گفت و گو با یک متخصص سينمايی- رسانه ای

  • مهرداد قاسمفر

یک شبکه ماهواره ای به نام ام بی سی پرشیا از ماه گذشته میلادی اقدام به پخش برنامه های خود برای ايرانيان کرده است.


اين شبکه تلویزیونی، به صورت بيست و چهار ساعته، فيلم های سينمايی هاليوودی را با زير نويس فارسی پخش می کند.


شبکه ام بی سی پرشيا ، متعلق به يک شرکت رسانه ای عظيم عربی درمنطقه خاورميانه است .


پرویز ارجمند، متخصص سینمایی - رسانه ای در تهران، در گفت و گو با رادیو فردا درباره تبعات عمومی چنين شبکه ای بر تماشاگران ايرانی و نيز تاثير اين گونه کانالها براقتصاد ضعيف سينمای ايران صحبت کرده است که متن ان را می خوانید.


آقای ارجمند! در مورد راه اندازی کانال جديدی در شبکه تلويزيونی که فيلم های هاليوود را با زيرنويس فارسی پخش می کند، چه نظری داريد؟


از افتتاح اين کانال نه تنها چيزی عايد مردم ما نخواهد شد، بلکه به نظر می رسد بی ضرر هم نيست. زيرا تا آنجايی که من ديده ام، فيلم های پخش شده در اين کانال، فيلم های درجه ب و فيلم های جنايی جديد و گانگستری است که همواره موضوعات محدودی با صحنه های کشتار و خشونت بسيار شديد و بی درو پيکر و بی حد و حصر دارند.


تنها امکان اين کانال، زير نويس کردن فيلم هاست و اين زير نويس کردن، مسئله بسيار مهمی است.


آقای ارجمند! اشاره کرديد که اين فيلم ها «درجه ب» هستند و احتمال اين می رود که توجه به اين فيلم ها به تدريج فراگير و گسترده شود. آيا اين مسئله در تقليل پسند مخاطبان سينما به طور عام در ايران، تاثير مستقيمی نخواهد گذاشت؟


بله، قطعا اين تاثير را دارد. از لحاظ خود سينما، اين کانال دستاوردی برای مردم نخواهد داشت، بلکه فقط اشاعه دهنده ذوق سطح پايين سينمايی خواهد بود که به تازگی بسيار رايج شده است.


وقتی کانال های مختلف را می بينيد، گويی تمام فيلم های سينمايی آنها را در يک چرخ گوشت ريخته اند و از آن طرف، چيز يکپارچه و مشابهی که آميزه ای است از خشونت و سخافت بيرون آمده است. اين سينما حتی برای پرکردن اوقات فراغت هم به درد مردم نمی خورد.


آقای ارجمند! اين جور فيلم ها به طور طبيعی در رده «سرگرمی سازی» طبقه بندی می شوند و مخاطب آنها مخاطب عام است. بنابراين چنين رسانه هايی به عنوان يک رسانه تلويزيونی تجاری، اين نوع فيلم ها را برای پخش انتخاب می کنند. کارشناسان سينمای ايران، سال ها اين نگرانی را داشته اند که سينمای ايران از حضور دی وی دی های غير مجاز و گسترش آن در بين مردم، آسيب زيادی ديده است.


اگر در گذشته مردم بايد فيلم ويديويی و DVD تهيه می کردند، در حال حاضر چنين نيازی هم وجود ندارد.
آيا احساس خطری که اهل سينما همواره از رسانه های موازی با سينما داشته اند، با حضور چنين کانالی در ايران که در پی خود کانال های ديگری را نيز به بازار ايران فرا خواهد خواند، بيشتر نخواهد شد؟


بله همين طور است. در دهه ۴۰ ميلادی اين هراس نسبت به تلويزيون هنگامی که داشت عموميت پيدا می کرد، وجود داشت.


من فکر می کنم در دراز مدت چنين رسانه ای نمی تواند با سينما رقابت کند، ولی در يک دوره کوتاه شايد اين اتفاق بيفتد. در دراز مدت اين بيم وجود ندارد که چنين برنامه هايی به جنگ و رقابت با سينما بيايند و بتوانند آسيبی برساند مگر اين که نوع فيلم های پخش شده، بهتر شود.


فقط بيم ديگری که وجود دارد اين است که تماشای تلويزيون بسيار راحت تر از رفتن به سينماست و اين مسئله ذوق عامه را از اين که هست، آسيب ديده تر کند .


آن چه ممکن است برای ما جای ترديد داشته باشد، توجه مردمی است که از تماشای فيلم های بين المللی آزاد محرومند. مردمی که سال هاست با پديده سانسور و کنترل آشنا شده اند، وقتی بفهمند چنين کانال آزادی وجود دارد و با کمک زيرنويس مفهوم را نيز کمابيش حل کرده است، بعيد نيست اين مسئله به تجارت سينمای ايران ضربه بزند.


اگرسياست عمومی کشور بخواهد با اين پديده مقابله کند و با توجه به مقرراتی که وجود دارد، بعيد می دانم از عهده آن برآيد، با ايجاد کانال های مشابه يا ايجاد شبکه های ويديويی گسترده و زير نويس کردن فيلم ها البته نه به شکلی که در اين کانال ديده ايم و مانند ترجمه کامپيوتری و در نهايت شلختگی زبانی و با سرعت انجام شده است، می توان با چنين کانالی روبرو شد و در برابر آن خودی نشان داد.


آيا برای راه اندازی چنين کانال هايی، امتيازی قائل هستيد؟


بله، اگر اين کانال ها خودشان را به سينمای جديد محدود نکنند و انتخاب عاقلانه تری در فيلم داشته باشند، مردم نيز به يک سينمای آزاد دسترسی پيدا می کنند.