ميرحسين موسوی، از رهبران اصلاحطلب، در یادداشتی با برشمردن پرسشهای «مردم» درباره تحولات جامعه ايران از « حاکمان» خواسته است تا به شکاف عميق بیاعتمادی در میان خود و مردم بينديشند و «عمق فاجعهای» که اتفاق افتاده است را درک کنند.
میرحسین موسوی همچنين از مسئولان جمهوری اسلامی ايران خواسته است که فرصت باقی مانده را غنيمت بشمارند و از ظلمی که به گفته او «بر مردم روا داشته اند» دست طلب آمرزش بلند کنند.
میرحسین موسوی تصریح میکند: «مردم از خود میپرســـــــند قيام آنان به عنوان شهروندان، برای برپايی جامعهای که در آن کرامت انسانی پاس داشته شود و زمينه رشد و شکوفایی استعدادهای خدادادشان فراهم آيد و قدمهای روشن برای بهروزی آنان و جامعه برداشته شود، به کجا رسيد.»
مير حسين موسوی در ادامه این پرسش را مطرح میکند که «مردم تاچه اندازه به خواستشان، يعنی استقلال، آزادی، عدالت و پيشرفت نزديک شدهاند.»
اين رهبر اصلاحطلب پرسشهای مشابهی را در مورد سرانجام استقلال سياسی ايران و عزت، اقتدار، سرفرازی و استقلال اقتصادی آن در جهان و منطقه، سرنوشت سند چشم انداز ۲۰ ساله، نتيجه مديريت به گفته او «غلط و ماجراجويی های نابخردانه و دشمنتراشیهای بيهوده در عرصه روابط خارجی» مطرح کرده است.
آخرین نخستوزیر ایران مینویسد: «مردم...می پرســـــــند آیا ما امید تحقق آنچه را که در بند یک سند چشم انداز بیست ساله آمده است به باد ندادهایم و آیا مدیریت غلط و ماجراجوییهای نابخردانه و دشمنتراشیهای بیهوده در عرصه روابط خارجی، میراث گذشته پرافتخار ما را به باد نداده است؟ چه مانعی باعث شده که نظام نتواند از دستاوردهای سترگ مدیران فداکار و دانشمندان و متخصصان و مدافعان منافع ملی استفاده کند. و آیا میتوان از سیاست خارجی که تنها در صدا و سیما و رسانه های مشخص دولتی پر هیبت و بااقتدار جلوه میکند و چهره ترحم انگیز آن را حتی درهای بسته گفتوگوهای بی ثمر و ذلت بار نم تواند پنهان کنند جز این انتظاری داشت؟»
وی تصریح میکند: «مردم ما به حق نگران حرکات خام دولتمردانی فاقد حمایت مردمی هستند؛ یعنی بیبهره از گرانبهاترین سرمایه و پشتوانه ما در تعاملات خارجی در طول دو دهه گذشته؛ و نگران از آنکه بیبهرگان از اعتماد ملی در پشت سر ملت چوب حراج بر منافع ملی بزنند و سرزمینی سوخته در پشت سر خود بر جای گذارند.»
سرانجام تلاش و مبارزه مردم برای برقراری آزادی در ايران نيز از جمله پرسشهای مير حسين موسوی است.
میرحسین موسوی میافزاید: «مردم میپرسند تا چه اندازه در جامعهای که در آن قلمها شکسته و دهانها بسته و روزنامهنگاران، استادان، معلمان، کارگران، زنان و مردان در پشت ميلههای زندان هستند و هرگونه انتقاد و اعتراض، توطئه همداستانی با دشمنهای خودساخته خوانده میشود و هر گامی برای احقاق حق، فتنه ناميده میشود، بحث از حقوق ملت و کرامت انسانی و آزادی ها موضوعيت دارد.»
