد بسيار زيادی از روزنامه‌نگاران در روزهای بعد از انتخابات اضافه کنيد که به سرعت، ايران را به راس کشورهايی برد که دارای زندانی مطبوعاتی هستند.»

اشاره حسين باستانی به گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز است که اعلام کرده است جمهوری اسلامی ايران در کنار کشور چين بزرگ‌ترين زندان روزنامه‌نگاران در جهان به شمار می‌رود.

اين سازمان همچنين گفته است که شماری از روزنامه‌نگاران همچون علی مزروعی، رئيس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران، از دست ماموران امنيتی گريخته و مخفی شده‌اند.

در اين شرايط، وضعيت روزنامه‌نگارانی که هنوز مشغول به کار هستند چگونه خواهد بود؟

حسين باستانی در پاسخ گفت: «طبيعتا در چنين فضايی هيچ اميدی برای فعاليت در نشريات کلاسيک وجود ندارد. اگر تمام فشارهايی که در گذشته وجود داشته است را ناديده بگيريم، فشارهای جديدی که امروز ايجاد شده و به فشارهای گذشته افزوده شده روزنامه‌نگاری مستقل را تقريبا غيرممکن کرده است. تا اين حد که اگر شما مثلا به روزنامه اعتماد ملی نگاه کنيد، با وجود اين که قطعا آنان نسبت به فضای انتخابات و نتايج اعلام شده بسيار معترض هستند، اما می‌بينيد که کاملا خنثی عمل می‌کنند. اين امر هم طبيعی است، زيرا سردبيرش دستگير شده است و قبل از چاپ آن را در چاپخانه سانسور می‌کنند.»

او افزود: «مجموعه اين شرايط، اصولا پرداختن به کار روزنامه‌نگاری کلاسيک را با دشواری همراه کرده است.»

در چنين شرايطی است که روزنامه‌های اينترنتی شروع به فعاليت کرده‌اند، روزنامه‌هايی با عناوين «سبز»، «کلام سبز» و «خيابان» که با مطالب گوناگونی انتشار می‌يابند. در اين ارتباط، جمله‌ای از آيت‌الله منتظری با عنوان «در برابر مردم احساس شرم می‌کنم» از سوی مسئولان کلام سبز برای تيتر يک شماره چهارم اين روزنامه اينترنتی انتخاب شده است.

مسئولان روزنامه اينترنتی خيابان هم تيتری تحت عنوان «بهارستان باز هم به خون گلگون شد» را برای شماره دهم خود برگزيده‌اند.
همچنين مسئولان روزنامه سبز تيتر «جنبش زنده است» را به عنوان تيتر اصلی نشريه خود انتخاب کرده‌اند که مربوط به تحليلی از اوضاع جاری در ايران است.

هوشنگ اسدی، روزنامه‌نگار و از مسئولان روزنامه سبز در مورد هدف انتشار اين نشريه اينترنتی به «راديوفردا» گفت: «پس از ماجراهای اخير ايران که ما از آن به عنوان کودتای ۲۲ خرداد نام می‌بريم کودتاگران شروع به محدود کردن رسانه‌های جمعی کرده‌اند. ما هم که گروه روزنامه‌نگار حرفه‌ای هستيم پس از توجه به اين موضوع که جوانان ايرانی به عنوان ايفاکنندگان نقش اصلی در مبارزه به اينترنت روی آورده‌اند و يک يا یکی از اهداف ما، کمک به آنان از طريق جمع‌آوری اخبار و گزارش‌ها برای آنان بود.»

وی هدف ديگر راه‌اندازی روزنامه اينترنتی سبز را مقابله با انتشار اخبار و گزارش‌های نادرست و جعلی در مورد ميرحسين موسوی و جنبش اعتراضی کنونی از سوی جريان حاکم عنوان کرد و افزود: «مطالبی که در روزنامه سبز منتشر می‌شوند، اخبار موثقی هستند که پس از بررسی چاپ می‌شوند.»

آقای باستانی در مورد روزنامه‌های اينترنتی که، به گفته او، تنها آلترناتيو برای اطلاع‌رسانی در شرايط امروز ایران هستند اشاره کرد: «اين روزنامه‌های اينترنتی، به گمان من، تنها طليعه اين راهند. من کاملا می‌توانم پيش‌بينی کنم که به‌زودی، شاهد به راه افتادن موج جديدی از پروژه‌های رسانه‌های اينترنتی در ارتباط با ايران خواهيم بود؛ پروژه‌هايی که شايد در حالت عادی و در گذشته، توجيه‌شان برای بسياری از حاميان مالی می‌توانست مشکل باشد، زيرا بايد برای آنان ضرورت انتشار اين رسانه‌ها اثبات می‌شد.»

اين روزنامه‌نگار اضافه کرد: «اما الان اثبات ضرورت وجود اين رسانه‌ها آسان است، زيرا فضای اطلاع‌رسانی در ايران محدود شده و مشخص است که اينترنت اکنون به خط مقدم مبارزه برای در هم شکستن سانسور در ايران تبديل شده است. در نتيجه، اين نشريات نمونه‌هايی هستند که موارد مشابه آن را نه لزوما در اين فرمت‌های امروزی، بلکه در فرمت‌های مختلف در آينده به طور گسترده‌ای خواهيم داشت.»

اما آيا انتشار چنين روزنامه‌هايی با اقبال مردم ايران مواجه شده است؟

آقای اسدی در پاسخ به اين پرسش از استقبال گسترده مردم سخن گفت و افزود: «مخصوصا استقبال نخبگان و روزنامه‌نگاران زياد و مثبت بوده است.»

در اين ميان، موضوعی که در اين روزنامه‌های اينترنتی جلب توجه می‌کند، انتشار خبر، يادداشت، تحليل، عکس، گزارش و حتی شعر در کنار اعلاميه سازمان‌ها و شخصيت‌هايی است که امکان چاپ اين اعلاميه‌ها در روزنامه‌ها و نشريات کاغذی و حتی بسياری از خبرگزاری‌ها و سايت‌ها را ندارند.

در همين زمينه، می‌توان به انتشار گزارش‌ها و يادداشت‌هايی در روزنامه اينترنتی خيابان تحت عناوين «همبستگی محلی در مقابل گاردهای کودتا» و «همه جا ميدان نبرد است» اشاره کرد.