مردم محلی و مسافران، چشمان کور شده شان را می خاراندند. سرفه می کردند و خون بالا می آوردند. حيوانات تلو تلو می خوردند و پرندگان مرده از روی درختان می افتادند. در کمتر از چند ثانيه، ۲۷۵ نفر مردند.
آنهايی که زنده مانده اند هنوز هم می توانند آن روز را با تمام جزيياتش به خاطر بياورند. ۱۹ سال از آن روزمی گذرد. روزی که روستای کوهستانی شان در نزديکی مرز عراق توسط هواپيماهای ارتش صدام حسين بمباران شيميايی شد.
درست روز ۲۲ جولای سال ۱۹۸۸ بود که روستاييان و مسافرانی که به آن ده سفر کرده بودند همگی در زيارتگاه زرده برای انجام مراسم مذهبی دور هم جمع شده بودند.
آثار جراحات بمباران آن روز را به خوبی می شود روی دست و پای احمد حسين، ديد. احمد که هفت نفر از اعضای خانواده اش را در اين بمباران از دست داده، با اينکه زنده مانده، اما به خبرگزاری آسوشيتدپرس می گويد که چه زندگی رنجباری را تحمل می کند:« فاميل هايمان فقط چند دقيقه درد کشيدند و بعد مردند اما ما که زنده مانديم نزديک به بيست سال است که زندگی دردناکی را تحمل می کنيم. زندگی ما در واقع مرگ تدريجی است.»
علی حسن مجيد، يکی از ياران اصلی صدام حسين به خاطر رهبری عمليات کشتار کردهای عراقی در دهه ۸۰، به اعدام محکوم شده است. همه او را به اسم علی شيميايی می شناسد چرا که حملات شيميايی به شهرهای کردنشين به دستور او انجام شده بود.
اما وضع ايرانی ها سوزناکتر است، با وجود آنکه در طول جنگ هشت ساله آنها با عراق، ده ها بار عراقی ها شهرهای ايران را مورد حمله شيميايی قرار دادند اما عدالت در مورد آنها رعايت نشده است.
خاطرات اين حملات هنوز به قوت خود باقی است. روز، پنجشنبه، هفتم تيرماه، ايرانی ها بيستمين سالگرد اولين بمباران شيميايی را گرامی داشتند.
در روز ۲۸ ژوئن ۱۹۸۷ شهرستان سردشت بمباران شيميايی شد که بر اثر آن ۱۲۰ نفر از مردم کشته و ۶۰۰۰ نفر ديگر مجروح شدند.
در زرده، روستايی نزديک سردشت، ده ها نفر از بازماندگان، هنوز از اثرات حملات رنج می کشند، بعضی ها برای هميشه فلج شده و عده ای ديگر، به سرفه های مزمن دچار شده اند.
روستای زرده، در آن زمان ۷۰۰ نفر سکنه داشت و هنوز هم همين تعداد را در خود جا داده، مصدومين آن حادثه می گويند که توسط گازی بمباران شده اند که روی اعصابشان اثر گذاشته و منجر به تشنج و فلج آنها قبل از مرگ می شود.
نزديک مسجد روستا، سنجان سليم زاده، زن ۶۵ ساله ای که چهار نفر از بستگانش را در اين حادثه از دست داده، روی قبرشان نشسته و با دست توی صورتش می زند و عزاداری می کند:« من با دستای خودم دخترم و نوه هايم را دفن کردم»
سنجان پای راستش را در سال ۸۰ از دست داد و بعد از آن، در اثر انفجار حملات هوايی عراق، يک دستش را هم قطع کردند.
درست جايی که سنجان دارد عزاداری می کند، پلاکاردی از درختی آويزان است که روی آن نوشته شده:« به کدامين گناه کشته شدند؟»
صدام حسين در استفاده از گازهای اعصاب و گاز خردل در بمباران های شيميايی ايران و شمال عراق مجرم شناخته شده است.
حملات شيميايی رژيم صدام عليه کردهای اين کشور، مثل بمباران شيميايی حلبچه در سال ۱۹۸۸، به رسوايی جهانی صدام انجاميد.
در مقابل، حملات شيميايی اين رژيم عليه ايران، در جريان جنگی که در مجموع به کشته شدن نزديک به يک ميليون نفر از طرفين منجر شد، آن چنان مورد توجه قرار نگرفت.
ايران تخمين می زند که نزديک به ۵۰۰۰ نفر از شهروندانش را در حملات شيميايی از دست داده و می گويد که بيش از ۱۰۰ هزار نفر از سربازان و مردم عادی هم مصدوم شده اند.
ايران از دادگاه ويژه عراق که مسئوليت پيگيری پرونده اعضای رژيم سرنگون شده صدام را بر عهده دارد، خواست که صدام حسين را برای جنايات جنگی اش که در طول جنگ ايران و عراق مرتکب شده است دادگاهی کند، اما رهبر سابق عراق، در دسامبر سال گذشته به دليل جنايت عليه بشريت و جنابات جنگی در کشتار شيعيان شهر دجيل، در سال ۱۹۸۲، به دار آويخته شد.
اين دادگاه قرار است که همکاران ديگر صدام را محاکمه کند، اما هنوز برای برپايی دادگاه جنگ ايران توافقی صورت نگرفته است.
ايرانی ها خوشحال بودند که عدالت درباره صدام اجرا شد اما از اينکه صدام به خاطر حمله به اين کشور مورد بازخواست قرار نگرفت، راضی به نظر نمی رسند.