به نوشته میرحسین موسوی، با «چمن کاری ميدان آزادی و اينکه گفته شود مردم ايران از بيشترين آزادیها برخوردار هستند، طعم تلخ ديکتاتوری در دهان شيرين نمیشود.»
وضعیت عدالت اجتماعی و اقتصادی و همچنين عدالت قضايی و حقوقی و عدالت اداری و استخدامی برای مردم هم در پرسشهای مير حسين موسوی مطرح شده است.
اين رهبر مخالف دولت نوشته است: «مـــــــردم میپرســـــــند آيا سفره آنان، امروز رنگينتر از ديروز است و يا حاصل وعده دروغين آوردن نفت بر سر سفرههاشان، کوچکتر شدن اين سفرهها و تحليل رفتن لوازم رفاه در زندگی آنان بوده است؟»
میرحسین موسوی مینویسد: «کجا رفت آن حقوق شهروندی فارغ از هرگونه باور دینی و پیروی از هر مرام و مسلک، در حالی که چوب تکفیر و تفسیق از سوی محافل قدرت به بهانه دگراندیشی علیه همه متفکران و فرهیختگان بلندشده است؛ تا آنجا که وزیر دولت دانشگاه را به "باخاک یکسان کردن" تهدید میکند و نجوای عاشقانه ربنای یک هنرمند به علت کرنش نکردن در مقابل یال و کوپال داران از سر سفره افطار مومنان قطع میشود.»
میرحسین موسوی با یادآوری «۴۰۰ میلیارد دلار» درآمد نفتی ایران در سالهای اخیر، این پرسش را مطرح کرده است که آیا «حاصل نظامیگری در عرصه تولید، توزیع و خدمات کشور آیا جز پدید آمدن قطبهای اقتصادی انحصارگر، ناکارآمد و زیان ده و نیز نحیف شدن روزافزون بخش خصوصی و تعاونی بوده؟»
وی میافزاید: «آیا خصوصی سازیهای نمایشی جز به اختصاصیسازی بنگاهها و فعالیتهای اقتصادی انجامیده است؟ آیا سیاستهایی که در دانشگاهها، به ویژه در قبال علوم انسانی، اتخاذ شده است جز به پادگانی سازی مراکز علم آموزی منتهی شده است.»
میرحسین موسوی با انتقاد از برخورد حاکمیت با «آموزگاران، دبیران و مدیران باتجربه» مخالف با سیاست دولت، و نیز سیاستهای اقتصادی دولت، این پرسش را مطرح کرده است که «اگر اکثریت مردم ایران مواجببگیر کمیته امداد یا مراکز مشابه شوند، به آرمان جامعه پیشرفته دست یافتهایم؟».
میرحسین موسوی در ادامه از حاکمان جمهوری اسلامی دعوت کرده است با توجه به ماه رمضان «به شکاف عمیق بیاعتمادی بین خود و مردم» بیندیشند و «از ظلمی که بر مردم روا داشتهاند به درگاه پروردگار و مردم دست طلب آمرزش» بخواهند.
وی مینویسد: «کاش به جای درخواستهای مکرر از بازیگران صحنه بینالمللی، یکبار هم که شده از مردم خویش میخواستند که فرصت جبران تمامی ستمها و جفاهایی را که بر مردم روا داشتهاند به آنها بدهند.»
وی میافزاید: «از مردم بپرســـــــــید آنها به شما خواهند گفت زندانیان حوادث پس از انتخابات را آزاد و به جای آن، عاملان و آمران فجایع شوم را مجازات کنید و با باز کردن درهای زندان، خود را از چرخه پایان ناپذیر و مضمحل کننده به کارگیری خشونت و ستم بیشتر آزاد نمایید. راه و رسم سخن گفتنتان را با مردم دگرگون و صداقت و شفافیت را جایگزین دروغ و تزویر کنید. با مردم خود آشتی کنید و از پشتوانه آنها عزت کسب کنید، تا مجبور نشوید در مناسبات خارجی خود تن به ذلت دهید.»
میرحسین موسوی میافزاید: «کاش درهای زندانهایی که آزادزنان و آزادمردان دلسوز این آب و خاک را در آن به بند کشیده باز میکردند و از آنان درخواست میکردند که آنها را در نجات یافتن از وضعیت مخاطرهآمیزی که در آن قرار دارند یاری دهند. مردم با زبان حال و قال میگویند اینقدر در هر مناسبتی که به بن بست بر میخورید دشمن دشمن نکنید و همه مصیبتها را به دشمنان خود ساخته و موهوم نسبت ندهید. دشمن واقعی در درون شماست وگرنه وقتی به فریاد آزادیخواهی و مطالبه حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در دانشگاهها بر میخوردید، نمیگفتید که دانشگاهای مخالف تفرعن را با خاک یکسان میکنید. گیرم دانشگاهها را ویران کردید، با ملتی تشنه آزادی و فضیلت و عدالت چه میکنید؟»
میر حسین موسوی خطاب به حاکمان جمهوری اسلامی مینویسد: «اسلام رحمانی را بجای اسلام متحجرین تشنه قدرت بنشانید، همکاری و همدلی و اتحاد مبتنی بر اجماع ملی را بر استفاده از زر و زور و تزویر ترجیح دهید، آنگاه خواهید دید که همین مردم ستم دیده از شما، آماده بخشش شما خواهد بود و با بزرگمنشی، که از ویژگیهای تاریخی ایرانیان است، به شما فرصت جبران همه جفاهایی را که در حق آنها کردهاید خواهند داد. در غیر این صورت، مردم شما را تنها خواهند گذاشت و سرانجام همه حکومتهای خودکامهای که ملتشان آنها را تنها گذاشت، در انتظارتان خواهد بود».
مير حسين موسوی همچنين خواستار برگزاری انتخابات آزاد و به رسميت شناخته شدن حق مردم در تعيين سرنوشت خود شده و نوشته است:« برگزاری انتخابات آزاد و غير گزينشی تکليف حکومت است.»
دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی به مناسبت روز قدس
در همین حال مهدی کروبی و ميرحسين موسوی، دو رهبر مخالفان دولت، روز چهارشنبه در ديداری دو ساعته، روز قدس را «تبلور حمايت مردم آزاده از ملت مظلوم فلسطين» ناميدند و از اصل حق تعيين سرنوشت فلسطينيان حمايت کردند.
مهدی کروبی و میر حسین موسوی اعلام کردند که «با ايجاد بستری مناسب و با مشارکت همه مردم فلسطين، اعم از مسلمان، يهودی و مسيحی (حق رای برابر) در يک پروسه سالم و عادلانه میتوان آينده اين سرزمين کهن و تاريخی را تعيین کرد تا بدين ترتيب، پيروان اديان الهی در کنار يکديگر زندگی مسالمت آميزی داشته باشند.»
اين دو رهبر مخالف دولت با تاکيد بر لزوم مبارزه با فرهنگ دروغ که آن را کليد همه ناپاکیها دانستند، مقامهای جمهوری اسلامی ايران را به دورغ گويی در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، مديريت، آمار، مسائل اعتقادی و سياسی متهم کردند.
مهدی کروبی و مير حسين موسوی در اين ارتباط، اتهام حيدر مصلحی، وزير اطلاعات به رهبر مخالفان دولت مبنی بر دريافت کمک ميليارد دلاری از بيگانگان را که به گفته آنان، بدون ارائه هيچ سند و مدرکی بوده است، توهين به حرکت خودجوش و اصلاح طالبانه مردم بزرگ و شريف ايران ارزيابی کردند.
آنها در اين خصوص خواستار انتشار هر چه زودتر اسناد مذکور از سوی وزير اطلاعات شدند.
پيشتر، مقامهايی جمهوری اسلامی در اين مورد اشاره کردهاند که اسناد مذکور، متن اعترافات فعالان سياسی بازداشت شده پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته است.
وضعيت اقتصادی ايران و معيشتی مردم، از ديگر محورهای مورد گفتو گوی آقايان کروبی و موسوی بود که با اشاره به امکانات اقتصادی ايران گفتند: «اقشار مختلف مردم امروزه در شرايط بسيار نابسامانی قرار دارند و نرخ بيکاری، فساد و رانت حکومتی به شدت افزايش پيدا کرده است.»
«همايشهای نمايشی با صرف ميلياردها تومان هزينه»، «مختومه شدن پرونده های فساد اقتصادی مديران و مقامات»، «نظامی شدن اقتصاد و خطر فروپاشی برای بخش خصوصی در ايران» نيز مورد انتقاد مهدی کروبی و مير حسين موسوی قرار گرفتهاند.
به گزارش وبسايت « سحام نيوز»، آقای کروبی همچنين با اظهار تاسف از وضعيت اقتصادی و معيشتی مردم گفت که حذف نيروهای مجرب و کارشناس از يکسو و عدم توجه دولت به برنامهها و سند چشم انداز موجب عدم توانايی در استفاده از منابع غنی ايران بطور عام و استفاده صحيح از انرژی بطور خاص شده است.
مهدی کروبی تاکید کرد که در حال حاضر قطر در ميدان گازی مشترک بطور جدی فعال و از منافع آن بهره مند است، در حالی که کمترين توجه به اين مهم از طرف دولت ايران در موضوع اکتشاف و بهر برداری از اين ميدان تاکنون صورت گرفته است.
اين رهبر مخالف دولت با ابراز تاسف از وضعيت ميدان مشترک ميان ايران و عراق گفت:«طرف عراقی با وجود مشکلات بسيار، از جمله مسايل امنيتی، توانسته است در اين مدت، فاز مطالعاتی خود را به پايان ببرد و مقدمات کار در آن حوزه را مهيا کند، اما مقامات ما بدون توجه به منافع ملی و آينده کشور حتی مطالعات مربوطه را نيز آغاز نکردهاند.»
وی تصريح کرد: «آنچه در اين ميان اهميت ندارد، مردم ايران و منافع ملی آنان است.»
به گزارش سحام نيوز، مير حسين موسوی نيز به «پويايی» جنبش سبز در لايههای مختلف جامعه اشاره کرد و گفت که جنبش سبز مردم ايران بر اساس مطالباتی حق محور شکل گرفته است و در اين حرکت، انديشهها و گرايش های مختلفی ديده میشود.
میرحسین موسوی با بیان اینکه در جنبش سبز، ارتقای سطح آگاهی عمومی و زدودن جهل نقش اساسی دارد، گفت:«احيای حقوق اساسی و بنيادين از طريق حرکتهای مسالمت آميز، هدف مشترک همه افرادی است که در اين حرکت حضور دارند. »
اين رهبر اصلاحطلب ضمن محکوم کردن سياست اعمال خشونت، بازداشتهای غير قانونی، صدور احکام سياسی و ناديده گرفتن حقوق اوليه زندانيان از سوی حکومت، تاکيد کرد که تجربه يک ساله گذشته، نشان از شکست سياست توسل به خشونت و دستگيریهای کور و ايجاد فضای امنيتی و پليسی دارد.
میرحسین موسوی همچنين اشاره کرد که اگرچه طولانی شدن مسير اصلاح، هزينه سنگينی بر جامعه تحميل کرده است، طرح مسائل و مباحث مختلف از سوی اشخاص حقيقی و حقوقی موجب پختگی و پويايی اين حرکت شده و به گفته او، توانسته است عليرغم فضای بسيار سنگين امنيتی، لايههای مختلف اجتماعی را در بر گيرد و روز به روز نفوذ آن در جامعه بيشتر شود.